رويدادهاي سياسي هفته

 

 

 

 

فواد عبداللهي

 

باز هم بصره!

شهر بصره به خروش درآمده است؛ و اين درست درحالي است که هنوز چند صباحي از انتخابات کذايي در عراق نمي گذرد؛ انتخاباتي که قرار بود بار ديگر همه ثروت و سامان در اين مملکت ميان حکومتي ها و سرکردگان باندهاي قومي و مذهبي موجود چه در حاکميت و چه در "اپوزيسيون" تقسيم شود؛ مردمي که از سالها بيکاري، نداري و فقر امکانات و خدمات اجتماعي در اين خطه ذله شده اند در ابعادي سازمان يافته، هم اکنون پايه هاي حاکميت فاسد در عراق را به لرزه درآورده اند؛ فرمان اين حرکت مهم در کنگره اي متشکل از صدها نفر از کارگران و مردم محروم محلات اين شهر صادر شد؛ هدف، مصادره کردن کمپاني هاي نفتي جنوب عراق، و به کنترل درآوردن شريان اقتصادي اين مملکت توسط محرومين است؛ به دنبال اين حرکت، بغداد و تعداد ديگري از شهرهاي جنوبي عراق نيز در حمايت وسيع خود از اين اعتراضات به حرکت درآمده اند؛ در مقابل اين صف آرايي، به فرمان عبادي کل ارتش و نيروهاي امنيتي به سمت بصره گسيل داده شده اند و اوضاع به شدت امنيتي اعلام شده است!

خطر اين اعتراضات از نقطه نظر حاکميت، نه فقط به دليل نفس اعتراض به دولت بلکه به خاطر اين است که ۱- اين اعتراضات خودبخودي نيست و از پايين به سازمان و رهبران عملي متکي است و ۲- بخاطر جايگاه ويژه شهر بصره است که در اقتصاد اين کشور منحصر بفرد است؛ اين شهر گلوگاه نفتي عراق است؛ جايي است که اقتصاد اين مملکت از آنجا اداره ميشود؛ بصره جايي است که کليدي ترين بخش طبقه کارگر عراق يعني کارگران نفت جنوب را در خود دارد. جايي که تجربه غني "اتحاد شوراها و اتحاديه هاي کارگري" در سال ۲۰۰۷ را به خود ديده است؛ تجربه اي که اعلام کرد "تنها طبقه کارگر ميتواند جامعه عراق را از ورطه اشغال و جنگ و ويراني نجات دهد"؛ بي سبب نيست که عبادي و ساير مرتجعين هيات حاکمه در عراق اوضاع را بشدت امنيتي اعلام کرده اند. خطر پيوستن کارگران نفت به اعتراضات هزاران نفر از مردم محروم چه در بصره و چه در کل عراق، زمين را زير پاي دولت و گانگسترهاي قومي – مذهبي در اين کشور داغ کرده است. به کنترل درآوردن شريان اقتصادي عراق توسط طبقه کارگر و محرومين جامعه عراق، آن کابوسي است که تمام نيروهاي مرتجع موجود، از دولت عراق گرفته تا باندهاي قومي – مذهبي را به وحشت انداخته است. تا همينجا اين اعتراضات بايد بي قيد و شرط مورد حمايت قرار گيرد.

اما و مهمتر از همه بايد توطئه دولت و دخالت باندهاي قومي – مذهبي را افشا کرد.  باندهايي که تاريخا به دنبال جنگ دوم آمريکا عليه عراق بخشي از آنها توسط جمهوري اسلامي ايران تغذيه ميشوند و در بالانس قدرت در هيات حاکمه عراق به نفع منافع ايران در منطقه ساخته پرداخته شده اند. اين نيروهاي سياه هم اکنون مناسبترين بهانه را بدست دولت مرتجع عراق جهت سرکوب اعتراضات برحق مردم بصره داده اند؛ تيراندازي اين باندها و نيروهاي امنيتي دولت در اعتراضات اخير مردم بصره را بايد خنثي کرد؛ دخالت نيروهاي باند سياهي و مزدور که روزي از کيسه عربستان و روز ديگر سر در آخور ايران دارند و همه به نوعي در هيات حاکمه عراق سهم دارند بايد ممنوع اعلام شود؛ جنگ بر سر سهم خواهي و بالانس اين نيروها در ثروت و قدرت سياسي موجود در عراق، جنگ طبقه کارگر و محرومين در اين مملکت نيست؛ جنگ طبقه ما عليه کل اين مرتجعين، نبردي به قدمت تاريخ شکل گيري سرمايه داري و استثمار مردم در عراق است؛ اين نبردي است که بايد کل پايين جامعه را عليه حاکميت در بالا متحد کند؛ ابزارهاي تامين اين اتحاد را خود کارگران و کمونيستها و محرومين محلات در شهرهاي عراق تامين خواهند کرد؛ همين امروز کارگران نفت جنوب عراق و کمونيست ها وظیفه هدایت این اعتراضات و متواري کردن دستجات باند سیاهی قومی - مذهبی نوکر حکومت های مرتجع در منطقه را به عهده دارند.
 

