قطب بندی های ناسیونالسم چپ و راست در کردستان

گفتگوی رادیو نینا با مظفر محمدی

                                                                                                          

 

نینا: به دنبال انتشار قطعنامه ای از طرف "کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کردستانی" و نام کومله بعنوان یکی از امضا کنندگان این قطعنامه، مسئله همکاری و نزدیکی کومله علیزاده با این قطب از نیروهای ناسیونالیست کرد، قطب پ ک ک، را علنی کرد. جریان چیست؟

مظفر محمدی: کمیته ی دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای ناسیونالیست و اسلامی و قومی کردستانی ادامه ی کنگره ملی کرد و به قول خودشان تا کنون 17 اجلاس و کنفرانس برگزار کرده است که کومله در تاسیس و اجلاسهایش حضور و شرکت داشته  است.

در کنفرانس اخیر این کمیته، قطعنامه ای صادر شده است که امضای کومله را را هم دارد و کومه له مدعی است که در این نشست شرکت نکرده و یک سوء تفاهم بوده که در یک "تماس دوستانه" مساله را حل کرده، بدون اینکه " مناسبات دوستانه شان لطمه ای بخورد"!

توضیح کومله در رابطه با این قطعنامه سراپا ناسیونالیستی و عدم حضور درنشستی که به صدور این قطعنامه منتهی شد، و اینکه امضا کومله به این قطعنامه صرفا سوء تفاهمی بوده که دوستانه حل شده ، تغییری در واقعیتی مهمتر و بازی جدیدی که کومله وارد آن شده است نمیدهد. این واقعیت که کومله در قطب بندی احزاب ناسیونالیست کرد در منطقه جبهه خود را تغییر داده و از قطب متحد بارزانی و جریانات طرفدار رژیم چنج در ایران با اتکا به دخالت آمریکا و متحدینش، به قطب پژاک و پ ک ک پیوسته است. اتفاقی که کومله طی یکسال گذشته تلاش زیادی در مخفی کردن آن داشته است. 

شکل گیری "مرکز همکاری احزب کردی" متشکل از احزاب پرو امریکایی چون دو حزب دمکرات کردستان ایران و باند مهتدی، بیش از بیش ضرورت شکل دادن به قطبی در مقابل این مرکز، برای "تامین رهبری جنبش کردستان" را در مقابل کومله علیزاده قرار داد. کومله باید در مقابل این جبهه، کمپ و جبهه خود را انتخاب میکرد یا شکل میداد. نزدیکی کومله به نیروهای کمپ پ ک ک، پژاک و کودار، حضور در "کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کردستانی" و همزمان شکل دادن به "شورای همکاری احزاب چپ در کردستان" تلاشی برای پر کردن این خلا و ابراز وجود قدرتمند در مقابل رقبای محلی خود در "مرکزهمکاری احزاب کردی" بود. دو تلاش همزمان که یکی آگاهانه بعنوان "درایت و احساس مسئولیت کومله در قبال چپ و طبقه کارگر" در بوق و کرنا شد و دیگری هم آگاهانه از چشم همین چپ و طبقه کارگر مخفی نگاه داشته شد.
 

نینا: کومه له ابتدا در کنگره ملی کرد شرکت کرد. در این کنگره اکثریت احزاب ناسیونالیست کرد منطقه شرکت داشتند. چه بر سر این کنگره آمد و صف بندیهای احزاب ناسیونالیست پس از این کنگره به چه شکلی در امدند؟  کومه له مشخصا پس از کنگره ملی در کدام صف بندی و جبهه قرار گرفت ؟ 

مظفر محمدی: کنگره ملی پاشید، چرا که احزاب عضو آن، از جمله حدکا  به کمپ عربستان و بارزانی خزید و در پروژه ای به نام "راسان" جنگ نیابتی عربستان در کردستان را اعلام و اجرا کرد و سازمان زحمتکشان مهتدی هم آشکارا پرو امریکا واسراییل شد و طبل رسوایی این سیاستها، کومه له را هم از "کنگره ملی کرد" محروم و به بیرون پرتاب کرد.

