"ایران در آینه زمان"

گفتگو تلویزیون رهایی زن با ثریا شهابی

قسمت سوم  *

 

"ایران در آینه زمان"

قسمت سوم


مینو
همتی :دیدن حقایق در ایران با آینه ای شفاف و روشن، هدف برنامه های  رهایی زن تحت عنوانایران در آینه زمان است.

در این برنامه ها تلاش میکنیم که با کنار زدن گردوغبارها٬  و زنگ زدگی ها٬  و رنگ و لعاب هایی که دشمنان مردم برای پوشاندن حقایق برروی اینه واقعیات می کشند، تا حقایق را در راستای منافع خودشان بپوشانند، حقایق پشت این آینه ها را در مقابل چشمان شما قرار دهیم.

در برنامه امروز ایران در آیینه زمان، ثریا شهابی را داریم و  به یکی از اصلی ترین رویدادهای تاریخ معاصر جامعه ایران٬ یعنی هفت تپه ٬ می پردازیم٬  و آینده ایران را از این دریچه، و حقایق مربوط به آن را با این نگاه٬ مروری ، می کنیم.

ثریا شهابی٬ نه فقط در ایران که در اروپا و آمریکا و در سراسر جهان٬  خبرهای هفت تپه و بدنبال آن گروه ملی اهواز٬ مشتاقانه دنبال میشود! اما چرا هفت تپه بقول خود متفکرین نظام به یکماجرای ملی تبدیل شده است! دورنمای موفقیت اینماجرای ملی چی است؟

 ثریا شهابی: اینماجرای ملی٬  که یکهمبستگی ملی را هم پشت سر خود دارد٬ بیش از یک ماه است که نبض اش با نبضهفت تپه می زند. این پتکی بر سر دشمنان مردم در ایران و دریچه و دروازه امیدی برای همه ستمدیدگان و محرومان٬ نه تنها در ایران٬ که در جهان است.

درست است٬ بیش از یک ماه است که نبض ایران باهفت تپه میطپد. حقیقتی که علیرغم سنت و منش ژورنالیسم نوکر و نان به نرخ روز خور٬ مهر خود را بر سراسر ایران٬ بر رابطه دوستان و دشمنان مردم ایران٬ بر رابطه دوستان و دشمنان حاکمیت در ایران٬ و بر فضای رسانه ای٬ زده است.

این روزها کیس ایران و پرونده ایران٬ از دریچه دیگری٬  نه تنها باز شده است که ورق میخورد تا به فصل نهایی برسد.

این کیس امروز٬ نه توسط نشست های کاخ سفید و تویترهای دونالدترامپ٬ نه با اظهارات مرکل و در نشست اتحادیه اروپا٬  و نه با اطلاعیه های کرملین و ملاقات های جریانات اسلامی٬  و یا با تلاش های پدیده دووجهی رضا پهلوی فرشگرد٬ این حزب جواناننخبه فاشیست ایرانی٬  نه از دریچه دعوای درون خانوادگی حاکمیت و دعوای اصلاح طلب و اصولگرا و تهدیدات مقام معظم و سپاه ٬ که  توسط محق ترین بخش شهروندان ایران٬ یعنی طبقه کارگر روی میز٬ نه تنها سران کشورهای جهانی٬ که روی میز تصمیم مردم ایران برای انتخاب٬ برای راه دخالت در سرنوشت شان٬ برای انتخاب سناریویی که در دل آن میخواهند به حق و حقوق خود برسند و آینده شان را بدست خود بسازند٬  قرار گرفته است.

ماجرای ملی٬ به میدان آمدن طبقه کارگری است که در راس آن هفت تپه و بدنبال آن فولاد اهواز٬ فضای اعتراضی ایران را تسخیر کرده است.

اما چرا! چرا این اعتراض به ماجرایی ملی تبدیل شده است: به این دلیل که کارگر معترضی که طلب اش٬ حقوق معوقه اش٬ را قریب یک دهه است به زور اعتصاب و اعتراض ماه به ماه میگیرد٬ عمری سردوانده شده است و به این  و آن پاس داده شده است٬ معیشت اش٬ محیط زیست اش٬ هرروز بیش از پیش در معرض خطر سودجویی و بی مسیولیتی قرار گرفت است٬ این بار که آمده است حق اش را بگیرد٬ با راه حل  خودش هم آمده است.

فقط معترض نیست! مشکل گشا هم هست! دیگر فریب امروز به فردا و بهانه های مختلف را نمی خورد! نمی تواند منتظر وعده و وعید شود!

برای راه حل خودش٬راه نشان داده است. که حقوق های معوقه پرداخت شود! دولت مسیولیت بپذیرد که با بیان مخالفت با خصوصی سازی و خواست دولتی شدن واحد تولید! میخواهد بداند که طرف حساب اش دولت است٬ نه این و آن صاحب کار و صاحب سرمایه فراری! و در عین حال اعلام کرده است که اگر شهر و محل کار و تولید اش٬ بی صاحب رها شده٬ اماده است به شکل شورایی خودش اداره اش کند٬ در راستان منافع تولید کنندگان و شهروندان٬ مدیریت و ادره اش کند. این جا است کهماجرای ملی شکل گرفت است. طبقه کارگر معترض علاوه بر اعتراض و خواست بر حق صنفی اش٬ گفته است که آماده است مشکل را حل کند. امینت اجتماعی و تولید را به قدرت متشکل خودش در شوراهایش٬ تامین کند.

