رويدادهاي سياسي هفته

 

 

- رفراندم ايرلند، پشت به تراژدي ”تيوم“  

- مرگ ناصر ملک مطيعي

- طبقه کارگر ايران و اجلاس “اي ال او”

- اعتصاب رانندگان و کاميون داران، حمل و نقل بار سراسري ايران        

 

ثريا شهابي
 

رفراندم ايرلند، پشت به تراژدي “تيوم” 

 رفراندم در جمهوري ايرلند بر سر قانون سقط جنين، راي به رفع ممنوعيت سقط آن تا سن ۱۲ هفتگي داد. نتيجه اين رفراندم  ترک عميقي در يکي از ارکان  ساختار ارتجاع مذهبي و محافظه کار حاکميت در اين کشور ايجاد کرد و افسار دخالت کليساي کاتوليک بر زندگي اجتماعي و سياسي مردم، و بخصوص زنان،در ان کشور را کشيد!   نتيجه اين رفراندم، مهر پيشروي و عبور از  گذشته دردآور و تراژيک  نه بسيار دور، که حتي دهه شصتي را بر پيشاني ايرلند زد که هرروز گوشه اي از فجايع آن کشف و مقابل چشمان جامعه قرار ميگيرد. آخرين آن حفاري و کشف بقاياي اسکلت نزديک به ۸۰۰ کودک در زير زمين  تنها يکي از اقامتگاه هاي متعلق به کلسيا، در شهر تيوم در ايرلند  است.  داستان زندگي  زنان  و کودکان بي سرپرست و خارج از ازدواج قرباني کليساي کاتوليک، صومعه ها و اقامتکاه مادران مجرد و يتيم خانه هاي متعلق به کليسا موضوع دهها کتاب و فيلم و گزارش هولناک است.  

“پرولايف” ناميدن مذهب و کليساي کاتوليک در  مواجه با “جنين”  و حيات انساني، رياکارانه ترين برچسب و تلخ ترين شوخي است که ميتوان  در مورد رابطه مذهب و انسان، مذهب و زندگي کرد.   اين رفراندم  علاوه بر اينکه مشت محکمي بر سينه ارتجاع مذهبي در  ايرلند زد، اما بلافاصله  سوخت و ساز سياسي در کشور هاي همسايه، ايرلند شمالي و انگلستان، اينده “برکزيت” و آرايش سياسي جزيره را بار ديگر دستخوش تحول و تزلزل کرد.  يک قدم عقب زدن ارتجاع در ايرلند توسط قدرت مردم،در کريدورهاي قدرت دولت بريتانيا و در پارلمان پژواکي به مراتب وسيع تر يافت، اين رويداد بار ديگر پايه هاي ساختار سياسي و حاکميت در هر دو جزيره را لرزاند. نتيجه اين رفراندم که بدنبال پيشروي هاي دو سال قبل و قانوني شدن ازدواج همجنسگرا ها، در جمهوري ايرلند رخ داد، بار ديگر جنبش رفراندم براي جدايي ايرلند شمالي از انگلستان و پيوستن اش به جمهوري ايرلند و ماندن در اتحاديه اروپا را تقويت و رفراندم براي جدايي را به مسئله روز بريتانيا تبديل کرد. بار ديگر پايه هاي دولت محاظفه کار خانم مي در انگلستان را،  که در تنها در حمايت  پارلماني حزب حاکم ايرلند شمالي،حزب “اتحادگراي دموکراتيک”، (يعني حزب مخالف برکزيت و موافق اتحاد با انگلستان  و مخالف سقط جنين و مخالف ازدواج همجنسگرا ها و موافق دخالت مذهب در زندگي مردم و …)  را لرزاند و توازن قواي سياسي در کل بريتانيا را به نفع مردم تغيير داد.   در اين شرايط نگاه محدود، سطحي و سکتي بخشي از اليت روشنفکر که در مورد خصلت و ابعاد “رهايي بخش” بودن قانون سقط جنين،اغراق ميکنند، بطور واقعي حاشيه اي است.  از برنامه حزب ما، برنامه “يک دنياي بهتر”  موضع کمونيسم معاصر در مورد اين مطالبه را بخوانيد:  
 