پس از آن کنگره ملی دو شقه شد و  ناسیونالیسم چپ و راست کرد در دو کمپ جداگانه قرار گرفتند. حدکا و حدک و وابستگانش از جمله سازمان مهتدی در "مرکز همکاری احزاب کردستانی" در کمپ امپریالیسم امریکا و دول مرتجع منطقه چون عربستان و حزب بارزانی قرار دارند. و کومه له هم به کمپ جریانات متعلق به پ ک ک مانند پژآک و کودار... که  پرو جمهوری اسلامی هستند پیوسته است.

این تغییر جبهه، مستقل از اینکه در ماهیت امر و اتحاد و همکاری کومه له با ناسیوسنالیستهای کرد تغییری نمیدهد، دلایل متعددی دارد. منجمله میتوان به شکست پروژه "کنگره ملی کرد"، شکست تلاشهای کومله برای به رسمیت شناخته شدن بعنوان یکی از احزاب اصلی در قطب بارزانی، شکست رفراندم کردستان عراق و پروژه جدایی، حمله دولت عراق به کردستان عراق با اتکا به دخالت مستقیم ایران و کمک بخشی از اتحادیه میهنی، اشاره کرد. باز شدن دست دولت مرکزی عراق و جمهوری اسلامی در کردستان عراق، ماندگاری اپوزیسیون ایران را در این منطقه با مخاطرات بیشتری روبرو کرد و کوههای قندیل و کردستان سوریه از جانب کومله به عنوان امکانی در آینده برای ادامه کار نیروی مسلح در نظر گرفته شد.

علاوه بر این پناه بردن احزاب دمکرات و باند زحمتکشان مهتدی، هم جبهه ای های دیروز کومه له، به عربستان و اسرائیل و ترامپ و تبدیل شدن به مهره های جنگ نیابتی در کردستان ایران دیگر ادامه "روابط دوستانه"، "همکاری" و "نشستهای دیپلماتیک و سیاسی" را برای کومله غیر ممکن و از نظر سیاسی پرهزینه کرد.

از نظر کومه له پ ک ک جریانی چپ است. حضور حزب برادر پ ک ک در جنگ سوریه که بتدریج به جنگ نیابتی امریکا تبدیل شد و فداکاریهای مردم زحمتکش کردستان سوریه که برایشان محبوبیتی بوجود آورد، برای کومه له مجوزی شد تا خود را به این جریان آویزان و به پیام نوروزی مشترک با  پژآک افتخار کند!

تعلق و همبستگی کومه له به پ ک ک باعث شد که  در نشست احزاب ناسیونالیست کردستان ایران با هدف تشکیل جبهه بدلیل عدم دعوت پژاک شرکت نکرد و عملا دستش از این جبهه سازی هم کوتاه شد.

همچنین کومه له با پز و پرچم سوسیالیسم  به  تشکیل ائتلاف نیروهای چپ و "کمونیست" در کردستان پرداخت. سه جریان دیگر این ائتلاف هر کدام با هدف خاص خود به استقبال این ائتلاف به سرکردگی کومه له رفتند. حکا از سر فرصت طلبی و نیاز به کومه له برای یافتن جاپایی در کردستان، و جریان حکمتیست (هیات دائم) هم از سر سرگردانی سیاسی و نوستالژی کومه له ی محبوب قدیم، به سواری دادن به کومه له تن داد. جریان "ره وت سوسیالیستی" هم در این ائتلاف بدنبال نام و شناسنامه ای می گردد که در عمل و دنیای واقعی وجود ندارد. 

کومه له در سالهای اخیر با شعبده بازی  به زعم خود " از سر درایت و زیرکانه" تلاش کرده است که هم جای خود را در میان احزاب ناسیونالیست کرد ایرانی و منطقه  با شرکت در کنگره ملی کرد و ائتلاف با احزاب ناسیونالیست تا مرز جبهه، تثبیت  وهم سناریویی به نام "اتحاد نیروهای چپ و "کمونیست" در کردستان"، سرهم بندی کند.
 

