به کارگران سوسیالیست و صف آزادیخواهی و برابری طلبی در کردستان

"نگذارید کمونیسم را ملی کنند"

 

 

مظفر محمدی

 

دوستان و رفقا!

این روزها شاهد تحرکات و تجمعات و اتفاقیه های صفوف جنبش ناسیونالیسم کرد در منطقه هستید. ناسیونالیست ها  مساله ی کرد را دستاویز سیاستهای ارتجاعی، قوم پرستانه و مذهبی "سنی گری" خود قرار داده اند. امریکا و اسراییل و دول مرتجع منطقه چون عربستان و ترکیه  و جمهوری اسلامی هم از مساله کرد ابزاری برای دخالت و معاملات وحل و فصل اختلافات خود بهره برداری می کنند. به این دلایل می توان گفت کارگران و زحمتکشان و اکثریت مردم کردستان تحت نام ملت کرد، قوم کرد، سنی و غیره، در محاصره نیروهای خودی و بیگانه قرار گرفته اند.

اما این سرنوشت محتوم مردم کردستان نیست.همانطوری که حاکمیت بیش از دو دهه احزاب ناسیونالیست در کردستان عراق سرنوشت محتوم مردم این بخش منطقه نبود.

وحدت و اتفاق امروز احزاب و جریانات چپ و راست ناسیونالیست کرد اتفاق نامقدسی است که به نام شما مردم کردستان انجام می شود. و این دروغی بیش نیست.

صحنه ی سیاسی امروز کردستان ایران را نگاه کنیم، در مقایسه با دو دهه پیش، بسیار عوض شده است. نیروهای سیاسی جابجا شده و معادلات جدیدی به میان آمده است. ما باید آگاهانه این اوضاع جدید را نگاه کنیم و اجازه ندهیم هر گونه تغییر و تحول در صفوف ناسیونالیسم کرد توازن قوا را به نفع آنها و به ضرر کارگران و زحمتکشان و اکثریت مردم کردستان تغییر دهد.

در دهه ی اول جنبش مقاومت مردم کردستان در مقابل جمهوری اسلامی، در کردستان دو نیروی اصلی و دو جنبش متفاوت در مقابل حمله ی رژیم به کردستان ایستادند: کومه له و دمکرات.  برای هیچ کسی پوشیده نبود که کومه له یعنی نمایندگی منفعت کارگران و زحمتکشان و ازادیخواهان کردستان و دمکرات یعنی نماینده ی منفعت بورژوازی بزرگ و متوسط کردستان در جنبش مقاومت. عملکرد این دو نیرو و این دو جنبش را مردم در زندگی خود تجربه کردند. از آن زمان تا کنون علیرغم تغییراتی که در جابجایی این دو نیرو حاصل شده است اما کماکان کمونیسم و ناسیونالیسم دو گرایش و دو نیروی اجتماعی در مقابل همدیگر ایستاده و هر کدام منافع و سیاستهای خاص خود را نمایندگی کرده اند.

در جابجایی نیروها، در دوره اخیر ما شاهد چرخش به راست تدریجی کومه له و نزدیک شدن و نهایتا پیوستن به صف و کمپ ناسیونالیسم کرد بودیم. این کار به اشکال مختلف جلو چشمان همه ی ما اتفاق افتاده است.

از جمله:

 - کومه له مدام تلاش کرده است از کمونیست ها فاصله بگیرد و با نا سیونالیسم کرد مدام در حشر و نشر و نزدیکی بوده است.

- کومه له در پروژه ی ارتجاعی به نام "کنگره ملی" با حضور احزاب قومی و مذهبی و کرسی های دول مرتجع منطقه، شرکت کرد.

- ابراهیم علیزاده رهبری رسمی کومه له آشکارا تاریخ گذشته ی حزب کمونیست ایران را در مقابل چشما ما صاحبان این تاریخ، تحریف کرد.

 - کومه له در مقابل سیاستهای ارتجاعی و ضد مردمی دولت اقلیم کردستان، در همه این سال ها سکوت کرده و در مقابل جنگ نیابتی حزب دمکرات کردستان ایران به نفع عربستان سعودی، بی تفاوت بوده است.

- در مقابل سیاستهای قوم پرستانه و ضد کمونیستیی جناحی از خودش که جدا شده و خود را کومه له ی زحمتکشان می نامد، خجولانه سکوت کرده است.

