در٨ مارس قدرت جنبش آزاديخواهى و برابرى طلبى را به صحنه بکشانيم

گفتگو با رحمان حسين زاده

 

کمونيست : اسلام سياسى دشمن بلاواسطه و اصلى زنان در خاورميانه است. نمونه ها روشن هستند: ايران، عراق، افغانستان، پاکستان و الجزاير و سودان و ... راه نجات زنان از چنگال اين بربريت چيست؟

 رحمان حسين زاده : در يک جمله، به نظرم، چنگال اين بربريت را بايد قطع کرد. در کشورهايى که شما اسم برديد، ما فقط با پروپاگاند خرافى ملا و آخوند در مسجد و حوزه و حسينيه و روضه‌هاى تاسوعا و عاشورا عليه انسانيت و بويژه عليه زنان روبرو نيستيم، تازه در همين سطح هم يک مقابله جدى سياسى، اجتماعى و آگاهگرانه ميطلبد. در همين سطح هم دست مذهب از زندگى مردم بايد کوتاه شود. اما در اين کشورها اسلام يا قدرت دولتى را تماما در اختيار دارد و يا به نحوى در قدرت سهيم شده و قوانين خرافى اسلام را حاکم کرده است. در اين موقعيت با اتکابه ابزار دولت و قانون، زنان اسير و برده شده‌اند. سر آغاز تعرض اين دولتهاى وحشى و قوانين ضد انسانى به جامعه، ابتدا با تعرض به موجوديت انسانى زنان و حقوق آنها شروع ميشود. جمهورى اسلامى در اسفند سال ١٣٥٧ و اتفاقا در تعرضش به مناسبت ٨ مارس روز جهانى زن چنين شروع کرد و اکنون نمونه زنده‌اش در عراق، هنوز که تماما قدرت دولتى را در اختيار نگرفته اند و هنوز که قوانين کشور وضع نشده، هر منطقه‌اى را که به کنترل در آورده‌اند، کشتار زنان و سنگسار و حجاب شروع شده و حقوق و شخصيت و کرامت زنان له شده است. اسلام سياسى سازمانده عرابه کشتار و سربريدن و شکنجه و زندان و سنگسار و تحميل حجاب و اسيدپاشى عليه زنان هستند. اين دولتها و قوانين و اين قدرت سياه را از اريکه قدرت بايد به زير کشيد. طبعا سرنگونى اين دولتها و به زير کشيدن اسلام سياسى و برچيدن قوانين عصر حجر صرفا و تنها کار جنبش زنان نيست، اما جنبش آزاديخواهانه زنان ميتواند و بايد يک ارکان مهم واژگون کردن اسلام سياسى باشد. مشابه موقعيتى که جمهورى اسلامى در ايران با آن روبرو است. رسالت فورى کل جنبش آزاديخواهانه و برابرى‌طلبانه در خاورميانه پايان دادن به ميداندارى اسلام سياسى و کلا کوتاه کردن دست مذهب از زندگى مردم است. در اين ميان اگر سرکار آمدن جمهورى اسلامى سرآغاز قدرت گيرى اسلام سياسى و تعرض بى‌نظير به زنان بود، اينبار سرنگون کردن جمهورى اسلامى ميتواند سرآغاز پايان اين سرطان لجام گسيخته و فصل نوين رهايى زن در خاورميانه باشد.

 

کمونيست: چرا جنبش رهايى زنان در ايران نسبت به گستردگى مقاومت و عکس العمل وسيع به تبعيض و ستم اسلامى و مردسالارى، از تشکل و خواستهاى روشن و مبارزه نقشه مند براى رهايى برخوردار نيست؟ براى رفع اين مانع و مشکل جدى چکار بايد کرد؟