نینا: شما این تلاشهای کومه له و در آمدن از یک جبهه به جبهه دیگر ناسیونالیسم کرد را شعبده بازی می نامید؟ آیا این ناشی از سهو و اشتباهات سیاسی کومه له است یا دلایل دیگری دارد؟ 

مظفر محمدی: نه. ابدا سهوی در کار نیست. مساله این نیست که کومله پشت سر هم اشتباه می کند و سیاست غلط اتخاذ می نماید. این تلاش ها از سر نیاز است. نیاز جنبشی که کومله به آن تعلق دارد. نیاز بخش چپ جنبش ناسیونالیسم در کردستان و منطقه.

کل این شعبده بازی کومه له و شخص علیزاده، برخلاف تبلیغات و پزهای "احساس مسئولیت" و .... ، حاکی از بی افقی مطلق این جریان است. کومه له به هر دری می زند تا بلکه در تحولات آتی به گوشه ای از لحاف قدرت در "جنبش کردستان" دست پیدا کند. این استیصال سیاسی و به هر دری زدن از عضویت در "کنگره ملی کرد" تا حضور در "کمیته دیپلماسی"، از ائتلاف با حدکا و احزاب ناسیونالیست و اسلامی چون خبات تا ائتلاف با نیروهای چپ در کردستان...، بطور قطع برای کومه له جز ناکامی عاقبتی نخواهد داشت.

نزدیکی و همکاری امروز کومه له با پژاک و کودار هم نمی تواند دوام بیاورد. این اتحاد کم تر از کنگره ملی برای کومه له رسوایی به بار نخواهد آورد نه بدلیل رادیکالیسم کومله، نه بدلیل متعلق نبودن کومله به جنبش ناسیونالیسم کرد، بلکه بدلیل نزدیکی و وابستگی این کمپ به جمهوری اسلامی و پرو جمهوری اسلامی بودن نیروهای متشکل در آن!  

از طرف دیگر فضای جامعه ایران چپ است. این شرایط کومه له را ناچار کرده است که چنین وانمود کند که چپ است و برای این کار به ائتلاف پوشالی نیروهای چپ نیاز دارد و در سطح سراسری هم حزب کمونیست ایران، در ائتلاف با جریاناتی چون فدائیان اقلیت و بلوچ و ترک و راه کارگر و غیره، "آلترناتیو سوسیالیستی" سرهم بندی کرده است. معلوم نیست این چه سوسیالیسمی است که جریانات فدرالیست و ضد کمونیست و طرفدار جمهوری اسلامی را در خود جمع می کند!؟ اما در حقیقت این به اصطلاح "آلترناتیو سوسیالیستی" حکا هم در پاسخ به بن بست درون کردستانی این جریان و کومه له اش است.

شعبده بازی و اپورتونیسم کومله برای پیروزی بر رقیب پایانی ندارد. دیروز با قوی شدن ناسیونالیسم کرد در منطقه نزدیکی با احزاب ناسیونالیستی و شرکت در کنگره ملی کرد را دال بر احساس مسئولیت خود در قبال مردم کردستان، دال بر اجتماعی بودن و غیر حاشیه ای بودن قلمداد میکرد

و امروز با چپ شدن فضای جامعه ایران و پس از شکست پروژه نزدیکی به احزاب کردی، ائتلاف و همکاری با نیروهای چپ چه در کردستان و چه در سطح سراسری، شکل دادن به "شورای همکاری نیروهای چپ در کردستان" و "آلترناتیو سوسیالیستی" را دال بر احساس مسئولیت خود در قبال مردم کردستان، طبقه کارگر و چپ  قلمداد میکند. در دنیای واقعی اما عضویت در کنگره ملی کرد، عضویت در "کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کردستانی" و تشکیل "شورای همکاری نیروهای چپ در کردستان" و "آلترناتیو سوسیالیستی" همه و هم تلاشی برای  پاسخ به بن بست این جریان است.
 

