حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی)

 

ایست!

به کجا چنین شتابان!

 

 هنوز جوهر احکام سراسیمه و شتابان صدسال زندان به کارگران و فعالین حقوق کارگر از طرف  قاضی مقیسه، خشک نشد، که موج خشم و اعتراض و نفرت از نظم سرمایه و دولت آن، ایران و جهان را فرا گرفت. کارگران، تشکل های کارگری، معلمان، بازنشستگان، وکلا و زنان و مردان آزادیخواه با صدای رسا به دستگاه سرکوب فرمان "ایست!" دادند. حتی از درون حاکمیت، در مجلس و خانه کارگر و ..، هم عواقب خطرناک این بیشرمی  از سر استیصال برای جمهوری اسلامی را خاطرنشان کردند.

 بیست و چهار ساعت بعد، اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه، این حکم را "غیر قطعی" خواند. اسماعیلی گفت: "به محض صدور رای، ریاست محترم قوه قضاییه دستور داده اند در مرحله تجدید نظر در اسرع وقت رسیدگی عادلانه و منصفانه صورت پذیرد!"، او اظهار داشت که مجازات های ۱۸ سال صحت نداشته و حداکثر مجازات متهمان ۷ سال است. و سرانجام از قرار منع تعقیب برای ۴۱ کارگر فولاد اهواز خبر داد.

 ابراهیم رئیسی، این جنایتکار دهه شصت، احکام مبتنی بر ترس و استیصال دستگاه قضائیش را در متن سالهای سیاه قدرقدرتی رژیم قرار داد و فراموش کرد که امروز در دهه نود ورق برگشته است. دهه نود، دهه انفجار عظیم اجتماعی دیماه ۹۶، سالهای اعتصابات یک ماهه مراکز صنعتی هفت تپه و فولاد در جنوب و امروز روزهای تداوم اعتصاب در هپکو و آذرآب و از سر گیری مجدد اعتصاب کارگران هفت تپه است. فراموش کرده است که دهه نود، دهه اسیدپاشی و شکنجه و تجاوز به دختران مخالف حجاب نیست. دهه دختران خیابان انقلاب و جنبش سراسری زنان و دختران جوان علیه حجاب و قوانین ضدزن جمهوری اسلامی است. روزهایی است که لشکر شکست خورده منکرات در حال فرار از تعرض این جنبش است. دهه نود دهه میدانداری اوباش اسید پاش رژیم نیست، بر عکس دهه  "تذکر لسانی دهید و فوری منطقه را ترک کنید!" است.

 رئیسی با هیاهوی مبارزه با فساد آمد، اما در واقع شمشیر را از رو بسته  تا به خیال خود جامعه را با احکام سنگین و دستگیریهای وسیع  و تعرض به طبقه کارگر و معلمان و بازنشستگان و زنان مرعوب کند. اما فشار اعتراضات عظیم طبقاتی و اجتماعی و خشم گرسنگان  که تا کنون تنها جرقه هایش را زده، به سرعت افسار او را کشیده و تب و تاب سرکوبش را فرو نشانده است.

 اکنون ابراهیم رئیسی بدنبال آبروریزی احکام ناشی از سراسیمگی و آشفتگی نظامش، از "رسیدگی عادلانه و منصفانه" حرف می زند. رئیسی، مجلس و رهبران نظامشان صدای کارگر معترض و رادیکال را شنیده اند، لغو عملی حجاب اجباری را دیده اند، خشم گرسنگان دیماه ۹۶ را تجربه کرده اند، همسرنوشتی مبارزاتی و همبستگی طبقاتی کارگران، معلمان، بازنشستگان و زنان را می بینند. شعار رفاه، آزادی و امنیت و تصمیم توده های کارگر و زحمتکش برای دخالت مستقیم در زندگی و اداره امور جامعه از طریق مجامع عمومی و شوراهای کارگری و مردمی را شنیده اند. در این جدال و کشمکش طبقاتی و اجتماعی، احکام سنگین و تهدید شلاق و ایجاد ناامنی، نه تنها کسی را مرعوب نمی کند بلکه با تعرض متقابل جواب می گیرد. جواب قاطع کارگران هفت تپه که "روزی فرا خواهد رسید که با اتحاد و همبستگی، زمین زیر پای صاحبان زر و زور و مدافعان آنان را دا غ خواهیم کرد"، "از این بیشتر بترسید که ما متوجه ترس و وحشت و دستپاچگی شما شده ایم!"،عقب نشینی مدافعان سرمایه را اجتناب ناپذیر کرده است.

 امروز جامعه ایران توازن قوای جدیدی را ترسیم میکند. از طرفی حاکمیتی را نشان می دهد که توانایی اداره اقتصاد و تامین معیشت جامعه را از دست داده است. شمشیر ارعاب و سرکوبش زنگ زده و بی خاصیت شده است. حاکمیتی که قدرت حکومت و سرکوب کردن را از دست داده است و از طرف دیگر طبقه کارگر بالنده، متشکل و متحد پا به میدان گذاشته است و همبستگی شجاعانه معلمان و بازنشستگان و جنبش برابری زن را با خود دارد.

 جامعه ایران امروز قدم در راهی بدون بازگشت گذاشته است. ما هنوز در نیمه راهی هستیم که تامین معیشت و رفاه و امنیت و آزادی، فوری ترین خواست بی برو برگرد آن است. در انتهای این راه، افق جامعه آزاد و برابر و اداره شورایی و اقتصاد سوسیالیستی قرار دارد. قطار پیشروی راه افتاده است. طبقه کارگر و پیشروانش در هفت تپه و فولاد و هپکو و آذر آب، جنبش معلمان و بازنشستگان و زنان برابری طلب راه را نشان داده اند: راه پیروزی آزادی بر استبداد، برابری بر تبعیض، سوسیالیسم بر کاپبتالیسم، کمونیسم بر توحش نظام بردگی، فرهنگ و اخلاقیات و وجدان طبقاتی کارگر و انسان آزاده و برابر بر توحش افسار گسیخته ی نظام فاسد و گندیده سرمایه و سود و دین و ریا.

 طبقه کارگر و مردم آزادیخواه نه تنها احکام ننگین یک قرن زندان، بلکه "رسیدگی عادلانه"  و "نرمش قهرمانانه" امثال رئیسی را نمی پذیرند. مردم به چیزی کمتر از آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان کارگر و مدافع حقوق کارگر، فعالین اول مه و هشت مارس و خبرنگاران و آزادیخواهان رضایت نمیدهند.

 حزب حکمتیست (خط رسمی) رهبران کارگران و زحمتکشان و  معلمان و بازنشستگان و رهایی زن را به اتحادی سراسری برای پیروزی جنبش آزادی و برابری فرا می خواند. جنبشی که اتحاد رهبرانش تنها ضامن پیروزی و پیشروی آن است.
 

آزادی، برابری ، حکومت کارگری

 

حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی)

۱۷ شهریور۹۸ – ۸ سپتامبر ۲۰۱۹