داستان ناتو

نشست اخير زرادخانه جنگي ناتو با تهديد ترامپ به خروج و کاهش بودجه آمريکا در قبال اين سازمان روبرو شد. ترامپ ساير کشورهاي عضو ناتو را بدهکار آمريکا دانست و آنها را به پرداخت هزينه ناکافي از درآمد ناخالص ملي اين کشورها به اين سازمان متهم کرد؛ مستقل از ظاهر باج خواهي ترامپ از اعضاي ناتو، اهميت ناتو و ماندن و نماندن در آن در اختيار ترامپ نيست؛ آمريکا اگر مي خواهد بلحاظ موقعيت سياسي – اقتصادي اش بيشتر از اينها سقوط نکند و در دنيا و در کنار ساير رقبا حضور داشته باشد بايد در ناتو بماند. اتاق هاي فکري هيات حاکمه آمريکا و ارتش اين کشور مشاعر خود را از دست نداده و در مقابل منافع درازمدت خود کور نيستند؛ کماکان به عنوان قدرتمندترين زرادخانه ميليتارستي در جهان، دو دستي نظام امنيتي بين المللي را به اروپا تقديم نخواهند کرد؛ اروپا هم داعيه استقلال ميليتاريستي از آمريکا را ندارد؛ ميداند که رسيدن به پاي قدرت ميليتاريستي آمريکا، اگر غير ممکن نباشد بسيار نامحتمل است؛ حالا حالاها امکان پذير نيست و بايد آمريکا را تا دور دست ها با خود داشت. بنابراين، جنگ آمريکا بر سر سهم اين و آن در ناتو، بيشتر شبيه باج خواهي براي کسب هژموني سياسي – اقتصادي بيشتر در مقابل رقبا، بويژه اروپا و در راس آنها آلمان است. این بازی هرچند بهانه است، اما در صورت عدم دخالت فعال پایین در مقابل دولت های خود، میتواند مخاطرات زیادی برای شهروندان هر دو حوزه اروپا و آمریکا داشته باشد.

امروز پس از قریب بیست سال پس از جنگ سرد و شکست نظم نوین، جهان چند قطبی شاهد سرباز کردن هرچه بیشتر تناقضات و بن بستهای سیاسی و اقتصادی بلوک "پیروز" است؛ بازتاب خلا اتوریته و سرکردگی سیاسی بر جهان غرب، خود را در نشست اخير سران ناتو نشان داد؛ شبح فروپاشي کمپ "پيروز" کماکان بر سر بورژوازي غرب در گشت و گزار است.
 

آقاي پهلوي، توپ در زمين شماست!