رحمان حسين زاده : با اين نکته موافق نيستم که جنبش رهايى زن از خواسته‌هاى روشنى بهره‌مند نيست، فکر ميکنم جنبش راديکال رهايى زن در ايران به لحاظ پلاتفرم و مطالبه و خواست از روشن‌بينى خوبى بهره‌مند است. اما در زمينه تشکل و مبارزه نقشه‌مند حق با شما است. مشکل را در چند سطح بايد ديد. در وهله اول نزديک به سه دهه حاکميت جمهورى اسلامى، قوانين اسلامى و سرکوب زنان و کل جامعه تناسب قواى بشدت نامساعدى را عليه جنبش آزاديخواهانه و بالاخص جنبش زنان تحميل کرده است. جنبش زنان مثل کل جامعه دوباره کمر راست ميکند و جنب و جوش سالهاى اخير بر اين بستر معنى دارد. علاوه بر آن فرهنگ و سنت عقب مانده و مشخصا مردسالارانه در جامعه ايران مانع مهمى در مقابل تشکل يابى و مبارزه هدفمند زنان بوده است. و درکنار اينها وجود گرايشات مختلف در جنبش زنان و پراکندگى ناشى از آن را هم بايد به حساب آورد. مى‌بينيد همزمان موانع چند جانبه اى عمل ميکنند. فکر ميکنم جنبش ما، جنبش آزاديخواهانه و برابرى‌طلبانه زنان کار مرکب و چند جانبه‌اى را در دستور دارد. جنبش راديکال زنان با افق و پلاتفرم روشن خود بسرعت بايد خود را گسترش دهد. به جنبش قوى و اجتماعى تبديل شود. به جنبش هژمونيک در جنبش عمومى زنان تحت ستم و تبعيض تبديل شود. اين جنبش با هر قدم پيشروى خود بتواند، گشايش واقعى در زندگى و مبارزه زنان ايحاد کند. زنان را در موقعيت بهتر اجتماعى و سياسى قرار دهد. درايران امروز بتواند پرچم پايان دادن به آپارتايد جنسى، پايان دادن به حجاب اجبارى را توده‌اى کند. عقب نشينى جدى را بر رژيم اسلامى و مردسالارى در ايران تحميل کند. در اين بطن ميتواند تناسب قواى مساعدترى ايجاد کند. در تناسب قواى مناسبتر قاعدتا تشکل يابى و سازمانيافتگى به امر عاجل‌ترى تبديل ميشود. امرى که سرآغاز آن را در ايران داريم تجربه ميکنيم. قدرت جنبش زنان بايد در تشکلهاى توده‌اى اين جنبش، در انواع نهادها و کانونها و سازمانهاى راديکال و اجتماعى زنان ترجمه شود. علاوه بر اينها پيشروى قطعى جنبش زنان در گرو سرنگونى جمهورى اسلامى است. در نتيجه جنبش زنان لازمست موقعيت خود را به عنوان يک محور مهم جنبش انقلابى براى سرنگونى جمهورى اسلامى تثبيت کند. راه همبستگى و دست در دست هم گذاشتن با جنبش رايکال سرنگونى رژيم اسلامى را تضمين کند. و نهايتا يادمان نرود، همسرنوشتى و همبستگى عملى جنبش رايکال زنان و جنبش کمونيسم کارگرى محور اصلى محور مهم پيشروى جنبش آزاديخواهانه و برابرى طلبانه و عامل مهم فائق آمدن بر پراکندگى و تضمين کننده پيشرويهاى اساسى جنبش ما است.

 

کمونيست: حزب حکمتيست چه کمپينها و برنامه هايى به مناسبت روز جهانى زن و براى گسترش و تعميق مبارزه آزاديخواهانه زنان در ايران در دستور کارش دارد؟

