نامه به کنگره نهم حزب حکمتیست (خط رسمی)

 

با سلام و  درود به شرکت کننده ها در کنگره

 

رفقا!

 بخشی از جمع ما در مناطق مرزی کردستان از اورامان و مریوان تا سردشت و بالاتر مشغول کار و زندگی هستیم. ما روزمره شاهد زندگی مرگبار زحمتکشانی هستیم که فقط برای نان خشک و خالی سفره خانواده هایشان خودشان را به آب و آتش می زنند و جان خود را به خطر می اندازند. ده ها هزار زحمتکش بیکار که در میان آن ها نوجوانان، زنان و مردان سالخورده و دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه وجود دارند که تنها برای تامین زندگی بخور و نمیر تن به این حقارت داده و  کولبری می کنند.

 اما در مورد بیکاری در ایران و بخصوص در کردستان که در رده اول قرار دارد  وکولبری هم در نتیجه آن است نمیتوان از کنارش به آسانی گذشت. بیکاری کمرها را خم کرده و خانواده های زیادی را متلاشی نموده و جوانان زیادی را مایوس و از زندگی ناامید کرده است. ما در دی ماه سال قبل فقط گوشه کوچکی از خشم ونفرت زحمتکشان جامعه را دیدیم. خشم و عصیان بزرگ تری در راه است چون دولت سرمایه داری ایران هیچ جوابی به بیکاری و فقر و نداری میلیون ها خانواده و ده ها میلیون عضو این خانواده ها را ندارد. موضوع جنبش بیکاران یکی از مشغله ها و کار جدی ما است. اما هنوز در اول کار هستیم.

 آیا کنگره به این امر توجه دارد؟ ما نشریه علیه بیکاری که رفیقی از حزب در می آورد  را به میان کارگران شاغل و بیکار برده ایم که استقبال می کنند. مطالب این نشریه بسیار جذاب و راهگشا است. اما حزب در مورد بیکاری در ایران و جنبش بیکاران چکار می کند؟ این یک مشکل و معضل اجتماعی بزرگ است. طبقه کارگر شاغل در این مورد ساکت است. خواست بیمه بیکاری به همه کارگران و جوانان بیکار و کارگران فصلی که چندین ماه سال بیکار هستند باید یک پرچم اصلی مبارزه کل طبقه کارگر باشد. حزب باید به این مساله توجه جدی کرده و در دستور کار خود بگذارد.

 
رفقا!

 همزمان با تاخت وتاز امپریالیسم و دولت ها در منطقه،   احزاب و جریانات اسلامی و قومی مخصوصا در مناطق محروم ما هم حضور دارد و مثل انگل بجان بخش های فقیر و ناآگاه جامعه افتاده اند. فعالین و دلسوزان میان مردم با انجام کارهایی تلاش کرده و می کنیم جامعه را از این انگل ها محفوظ کنیم. اعتراضات مردم سردشت، زنان سرخ پوش مریوان، تئاترهای خیابانی، مقابله با قتلهای ناموسی و مقابله با زن ستیزی مذهبی و کردایه تی در منطقه تنها بخش کوچکی از این کار ها است. اما کهنه پرستی و مذهب و ناسیونالیسم و مردسالاری خیلی جان سخت هستند و کار بیشتری می خواهد. در این عرصه زنان در صف جلو هستند. کارگران و معلمان این بخش کردستان خوشبختانه تشکل های رادیکالی دارند و سراسری شدن تشکل ها و مبارزات کارگران و معلمان امری حیاتی شده است. 

 کمونیست ها در کردستان متاسفانه در همه این سال ها دچار تفرقه و تشتت بوده اند. فرقه گرایی و محفلیسم و سکتاریسم مثل خوره بجان این چپ افتاده بوده  است. راستروی و سازش با ناسیونالیسم هم در میان بخشی از این چپ آب را گل آلود می کند. اما در سالهای اخیر حزب ما و خط ما دلسوزانه و صمیمانه سعی کرده است کمونیست ها را به اتحاد برای منفعت مشترک طبقاتی دعوت کند و ما موفقیتهایی کسب کرده ایم. الان فرقه گرایی تا حدی زشت شده است. چشم ها بیشتر باز و گوش ها شنواتر شده اند.

 موضوع دیگر برای حزب مساله احزاب مسلح است. بخشی از مردم کردستان هم مسلح هستند. احزاب قومی و ناسیونالیستی  هم در بین هواداران خود اسلحه پخش کرده اند. خود این کار عاقبت دعوا و مرافعه بین خود این احزاب را در آینده دارد. ما به نقشه گارد آزادی خیلی خوشبین بودیم و هستیم. کمونیسم ما بدون اسلحه در کردستان خلع سلاح است. ما باید بخشی از مردم را تا جایی که دستمان می رسد برای دفاع از خود آماده کنیم. این در گارد آزادی هست. مردمی که همین حالا مسلح هستند باید در گارد خود جمع شوند و سازمان پیدا کنند. این یک کار مهم ما است و الا در این جنگل قومی و مذهبی و ارتجاعی و دخالت های دیگران در کردستان کمونیسم زیر دست و پا خرد می شود. 

 
رفقا!

 تنها حکمتیست ها  نیستند که  حرف های شما و سیاست های حزب را بکار می بندیم بلکه فعالین و مردم اگاه کردستان هم به آن علاقه نشان می دهند. در کردستان کادرهای حزب هر چند از جامعه دور افتاده اند اما مورد اعتماد و احترام و اقتدای بخشی از مردم هستند که آن ها را می شناسند. ولی سوال ما این است که این شخصیتهای خوشنام حزب کم پیدا هستند و کم با مردم حرف می زنند و کم ارتباط می گیرند. این یک گلگی نیست، یک انتقاد سیاسی ما و مردم است. خیلی ها که علاقه ما به حزب را می دانند از ما می پرسند فلانی و فلانکس ها کجا هستند و اسم  می برند و سراغشان را می گیرند. ما هم می پرسیم رفقا کجا هستید؟ جامعه تشنه ی آگاهی است و تشنه ی حرف و عمل ما و حتی علاقمند هستند شما را ببینند و بشنوند.

 ما مطمئن هستیم که  کنگره ٩ در مسایل مهم جامعه بیشتر راهگشایی می کند و همه ما به همراه شما شرکت کنندگان در کنگره و کل حزب به پای اجرا و طی کردن این راه می رویم. باید بگوییم متاسفانه، بجز جریان ما مساله اتحاد کمونیست ها چه در میان طبقه کارگر و چه در جامعه کم تر مساله چپ و کمونیست ها است.  حتی در همین درون جامعه. ما حکمتیست ها تلاش کرده و می کنیم به وحدت طبقاتی و اجتماعی در میان کمونیست ها و فعالین کارگری و زحمتکشان و روشنفکران کمک کنیم.

 زنده باشید. دستتان را به گرمی می فشاریم و برایتان سلامتی و موفقیت آرزو می کنیم

 

جمعی از کادرهای حزب در کردستان

فروردین ٩٧