به دنبال بلند شدن بوي الرحمان جمهوري اسلامي در خيزش هاي ديماه گذشته، اين روزها را بايد ايام "بيانيه"، "آشتي ملي"، "نشست" و "اتئلاف" و "برنامه ۱۰ ماده اي" و چند ماده اي در صفوف اپوزيسيون راست، نامگزاري کرد؛ اين موقعيت نشاندهنده تحرک در صفوف پراکنده ولى گسترده اپوزيسيون بورژوايى رژيم اسلامى براى بدست دادن آلترناتيو يا جانشين "معقولي" براى اين وضعيت است. اپوزيسيون راست بمنظور مقابله با کمونيسم و انقلاب کارگرى که منجر به از ميان برداشته شدن سلطه سياسى و اقتصادى حاکميت طبقاتى سرمايه داري خواهد شد، به تکاپو افتاده است. تا شايد بتوانند از موقعيتى قوى تر و با حمايت گسترده تر آمريکا با کنار زدن جمهورى اسلامى به مقابله با جنبشى برخيزند که خواهان نابودى کل شرايط استثمار و بندگى و اسارت و بى حقوقى سياسى مردم است. در تلاشند تا يکبار ديگر سرنوشت مردم را در چهارچوب و محدوده مطالبات طبقات داراى جامعه رقم بزنند. ميخواهند تا دير نشده و کارگر و زحمتکش و آزاديخواه با پرچم آزادى و برابرى و حکومت کارگرى به ميدان نيامده است، خودشان از بالاى سر مردم ببرند و بدوزند و بار ديگر توهم يک آلترناتيو بورژوايى را به مردم حقنه کنند. اين جوهر عمومى تحرک اين طيف است. در اين ميان، رضا پهلوي با روزنامه کيهان چاپ لندن، اخيرا گفتگو کرده است؛ از "تداوم مقاومت مردم ايران در کف خيابانها" حرف مي زند؛ از "اراده و تصميم عمومي مردم براي گذر همه جانبه از نظامي که در اين ۴۰ سال کارنامه منفي داشته" ميگويد؛ از "همبستگي سراسري ميان مردم" در اين مدت به شعف آمده است؛ ميگويد "سوريه اي شدن اوضاع، لولو خور خوره رژيم براي ترساندن مردم" است؛ "اراده مردم و اتحاد همه نيروها ميتواند مانع اين پديده شود"؛ ايشان در اين گفتگو حرف از "آشتي با نيروي انتظامي" هم ميزند؛ عليرغم باطن پوچ سياست "آشتي با ارتش و نيروهاي انتظامي"، اما ظاهرا ايشان حرف هاي نامعقولي نمي زند. بسيار خب؛ توپ در زمين شماست. سوال ميکنيم: ما هم موافقيم که رژيم، مردم را از لولو خورخوره سوريه اي شدن اوضاع ميترساند؛ اما صورت مسله کماکان معتبر است؛ شما چگونه مانع سوريه اي شدن ايران حتي در خلال به قول شما "گذر" از اين نظام ميشويد؟ طرح و پلاتفرم و نقشه شما چيست؟ آشتي با ارگانهاي سرکوب رژيم؟!!

انگشت به دهان نمانيد که خدمتتان عرض کنيم جمهوري اسلامي رژيم سلطنت نيست و ماهیت اش به عنوان يک حکومت مذهبی و جنایتکار، با دسته بندی های درونی خود، سیر سرنگونی اش را با مخاطرات جدي روبر خواهد کرد. شما چگونه مانع چنين اتفاقي خواهيد شد؟! سرمایه گذاری بر روی ارتش و سپاهیان خوش خیم و بسیجی هاي ورسيون کم خطر تر چيزي نيست جز سرمایه گذاری بر روی دستجات درون حکومتی، اصلاح طلبان جدید، باندهایی که خود را برای الگوي جدید به قدرت رسیدن در فردای خلاء قدرت آماده می کنند. یا قدرت و زور مردم از پایین، یا قدرت دستجات و باندهای حکومتی از داخل با تکیه بر بخش های خوش خیم سپاه و بسیج و ارتش، مضمون روياي آقای پهلوی است. حال مستقل از اینکه خود چقدر به آن واقف باشند یا نباشند. باز لازم است تاکید کرد، ميان دو آلترناتيو شق ثالثي وجود ندارد؛ یا قدرت از پایین و با يک قيام توده اي و تحقق مفاد منشور سرنگوني توسط طبقه کارگر و ما کمونيستها، یا از بالا و به شکل کودتا و ضد کودتا و سوريه اي شدن ايران!