آنچه که امروز بهماجرای ملی تبدیل شده است٬ اعتراض جاری است که قریب یک دهه است جریان دارد. مطالبه حقوق پرداخت نشده٬ یا معوقه است. این مطالبه پاسخ نگرفت! معیشت و زندگی کارگر و خانواده اشبه امان خدا رها شد.

تا همچنان هرروز به امید این یا آن وعده و  “بالا و پایین رفتن نتیجه این دیپلماسی خارجی و ان تحرک نظامی منطقه ای و  وعده سرخرمن٬ شب را به روز و روز را به شب برساند! این طبقه  دیگر به فقر و فلاکت و نا امنی و بی حرمتی بیش از پیش خود وخانواده اش٬ رضایت نمی دهد.

این جا است که کارگر معترضی که حقوق معوقه اش را میخواهد٬ این بار باراه حل خود وارد جدال بر سر معیشت و زندگی خود و خانواده اش میشود! چندان تعیین کننده نیست که مطالبه چی است! مهم و تعیین کننده این است که چه کسی و به چه طریقی میخواهد آن را برآورده کند.

دوران راه حل کارفرما٬ سرمایه دار  و دولت اش٬ تمام شد! نوبت راه حل کارگر رسیده است. اینماجرای ملی است! ایناعتماد ملی است! اینوحدت ملی ایجاد میکند!

انچه که اعتراض یک ماهه اخیر را بهماجرای ملی که نه تنها خواب مقام معظم و همه سران٬ اصلاح طلب و اصولگرا را آشفته کرده است٬ که جهانی را چشم براه پیشروی خود نگاه داشته است٬ این عنصر پیشروی٬  از اعتراض به تلاش برای پیش کشیدن راه حل خود٬ راه حل کارگری است. راه حلی که کل جامعه را پشت سر خود به حمایت کشانده است و هروز ابعاد گسترده تری می یابد. جامعه به راه حل کارگری٬ خوش بین است و به آن اعتماد میکند!

جامعه ایران٬ پشت سر طبقه کارگر٬ برای دخالت در سرنوش اش٬ برای پاسخ گویی به مشکلات معیشتی و زیستی اش٬ علیه حاکمیت٬ قطبی شده است.

 امروز هرکس بخواهد اعتباری به خود و سازمان اپوزیسیون اش بدهد٬ باید خود را دوستدار کارگر و راه حل کارگر برای حل مشکلات معیشتی اش بداند. و این شور انگیز است. طبقه کارگر نماد و نمایندههمبستگی ملی شده است. اما در دورنما چی است و چه میشود؟

 آینده در جزییات ناروشن است٬ اما سمت و سوی آن٬ روشن است. این تحرک٬ اینماجرای ملی٬ این به میدان آمدن کارگر آگاه به منافع اش٬ را دیگر به هیچ طریقی نمی توان٬ به سادگی از میدان بدر کرد. اگر دو قدم به عقب بنشانندش٬ فردا ده قدم به جلو جهش خواهد کرد. بی دلیل نیست که امروز از نسیم سوسیالیسم در ایران صحبت میشود.

 جامعه ای که حول اعتراضات و اعتصابات کارگری٬ با مطالبات روشن خود٬ با خودسازمانیابی و خودرهبری٬ در سراسر ایران متحد و متشکل و همبسته میشود٬ جلوه ای از دورنمای شورانگیز نیرویی را در مقابل چشم میگذارد٬ که همه دشمنان را به حاشیه پرت میکند!

 از ترامپ و ترامپیسم٬ تا عربستان و احزاب قومی و فدرالیست چی های سناریو سیاهی٬ از سپاه و بیت امام و دفتر پرزیدنت روحانی٬  در مقایل قدرت طبقه فرودست و برده مزدی که آگاه است٬ متحد و متشکل است و همگان را به پیوستن به صف خود دعوت میکند تا برای جنگ نهایی اش آماده شود٬ شانسی برای ادامه حیات ندارند.

 سوسیالیسم٬ آرمان طبقه کارگر آگاه٬ در ایران و در سراسر جهان است. باید به آن خیرمقدم گفت و تلاش کرد که سیر پیشروی اش را سد نکرد٬ موانع را از پیش پایش برداشت٬ توطیه ها و نقشه ها و تلاش های دشمنان اش در حاکمیت و در اپوزیسیون را خنثی کرد.

روزهای سرنوشت سازی در پیش است. باید به پیشواز ان رفت

 

۲۶ نوامبر ۲۰۱۸

——

 * توضیح کمونیست: شماره های اول و دوم  این برنامه ها٬ در کمونیست شماره .۲۳۴ منتشر شده است. آنها را از لینک زیر میتوانید دریافت کنید.

http://hekmatist.com/2018/komonist-234-mosahebe-television-Rahayiye-Zan-ba-Soraya.html