رهایی زن و انقلاب آتی

 

متن سخنرانی ثریا شهابی٬ در روز جهانی زن

کلن،
۸ مارس ۲۰۱۹


 

با تشکر از رفقای برگزار کننده برنامه امروز و با سلام و درود به همه شما و گرامی داشت هشت مارس.

 عنوان سخنرانی من جنبش رهایی زن و انقلاب آتی است. من سعی میکنم در این چهارچوب٬  صحبت کوتاهی داشته باشم و وقت تان را زیاد نمی گیرم. صحبت من امروز در مورد جنبش رهایی زن در ایران است.  در مورد جهان همیشه صحبت هست و همیشه جا دارد که صحبت بکنیم٬ اما من امروز میخواهم فقط در مورد ایران صحبت کنم. در مورد اینکه:  ما امروز در ایران در یک شرایط ویژه ای هستیم٬ چرا امروز ما میتوانیم از یک انقلاب آتی صحبت کنیم و  اینکه چرا این انقلاب آتی گره خورده و  یک رکن اش٬  جنبش رهایی زن است٬ صحبت میکنم. 

 همیشه٬ هشت مارس بخشی از صحبت ها در مورد مصایب٬ دردها٬ بدبختی ها و ابعاد فاجعه بار زندگی زنان است. و اگر از این زاویه بخواهیم در مورد ایران اگر صحبت بکنیم٬ از چه صحبت بکینم!  از اینکه زنان چهار دهه و سه نسل از “ گهواره تا گور”  بعنوان جنس پست٬  تحقیر و  سرکوب شده اند!  از سنگسار بگویم!  از حجاب بگوییم! از بی حقوقی زن در خانواده بگوییم!  از بی حقوقی زن حتی در مرگ و خون بها و ارث و .. از این ها بگوییم! در مورد فجایعی که در مورد زندگی زنان در ایران هست٬ از چه بگوییم که گفته نشده باشد!   از زندگی نیمی از شهروندان که بعنوان شهروند پست٬ از وقتی که نوزاد و در شکم مادر هستند تا وقتی که می میرند٬ شهروند درجه دو به حساب می ایند و یک جداسازی عمیق سرتاسر جامعه را پوشانده است و  چهل سال است که این سیتم٬  این زندگی را به هشتاد میلیون جمعیت ایران  تحمیل کرده است٬ بگوییم؟ طبعا زندگی بعنوان مرد هم در جامعه ای که بر پیشانی نیمی از شهروندان ش٬ مهر حقارت و فرودستی خورده است٬ نمی تواند زندگی آزادانه ای باشد.

اما من امروز اجازه میخواهم صحبت از مصایب نکنیم. صحبت از اینکه چقدر تعداد زنان تن فروش٬  مادران تنها  ستم می کشند نکنیم! از ححابی که دختر بچه ای که چشم اش را به زندگی بازمیکند٬  و خودش از طریق آن انسان کوچکتری از برادرش می بیند٬  و باید به او بفهمانند که تو باید این تکه پارچه را بیندازی روی سرت و این شروع آموزش فلسفه  “درک” خود بعنوان یک انسان حقیر و یک انسان پست است٬ از این ها صحبت نکینم!   در هشت مارس٬ رسم دیگری هم هست که از جنبه دیگری٬ در روز هشت مارس٬ میگویند که بیایید و از دستاوردها صحبت کنیم.