سرنگونی فوری جمهوری اسلامی از طریق قیام توده ای و تحقق مفاد منشور سرنگونی، بهترین، کم خطرترین و امن ترین راه برای پایان دادن نه تنها به عمر جمهوری اسلامی، که پایان دادن به مخاطراتی است که امروز توسط ارتجاع بین المللی، منطقه ای و ارتجاع حاکم در ایران دامن زده میشود. چرا پاي مفاد منشور سرنگوني ما امضا نمي زنيد؟ مشکل تان چيست؟

چرا معني پيروزي مردم عليه جمهوري اسلامي را در زرورق "آشتي با نيروهاي انتظامي" مي پيچيد؟ مشکل شما با اعلام سرنگوني و انحلال جمهوري اسلامي چيست؟ مشکل شما با انحلال و خلع سلاح سپاه پاسداران، ارتش و کليه دارودسته هاي نظامي و شبه نظامي وابسته به جمهوري اسلامي، تحت کنترل گرفتن کامل کليه امکانات تسليحاتي، تدارکاتي و اموال و دارائي هاي اين ارگانها و نهادها چيست؟ چرا از انحلال کامل وزارت اطلاعات حرف نمي زنيد؟ چرا از قابل دسترس کردن کليه آرشيوها، بايگاني ها و پرونده هاي دولت از جمله سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات براي مردم چيزي نميگوييد؟ مشکل تان با مصادره کليه موقوفات و اموال و دارائي هاي نهادهاي سياسي، اقتصادي و ايدئولوژيک اسلامي، اموال سران جمهوري اسلامي، "حوزه هاي علميه" و نهادها و مدارس اسلامي و استفاده از آنها براي رفع نيازهاي مادي، معنوي، تفريحي، سياسي و اجتماعي مردم چيست؟

چرا انحلال کليه حوزه هاي علميه را اعلام نمي کنيد؟ چرا از دستگيري سران جمهوري اسلامي چيزي نميگوييد؟ مشکل تان با مسلح کردن مردم در ميليس هاي توده اي براي دفاع از آزادي، براي سرکوب مقاومت بازماندگان جمهوري اسلامي و تعرض هر نيروئي به آزادي ها و حقوق مردم چيست؟ چرا اعلام جدائي کامل مذهب از دولت و آموزش و پرورش را اعلام نمي کنيد؟ با لغو کليه قوانين و مقرراتي که منشاء مذهبي دارند و اعلام آزادي مذهب و بي مذهبي چه مشکلي داريد؟ آيا واقعا حاضريد آزادي بي قيد و شرط عقيده، بيان، مطبوعات، اجتماعات، تشکل، تحزب و اعتصاب را برسميت بشناسيد؟ آيا واقعا در ناصيه جنبش و آلترناتيو شما اعلام برابري کامل و بي قيد و شرط زن و مرد در حقوق مدني و فردي، لغو کليه قوانين و مقرراتي که ناقض اين اصل است، وجود دارد؟ چرا هيچوقت آزادي کليه زندانيان سياسي را اعلام نکرديد؟ مشکل تان با لغو مجازات اعدام چيست؟ آيا واقعا حاضريد دسترسي همگاني بويژه تشکلهاي توده اي مردم و احزاب سياسي به رسانه هاي جمعي دولتي را تامين کنيد؟ 

مشکل تان با تضمين بيمه بيکاري مکفي براي همه افراد آماده بکار بالاي ۱۶ سال چيست؟ پرداخت بيمه بيکاري مکفي و ساير هزينه هاي ضروري به کليه کساني که به علل جسمي يا رواني توان اشتغال به کار ندارند؟

مشکل تان با ارجاع مساله تعيين نظام حکومتي آينده ايران و تهيه قانون اساسي به مجمع نمايندگان مستقيم مردم چيست؟

آيا به برگزاري رفراندم در مناطق کرد نشين غرب ايران، زير نظارت مراجع رسمي بين المللي، براي دادن حق انتخاب آزاد و آگاه به مردم اين مناطق براي ماندن در ايران بعنوان اتباع متساوي الحقوق با ديگران و يا جدائي از ايران و تشکيل دولت مستقل تن مي دهيد؟ و ...

آقاي پهلوي، اينها بخشي از مفاد منشور سرنگوني جمهوري اسلامي است که توسط حزب ما اعلام شده است؛ توپ در زمين شماست! اين گوي اين هم ميدان! آشتي با ارگان هاي سرکوب رژيم تحت نام "گذر" از اين اوضاع سياست شناخته شده اي است؛ پيش فروش پروژه اصلاح رژیم از درون، تمام محتوای آلترناتيويي است که شما به آن امید بسته اید! و این چیزی نیست جز نسخه فروپاشی و تکیه به دستجات باند سیاهی درون حکومتی!