پیروزی معلمان پیروزی همه است!

 

 

 

 

 مظفر محمدی
 

تحصن و اعتصاب سراسري معلمان، به اين بخش زحمتکش جامعه اعتماد بنفس بيشتر، احساس قدرت و پيروزي داد. در طول چنددهه اعتراض اولين بار بود که جنبش معلمان گسترده تر، سراسري تر و سازمانيافته تر شد. رابطه معلمان  و دانش اموزان را به سطح بالاتر و همبستگي و همدلي بيشتر رساند. حرمت و جايگاه اجتماعي و انساني معلمان در ميان خانواده ها و کل جامعه افزايش يافت. اين پيروزي را بايد به معلمان تبريک گفت! 

جنبش محرومان با خيزش ميليوني ديماه ۹۶ و اعتصابات کارگري مداوم، اعتصابات سراسري کاميونداران و اعتصابات سراسري بازاريان... باعث شده است که فرهنگيان در دور جديد مبارزه شان ديگر تنها نيستند.

جامعه ايران اکنون يکپارچه به جنگ فقر و فلاکت ناشي از تورم و گراني و افسار گسيختگي سرمايه داران و اختلاسگران و چپاولگران دارايي هاي جامعه، توسط اقليتي مفتخور بپا خاسته است.

سراسري شدن مبارزات به شکل تظاهرات ديماه و اعتصابات و اعتراضات توده اي و ميليوني، اميد به پيروزي محرومان و مزدبگيران را بر جنگ مرگ و زندگي اي که دولت سرمايه داران به جامعه تحميل کرده است، بشارت مي دهد.

جنبش حق طلبانه معلمان تا کنون فراز و نشيب هايي را طي کرده است. تجربه دو دهه مبارزه معلمان نشان داده است که توكل به بالا و توسل به استغاثه و توقع الطاف دولت و دلسوزي و شفقت سران دولت جمهوري اسلامي پوچ است.  معلمان و تشكل شان اکنون مي دانند و آگاهند، در بربريت اسلامي سرمايه داران  كه سگ صاحبش را نمي شناسد، توقع شفقت و حفظ حرمت و كرامت انساني از سران جمهوري اسلامي و نمايندگان طبقات دارا، توقعي بيهوده است. آگاهند به اينکه اگر يك آيه در جلب شفقت اين ها بياورند هر امام جمعه شان صد آيه در توجيه و تفسير نظام سركوب و خفقان و بربريت و تبعيض و نابرابري اقتصادي و اجتماعي و سياسي در جيب دارند.

فرهنگيان  سال ها است وعده و وعيدهاي دولتيان و مجلسيان را ديده و تجربه كرده اند وآگاهند به اين که مي توان بدون دادن هيچ آوانسي به سران رژيم و قانون اساسي، مستقيما و سر راست حقوق ابتدايي خود را خواستار شوند. خواستار آزادي عقيده و بيان و انديشه و جدايي مذهب از آموزش و پرورش. آگاهند به اينکه تنها به قدرت ميليوني خود و حاميانشان در جامعه از جمله حمايت دانش آموزان و خانواده هايشان، مي توانند محيط آموزش و پرورش را از وجود و دخالت كثيف جاسوس و پليس و انچه كه خود فرهنگيان، "رفع فضاي امنيتي از مدارس و ادارات آموزش و پرورش، تأمين امنيت شغلي فرهنگيان و پرهيز از مخبر پروري در فضاي کلاس و مدرسه و اجتناب از پرونده سازي براي معلمان منتقد" مي نامند،‌ در امان نگه داشت. و بدون قسم و قران و اعلام عزاداري، خواستار آزادي معلمان دربند، كارگران زنداني و همه زندانيان سياسي شد.

معلمان تجارب گردهمايي جلو مجلس اسلامي و وزارت آموزش و پرورش، اعتصاب غذا، تحصن در مدارس، نوشتن نامه به دولتمردان، طرح بيانيه ها و قطعنامه هاي مطالباتي و غيره را تجربه کرده اند، اما جز تحقير و تهديد و تعقيب و دستگيري رهبران خود جوابي نگرفتند.

نشان دادن دستهاي گچي معلمان دل دولتمردان را به رحم نياورد. فقر و گرسنگي فرزندانشان وجدان كرم خورده  اين شكم سيران را بيدار نکرد. اکنون آگاهند به اينکه  جز با مشتهاي گره كرده و متحد و سراسري شان غاصبان نان سفره كارگر و معلم و پرستار هيچ حقي به دست نمي آيد.

