رفراندم در خیزش دیماه انجام شد

زنده باد هشت مارس روزجهانی زن

 

ثریا شهابی
 

متنی  که میخوانید، متن پیاده شده مصاحبه تلویزیون رهایی زن به مناسبت فرارسیدن هشت مارس ۱۳۹۷ است، که در نشریه رهایی زن شماره ۶۳ منتشر شده است.

 دختران خیابان انقلاب نوک کوه یخ اعتراض بحق اکثریت غریب به اتفاق زنان است، اعتراض به حجاب و کلیه قوانین زن ستیز و مبارزه برای رسیدن به آزادی و برابری، لذا روزجهانی زن هشتم ماه مارس امسال از اهمیت خاصی برخوردار است. شعار نه به حجاب و زنده باد آزادی و برابری از هم اکنون قابل شنیدن است. در برنامه امشب در گفتگو با ثریا شهابی از مبارزان مارکسیست و فعال حقوق زنان و کودکان به بررسی اهمیت روزجهانی زن در شرایط امروز ایران و مسائل مرتبط میپردازیم.

 
رهایی
زن: قبل از هرچیز ضمن تقدیر از شهامت دختران خیابان انقلاب و چالش علنی و عملی حجاب یعنی حربه ای که رژیم اسلامی برای کنترل رفتار اجتماعی زنان بکار گرفته است را بررسی کنیم، نظر شما را در مورد مباحث پیرامونی این حرکت چیست؟

 ثریا شهابی: حرکت دختران خیابان انقلاب ، هر چند که در ظاهرش ملایم تر از حرکات قبلی است ، مثلا آنجا که مردم ماموران حفظ رعایت حجاب که به زنان گیر میدادند را زیر مشت و لگد قرار می گرفتند و فراری می دادند. ولی درمقطعی این حرکت جلو آمده و به شکلی که جلو آمده، خیلی رادیکال و خیلی تعرضی ست. این یک اعتراض دفاعی نیست که خواهان این باشد که فشار نیاورید. یک خرده از فشارهای فرهنگی را کم کنید، از جنس به اصطلاح اعتراض های قانونی که مدتها جریان داشته، بخصوص در محافل قدرت. این یک اعتراض از پایین است که حق خودش را به زور خودش دارد می گیرد. به درجه ای، یک گوشه کوچکی هست از این که دارد حق خودش را تحمیل می کند، حق انکارناپذیر خودش را تحمیل می کند.فقط معترض نیست به نیروی  خودش اعتماد دارد و نیروی خودش را به کار می برد و حجاب را بر می دارد، بدون اینکه با کسی درگیر شده باشد. بدون اینکه در اعتراض به تحمیل حجاب باشد راسا خودش حجاب خودش را برمی دارد.

 مقایسه بکنید این را با وقتی که زنی ، وقتی که بهش اعتراض می کردند، تعرض می کردند، مردم اعتراض می کردند که چکار می کنید یا اذیت نکنید. آن حرکت دفاعی بود، هر چند که می توانست خیلی میلیتانت هم به نظر بیاد. این حرکت دختران خیابان انقلاب دفاعی نیست بلکه یک حرکت تعرضی ست. هنوز کسی بهش حمله نکرده، حجابش را بر می دارد. این نشان دهنده یک نیروی آماده است که من آماده ام با نیروی خودم با زور خودم حقم را بگیرم. به هر حال این حرکت دارد می گوید من منتظر گفتمان های بی ملات و مسخره درون حکومتی و یا به اصطلاح مقاومت در برابر دستگیری و یا به نبال اصلاح طلبان افتادن که برویم گفتمان کنیم که حجاب اختیاری ست و کجا اجباری ست و کجا نیست. آنها گفته اند که منتظر اصلاح طلب ها نمی نشینندکه با رجوع به قانون اساسی و جلب نظر به اصطلاح لطف و مرحمت بخشی از مراجع تقلید، که می خواهند مردم را به انتظار و چشم به بالا نگه دارند. آمده و با قدرت خودش می گوید که من کار برداشتن حجاب را خودم انجام می دهم. این فاکتور خیلی خیلی مهمی هست.

 شما در مورد مباحث صحبت کردید، مباحثی که مطرح است، یکی از مباحثی بیرونی و شاید مهمترین آن، این سمفونی مشترکی ست که رسانه ها و دولتهای غربی و رسانه های دولتهای غربی و کل طیف اصلاح طلب و رسانه های حاکم راه انداخته اند که می خواهند خبر حمایت از اعتراض دختران در خیابان را نشان بدهند و خبرش را در مورد حجاب پخش بکنند ، یکدست و هارمونیک و اینکه همه شان تاکید غلیظی بر این دارند که این اعتراض به حجاب اجباری ست نه به حجاب، و خیلی تاکید ویژه ای بر آن دارند.