”سقط جنين

  کمتر پديده اي چون سقط جنين، يعني از ميان بردن عامدانه جنين انساني به دليل تنگناهاي فرهنگي و اقتصادي، بي ارزشي وجود آدمي و تناقض مناسبات اجتماعي استثمارگر و طبقاتي حاکم با موجوديت و سعادت بشر را به نمايش ميگذارد. سقط جنين، گواه از خود بيگانگي و عجز انسان در برابر مصائب و محروميت هايي است که جامعه طبقاتي موجود به او تحميل ميکند. حزب کمونيست کارگري - حکمتيست مخالف عمل سقط جنين است و براي برپايي جامعه اي مبارزه ميکند که هيچ تنگنا و عاملي انسان ها را به انجام و يا تائيد اين عمل سوق ندهد.  در عين حال مادام که شرايط نامناسب اجتماعي بهرحال عده زيادي از زنان را به انجام سقط جنين ولو به شکل زير زميني سوق ميدهد، حزب کمونيست کارگري - حکمتيست به منظور جلوگيري از سوء استفاده سودجويان و براي تضمين سلامت زنان خواهان تحقق نکات زير است :   قانوني شدن سقط جنين تا ١٢ هفتگي.    قانوني بودن سقط جنين پس از ١٢ هفتگي (تا اولين مقطعي که عمل سزارين و حفظ نوزاد با توجه به آخرين امکانات پزشکي مقدور ميشود) در صورت وجود خطر براي سلامتي مادر. تشخيص در اين موارد با مراجع پزشکي صلاحيتدار است.    در دسترس بودن وسيع و رايگان تسهيلات و لوازم تست حاملگي، و آموزش مردم در استفاده از آنها، به منظور تشخيص سريع حاملگي هاي ناخواسته.    انجام سقط جنين و پرستاري پس از آن بطور رايگان در کلينيک هاي مجاز توسط پزشکان متخصص. حق تصميم گيري در مورد انجام و يا عدم انجام سقط جنين با خود زن است. دولت موظف است قبل از رسيدن زن به تصميم نهايي، وي را از استدلالات و پيشنهادات منصرف کننده مقامات علمي و مددکاران اجتماعي و نيز از تعهدات مادي و معنوي دولت در قبال وي و نوزادش، مطلع کند.  به منظور کاهش موارد سقط جنين، حزب کمونيست کارگري - حکمتيست همچنين خواهان انجام اقدامات فوري زير براي جلوگيري از حاملگي هاي ناخواسته و از ميان بردن فشارهاي اقتصادي و فرهنگي و اخلاقي بر زنان است:  آموزش وسيع جنسي مردم در مورد روش هاي جلوگيري از بارداري و اهميت مساله و در دسترس بودن مشاوران و مددکاران اجتماعي براي راهنمايي مردم.    در دسترس بودن وسيع و رايگان وسائل جلوگيري.  

 اختصاص بودجه و امکانات کافي براي کمک به زناني که از سر فشار اقتصادي خود را ناگزير به انجام سقط جنين ميبينند.

اعلام آمادگي دولت براي سرپرستي نوزادان در صورت انصراف مادر از سقط جنين.    مقابله فرهنگي قاطع با تعصبات و فشارهاي اخلاقي که زنان را به سقط جنين واميدارد.

حمايت فعال دولت از زنان در برابر اينگونه فشارها، تعصبات و تهديدات.   

مبارزه با تلقيات خرافي، مذهبي و مردسالارانه و عقب مانده در جامعه که مانع رشد شعور جنسي مردم و مشخصا سد راه استفاده وسيع زنان و جوانان از وسائل جلوگيري از بارداري و حفظ ايمني رابطه جنسي است.“
 