نینا: شما از هشدارهای مکرر خود و مخاطراتی که این  سیاست ها به دنبال دارد اشاره دارید. این مخاطرات چی هستند؟

مظفر محمدی: ما به این واقعیت تلخ واقفیم که هر دو کمپ ناسیونالیسسم چپ و راست در کردستان، یکی کمپ پرو جمهوری اسلامی به سرکردگی پ ک ک و اقمارش که کومه له هم در آن قرار گرفته و دیگری کمپ ناسیونالیسم پرو امریکاو اسراییل و دول مرتجع منطقه به سرکردگی حدکا، در تحولات آتی ایران وکردستان مخاطره ی جدی هستند. جنگ و جدال این دو بخش ناسیونالیسم کرد در تحولات انقلابی در کردستان بر سر قدرت و حاکمیت و ثروت قطعی است. علاوه بر تجربه تاریخی ما شاهد زنده ی جنگ و جدال دو حزب اصلی ناسیونالیست دولت اقلیم کردستان و وابستگانش بوده و هستیم.

جنگ داخلی. کشاندن و دخالت دادن دول منطقه در تحولات کردستان. کمک به سیاستهای دخالتگرانه امپریالیسم امریکا و رژیم چنج آن. ممانعت از دخالت مردم در تعیین سرنوشت خود و... آن مخاطرات جدی ای هستند که کردستان را در تحولات پیشارو تهدید می کند.

نه حدکا و حدک ، نه پژاک و کودار و نه زحمتکشات مهتدی ودیگر جریانات قومی و مذهبی هیچکدام به حاکمیت کارگران و مردم تن در نمی دهند. در نتیجه برنامه حاکمیت شورایی کومه له ولو به آن در عمل معتقد باشد، در واقع در مقابل این نیروها توهمی بیش نیست. اگر کسی واقعا به حاکمیت شوراهای کارگران و مردم معتقد است، اولا باید از این نیروهای راست و ناسیونالیست و مذهبی فاصله بگیرد و دوما یک قطب چپ و سوسیالیستی  و ازادیخواهانه و برابری طلبانه در میان کارگران و محرومان و زنان کردستان بوجود بیاورد. و این کار نه با اتحاد و ائتلاف کومله علیزاده با احزاب ناسیونالیست و پرو جمهوری اسلامی ساخته و پرداخته پ ک ک، ممکن است و نه با اتحاد نیروهای چپ هر کدام با سیاستها و افق های متفاوت و یا بی افقی محض.  
 

نینا:  برای جلوگیری از این مخاطرات و هموار شدن راه دخالتهای مستقیم کارگران و مردم چه باید کرد؟  

مظفر محمدی: اولین کار ما این است که این واقعیت ها را به داده ی مردم کردستان تبدیل کنیم. نباید گذاشت این شعبده بازی های و سیاستهای خطرناک ناسیونالیسم کرد از چپ و راست مردم را گمراه کند خاک به چشم مردم بپاشد و جامعه کردستان را بین بخشهای مختلف ناسیونالیسم و جبهه ها و اتحادها و ائتلافاتشان تقسیم کند. تفرقه. قوم پرستی. فدرالیسم قومی. اسلام سنی...

ما بارها هشدار دادیم که گردش به راست کومله علیزاده و ورود به بازی های "دیپلماتیک"، نزدیکی این سازمان به قطبها و احزاب اصلی ناسیونالیسم کرد به نام چپ و طبقه کارگر خطرناک است. هشدار دادیم که کومله علیزاده با ورود به چنین بازی خطرناکی همه پل های پشت سرخود را خراب خواهد برد. ما بارها به پوچی شکل دادن به قطب چپ آنهم از طرف نیروهایی که همگی در بی افقی مطلق دست و پا میزنند، اشاره کردیم و اپورتونیسم همه شرکت کنندگان در چنین پروژه هایی را نشان دادیم و بر استقلال صف طبقه کارگر تاکید کردیم.

امروز نیزصف چپ و آزادیخواهی و برابری طلبی در کردستان را در مقابل این انتخاب کومه له برحذر می داریم.

هر دو کمپ ناسیونالیسسم چپ و راست در کردستان، کمپ پرو جمهوری اسلامی به سرکردگی

پ ک ک، که کومه له هم به آن پیوسته، و کمپ ناسیونالیسم پرو امریکا و عربستان به سرکردگی حدکا، منشا مخاطراتی جدی در تحولات آتی ایران و کردستان خواهند بود. باید در مقابل این مخاطرات آماده بود و نیروهای آنرا منزوی کرد.