 به نظر میاید که بالاخره این زیرکی و آب زیر کاهی ویژ ه ای هست، معلوم است که چه دارند می گویند. از بی بی سی و رادیو فردا و خانم و آقای اصلاح طلب که به فرستادن مردم دنبال نخود سیاه مشغول هستند و اینکه به قانون اساسی رجوع کنید. اینکه در قانون اساسی هیچوقت نگفته است که هیچ اجباری در حجاب است. و این حرکتی که سرتاپا علیه قانون اساسی است علیه حکومت و مجریان آن است را به مبارزه در تغییر بر مبنای قانون اساسی محدود کردن است. همین استفاده کردن و تاکید گذاشتن بر اینکه این حرکت، نه به حجاب اجباری است. گویا حجاب اختیاری در ایران برایش مشکل هست، و این فقط حرکتی هست با اتکا به قانون اساسی و تاکید بر آن اجباری بودنش هست، این تنزل دادن این حرکت است، این واقعیت ندارد. این حرکت سمبلش حجاب است و علیه تمام تعرضهایی ست که مبنای اسلامی دارد وحجاب سمبلش است و یک آپارتاید جنسی را چهل سال است که بر مردم ایران حاکم کرده است.

 به هر حال این گفتمان ، اینطور دارد وانمود می کند که در خود بنیاد قانون اساسی، حجاب اجباری نیست واین، این شانس را می دهد که مراجع با آن تفاسیری که خانم های اصلاح طلب، گویا شیوخ و مراجع اسلامی به اصطلاح معتبرتری از آیت الله ها هستند و اینها می توانند تفاسیری از اسلام را بیاورند و بر جامعه حاکم بکنند که با تکیه بر قانون اساسی این جنبش را به کانال  تصحیح قانون اساسی ببرند. طوری وانمود می کنند که گویا کسی خبر ندارد در قانون اساسی، تمام سوخت و ساز فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و ایدئولوژیک جامعه باید بر مبنای اسلام باشد، اسلامی که در آن، زن نصف مرد است و برده مرد است و تمام قوانینی که قران در مورد روابط زن و مرد نوشته است، باید مبنای آن، رنگ خود را بر تمامی قوانین اجرایی بزند. در نتیجه، حجاب باید بخشی از قانون اجرای مبانی اسلام در ایران باشد.

 اینها با این زیرکی، یک تفسیر من درآوردی می آورند از رابطه حجاب و اسلام و اینکه این شاخه دیگری است و شکل بروز دیگری از همان اسلام خوش خیم است که قبلا خانم عبادی و طیفی از اصلاح طلبان، خیلی تلاش کردند که اسلام با حقوق زن منافاتی ندارد و در قانون اساسی چیزی در مورد این به اصطلاح تعرضاتی که به زنان می شود نمی گوید. این حرکت دختران خیابان انقلاب درمقابل این گفتمان ها و این تلاش هاست، تلاش سیستماتیک اصلاح طلبان و سانه های داخلی و رسانه های اصلی دول غربی در حمایت از اصلاح طلبان در داخل ایران برای تاکید براینکه این حرکت، حرکتی علیه حجاب اجباری است، با تاکید بر حجاب، محدود کردن و منحرف کردن و به سمت اینکه گویا ملت بر تاکید بر قانون اساسی، بخواهند علیه حجاب اجباری مبارزه بکنند. که اینچنین اتفاقی نمی افتد. قانون اساسی ، سرتاپاش، ضد زن است ، بر مبنای اسلام است و حجاب نتیجه مستقیم آن است.

 به هر حال این تلاشی ست که اینها می کنند، این یکی از گفتمان هایی هست، گفتمان های ریاکارانه و زیرکانه که باید افشایش کرد. و واقعیت را باید گفت که جداسازی که از شهر و مدرسه و بیمارستان تحمیل شده است، عین جداسازی ای است با آپارتاید نژادی که در آفریقای جنوبی شده است. اگر بحث اجبار و اختیاری هست در مورد حجاب، دقیقا مانند این است که گفته بشود در آفریقای جنوبی، جنبش ضد آپارتاید نژادی خودش را اینطوری معرفی کرده که بردگی سیاهان بیچاره، اجباری نباشد و مبارزه  آنها برای همین است، اجازه دهید که اختیاری باشد. اینکه هر کسی خواست بردگی خودش را و جدایی خودش را از سفیدان به اختیار خودش انتخاب بکند. چقدر این تصویر مضحک است، بحث حجاب اجباری و اختیاری به همان میزان مضحک است حجاب در ایران انتخاب فردی هیچکس نیست، قانون زور است . وقتی به قدرت رسید که زنها قبلش اجازه داشتند که حجاب داشته باشند یا نداشته باشند. گویا این چهل سال، کسانی که حجاب داشته اند مشکلی داشته اند و یک بخش کوچکتری هست که می خواهد اختیاری باشد این فریبکاری را باید گذاشت کنار همان الگوی آپارتاید نژادی که در آفریقای جنوبی بوده اگربحث اینکه اختیاری و اجباری بودن آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی معتبر است بحث حجاب اجباری و اختیاری هم در ایران معتبر است . حال اگر یک محله ای سیاهان رفتند و با هم زندگی کردند وسفیدها هم با هم، دیگراسم آن را آپارتاید نمی گذارند. اگر کسی به اختیار رفت روسری سر کرد نه حجاب ، روسری با حجاب فرق دارد. روسری ای که ممکن است بخشی از فولکلور یک مردمی باشد. وقتی که کسی خودش انتخاب کرد مثل این می ماند که بالاخره یک محله سیاهان تصمیم می گیرند که با هم زندگی کنند. این با آپارتاید نژادی علیه سیاهان فرق می کند.