از دستاوردهای مبارزات صحبت بکنیم!  از پیش روی ها صحبت کنیم و از تلاش هایی که شده است برای اینکه که این میرات عهد قرون وسطی را عقب بزنیم!  میراث عهد قرون  وسطی است٬  که در جامعه صنعتی که شما دارید در آن زندگی می کنید و انقلاب صنعی دوم هم اتقاق افتاده است و  حجم عظیمی از ثروت و دانش و فرهنگ و صنعت و اقیانوسی از دستاورهای بشریت جاری است٬ شما هنوز به جرم متولد شدن با جنسبت زن شهروند درجه دوم هستید! در این عصر صحبت از چه دستاورهایی داشته باشیم!  طبعا اگر در این عصر مثلا صحبت از این ها بکنیم که  نرخ خشونت علیه زنان کم شده است٬ نرخ عروس سوزان در هندوستان کم شده است ونرخ سقط   نوزادان دختری که در هندوستان کشته میشوند٬ کم شده است! و یا در ایران  مثلا مقدار کنار زدن حجاب و عقب زدن حجاب بالا تر رفته است و نافرمانی مدنی نرخ اش بالا رفته است! این ها شورانگیز نیست. این ها میتواند واقعا انسان را ناامید بکند! از اینکه در چنین برهه ای از تاریخ تمدم بشریت٬  ما هنوز شاهد این هستیم که برای اینکه به “کرسی بنشانید” که دو جنس از انسان ها٬ انسان هایی هستند که برابر به دنیا امده اند و باید برابر زندگی کنند٬ شما باید بیایید با این مقیاس های مینیاتوری اندازه بگیرید!  و بگویید که من این دستاوردها را داشته ام! این ها نمی تواند شورانگیز باشد.

اما من میخواهم به دستاوردی اشاره کنم که بسیار شورانگیز است. و آن در یکی از وحشییانه ترین سیسم های سرکوب زنان٬ در ایران٬  دارد اتفاق می افتد و اتقاق افتاده است. و آن یک انقلابی است که شروع اش چهل سال قبل بوده است!  که زنان به مصاف یک حکومت  زن ستیز سیستماتیک و مذهبی  رفتند و هر روز به خاطر یک ذره  تنفس هوای آزاد با بسیج و سپاه و سرکوب و  تحمیق روبرو بوده اند و  جنگیده اند و تا امروزی که  امده اند!  تا امروزی که امده اند که این حکومت را به جایی رسانده اند که خودش میگوید که از نظر ایدیولوژیکی شکست خودره ام است.

این شکست را این جنبش به این ها تحمیل کرده است. شما هیچ کجای دنیا این را نمی ببیند که  یک جنبش عظیم اجتماعی بعد از چهل سال که حکومت سعی کرد که مغز شویی کند٬ به نسل بعد  از نسل تحمیل کند که  شما انسان های برابر نیستید! یکی “مغزش کم” است و دیگری قرآن گفته و آن یکی اسلام گفته است که شما هیچ وظیفه ای ندارید جز تولید مثل و جز سرویس جنسی دادن به نیمه دیگر٬  یک باره شما شاهد این هستنید که یک اتفاق عظمی می افتاد که این حاکمیتی که این سیستم را تحمیل کرده است خودش اعتراف میکند که من شکست خورده ام! از نظر ایدیولوژیک شکست خورده ام!

مدت ها است که از زنان فمنیست اسلامی اش  تا گوش تا گوش سلسله مراتب آخوندها میگویند که ما نتوانستیم جامعه ایران را اسلامی بکنیم. ما نتوانستیم فرودستی را به جامعه ایران تحمیل بکنیم و زنان آن را عقب زدند! جنبش زنان در ایران٬ جنبش برابری زن و مرد در ایران جمهوری اسلامی را اساسا به یک شکست ایدیولوژیکی کشانده است که خودشان دارند به ان اعتراف میکنند. رنگ جامعه ایران را نگاه کنید! ببینید چه ربطی به اسلامیت دارد!  تازه نسل بعد از نسل مردم را شستشوی مغزی داده اند بلکه اسلامی بار بیایند! مشابه این شکست ایدیولوژیکی که جبنش برابری زن و مرد به جمهوی اسلامی داده است٬  را شما تاریخا هیچ کجا شاهدش نیستند.

در آپارتاید نژادی در افریقای جنوبی علیه سیاهان٬ که میتوانیم مشابهت قابل بشویم با ایران که آپارتاید جنسی در آن حاکم است و به شما از کودکی گفته اند که شما جنس فرودست هستند!  به خاطر جنسیت ات اتوبوس سوار میشوی برو آنجا٬ اینجا نمی توانی بروی!  انجا نمی توانی بروی!  و این کار ها را نمی توانی بکنی! اگر ایران را مقایسه بکنید با  آپارتاید نژادی که  در افریقای جنوبی حاکم بود٬ جبش ضدآپارتاید نژادی در آفریقای چنین شکستی را به حکومت تحمیل  نکرد! حکومت آپارتاید نژادی تا وقتی که سیستم تغییر نکرد٬ هنوز آپارتاید نژادی بود. هنوز سیاهان شهروندان تحقیر شده ای بودند که اجازه نداشتند در رستورانی که سفید ها غذا میخوردند “سرو شوند”!  اجازه نداشتند از مرز جدا سازی نژادی عبور کنند! در ایران اینطور نیست. در ایران آپارتاید جنسی را جنبش برابری زن و مرد شکانده است. و این حاصل چهل سال پس زدن و مبارزه  یک جنبش برابری طلبانه است که ستیسم را به عقب نشینی و شکست ایدیولوژیک کشانده است.