کارگران و کمونیستها و فعالین سیاسی، زنان و مردان  آزادیخواه و برابری طلب به صف خود، حزب خود و سیاست مستقل از احزاب و جریانات ناسیونالیست نیاز دارند. حزب ما، جنبش کمونیستی و کارگری و برابری طلبانه ی ما در کردستان باید تضمین کند که از همین حالا تا تعیین تکلیف قدرت در ایران و  کردستان مخاطرات و عواقب شوم سیاستهای کل ناسیونالیسم را در کردستان خنثی و حاشیه ای می کند. ما باید تضمین کنیم که طبقه کارگر و مردم محروم در کردستان ایران بعنوان بخشی از جنبش ازآدیخواهانه و برابری طلبانه طبقه کارگر ایران و توده های زحمتکش و محروم برای رهایی، تمام نیروهای قومی و مذهبی را منزوی و طرد خواهد کرد.
 

نینا: با توجه به اتفاقات اخیر و رابطه کومه له و کمیته دیپلماسی و دیگر وابستگیهای آن به جریانات قومی و اسلامی، تکلیف اتحاد نیروهای  چپ در کردستان چه می شود؟ 

مظفر محمدی:  پس از یک سال تازه مناسبات کومله با کمیته دیپلماسی متشکل از 20-30 جریان قومی و ناسیونالیست و اسلامی مثل حزب رزگاری و خه بات و غیره  علنی شده و چنانکه خود اذعان دارند، این اتحاد چپ زیر سوال رفته  است. در نتیچه هر کدام از احزاب جمع شده در اتحاد چپ تلاش می کنند یقه خود را از این سناریو خلاص کنند. کومله کماکان از حضورش در کمپ ناسیونالیست ها و اسلامی ها دفاع می کند و آن را نشانه درایت و زیرکی سیاسی میداند. کومله به حزب متحد خود حککا می گوید شما قابل اعتماد نیستید. شما از قبل سیاستهای ما را می دانستید چیست و قبول کردید. و این حرف درستیه. حککا وقتی با کومله اتحاد چپ بوجود آورد می دانست کومله در کنگره ملی عضو بوده، در ائتلاف و تلاش برای تشکیل جبهه با حدکا وحدک و خه بات و غیره حضور داشته  و می دانست که امروز در کمپ پ ک ک و نیروهای وابسته به آن چون پژاک و کودار که طرفدار جمهوری اسلامی هستند، قرار دارد. نادیده گرفتن این پروسه و اعتراض امروز حککا به کومله جز فرصت طلبی و بی پرنسیپی چیز دیگری نیست.

حزب حکمتیست (هیات دائم) هم اساسا دچار سرگردانی است و برایش فرقی نمی کند کومله چه هست و چه نیست. این جریان خودش را به کومله آویزان کرده و به آن سواری میدهد. این حزب هم به همه ی سیاستهای کومله آگاه است. و امروز می خواهد با سرهم بندی کردن اتحاد چپ در کردستان سیاستهای راست و ناسیونالیستی کومله را ماستمالی و زیر فرش کند. تلاش این حزب برای حفظ این اتحاد بهر قیمت جز از سر سرگردانی چیز دیگری نیست.

ما همیشه گفتیم که این نوع اتحادها با سیاستهای متناقض بی نتیجه و محکوم به شکست است.

 کومله به جنبش ناسیونالیسم کرد از جناح چپ آن در کمپ  پژاک و کودار زیر پرچم پ ک ک که پرو جمهوری اسلامی است، تعلق دارد. حککا پرو غرب و سرنگونی طلب با فشار امریکا و متحدینش است. و حزب حکمتیست هیات دایم هم بینابینی و سرگردان در این اتحاد چپ قرار گرفته است. اتحاد این گرایشات متناقض با هیچ چسپ دیپلماتیک قابل وصل کردن نیست. این اتحاد ولو بهر قیمت نگه داشته شود ربطی به کمونیسم و کارگر در ایران و کردستان ندارد.