  بحث حجاب اجباری و حجاب اختیاری، منحرف کننده ست و بردن این حرکت به این عظمت که همه حقش را به نیروی خودش می خواهد بگیرد و میداند که دشمنش کیست توی کانالهای پیچ در پیچ تغییر قانون اساسی وبا تکیه بر اینکه قانون این را نگفته است. اینها با تفاسیر بخشی، مانند اینکه خمینی گفت. حاکمیت ارتجاع اسلامی یک رکن به قدرت رسیدنش و در قدرت ماندنش حجاب بود. حجاب سمبل این آپارتاید جنسی در ایران است. اختیار و غیر اختیار چیست؟ هر وقت برداشتند، خوب بالاخره لابد این خانمهایی که روسری سرشان هست رویشان نمی شود و خجالت می کشند و خودشان را قایم می کنند شال و کلاه می کنند که حق ما چی می شود آنهایی  که در قدرت هستند و کلی به ضرب  و زور تئوری فاطمه فاطمه است و تئوری هایی که خانم زهرا رهنورد نوشته است حجاب تو ناموس ماست و استخوان شهداست و حالا تعبیرش بکنند که فقط یک لباس است. نه لباس است نه اختیاری و اجباری بودنش موضوع است.، جوک است، مسخره است و باید آن را وسیعا افشا کرد این اصلی ترین گفتمانی است و این جنبش در مقابل این گفتمان است. این جنبش علیه نابرابری زن و مرد است که در تار وپود جمهوری اسلامی، از کوچه، خیابان، مدرسه، بیمارستان، مرگ، زندگی، حق ارث و از تمام اینها در هم تنیده ست.باید جلو سر در آوردن مجدد اصلاح طلبی به این طریق را گرفت باید این گفتمان را افشا کرد این عوام فریبی ست.
 

رهایی زن: با توجه به کثرت جمعیت جوان کشور، رگه های عمیق آزادیخواهی و برابری طلبی در زنان و مردان جوان جامعه ما مشهود است، بنظر شما هشت مارس امسال میتواند شاهد نمایش اعتراضی دختران و پسران خیابان انقلاب در تمامی محلات و اماکن عمومی سراسر کشور باشد؟ بلاخره این کوه یخ خود را در گرماگرم مبارزه نمایان میکند.

 ثریا شهابی: به نظر من هشت مارس امسال در شرایط کاملا متفاوتی دارد برگزار می شود از خیزش دی ماه به بعد و به دنبال آن  گسترش حرکت علیه حجاب در شرایط دیگری دارد برگزار می شودهر ابتکاری که فعالین رادیکال و بخصوص سوسیالیست انجام بدهند حتی اگر اشکال سالهای قبل را داشته باشد انعکاسش در شرایط امروز به مراتب بیشتر است و تاثیرش توی تغییر توازن قوا بین ارتجاع حاکم و بین ارتجاع ضد زن حاکم و جنبش رهایی زن، تاثیر و انعکاسش صدها برابر بیشتر است. به این دلیل نباید به کم و کوچک قناعت کرد باید به عقب نشینی هایی که این جنبش از پایین تحمیل کرده از جمله اینکه نمی توانند با این پدیده کنار زدن حجاب و تعرضی که دارد از پایین می شود کاری بکنند و با  کردن هایی که خامنه ای گفته و حتی بخشی ار اصلاح طلبان به اصطلاح سرنگونی طلبی و رفراندومچی پیوستند باید بیتشرین استفده را کرد و ارتجاع را عقب زد ارتجاع ضد زن را عقب زد دشمنان آزادی و برابری زن ومرد در موقعیت ضعیفی هستند و این روزا وقت بلند کردن پرچم های ماکسیمال است پرچمهایی  ماکسیمال و رادیکال هرچه بیشتری ازاین فعالین و معترضین را متشکل بکند در هر جایی که بتواند و سنگرهای بیشتری را تسخیر بکند. من خوش بین هستم کوه یخی که شما اشاره می کنید در حال ذوب شدن است باید فعالین و دست اندرکاران، راه اینکه چطوری راه پیشروی به این ذوب کامل را پیدا کرد باید راهش را پیدا کنند. یکی از همین راهها، مقابله با آن حرکت تقلیل گرایانه ای است که در حمایت رسانه های غرب و در انحصار رسانه های  داخل، بخشی ازاصلاح طلب ها دارند می کنند و آن باز این بحث حجاب اختیاری است. به هر حال ریشه این توی موقعیت خانمهای محجبه دستگاهی است که یک عمرمنشأ تحمیل حجاب بودند و امروز به دنبال این هستند که فردا که حاکمیت و نظامشان بر باد برود رویشان نشود کسی مانع شان نشود با سمبل این حاکمیت توی کوچه وخیابان پیدایشان بشود مگر اینکه هیچ کس که خواسته باشد حجاب سر بکند نه تنها ممنوع نیست که به زور سر بقیه هم حجاب کرده، این جریان سیاسی که حجابش آزاد بوده به زور چماق و قمه و آیات قران و بگیر و ببند و کشتار وسیع تحمیل کرده است .