این یک داده ای است که امروز شاهدش هستم. اما اوضاع از این هم جلوتر و فراتر رفته است. ما امروز شاهد جنبش عظیمی هستم که بعدا از خیزش دیماه و بعد از روزی که  توده های محروم ریختند بیرون و برای دسترسی به رفاه و برای دسترسی به حداقل زندگی انسانی تمام سیستم را به مصاف طلبیندد٬ از یک موقعیت به موقعیت دیگری شیفت کرده است. از خیزش دیماه به بعد٬ شما شاهد این هستند که جنبشی به میدان میاید که شروع اش دختران خیابان انقلاب است که دیگر یک جنبش مقاومت نیست! اگر چهل سال گذشته جنبش مقاومت بود٬ مقاومت زنان در مقابل تحمیل سیستماتیک زن ستیزی بود٬  از خیزش دیماه دیگر جبنش تعرضی است.

 جنبش تعرضی برابری زن و مرد است٬  که به میدان آمده است و میگوید من حق ام را میخواهم به نیروی خودم  بگیرم.

 از دختران خیابان انقلاب شروع میشود و میرسیم به یک تحرک عظیم طبقه کارگر صنعتی که  اتقافا یک نماد بسیار شورانگیز دارد!  که شما شاهد هستید که وقتی رهبر اعتصاب  کارگری را می گیرند و می اندازند زندان٬ حامی اش که یک دختر است٬ باز هم هر دو مورد یک تعرض عقب مانده جنسی قرار میگیرند که “شما   در دفاع ازحق کارگر٬ زن و مرد” هستید.

از خیزش دیماه تا اعتصاب هفت تپه و بعد فولاد و تمام مصافی که در جامعه جاری است و طبقه کارگر صنعتی در راس آن است٬ مبارزه ای که  برای حداقل حقوق رفاهی در جریان است٬ آزادی و رهایی زن٬ یک رکن آن است. مشاهده می کنید که چگونه مبارزه طبقه کارگر برای رفاه اش به مبارزه برای برابری زن و مرد گره خورده است. طبقه کارگری که برای حقوق اش٬ برای رفاه اش به میدا آمده است باید رهایی زن را بخواهد. جنبش رهایی زن حنبش طبقه کارگر است. 

شما اگر چهل سال گذشته جنبش مقاومتی داشتند که بارقه های این مقاومت را میتوانستید با “نافرمانی مدنی” و کنار  زدن حجاب  و دعوا با سپاه  حتی با کتک زدن بسیج و … ببینید٬ بعد از خیزش دیماه این تحرک طبقه کارگر صنعتی است که میگوید رفاه میخواهم و در سیر مبارزه اش٬ برابری زن و مرد٬ یک رکن تحرک اش است.

امروز بیانه های سندیکاهای کارگری را نگاه کنید!  که برابری زن و مرد و رهایی زن یک رکن اش است. ما امسال در تهران شاهد تظاهرات عظمی برای هشت مارس نبودیم. که می توانستیم تظاهرات عظیم ی بکنیم که یک روز بشکفد و فردا باز زن ستیزی سرجایش باشد. اما امسال ما شاهد انواع و اقسام حرکت ها و مراسم اجتماعی بودیم که منعکس کننده شرایط امروز بود. از نوازندگان خیابانی تا نمایشگاهی که در تهران برگزار شد و کوه نوردی تا بیانیه های  شورای بازنشستگان وسندیکا هفت تپه و سندیکا واحد و …  که همه در کنار رفاه  و در کنار حق کارگر٬ ازادی و برابری  زن و مرد را میخواهد.

