دفتر کردستان حزب حکمتیست(خط رسمی)

 

سفره خالی!

 

اعتصاب و اعتراض مردم شهرهای مرزی کردستان از جوانرود تا مریوان و سقز و بانه و سردشت و پیرانشهر، علیه بستن مرزها، از حداقل یک ماه پیش تا کنون ادامه داشته است. زحمتکشان مریوان سفره خالی خانواده هایشان را در خیابان ها پهن کردند. خواست بازاریان و کولبران که کالاهای تاجران را حمل کرده و به بازار می رسانند، باز شدن مرزها و ادامه کسب و کار است.

به این ترتیب می بینیم که باز شدن مرزها و ادامه کولبری و حمل و نقل آزاد یا قاچاق کالا به یک راه حل و تنها راه امرار معاش خیل وسیعی از زحمتکشان و بیکاران و حتی کاسبکاران بازاری تبدیل شده است. برای بخشی از زحمتکشان که نوجوانان و فارغ التحصیلان دانشگاه را هم شامل می شود، تنها راه رفع گرسنگی، کولبری است. کسی نیست نداند که کولبری چه مشقات و حقارت و تباهی و مرگ و میر و کشتار توسط ماموران رژیم را در سالهای اخیر در بر داشته است. با وجود این کولبری به یک "شغل" و آخرین راه نجات انسانهایی از گرسنگی و فقر مطلق تبدیل شده است.

درمملکتی که سگ صاحبش را نمی شناسد، که از بیت رهبری اش تا سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و قوه قضائیه همگی تا خرخره در کار غارت اموال و قاچاق کالا به خارج و داخل اند، توقع اینکه مرزهایش محل کار و کاسبی وچیزی به نام شغل برای کارگران بیکار، باشد، فقط یک شوخی و طنز تلخ است.

مرزها باید باز شوند، اما این هنوز راه حل درد بی درمان بیکاری و فقر و تباهی بخشی از زحمتکشان گرسنه به نام کولبر نیست. برای کارگر بیکاری که دور از مرزها زندگی می کند و شب با دستان خالی توان برگشتن به میان خانواده و سفره خالیشان را ندارد، حتی کولبری یک شانس محسوب می شود که او ندارد!

اعتصاب و اعتراض زحمتکشان شهرهای کردستان می تواند و باید انگشت بر دردی بگذارد که مادر بقیه دردها است.  کارگری که هنوز شغلی و دستمزد بخورو نمیری دارد، حقوق بگیری که ماهانه بخورو نمیری دارد، گرسنه است، اما  هنوز با خطر مرگ از گرسنگی مطلق فاصله دارد. اما برای کارگر بیکار، سفره خالی و گرسنگی مطلق خود و بچه هایش و خطر مرگ، شبانه روز در کمین نشسته است.

مرزها باید گشوده شوند، اما وظیفه ی دولت سرمایه داران خیلی بیشتر از باز کردن مرزها است. تامین معیشت کارگران و زحمتکشان جامعه و نجات انسان های زن و مرد و کودک از خطر گرسنگی و مرگ، حد اقل وظیفه و کاردولتی است که خود را نماینده و صاحب جامعه می داند.

اما این حداقل وظیفه و ابتدایی ترین نیاز بشر یعنی حق حیات و معیشت، انجام نمی شود چرا که همه داراییهای جامعه توسط خاندان خامنه ای، برادران لاریجانی و دیگر آیت الله های ریز و درشت و سرداران سپاه و  بسیج، تصاحب شده و به غارت رفته است.

مرزها باید گشوده شوند، اما برای بیرون کشیدن معیشت صدها هزار کارگر بیکار و زحمتکش بی در آمد و خانواده های گرسنه شان از حلقوم دولت سرمایه داران،  به جنبش عظیم بیکاران در سراسر شهرهای کردستان نیاز هست. کارگران فصلی و ساختمان که سالی فقط  چند ماه کار می کنند تازه اگر کاری گیر بیاید، این بخش کارگری هم حال و روز خوشی ندارد. معیشت این بخش هم در فصل بیکاری باید تامین شود.

شعار و خواست تامین معیشت بیکاران بهر وسیله ممکن از جمله پرداخت بیمه بیکاری مکفی توسط دولت به همه بیکاران، ابزار متحد شدن و متشکل شدن این صف عظیم محرومان و گرسنگان جامعه است.

مرزها باید باز شوند، اما معیشت  خیل عظیم خانواده های  گرسنه، امری نیست که حتی با بازگشایی مرزها هم،  تامین و تضمین شود. شعار و خواست تامین کامل معیشت خانواده ها مادر و اساس همه خواستهای زحمتکشان و فقرا و محرومان و گرسنگان است که بیکاران در مرکز این جهان فقرا است!

 

فعالین کارگران و زحمتکشان!

کارگران کمونیست و رهبران!

محرومان و گرسنگان و خانواده های با سفره های خالی که اکثریت ساکنین کردستان هستند را، دور خواست و شعار تامین کامل معیشت، متحد کنید و سازمان دهید. جنبش عظیم بیکاران در مرکز این اتحاد و سازمان قدرتمند و توده ای در همه شهرها است. کولبران، کارگران فصلی و ساختمان، کارگران بیکار، زنان سرپرست خانواده ها...، لشکر امروز بیکاران را تشکیل می دهند. این لشکر را متحد و منظم و با رهبری معین و خواست روشن و صریح تامین معیشت، به یدان مبارزه ای سازمانیافته و با نقشه و هدفمند و پیگیر بیاورید! شکی نداشته باشید که جنبش بیکاران، پشتوانه طبقه کارگر و صف آزادیخواهی و برابری طلبی را با خود خواهد داشت!

  

دفتر کردستان حزب حکمتیست(خط رسمی)

فروردین ۹٧