 باید به تقابل این بحث رفت یک راه که پیش رو هست این جنبش از پایین علیه تمام قوانین ضد زن است فاصله اش را از جریان اصلاح طلب قانون اساسی چی که رفته پشت حجاب اختیار ی و اجباری بگیرد. قانون اساسی سرتاپاش ضد زن است مبنای قانون اساسی اسلام است، در تمام رگ و ریشه فرهنگ و اقتصاد و سیاست خودش را تحمیل کرده است  در مورد مساله اقتصاد نتوانسته است بالاخره عقب نشینی کرده است چون جامعه سرمایه داری ست. ولی در مورد مناسبات انسانی و روابط اجتماعی نیمی از آن جامعه را ، سه نسلش را، زندگی کودکی و جوانیش را تباه کرده است جداسازی و آپارتاید جنسی را که تحمیل کرده است منشا آن حکومت اسلامی است و این رگه جدید اسلامیون که متکی می شوند به قانون اساسی و می خواهند ورژن جدید و تفسیر جدید و آیت الله دیگری را بیاورند و تحمیل بکنند که توی قانون اساسی گفته نشده وبیایند به اتکا به قانون اساسی بلکه حجاب را اختیاری بکنند این اتفاق نمی افتد. حجاب اگر در ایران لغو بشود حکومت اسلامی دیگر موجود نیست. این را افشا کردن و در مقابلش این را  اجاز نداد که رنگش را به هشت مارس بزند. این جنبش این قدرت را نشان می دهد از جنس انها نیست جنبشی است که در خیابان همانطور که گفتم نه در مقاومت و نه در اعتراض، که با اعتماد به نفس و طلبکار حق خودش را می خواهد و بدون اینکه کسی چیزی بهش گفته باشد حجاب خودش را بر می دارد. این متفاوت است با آن  حرکت گفتمان های اصلاح طلبان و این ها سعی می کنند که رنگ خودشان را به آن و هشت مارس از جمله بزنند که نباید گذاشت که این اتفاق بیفتد.
 

رهایی زن: خیزش دیماه در بیش از یکصد شهر ایران، جناحهای رژیم را از خواب خرگوشی ناشی از برجام بیدار کرد و رژیم سراسیمه از خود عکس العملهای جبونانه از قبیل اعدام اسرا به سبک خودکشی از یکسو و سخن از آزادی اعتراض و حتی رفراندم سر دادن از سوی دیگر نشان داد.آنچه مشهود است تغییر در توازن قوای بین حاکمان اسلامی و مردم تحت ستمی که کاسه صبرشان لبریز شده است و هر یک مشغول ارزیابی از عواقب آن است. مایلم نظر شما را در اینموارد جویا شوم.

 ثریا شهابی: عواقب جنبش محرومین که دی ماه عروج کرد، خیلی سرنوشت ساز است خیلی تعیین کننده است این جنبشی بود که خامنه ای را مجبور کرد که اعتراف بکند که شکست خورده و معذرت خواهی بکند خودشان  می دانند که این قتلهایی که به شکل خودکشی توی زندانها دارد صورت می گیرد زندانی  و دستگیری رهبران و فعالین جنبش کارگری  و جنبش های اعتراضی توی دانشگاهها، محیط های کار و زندگی و توی تظاهرات اخیر و این بگیر وببند ها نجاتشان نمی دهد به آخر خطشان رسیده اند. دنبال راه خروجی هستند از این بن بستی که جنبش محرومین آنها را توی این بن بست قرار داده است هیچ کس دیگه ای نکرده است نه موسوی و نه کروبی و نه رفسنجانی و نه احمدی نژاد و نه هیچ عنصر داخل حکومتی و یا خارج حکومتی نبوده که جمهوری اسلامی را به این بن بست کشانده، جامعه ایران و مردم محروم، طبقه کارگر، صف مردان و زنان که خفه شده اند از این همه فشار و فساد و سرکوب و بخصوص زنان که بیش از سه دهه از زندگی شان به تباهی کشیده شده است.

