خیزش دی ماه و اول مه کارگران

 

 

مظفر محمدی

امسال، در شرایط متفاوت سیاسی و اجتماعی در ایران، به استقبال اول مه (۱۱ اردیبهشت) می رویم. کشتی اقتصاد جمهوری اسلامی کماکان در گل نشسته و خیزش دی ماه ۹۶ مهر پایان انتظار گشایش اقتصادی و وعده های پوچ دولت اعتدال و پسا برجام را بر پیشانی روحانی رییس دولت و کل حاکمیت زد.

طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه اکنون بطور قطع و بدون شک دریافته اند که انتظار هر نوع بهبودی در شرایط کار و زندگی و برون رفت از فقر و فلاکت و استبداد، در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی است. طبقه کارگر همه ورژن های اصلاحات و سبز و سیاه و پوپولیسم عقبمانده نوع احمدی نژاد را امتحان کرده است. افزایش ۲۰ درصدی دستمزدهای سال ۹۷، هنوز معیشت زحمتکشان را در همان چند برابر زیر خط فقر نگه داشته است. بیکاری و فقر مطلق  تا ده میلیون کارگر و جوان فارغ التحصیل و موقتی و فصلی کاران و کولبران...، ورشکستگی و بی وجدانی و بی تفاوتی سرمایه داران به معیشت حتی بخور و نمیر زحمتکشان را به حد اعلی رسانده است. بیکاری و بیحقوقی زنان خانه دار و زنان سرپرست خانواده و دختران جوان، حتی به نسبت مردان، سرسام آور است. گرانی و تورم و  بی ارزشی پول، به وخامت اوضاع زندگی چند ده میلیون کارگر و زحمتکش و خانواده هایشان افزوده است.

هنوز خواست پرداخت معوقه ها با سرکوب و اخراج و تعقیب فعالین کارگری جواب داده می شود. هنوز تشکل های کارگری دولتی و وابسته، همچون سوپاپ امنیت سرمایه داران عمل کرده و تلاش کارگران برای ایجاد هر گونه تشکل کارگری مستقل با مخالفت و ممانعت  دستگاه های امنیتی و پلیسی روبرو است.

پیام خیزش دی ماه زحمتکشان به دولت سرمایه داران این بود که، تداوم این وضعیت فلاکتبار دیگر قابل تحمل نیست. همچنین این جوشش اجتماعی عظیم و از پایین این پیام را هم به خود کارگران و زحمتکشان داشت که زمان آن فرا رسیده است طبقه کارگر و جنبش اجتماعی زنان برای آزادی و برابری، امروز بیش از هر زمان به اتحاد و سازمان و رهبری واحد و منسجم و افق سیاسی روشن نیاز دارد. نشان داد که سرنگونی جمهوری اسلامی بدون این آمادگی به معنای رفتن به جنگی است که فرماندهان میدانی اش،  افق و استراتژی روشنی برای فتح سنگرهای دشمن و تضمین پیروزی قاطع ندارند.

پیام اول مه امسال طبقه کارگر بعد از این تحولات، چیزی نیست جز اینکه نه تنها ادعا، بلکه اعلام کند که سرنگونی جمهوری اسلامی باید با یک انقلاب توده ای از پایین به رهبری این طبقه و کمونیسمش، انجام گیرد. سرنگونی ای که به یک انقلاب کارگری و برقراری سوسیالیسم و جامعه آزاد و برابر ختم شود.

اگر سال و سالهای قبل طبقه کارگر تنها به بیان ادعانامه خود علیه نظام گندیده سرمایه داری و نیاز به بزیر کشیدن این نظام بسنده می کرد، امسال و در شرایط متفاوت و توازن قوای جدید بین حاکمان و محکومین، اعلام صریح این بیان است که بزیر کشیدن دولت سرمایه داران در ایران به دستور جامعه آمده است.

در آستانه اول مه امسال، طبقه کارگر باید به خود و جایگاه طبقاتی و اجتماعی اش  بعنوان نیروی اصلی تغییر بنیادی و جابجایی بالایی ها و پایین ها و حاکمان و محکومین نگاه کند. باید به اتحاد طبقاتی و انسجام صفوف رهبران عملی و آژیتاتورها و سازماندهندگان در ابعاد سراسری طبقه کارگر فکر و عمل کند. باید سر جامعه را به سوی خود بعنوان تنها رهبری با صلاحیت و دارای پتانسیل عظیم اجتماعی که گرداندن چرخهای جامعه را برعهده دارد، برگرداند. باید به جامعه ایران، به جنبش عظیم اجتماعی زنان، به جوانان آرزومند آینده مطمئن و به همه خواستاران خوشبختی و رفاه و ازادی، این اطمینان را بدهد که برای به دست گرفتن رهبری پایینی ها علیه بالایی ها خود را آماده می کند و تدارک می بیند.

کارگران کمونیست، فعالین و رهبران و سخنگویان و سازماندهندگان صفوف طبقه کارگر و زنان، باید فرصت تاریخی بعد از خیزش دی ماه را بعنوان سکوی پرش طبقه کارگر به موقعیت رهبری و هدایت جنبش سرنگونی و مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه جامعه در حال تحول بنیادی و تشنه آزادی و رفاه و امنیت، ببینند و طبقه خود را برای کسب این موقعیت آماده کنند.

کمونیسم طبقه کارگر امروز بویژه نباید به کم تر از این رضایت دهد و باید با اعتماد بنفس عقب نشینی های مداوم را به جمهوری اسلامی تحمیل و سنگرهای یکی پس از دیگری را در مبارزه با دولت سرمایه داران فتح کند! با این روحیه و با این افق و چشم انداز به استقبال اول مه می رویم!

 

۲۵ فروردین ۹٧