دفتر کردستان حزب حکمتیست(خط رسمی)

 

 

 

کولبری ننگ بشریت است!

 

روز دوشنبه ١٣ شهریور، در تیراندازی نیروهای مرزی جمهوری اسلامی دو نفر از کولبران  به اسامی حیدر فرجی و قادر سهرابی کشته شدند. تا کنون ده ها  کولبر مرزی کشته شده اند. اما این خبر برای جمهوری اسلامی حادثه ای است که در گوشه ای از صفحه حوادث روزنامه ها و مدیایش درج می شود.

 مردم شهر بانه در اعتراض به این جنایت و تکرار مداوم آن جلو فرمانداری تجمع کرده و خواستار استعفای فرماندار و مجازات مسببین این جنایت شده اند.

 تظاهرات و تجمع مردم جلو فرمانداری و به اتش کشیدن ماشین های این اداره، سرکوب مردم، و درگیری نیروهای ویژه با مردم امروز سه شنبه ادامه یافت و تعدادی از مردم تظاهر کننده زخمی و دستگیر شده اند. بازار بانه تعطیل شده و انتظار می رفت اعتصاب عمومی سراسری در کردستان به انجام برسد.

 مردم بانه به درستی می دانند که  جانی  کسی جز فرماندار و دولتمردان و فرماندهان نیروی ویژه مرزی نیست. قاتل کسی جز حاکمان بیت رهبری تا سرداران سپاه و وزرا و وکلا و قضات دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نیست.  

اگر قرار است کسانی مجازات شوند نه سربازانی است که به آنها دستور تیرانداز به کولبران داده شده، بلکه بانیان این مشقت و فلاکتی است که جوانان و سالمندان و حتی نوجوانان را به کولبری مجبور کرده است. کولبری ننگ بشریت است. در دنیایی که تکنولوژی و ابزارهای کار آنقدر پیشرفت کرده است که نیاز به حمل هیچ ابزار سبک و سنگینی در هیچیک از مشاغل نیست، بخشی از مردم زحمتکش وبیکار و بی نان و گرسنه ناچار شده اند به شیوه قرون وسطا از مناطق صعب العبور مرزی کالا حمل و نقل کنند.  

مقامات جمهوری اسلامی در تداوم کشتار کولبران به صورت شرم آوری می گویند: "ما کار کولبری را ساماندهی می کنیم!" و گویا تنها حقی که به آنها قرار است داده شود این است که کشته نشوند!

چه ساماندهی ننگینی و چه تصمیم شرم آوری! سوال و مساله زحمتکشان گرسنه ساماندهی کولبری نیست. خواست کولبران این نیست که بگذارید کارمان را بکنیم و تیراندازی نکنید...

سوال این است چرا کولبری؟ چرا این "شغل" تحقیر آمیز و کمر شکن؟ چرا بیکاران این مملکت بیمه بیکاری نمی گیرند؟ چرا بخشی از درآمد این مملکت که صرف تسلیحات نظامی و جنگ منطقه ای و نیروهای رنگارنگ سرکوب و دزدی و فساد هزاران میلیاردی و حقوق سرسام اور نظامیان و مدیران و وزرا و وکلا  می شود را صرف بیمه بیکاری به بیکاران نمی کنند؟ سوال این است صاحب این مملکت کیست؟ مسوول معیشت و امنیت این مردم کیست؟ این همه دم و دستگاه عریض و طویل دولت به نام بیت رهبری و سپاه و دستگاه قضایی و مجلس و دولت برای چیست؟ برای این که داراییهای مملکت را بین خود تقسیم کنند؟ بخورند، بچاپند، بدزدند و به ریش ملت بخندند؟ و حتی به انسان های گرسنه ای که به شیوه برده داری سابق بار بر دوش حمل می کنند، اجازه پیدا کردن نانی به سفره خالی شان را ندهند.

 محسن بیگلری نماینده نوکر و مزدور دولت در مجلس اسلامی به اهالی بانه می گوید : تجمع نکنید. این تجمعات به ضرر مردم است! و نتیجه ای نمی گیرید. به این مردک چه می توان گفت جز این که به صورتش تف انداخت.

 اکبر جوهری دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کردستان  هم گفته است، دو کولبر کرد که در اثر تیراندازی یکی از مأموران مرزی در منطقه «هه نگه ژال» در شهرستان بانه به قتل رسیدند، قاچاقچی بودند و محموله آن‌ها هم مواد محترقه بوده است!  به این جانی حرفه ای چه می توان گفت؟ از نظر این دوپای بی شرم کولبران مقصرند و باید جنازه شان را محاکمه کرد.

 اما مردم باید بدانند که این یک پرونده قضایی یا یک مساله حقوقی نیست که پشت درب های بسته دستگاه قضایی حل و فصل شود. این یک جنایت علیه بشریت است. این دهن کجی به انسانیت است.

 این دهن کجی دولت به ٨٠ میلیون انسان این سرزمین است. جواب این جنایت در دستگاه های دزد و فاسد قضایی جمهوری اسلامی گرفته نمی شود. جواب در کارخانه ها و مدارس و محلات و خیابان های شهرها است. تجمع و اعتراض مردم شرافتمند بانه تنها گوشه ای از ابراز نفرت کل جامعه ی ایران است. نفرتی که در یکی از همین روزها این دستگاه حکومتی ننگ بشریت را به زیر می کشد.

دفاع از جان و معیشت و زندگی انسان و محکومیت جنایت کشتار انسان هایی که برای امرار معاش هیچ راهی برایشان نگذاشته اند جز کولبری، تنها امر مردم کردستان نیست. کسانی که کشته شدند اعضای یک خانواده بزرگ چند ده میلیونی کارگران و زحمتکشان ایران بودند نه انسان هایی با هویت قومی. دفاع از جان و مال و معیشت این قربانیان تنها امر مردم کردستان نیست، امر کل جامعه ما است. اگر باید تسلیتی گفته شود  تنها به زخم خوردگان خانواده حیدر فرجی و قادر سهرابی نیست، به همه کارگران و زحمتکشان در ایران است. این تیری است به جان همه ی جامعه و این زخمی است بر دل همه ی شهروندان این مملکت.   

باید اعتصاب عمومی کرد. باید بازار شهرها بسته شوند. باید از همه جا فریاد کولبری ننگ بشریت است بلند شود. باید بر سر درب کارخانه ها و تخته سیاه مدارس و دانشگاه ها و در پلاکادهای دست مردم و نصب شده بر سر درب شهرها نوشته شود: کولبه ری ننگ بشریت است. باید به همه بیکاران بیمه بیکاری داده شود.  تحقیر و محکوم کردن انسان به گرسنگی و پناه بردن به کولبری، تن فروشی، گدایی و فروش اعضای بدن و فروش کودکان ننگی است بر پیشانی حاکمیتی که ٤٠ سال است مملکت را چاپیده و به این روز سیاه نشانده است.

 خشم و اعتراض مردم زحمتکش بانه، تنها نمونه کوچک و بخشی از یک خشم و فریاد عمومی و انسانی در سراسر کشور است. دیری نمی پاید که آتش زیر خاکستر خشم توده های کارگر و زحمتکش بساط جرم و جنایت و فساد و سرکوب یک رژیم به شدت ارتجاعی و ضد کارگری و ضد مردمی را برخواهد چید.

 

دفتر کردستان حزب حکمتیست(خط رسمی)

١٤ شهریور ٩٦ (٥ سپتامبر ٢٠١٧)