پیام حزب کمونیست کارگری عراق به کنگره نهم حزب حکمتیست(خط رسمی)

 

 

 

سامان کریم
 

 رفقای عزیز!

دو سال قبل کنگره ای را در سوئد برگزار کردیم، ما در رهبری حزب خودمان و هیئتی که اینجا آمده ایم در مورد دوسالی که گذشت صحبت کرده ایم و فکر میکنیم در این فاصله حزب حکمتیست تغییراتی کرده است و پیشروی هایی داشته و از نقطه ای به نقطه دیگری رفته است. اگر به این دوسال و خصوصا سال اخیر که خیزش بزرگ دیماه اتفاق افتاد نگاه کنیم، پدیده ای که سرنگونی جمهوری اسلامی را به میدان آورد و خواهان آن شد، جنبشی که همه گیر و وسیع بود، ما، چه من به عنوان شخص و چه به عنوان حزب، وقتی از بیرون به حزب حکمتیست نگاه میکنیم، این حزب نسبت به سایر احزاب چپ، سنجیده و دقیق به این واقعه نگاه کرد و به آن برخورد کرد و تلاش کرد هدایت و رهبری کند.

جبش گرسنگان پدیده ای خیلی جدیتر به نسبت اتفاقات قبلی بود. تلاش کردند این جنبش را سرکوب کنند و عقب نشاندند اما نتوانستند و نمیتوانند از بین ببرند. این جنبش مردم محروم و تنگدست بود و نمیتوانند مانع آن شوند.

عروج دوباره این جنبش به رهبری کمونیستی بستگی دارد. رهبری کمونیستی که بتواند به آن خط و افق بدهد و طبقه کارگر را متحد و سازمان دهد و به طرف انقلاب هدایتش کند. هیچ راه دیگر و امیدی دیگر جز این موجود نیست. و این امید بر دوش حزب حکمتیست (خط رسمی) است که آنرا تامین کند و پیش ببرد. اگر این مهم تامین نشود ما شاهد تکرار سناریوهای قبلی خواهیم بود.

به عنوان شخصی که از بیرون نگاه میکنم میتوانم اعلام کنم که حزب حکمتیست(خط رسمی) نسبت به اتفاقات دیماه بر اساس توازن قوای موجود ضعیف یا قوی، سنجیده و مسئولانه رفتار کرد.
 

رفقا!

وضعیتی که ما در مورد آن صحبت میکنیم در یک چارچوب بزرگتری پیش میرود. در این منطقه (خاورمیانه) فقط کارگران و گرسنگان و شورش آنها نیست که موجوداند. در این منطقه آمریکا هست، روسیه و چین و انگلستان و فرانسه هستند. خود جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام ارتجاعی بورژوایی در منطقه نقشی بسیار جدی و مخرب دارد. جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، یمن، بحرین و لبنان نقش جدی دارد، علاوه بر افغانستان و آسیای میانه. این مسئله جای توجه بسیار جدی است. به این اعتبار هر تحولی در منطقه اتفاق بیفتد، خصوصا اگر سمت و سوی چپ و کمونیستی و رادیکال و انقلابی داشته باشد، حتما با امکاناتی که این نیروها دارند، همه متحد میشوند و در مقابل آن صف میبندند. آن زمان آمریکا و روسیه، ترکیه و عربستان و سوریه هم علیه اش متحد میشوند. کمون وقتی اتفاق افتاد، فرانسه و آلمان علیه کموناردها متحد شدند و این اتفاق خیلی قدیمی است. دولتهای بورژوایی حتما در مقابل انقلابی که پیش بیاید، متحد میشوند.

مسئله برای ما این است که به هر میزان پیشروی میکنیم و جلو میرویم باید به همین میزان هم سازمان دهیم. من فکر میکنیم پیشروی ما به معنی سازماندهی و متحد کردن طبقه کارگر است. خطر جدیی مقابل انقلاب آتی ایران و دخالت دولتهای مرتجع را با نیروی سازمانیافته طبقه کارگر میتوانیم سد کنیم و سیاست آنها را ناکام کنیم.

پیشروی ما و بزرگ شدن حزب ما وقتی مقدور است که توانسته باشیم بخش پیشرو طبقه کارگر را متحد و متحزب کنیم و به آن افق بدهیم و صاحب افق سیاسی و افق انقلاب کارگری کنیم. اگر چنین موقعیتی پیدا کنیم، اگر حتی نتوانسته باشیم سیاست و دخالت بورژوازی جهانی را سد کنیم، میتوانیم دامنه مخاطرات و ضربات آنها را بسیار کاهش دهیم. باید توجه داشت که تنها چیزی که در دست ما و طبقه کارگر باقی میماند، اتحاد و سازمانیافتگی طبقه کارگر است نه هیچ جنبشی دیگر. میدانم جبشهای دیگر از جنبش زنان تا جوانان و.. موجودند، اینها را میدانم، اما محور اصلی کار و اولویت ما طبقه کارگر است و ما کمونیستها باید در صف اول آنها باشیم و سازمان و تحزب پیشروان این طبقه را تامین کنیم.

بهر صورت در صحبتهای رفیق آذر مدرسی هم در مورد شورش گرسنگان اشاره شد که این کنگره و این حزب نباید به موقعیت کنونی راضی باشد. و این باید پیام کنگره به بیرون باشد. ما هم به عنوان دو حزب که در این دوره مناسبات و روابط نزدیک و خوبی با هم داشته ایم، و در مورد مسائل مهمی که پیش آماده است با هم مشورت و بحث کرده ایم و ملاقاتهایی داشته ایم، امروز اتفاقات اخیر در ایران نیاز به این همبستگی سیاسی و طبقاتی را بیشتر کرده است.

آرزومندم کنگره بتواند وظایفی که در مقابل خود گذاشته است را پیروزمند پیش ببرد. و امیدوارم در کنگره آتی حتی اگر انقلابی در ایران صورت نگرفته باشد اما ما بتوانیم بگوئیم در موقعیتی هستیم که میتوانیم رهبری کنیم.

برای شما و کنگره آرزوی موفقیت داریم.