مرگ ناصر ملک مطيعي

  مراسم خاکسپاري ناصر ملک مطيعي، هنرپيشه دهه هاي قبل از انقلاب ۵۷ و هنرپيشه قرباني پاک سازي هاي اسلامي در چهار دهه حاکميت جمهوري اسلامي، با شرکت وسيع مردم و بزرگ برگزار شد.  اين مراسم بلافاصله به مراسمي سياسي تبديل شد و شعارهاي مردم “ننگ ما، ننگ ما، صداوسيماي ما”  فضاي سوگواري را به قضاي اعتراض به حاکميت تبديل کرد.  اين مراسم بيش از آنچه که در مورد هنر و هنرمند و ارزش کار هنري و دلايل محبوبيت کسي که بدرقه ميشود بگويد،حرکتي اعتراضي به يک پاک سازي تاريخي، ارتجاعي،  مذهبي و  ايديولوژيک وسيع و سراسري از همه کارکنان جامعه، هنرپيشه، معلم، دانشجو، استاد، کارگرساده و صنعتي، کارمند و رفتگر و پرستار و … است. اعتراض به تاريخ پاک سازي از يک جامعه سي ميليوني،پاک سازي از همه جلوه هاي  ابراز وجود غيرمذهبي غيراسلامي و شادي است. تعداد کساني که قرباني اين هالوکاست و پاک سازي شدند، شکنجه،  اعدام و  فراري داده  و اخراج و از کار بيکار شدند، ميليون ها ميليون بيش از يک نفر است، هرچند که در مراسم هر يک نفري ميتوان و بايد کيفر خواست قربانيان پاک سازي هاي اسلامي در ايران را به ميان آورد، پرونده ها را باز کرد و گشوده نگاه داشت!
 

طبقه کارگر ايران و  اجلاس “اي ال او”

  امسال هم اجلاس سالانه اي ال او، سازمان جهاني کار،  اجلاسي که دولت ايران سه دوره متوالي عضو اصلي هيات مديره آن بوده است، بدون حضور هيچ سخنگو و نماينده اي  از طبقه کارگر ايران، برگزار ميشود.  اخبار منتشره حاکي است که:  در اعتراض به بي حقوقي مطلق طبقه کارگر ايران و بسته بودن کامل در و پنجره اين اجلاس بر روي نفوذ کمترين نشان و  ابراز وجود مستقلانه اي از طرف هيچ بخشي از  طبقه کارگر ايران،پنج سنديکا کارگري فرانسه، از جمله س ژ ت،  در اعتراض به اين امر و در حمايت از جنبش کارگري ايران،  در روز سه شنبه بيست و نهم مي تظاهرات ايستاده اي را  در برابر دفتر سازمان جهاني کار در ژنو، فراخوانده اند.    اين فراخوان توسط بخش اعظم احزاب، سازمان ها، اتحاديه ها و جمع ها و تشکل هاي کارگري و مدافع طبقه کارگر ايران مورد حمايت قرار گرفته است.   انتظار ميرود امسال، با توجه به فشار اعتراضات گسترده کارگري در ايران و بخصوص پس از شورش ديماه گرسنگان و محروم ترين بخش طبقه کارگر ايران، اين اجلاس به سادگي نتواند بي اعتنا از کنار فشار حق طلبانه طبقه کارگر ايران بگذرد و نشست خود را در آرامش برگزار کند!

بايد در و پنجره سالن اين اجلاس را به قدرت سخنگويان، نمايندگان واقعي طبقه کارگر، مدافعين و معترضين،  به لرزه درآورد و کيفرخواست طبقه کارگر ميليوني در ايران را  عليه فقر و فلاکت و بي حقوقي مطلق او را بر سر اين اجلاس خراب کرد.    
 

اعتصاب رانندگان و کاميون داران،  حمل و نقل بار سراسري ايران

 اعتصاب سراسري رانندگان و کاميون داران حمل و نقل بار ايران، در اعتراض به فشار گراني، براي افزايش دريافتي هاي خود و بهبود قراردادهاي کار، شرايط کار و …  با ليست مشخصي از مطالبات و از جمله برکناري انجمن صنفي و انتخاب نمايندگان واقعي رانندگان، وارد هفتمين روز خود شد.   اعتصابيون، از جمله امروز و در هفتيمن روز خود، با رژه و نمايش کاميون هاي خالي در مسير اصفهان به شيراز،  عزم خود براي ادامه اعتراض تا رسيدن به همه مطالبات برحق شان را نشان دادند.  رانندگان صدها کاميون در دهها شهر در سراسر ايران با توقف کار و برپايي اجتماعات اعتراضي، همچنان بر خواست هايشان پا مي فشارند و تلاش ميکنند که تقلاهاي انجمن صنفي براي به سازش کشاندن معترضين و اعتصاب کنندگان را خنثي کنند.  تلاش براي تعيين نمايندگان خود، برپايي مجامع عمومي و تصميم گيري  در مقابل استفاده دولت از انجمن هاي صنفي بعنوان اهرم فشار بر اعمال اراده اعتصاب کنندگان، يکي از مهمترين ابزار پيشروي و تضمين موفقيت اين اعتراضات و اعتضابات است.

 

 

۲٨ مه ۲۰۱٨