اینها آمده اند به میدان و حاکمیت را به بن بست کشانده اند هیچ کس صحبت از ادامه حاکممیت جمهوری اسلامی به شیوه سابق نمی کند خودشان هم نمی کنند، خودشان می گویند بوی الرحمان نظام شنیده می شود، دنبال راه خلاصی می گردند. می دانند که رفتنی اند و اینکه چه چیزی جای این بختک ارتجاع ضد زنی که  چهار دهه است که زندگی انسانی را به مردم ایران  سیاه کرده را می گیرد. این خیزش اخیر دی ماه چپ و کارگری بود وهمه آنها وقتی در موردش صحبت می کنند  از رسانه های معتبر غربی تا خود ایران، می گویند که چپ و کارگری است. نگاه بکنید به اعتراض کارگری که ادامه زندگی اش با بقای جمهوری اسلامی ناسازگار است و سیر محرومینی که دانه به دانه حساب می کنند خرجی که اینها توی تحرکات نظامی می کنند، خرجی که اختصاص می دهند به تبلیغات ایئولوژیک شان و خرجی که صرف نهادهای خود می کنند ماشینی که سوار می شوند، زندگی که دارند ، پولی که می دزدند. همه اینها را دانه به دانه حساب می کنند که چرا پس حقوق من را نمی دهید؟ چرا من باید کلیه فروشی کنم؟ چرا من باید گورخوابی کنم؟ کولبری کنم و به فحشا وفقر و بیکاری کشیده بشوم؟ توی اینطور داری از ثروتی که من آفریده ام بچاپ بچاپ راه انداخته ای، فساد راه انداخته ای و چهار چشمی دارند نگاهشان می کنند و هر روز دارند ازشان حساب کشی می کنند این جنبشی است که چپ و کارگری است این نه توی برنامه ترامپ بوده و نه تو برنامه رفراندوم آقای پهلوی بوده و نه توی رفراندوم آقای شریعتمداری بوده نه توی تحرکات عربستان بوده، اسرائیل بوده، ، نه توی تحرکات احزاب کردی بوده این تحرک چپ و کارگری و از پایین است و باید چپ و کارگری بماند آنچه که متفاوت می کند حرکت دی ماه را از بقیه حرکتهای قبلش، این واقعیت است.

 حرکت زنان چپ است، چپ به این معنی که خارج از قانون اساسی است خارج از این گفتمان های بی مایه اصلاح طلبان و فمینیست های اسلامی است که فقط و فقط به ضرب خفقان و به ضرب این که حاکمیت سرپایش  ایستاده، یک عمر عوامفریبی کرده  است یک عمر مردم را دنبال نخود سیاه فرستاده اند جنبش زنان را برای اینکه برگردانند به اینکه یک میلیون امضا و برابری، دنبال این نیست که پنج تا خانم دیگر توی راهروهای مجلس دنبال دفتر این وزیر و آن وزارتخانه باشد و یا جاسازی بکند. و این خواستهایی که بخشی از فمینیستها توی جوامع غربی دارند جوامعی که متکی هست به برابری کامل از نظر حقوقی. منتها مکانیزمهای غیر رسمی هست که این نابرابری زن و مرد را بازتولید می کند، می ایند و صحبت می کنند از اینکه ترکیب جنسی مقامات ، مراجع و نهادهای تصمیم گیرنده  چی هست اصلا به ایران مربوط نیست این فمینیست هایی که یک عمر جنبش زنان را دنبال نخود سیاه فرستاده اند با این حرکت خیزش دی ماه محرومین و دختران خیابان انقلاب یک لگد خورد به پرونده شان و افتادند بیرون. و با این بحث قانون و قانون اساسی سعی می کنند که خودشان را دوباره احیا کنند سعی می کنند که خودشان را به این حرکت بچسبانند و می خواهند رنگ جنبش سیاسی خودشان را به این حرکت بزنند. به هرحال کوتاه کرده باشم جنبش محرومان در ایران قد علم کرده و این شاید یکی از بی نظیرترین حرکت های قرن اگر اغراق باشه حداقل چند دهه اخیر یا نیم قرن گذشته هست که اینطور رودروری حکومتی قرار گرفته است و پایه اش اقتصاد است، پایه اش این هست که تو من را از نظر اقتصادی خانه خراب کردی و به تباهی کشاندی. کارکنان جامعه  و محرومین جامعه و اکثریت شهروندان جامعه را به فقر و فحشا و اعتیاد و سیاه روزی و بیگاری کشاندی و خودت داری ادعا می کنی که قدرت نظامی منطقه هستی و در مقابل این صف محرومین به میدان آمده اند و همه شال و کلاه کردند که چه جهتی بهش بدهند این محرومین نه دنبال شمارش آرا هستند نه دنبال جاسازی کردن چندتا خانم یا دبنال رفسنجانی به جای احمدی نژاد و یا احمدی نژاد بجای روحانی . یا اینجای قانون اساسی و آنجایش را تغییر بدهید است همانطور که شما در سوالتان گفتید مردم ایران رفراندومشان را داده اند. گفته اند که جمهوری اسلامی را نمی خواهند باید بگذارید که در سیر مبارزه قدرتمند بشوند و بخش پایین بتواند قدرت خود را تحمیل بکند وجمهوری اسلامی را کنار بزند.

