وقتي ”کرمينه ها“ پروانه ميشوند!

در ”جدال با سوسياليسم در ايران“

(قسمت دوم)

 

ثريا شهابي
 

 از سرتيتر خبرها بخوانيد! “شاهزاده رضا پهلوي، توييت اعلام موجوديت شبکه “فرشگرد” را ريتوييت کرد”

در کتاب دانستي هاي طبيعت نوشته شده است که: پروانه ابتدا تخم اي است که به کرم تبديل ميشود و سپس اين کرمينه مقدار زيادي برگ ميخورد تا وارد مرحله “انزوا” و رياضت کشيدن بشود. به اين منظور دور خودش پيله مي پيچد و مدتي در آن بدون غذا زندگي ميکند و در مرحله آخر به صورت يک پروانه زيبا با ظرافت و رنگ هاي شگفت آور از پيله بيرون مي آيند و در اينجا است که به بلوغ رسيده است! 

اين وصف حال جرياني در دنياي سياست ايران است که امروز از انزوا و پيله خارج و به تولد پديده اي بنام “فرشگرد”  يا “احيا”، رسيده است. “فرشگرد” جرياني متشکل از تعدادي از هوادران ايراني ترامپ و راست افراطي آمريکا است،  که اول و آخر هويت اش احيا گذشته، به کمک عضله هاي ترامپ،  ماشين جنگي ناتو، و قدرت تخريبي شوراي امنيت سازمان ملل است! تا “ايران را پس بگيرد” و به “صاحبان اصلي اش” که چهل سال در پيله مشغول “رياضت کشي” براي رسيدن به اعتلا امروز بودند، باز پس بدهد!

اين وصف حال جنبش راست پروغرب ايران، به رهبري آقاي پهلوي است. با اين تفاوت که اين پروانه تازه از پيله به بيرون پرواز کرده، يعني تشکيل “فرشگرد”، از نوع آن پروانه هاي سمي است که اخيرا در انگلستان وزارت بهداشت در مورد خطر آن هشدار داده است.

و “در اين هشدار عمومي از مردم خواسته شده به اين کرم ابريشم دست نزنند و در صورت تماس به مراکز پزشکي مراجعه کنند”

“فرشگرد”، در بيانيه اعلام موجوديت اش نوشته است که:

“ما با اسلام سياسي و ايدئولوژي‌هاي کمونيستي (ارتجاع سرخ و سياه) مرزبندي مشخص داريم و معتقديم اين ايدئولوژي‌ها، در گذشته، حال و آينده ايران، زيانبار و ويرانگر بوده‌اند و خواهند بود.

ما به نقش کليدي و محوري شاهزاده رضا پهلوي در اتصال همه بخش‌هاي جامعه ايران و اتحاد مخالفان سکولار-دموکرات جمهوري اسلامي باور داريم و معتقديم در دوران گذار، حضور وي در ميانه ميدان، کمک شاياني خواهد بود به همبستگي ملي، حفظ کيان و يکپارچگي کشور و گذار آرام و سالم از نظام مستبد ديني به حکومتي دموکراتيک و سکولار.”

دمکراتيک و سکولار و آزاد و آباد و … همه و همه تعارفات رايج در همه اپوزيسيون ها است! محتواي پلاتفرم هاي سياسي و جنبش ها و طبقاتي که احزاب و جريانات سياسي به آن تکيه ميکنند، نشان ميدهد که کدام جريان دل به چه نوع  سرنگوني و چه نوع “جامعه آزادي” دوخته است.

توقع از “جنبش راست” ايران در مورد “آزاديخواه” بودن و  برآورده کردن خواست هاي توده هاي محروم، همواره ناموجه بوده است. اين تازگي ندارد. اما آنچه که نو و نوآوري و پروانه خارج شده از پيله است، بيان رسمي اعليحضرت محمد رضا شاه ايران و “ايراني متعلق به ايشان است” که در آن “داشتن عقيده و مرام اشتراکي”، يعني فقط اعتقاد به جامعه اي که در آن تضاد طبقاتي وجود نداشته باشد، اعتقاد به سوسياليسم و کمونيسم، حکم اعدام داشت و بسياري چون گلسرخي ها و دانشيان ها به اين دليل شکنجه و اعدام شدند! جامعه اي که در آن اعتصاب نه تنها ممنوع بود که کارگر اعتصابي به رگبار بسته مي شد!

به صف بندي هاي شفاف، جبهه بندي هاي روشن و قطبي و “بي تعارف”،  در ايران پس از جمهوري اسلامي ايران و در سير سرنگوني آن، خوش آمديد! راست و چپ، در شفاف ترين شکل، خود و خواستهاي خود را بيان ميکنند. اين را بايد به فال نيک گرفت! به راست ايراني بازگرديم!

فاشيسم هيتلري، کوره هاي آدم سوزي و اردوي کار اجباري و قتل عام ميليوني را دمکراسي پارلماني “جهان ٱزاد” متولد کرد! رد پا و جاي زخم دو جنگ جهاني در فاصله کمتر از دو دهه که سراسر اروپا را به آتش کشيد و صدها ميليون کشته و زخمي برجاي گذاشت و صدها شهر و روستا را بر سر ساکنين آن خراب کرد، که همه از معجزات و محصولات “دمکراسي” پارلماني و “جهان ٱزاد” قبله اين طيف است، هنوز بر پيکر بازماندگانش زنده است! آن وقت اين رگه گنديده راست افراطي تحت نام “ارتجاع سرخ” ، جنبش سوسياليستي و کمونيستي در ايران را “ويرانگر”  و “زيانبار” مي فرمايند!  شکر ميل ميکنند که آرمان خواهي طبقه کارگر سوسياليست در ايران را ارتجاع سرخ مي نامند. جنبش چپ و سوسياليستي  در ايران، قوي و ريشه دار است. يک صد سال سلطنت هاي پهلوي ها و جمهوري اسلامي و خميني ها و خامنه اي ها  قادر به خفه کردن آن نشد. 

“فرشگرد” پروانه سمي، گذرا و  مردني است. آقاي پهلوي اما بي احتياطي فرمودند و  زود از پيله خارج شدند. “فرشگرد” پرچم اعلام يک هويت شفاف از طرف راست است. ما حق داشتيم بگوييم که فاصله و جدال با سوسياليسم در ايران، عمق آزاديخواهي هر کسي را نشان ميدهد.

ديماه سوت آغاز ميدان داري جنبش محرومين است! سوسياليسم آرمان احقاق حق اين بخش دهها ميليوني از جامعه است که در “وطن” اش “مال” و “ملک” خاندان پهلوي باشد يا خميني و خامنه اي و  “مقام معظم”، در جامعه “ٱزاد” و آرماني راست ايران، سهم اش بردگي مزدي، فقر و بي مسکني و بي دارويي و بي ارزشي و تحقير خود و کودکان اش است!  کساني که به ارمانهاي انساني، رفاه و برابري طلبانه آنها حمله ميکنند، را امروز بايد افشا و منزوي کرد!  

اين پروژه  و اين آلترناتيو سازي جديد کمپ ترامپ و ناتو، دوام چنداني نخواهد آورد. بازار گرمي اين مانور هم، بزودي ارزش مصرف خود را از دست ميدهد. خود اين طيف اهميت چنداني ندارند. آنچه که حايز اهميت است، حمايت آقاي پهلوي از اين جريان و اميد بستن به آن است!

اين جا نقطه اي است که سرنوشت راست پروغرب را تمام قد در مقابل چشم همگان قرار ميدهد.

 

۱ اکتبر ۲۰۱۸