این کشورانگیز است. این امید به رهایی زن را در جامعه به مبارزه برای رفاه و مبارزه برای برابری٬ و به مبارزه برای ازادی زن٬ گره زده است.  این به ما اجازه میدهد که آن را بعنوان یک دستآورد مهم٬ گرامی بداریم و به آن افتخار کنیم. و اینجا نه با آن مقیاس های اندازه گیری رایج٬ که این جا چقدر میزان خشونت کم شده است و آنجا چقدر قوانین عقب زده شده است٬ که همه شان مهم است٬ بلکه با مقیاس پیشروی یک جنبش رادیکال٬ پیشروی را اندازه بگیریم. و ببنیم که تا کجا و چقدر نه تنها جمهوری اسلامی را شکست ایدیولوژیک داده ایم٬ که چقدر مسیر پیشروی را باز کرده ایم. و ببنیم که چگونه آن جنبش مقاومت به یک جنبش تعرضی تبدیل شده است که  رهایی حتی حقوقی زن و مرد را به یک جنبش سوسیالیستی گره زده است.

طبقه کارگر نمی تواند رها شود٬ حتی نمی تواند حقوق معوقه اش را بگیرد٬ اگر برابری٬ ازادی و رهایی زن را نخواهد! اگر شکاف  جنسیت ی در تولید را از بین نبرد! اگر شکاف جنسی ی که در  جامعه هست و رنگ خودش را به سرتاسر جامعه زده است٬ از بین نبرد! این شکاف جنسیت ی برای سرمایه منشا سود است! که زن باشی در خانه نیروی کار را باز تولید بکنی که بچه بزرگ کنی و فردا بفرستی سرکار که مفت و مجانی کار کند و حقوق اش را هم ندهی!  طبقه کارگر باید در مبارزه دو جنست ی اش٬  زن و مرد٬برای رفاه و ازادی این شکاف جنسییتی را هم بیاورند. دیدن اینکه این تحرک و این آگاهی در صف پیشروان طبقه هست٬ شورانگیز است.

اگر جا دارد که ما چیزی را گرامی بداریم٬ و تلاشی را گرامی بداریم٬ این تلاش است.  جبنش تعرضی است که با دستگیری رهبران کارگری نتوانسته اند خاموش اش کنند٬ با مستند سازی نتوانسته اند .هرکاری میکنند٬ فردا میاید بیرون٬  یک روز  شاهد سکوت و تسلیم جامعه نیستیم. و هر گاه در مورد رفاه در مورد حقوق معوقه صحبت میکند٬ صدای اینکه ما برابری زن و مرد را میخواهیم و این جامعه تفکیک شده جنسیت ی  نکبت بار که حاکمیت اسلام  تحمیل کرده  است را نمی خواهیم٬ می شنوید!   

بنظر من جاد دارد که اما مسال هشت مارس را با درود به تمام کسانی که امروز در زندانها در انفرادی ها هستند٬  از رهبران کارگری تا حامیا شان٬ از فعالین دست اندر کار نشریاتی که اعتراضات کارگری را منعکس کردند و امروز در زندان ها هستند٬ گرامی بداریم و برایشان درود بفرستیم.  و افتخار بکنیم به دستاوری که حاصل این مبارزه است و امید داشته باشیم به جنبش سوسیالیستی که با آزادی طبقه کارگر٬ کل جامعه و زنان را٬  ازاد میکند.

رهایی زن یک رکن انقلاب اتی ایران است! انقلابی که نمی تواند جز سوسیالیستی٬ چیز دیگری باشد. 

 متشکرم با آرزوی روزی که نشسته باشیم و به فجایع چهل سال گذشته٬ بعنوان تاریخ پشت سرگذاشته شده ای که نفرت بار است٬  نگاه کنیم و جامعه ای را شاهد باشیم که آنطور که امروز در متروها سرودش را میخوانند٬ آزاد و برابر است.

 من خیلی امیدوارم!  و خودم را یکی از سربازان این جنبش میدانم که برای تحقق این پیروز تلاش میکند.

 
متشکرم

  

۸ مارس ۲۰۱۹