 حرکت محرومبنی که توی دی ماه عروج کرد و باعث شد که حرکت دختران خیابان انقلاب، قبل از این حرکت محرومین دی ماه صورت گرفته بود بتواند بطور وسیع تکثیر بشود دو رکن دارد و یکی از آن علیه فقر و برای معیشت انسانی ست و یکی دیگر علیه قوانین اسلامی و بخصوص ضد زن است. یکی از این دوتا زندگی اقتصادی جمهوری اسلامی ست برای به بیگاری کشیدن از طبقه کارگر است بقا بتواند ترکات نظامی اش را داشته باشد بتواند نظامش را سرپا نگه دارد هیچ دورنمای گشایش اقتصادی ندارند، خودشان می گویند،  این را دنیا دارد می گوید و لی به معنی این نیست که بساط بچاپ بچاپ شان را، تحرکات نظامی شان را و سرپا نگه داشتن نظام شان را از نظر اقتصادی در خطر انداخته اند. و یکی دیگر حاکمیت اسلام شان است که زت ستیزی و حجاب سمبلش است. این دو رکن توی این حرکت است که دی ماه و خیزش دی ماه دو رکن یک تحرک چپ است چپ و کارگری است جنبش زنانش چپ است که پشت کرده به حاکمیت، نه به قانون اساسی اهمیت می دهد نه به اینکه مأموری بیاید اصلا دارد پا به میدان گذاشته که می خواهم حقم را بگیرم که حقم را به زور بگیرمنمی توانند خاموش بکنند اما سعی می کنند که گمراهش بکنند به کجراهش بکشانند بعد قیچی اش بکنندهمانطور که می بینید صفی از راست ها ، کسانی تا دیروز که در مرامشان گناه بود از فروپاشی جمهوری اسلامی دم بزنند امروز توی ایران رفراندوم چی شده اند و تند نتد حکومت بعدی را اعلام بکنند معلوم نیست این عجله برای چی هست ؟

 جنبش محرومین از پایین دارد جنگش را می کند باید قدرتمند بشود، باید عقب شان بزند باید به قدرت خودش پایین بکشد و اینها نمی خواهند اجازه بدهند از پروژه رفراندوم آقای پهلوی تا پروژه رفراندومی که آقای شریعتمداری به کمک اصلاح طلبان درون حکومتی می خواهد تحمیل بکند اینها در مقابل رشد و گسترش جنبش چپ و کارگری است که در صحنه است و حرکات دست راستی است و پولاریزاسیونی دارد توی ایران شکل می گیرد که باید به شفافیت و روشنی نشان داد چه در جنبش زنان و چه در جنبش کارگری و چه در جنبش علیه جمهوری اسلامی این پولاریزاسیون دارد صورت می گیرد و دوتا جواب هست یک جواب رادیکال وسوسیالیستی به مساله زن همان جوابی است که توی میدان هست و نباید اجازه داد با این پروژه های قیچی کردن سیر پیشروی اش و سیر قدرتمند شدنش و سیر متشکل شدنش و سیر تعیین رهبری خودش و جنبش خودش نباید گذاشت این پروژه ها قیچی اش بکنند .
 

رهایی زن:  تا آنجا که من مطلعم کسانیکه سالیان درازی است مسئله رفراندم را مطرح میکنند، مانند آقای رضا پهلوی اکنون به این نتیجه رسیده اند که با وجود این رژیم رفراندم میسر نیست و آنرا به فردای فروپاشی رژیم اسلامی موکول میکنند.، لیکن برخی هنوز به امکان رفرندام تحت حاکمیت این رژیم زور و تزویر باوردارند. از نظر من رفراندم مردم در بیش از صد شهر ایران برگذار شد و نتیجه نیز به جهانیان اعلام شد. نظر شما در این مورد چیست؟

 ثریا شهابی: مانطور که قبلتر هم اشاره کردم و شما هم توی سوالتان قبلتر هم گفتید مردم توی اعتراضات شان نه را به جمهوری اسلامی گفتند این حرف درستی است. رفراندوم آقای پهلوی که بالاخره معلوم نیست که می خواهند شاه بشوند که معلوم نیست اما معلوم شده که چندان بی علاقه هم نیستند برای روزهای فروپاشی رژیم بطور کامل نیست برای رفتن و تغییر تعدادی از سران و تحویل دستگاه به ایشان است  که با ستفاده از همان دستگاه، با زدن کمی از اسلامیت اش، پادشاهی یا جمهوری اش بکنند معلوم است که می خواهند پادشاهی اش بکنند. مگر اینکه بخواهند سناربوی پدربزرگ را که داعیه ریاست جهموری  دارند و به اصرار قدرتهای غربی و یا بنا به خواست  مردم می خواهند شاه بشوند. این یک نوستالژی بیشتر نیست اینچنین اتفاقی نمی افتد. مردم ایران به غلط یا درست سلطنت را به زیر کشیدند غلط یا درست را به این دلیل می گویم که حتی نمی تواند  کسی فکر کند نوستالژی دوران هوای سلطنت را داشته باشد که توی آن همه چی ممنوع بود آواز پرنده و سرخ  وسیاه که خواننده ها می گفتند می اندختند شان توی زندان و ظاهرا حکومت هم ایدئولوژیک نبود وشما اگر می گفتید جامعه بی طبقه می خواهیم حکم تان اعدام بود. حالا توی آن شرایط زندگی نکردند این قدر سیاهی بر سرشان ریخته است که نوستالزی آن دوران را حمل می کنند  به این دلیل می گویم که مستقل از اینکه  فکر کنند درست بوده یا غلط بوده مردم حکومت را به زیر کشیدند جمهوری اسلامی هم رفتنی است هر دو نظام متعلق به یک گذشته سپری شده است که اگر توی ایران ربطی به اتحاد جماهیر شوروی و ورسیه و تغییراتی که آنجا اتفاق افتاد ندارد ربطی به چین ندارد،  ولی اگر تحولات چین باعث می شد که خاقان چین را برگردانند یا تحولات شوروی باعث می شد که تزار را برگردانند این تحولات هم باعث می شود که شاهنشاه را برگردانند.