رحمان حسين زاده: ٨ مارس سالهاى اخير فرصتى بوده که جنبش آزاديخواهى و برابرى‌طلبى زنان در ايران، ابراز وجود کند. امسال و در ابعاد گسترده‌ترى اين تلاش وجود دارد. طبعا موانع و محدوديتها زيادند. اما چنين پيداست که عزم و اراده و ابتکار هم براى کنار زدن اين موانع و گراميداشت باشکوه ٨ مارس هم جدى است. هدف ما اينست در اين مناسيت جنبش راديکال و حق‌طلب زنان ابراز وجود اجتماعى جدى داشته باشد. حول شعارهاى کليدى خود در اين دوره " نه آپارتايد جنسى، نه حجاب اجبارى، زنده باد آزادى و برابرى"، متحد و متشکل و قدرتمند ابراز وجود کند. تضمين اينکارها در گرو تلاش آگاهانه شبکه هاى راديکال کمونيستى در جنبش زنان، در گرو پاپيش گذاشتن فعالين راديکال و چپ جنبش زنان و عروج آنها به عنوان سخنگويان اين جنبش آزاديخواهانه است. در اين راستا حزب حکمتيست درداخل و خارج کمپين ويژه و همه جانبه اى را در دستور کار دارد. مجموعه اقدامات ما بايد بتواند اين روند را تقويت و تحکيم کند. تلاش ما اينست در تناسب قواى فعلى بيشترين تجمعات و مراسمهاى گراميداشت روز جهانى زن در شهرهاى ايران برگزار شود. ماتريال و ادبيات مربوط به روز جهانى در ابعاد وسيع پخش شود. قطعنامه‌هاى حاوى عاجل ترين مطالبات جنبش زنان منتشر شود. در اين پروسه صفوف جنبش حق‌طلبانه زنان متحدتر و متشکل‌تر شود. موقعيت قدرتمندتر اجتماعى را کسب کند. فعالين و رهبران چپ و راديکال آن به عنوان سخنگويان جنبش آزادى و برابرى عروج کنند. افق و سياست کمونيستى و حکمتيستى در جنبش زنان موقعيت محکمترى پيدا کند. در خارج کشور هم حزب حکمتيست و حزب کمونيست کارگرى عراق تقريبا در همه کشورهاى غربى مشترکا آکسيونها و جشنهاى ٨ مارس را در دستور کار داريم. همچنين سازمان آزادى زن عراق و سازمان رهايى زن هم مجموعه آکسيونها واقداماتى را در دستور کاردارند. اين اقدامات در خارج صداى جنبش برابری طلبی زنان در ايران و عراق را به گوش جهانيان ميرساند و مهمتر ضرورت يک صف‌بندى بين المللى را عليه تعرض اسلام سياسى به حقوق زنان در اين دو کشور و در خاورمبانه را فراخوان ميدهد.

 

کمونيست : پيام ٨ مارس شما به زنان و مردان آزاديخواه چيست؟

رحمان حسين زاده: پيام سر راست من اينست دست در دست هم بگذاريم و با تمام ابتکار و توان بيشترين قدرت جنبش آزاديخواهى و برابرى طلبى را به صحنه بکشانيم. بيشترين و پرجمعيت‌ترين مراسمهاى ٨ مارس را در ايران و خارج برگزار کنيم. حول نه آپارتايد جنسى، نه حجاب اجبارى، و زنده باد آزادى و برابرى متحد شويم و هر انسان شريف و متنفر از تبعيض و اسلام را به اين صف بکشانيم. تجارب مراسم سالهاى گذشته را بکار بگيريم. در چند ماهه اخير جنب و جوش اعتراضى بخشهاى مختلف جامعه گسترش يافته است. رژيم اسلامى زير ضرب اين اعتراضات است. ١٦ آذر امسال و حضور موثر چپ و همايشها و فستيوالها و مبارزات راديکال بعدى شرايط مساعدترى را نشان ميدهد. با تشخيص اين وضعيت است که جنب و جوش گسترده‌اى براى برگزارى مراسمهاى ٨ مارس امسال وجود دارد. فکر ميکنم با ابتکار و روشن‌بينى و اراده جمعى ميتوانيم ٨ مارس را به صحنه ابراز وجود اجتماعى جنبش راديکال زنان تبديل کنيم. اين قبل از هر چيز دست همه ما و شبکه‌هاى کمونيستى و فعالين راديکال و کمونيست جنبش آزاديخواهى و برابرى‌طلبى را ميبوسد. به سهم خود همه انسانهاى آزاديخواه و برابرى‌طلب و همه حکمتيستها را در شهرهاى ايران و در سطح‌بين المللى به ممکن کردن اين هدف فرا ميخوانم . بياييد همه ابتکارات و اقدامات لازم را بکار بگيريم. به نحوى که در فرداى بعد از ٨ مارس ، احساس کنيم هر کارى که ممکن و لازم بوده، انجام داده‌ايم و افسوس نخوريم که ابتکار و اقدامى از قلم افتاده است. در خاتمه فرارسيدن ٨ مارس را به همه زنان و مردان و انسانهاى آزاديخواه و برابرى طلب تبريک ميگويم.

 

با تشکر از نشريه کمونيست