محکوم کردن ميليوني معلمان و خانواده هايشان به يک زندگي فلاکتبار و زير خط فقر، تعقيب و دستگيري و سلب آزادي و تعرض به حرمت معلمان و محيط آموزش و پرورش فرزندان مردم، جرمي است که در طول حيات جمهوري اسلامي مرتکب شده است. اين مجرمين اند كه امروز بايد جواب داده و حساب پس بدهند.  هم اکنون سرنوشت آزادي و نان سفره ميليون ها مزدبگير جامعه از كارگر و معلم و پرستار و زن و جوان بيكار به هم گره خورده است. اکنون كارگران، معلمان و همه زحمتكشان جامعه متحد و همدل و هماهنگ و مستقل و سراسري و روي پاي خود و بدون اتكا به اين و آن جناح دولت و سرمايه داران و بدون اتکا به سناريوهاي اپوزيسيون بورژوايي نوکر و ارتجاع قومي - مذهبي به ميدان آمده است. و اين جنگ آخر ما است. جنگي که چند دهه است جمهوري اسلامي به جامعه و سفره خالي محرومان اعلان کرده است.

معلمان، اين بخش مزد بگير و متحد طبقه کارگر، از موقعيت اجتماعي و شخصيتي بسيار خوبي در جامعه برخوردارند. اين قشر محبوب به هيچ کس بدهکاري ندارد و صميمانه و دلسوزانه نسلها را آموزش و پرورش ميدهد. ميليونها دانش آموز حامي معلمانند. معلمان ميليونها انسان سمپات، دوست و متحد خود در ميان خانواده دانش آموزان دارند. معلمان سمپاتي و دوستي وسيع اجتماعي را پشت سر خود دارند.

همچنين معلمان تشکل سراسري و رهبري سراسري خود را دارند. رهبراني که تعقيب و زندان و تهديد تسليم شان نکرده و محکم و استوار ايستاده و بر خواستهايشان پافشاري و سخنگو و نماينده يك وظيفه انساني و تاريخي  در احقاق حقوق توده معلمان و اعاده حرمت و آزادي و رفاه به همکاران و خانواده هايشان و به کل جامعه هستند.

اکنون نه تنها معلمان بلکه کل محرومان جامعه آگاهند که جز با نشان دادن قدرت اجتماعي و عزم و اراده استوار، غاصبان حقوق و دارايي هاي مردم و جامعه، تسليم نميشوند.

تحصن سراسري معلمان اين بار هم جلوه اي از يك اعتراض توده اي و بخش مهمي از يك مبارزه عمومي و سراسري تر در جامعه بود. در اين جنگ و جدال اجتماعي و سرنوشت ساز و در مقابل سرمايه داران و دولتشان كه بحران اقتصاديشان را بر سفره خانواده هاي كارگران و معلمان و زحمتكشان سرشكن کرده اند، طبقه كارگر نقش پيشتاز و موثر و تعيين كننده اي دارد. اکنون مبارزه و اعتراضات طبقه كارگر با مبارزات و اعتراضات عمومي و سراسري معلمان و همه زحمتكشان جامعه عليه فقر و گرسنگي و عليه تورم و گراني و بي حقوقي محض همراه و همسرنوشت شده است.

در اين همبستگي و بهم پيوستگي مبارزات و اعتراضات توده كارگر و معلم و زحمتكش، کمونيست ها، فعالين و رهبران و پيشروان و تشکل هاي مستقل کارگري و معلمان براي رهايي از فقر و فلاكتي که به جامعه چند ده ميليوني تحميل شده است، مي روند تا  به  لولاي اتحاد توده هاي كارگر و زحمتكش تبديل شوند. طبقه كارگر، و کمونيسم اش در محور اين جنگ و جدال اجتماعي و سراسري قرار دارد.

محرومان و مزد بگيران و معلمان بايد در مبارزه اي كه حكم مرگ و زندگي را برايشان دارد موفق شوند. مفتخوران اموال جامعه بايد معيشت کامل و حقوق مكفي براي يك زندگي مرفه را از بودجه كلان مملكت تامين كنند، يا بروند.
 

 

  آبان ۹٧ – اکتبر ۲۰۱٨