  در نتیجه اینها خیال است و اینها نوستالژی است. هیچکدام از این نظام ها، هیچ رگه ای از اسلامیت  و هیچ رگه ای از سلطنت توی ایران شانس ندارد. باز مستقل از اینکه هر کسی تصویر دیگری داشته باشد. شانس ندارند حکومت های پایداری بیاورند اما طرح رفراندوم  آقای پهلوی و آن پانزده نفر اصلاح طلب به رهبری  آقای شریعتمداری که من حالا بهش می گویم طرح شریعتمداری خاصیت های دیگری دارد. احتمالا یک بخشی از حاکمیت که همین الان تویشان هست روحانی هم هست احمدی نژاد هم توی شان هست  اینها همه شدند رفراندوم چی، که رفراندومچی هایی هستند که می خواهند مردم ایران را از این وضعیت نجات بدهند ، یک بخشی از آن الگویش هست رضا پهلوی که توی آن دوران شریک نیست شریک سلطنت پدرش نیست ولی خیلی به آن افتخار می کند و مردم را پشیمان از آن همه لطف  و مرحمت و آزادی خواهی و برابری طلبی که باید رفت تاریخ را حتی از زبان راستها شنید که توی ایران چه خبر بود و کودتا پشت کودتا، آن حکومت در ایران ریشه داشت. آن طوری می خواهند نجات بدهند احمدی نژاد و روحانی و اصلاح طلبانی مانند مخملباف و اینها طور دیگری می خواهند نجات بدهند. این تلاش ها مرده به دنیا امده و لی یک خاصیت دارد. خاصیتش این هست که هردو طرح  متکی ست به سازمان ملل و خطر حمله ناتو وقتی که اوضاع از کنترل خارج بشود در نتیجه اولین کسی که اولین نیروی نظامی علیه مردم استفاده بکند این پروژه ها هستند. خشونت از طرف خود اینها خواهد امد، نه از طرف محرومینی که اعتراض می کنند هی چپ و راست می گویند خشونت نکنید.

محرومینی که برای حسابرسی آمده اند را می فرستند منزل، تا در حمایت سازمان ملل و از ترس جنگ ناتو و جنگ داخلی، این رفراندومچی ها طوری دعوای خودشان را به اصطلاح سازمان بدهند. آقای پهلوی یا روحانی یا احمدی نژاد، حالا بشینیم یک قماری که جنگ داخلی می کشد اینها کارکترهای داخلی برای جنگ داخلی ست اگر بتوانند و پشت شان هم به نیروی نظامی ایران و نیروی ناتو ست در نتیجه خشونت طلب نیستیم و خشونت نمی خواهیم ، سازمان ملل قرار هست که چکار بکند، سازمان ملل عراق را آباد نکرد و ناتو یوگسلاوی را بمباران نکردند مگر لیبی را بمباران نکردند ، قرار هست توی ایران چکار بکنند این همه اعتبار خود سازمان ملل به خودش نمی دهد دارد می پاشد معلوم نیست چه کسی توش آقا ست، هر کسی از یک طرف دارد می کشد راست ایران، درون حکومتی وبرون حکومتی تازه دارد روی آن سرمایه گذاری می کند.

 باید این طرح ها را کنار زد این طرحها علیه رشد و گسترش و قوام پیدا کردن جنبش آزادی و برابری زن و مرد است،  جنبش احقاق حقوق کارگر است جنبش برای آزادی  برابری است و جنبش برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی با اتکا به پرچم انسانی، برابر، آزادیخواهانه، چپ، کارگری و سوسیالیستی است. این حرکت ها در مقابل آن است، بیشتر از ان دارند می ترسند تا بقای رژیماگر بشان بگویی جمهوری اسلامی همینطوری می ماند کاری ندارند و اگر بتوانند همینطوری نگهش دارند تا اینکه ببینند چه شانس هایی باز می شود یک شانس که ممکن است برای جمهوری اسلامی باز بشود ترکات نظامی جایی راه بیفتد یک نانی توی سفره شان بیفتد مانند جنگ ایران و عراق. که بتواند یک فرصت دیگری بهشان بدهد که راه فراری از این بن بست پیدا بکنند وگرنه راه فراری ندارند جنبش محرومین جنبش احقاق حقوق زنان، حکومت را از این نظر به بن بست کشانده و توی شرایط بسیار ضعیفی قرارش داده است. این سیر می تواند با پیروزی جنبش محرومین با چپ و رادیکالیسم سوسیالیستی به پیروزی برسد با این طرح های رفراندوم چی می تواند که خون بپاشد به آن، می توانند قیچی اش بکنند و یا آن رابه سکوت و سرکوب بکشانند یا می توانند شرایطی را آماده بکنند که یک عملیاتت نظامی از یک جایی بیاید  و بالاخره یک جنگ ایران و عراق دیگری راه بیاندازند و اگر بتوانند و اگر معادلات بین المللی کمک بکند بعید است که بتوانند، بسیار بعید است بتوانند جان سالم بدر ببرند. شانس ها و فرصت ها و امیدواری ها و پیشروی های زیادی در راه است و من فکر می کنم چپ و جنبش کارگری در موقعیت بهتری از راستها قرار دارد منتها طبعا تریبون و رسانه ها و دول غربی ووزارت های خارجه و داخل و خارج و آقای پهلوی و آقای شریعتمداری، همه اینها شال و کلاه کردند که تو یک جنبش، اینها همه طرحهای مختلف یک جنبش است که در مقابل تحرک از پایین صف ببندند.
 

 رهایی زن: بنظر شما فعالین حقوق زنان در راه پیوند هرچه بیشتر بخش روشنفکری جنبش رهائی زن با بخش کارگری آن چه اقداماتی را میتوانند در دستور خود بگذارند از قبیل مطالبه مزدبرابر برای کار برابر، بیمه بیکاری برای زنان خانه دار آماده بکار، برپائی جشن روز جهانی زن در محلات کارگری، برپائی نمایشهای خیابانی و غیره.

 ثریا شهابی: به نظر من مطالبات آزادی و برابری زنان ، مطالبات طبقه کارگر است مطالبات رهایی زنان، مطالبات طبقه کارگر است. از مخالفت با حجاب و جداسازی در منزل و مدرسه  و جامعه وقوانین اسلامی در خانواده و مجازات های اسلامی تا بیمه بیکاری نه فقط  برای زنان خانه دار که برای همه زنان و برای همه مردم آماده به کار مستقل از ملیت ، جنسیت، گرایش جنسی ، نژاد، محل تولد ، رنگ پوست و مذهب و اعتقادات است. اینها مطالبات طبقه کارگر است  به نظر من فعالین جنبش کامل برابری زن و مرد برای تحمیل خواسته هایشان در ایران  خودشان بهترین فرصت و اشکال را پیدا می کنند، توی محل بهترین راه را پیدا می کنند بهترین راه را اتخاذ می کنند ابتکارات و خلاقیت و ظرفیت شبکه های وسیع اجتماعی که توی جامعه ایران وجود دارد امکانات زیادی در اختیار فعالین جنبش برابری زن و مرد توی هشت مارس امسال می گذارد، از این امکانات باید استفاده کرد همان شبکه ای که کمک رسانی به زلزله زدگان را فراهم کرد، همان شبکه خبری وسیعی که فعالین را از زندان بیرون کشید و علیه دستگیری ها تحرکی به راه انداخت همان شبکه های وسیعی که هر روز از یک جا علیه پرداخت نکردن دستمزد ها و حقوق کارگران به حرکت در آمده همان شبکه وسیعی که هر روز که کوچکترین تعرضی به کسی می کنند وسیعا خودش را نشان می دهد اینها در اختیار جنبش برابری زن و مرد و جنبش طبقه کارگر می تواند برای هشت مارس استفاده بکند و مطمئن هستم که بهترین اشکال و بهترین نحوه استفاده از امکانات را خود رهبران محلی، خود دست اندرکاران، فعالین و سازماندهندگان اعتراضات درمحل، به بهترین وجهی تامین بکنند.

 تاکید من فاصله گرفتن و زدن مهر خود بر جنبش خود ماست این جنبش ماست. جنبش اصلاح قانون اساسی نیست جنبش این رگه از تبیین آیت الله فلان و فلان در مورد اینکه حجاب توی قانون اساسی هست و یا نیست و یا این ترهات نیست باید همه مطالبات  رادیکال و ماکسیمال را به جنبش خودش وصل کرد این جنبشی است که نباید آنها پرچم خودشان را به آن تحمیل بکنند واین کار فعالین چپ و سوسیالیست رادیکال و جنبش زنان است.

 

* با  تشکر از کامیل همتی برای پیاده کردن متن مصاحبه تلویزیونی رهائی زن با ثریا شهابی