 - در برابر اتحاد "کردایه تی" و سنی گری و تلاش حدکا برای سازمان دادن ملاهای سنی در کردستان مماشات و مدارا کرده است و ...،

 در این پروسه ی چرخش به راست کومه له امروزه ما شاهد توافقات و ادغام  کومه له در جنبش ناسیونالیستی کرد هستیم. ابراهیم علیزاده اعتراف می کند در کردستان یک جنبش با گرایشات مختلف وجود دارد و این گرایشات باید متحد و متفق باشند! به این ترتیب رهبری راست کومه له آخرین میخ را بر تابوت این جریان زده است. زمانی ما کومه له را جناح چپ ناسیونالیسم کرد می نامیدیم و رهبری این جریان  به ما اعتراض داشت. اما امروز اعتراف می کند که کومه له گرایشی در جنبش "ناسیونالیسم کرد" در کردستان است.

شما کارگران آگاه، توده های زحمتکش، زنان برابری طلب و جوانان آزادیخواه، خیر کومه له را در پیوستن به ناسیونالیسم کرد می توانید ببخشید، این انتخابی است که خودش کرده است. اما نفی و انکار جنبش کمونیستی و کارگری در کردستان را بهیچوجه نمیتوان از رهبری کومه له خرید. این یک دروغ  آشکار است.

علیزاده فکر می کند چون  او و تشکیلاتش به کمونیسم و کارگر پشت کرده است، در نتیجه فاتحه ی کمونیسم و جنبش ازادیخواهی و برابری طلبی هم در کردستان خوانده شده است.

کومه له ناباوری خود را به جنبش انقلابی در کردستان، به شما کارگران کمونیست و سوسیالیست و پیروزی ازادی و برابری نشان داده و پیروزی قومگرایی و مذهب را با اتکا به شکاف دول منطقه و راه حل های امریکایی مساله ی کرد را نزدیک تر دیده است.

جواب شما کارگران سوسیالیست و کل صف آزادیخواهی و برابری طلبی در کردستان به تحولات کومه له و پیوستنش به ناسیونالیسم کرد، بسیار روشن و صریح و قاطع این است  که کمونیسم و برابری طلبی در کردستان ریشه ی چند ده ساله دارد و با چرخش این و آن بخش "چپ" در کردستان به راست، تضعیف می شود اما از بین نمی رود. فروپاشی بلوک شرق و سرمایه داری دولتی به نام کمونیسم، آواری بر سر کمونیسم و طبقه کارگر جهان بود، اما کمونیسم و برابری طلبی و دفاع از انسانیت در مقابل توحش سرمایه داری را نتوانست از جوامع بشری بزداید.

کمونیسم در کردستان به یک سنت اجتماعی و با رهبران و فعالین و صاحبان واقعی اش تبدیل شده است. ما شاهد حضور طیف وسیعی از کارگران سوسیالیست و جوانان کمونیست و دختران وزنان برابری طلب هستیم که در همه ی این سال ها صف چپ و انسان دوستی و ضد قومی و ضد سنی گری را نمایندگی کرده اند. کومه له ی جدید و کنونی هیچ وقت به این طیف و صف متعلق و مربوط نبوده است.

رفقا و دوستان!

چرخش به راست کومه له وظایفی در دستور ما قرار می دهد. از این قبیل که:

۱- ما باید تغییر توازن قوای اجتماعی به نفع ناسیونالیسم کرد به دلیل پیوستن کومه له به آن را با تلاش پیگیرانه در آگاه کردن بخش هر چه وسیع تری از کارگران به منافع طبقاتی خود، جبران کنیم.

          ۲-  صف عظیم طبقاتی و اجتماعی کارگران وزنان و جوانان و روشنفکران غیرقومی و غیر مذهبی در کردستان را هر چه فشرده تر کرده و سازمان دهیم. نگذاریم کمونیسم را ملی و قومی کنند.

         ۳-  سیاستهای توکل به بالا و تبدیل شدن احزاب و جریانات قومی به ابزار نیابتی دخالت دول مرتجع منطقه و  امپریالیست ها را به شدت افشا و رسوا کنیم و در مقابلش بایستیم و سد ببندیم.

         ٤- ما افق کور و بی افقی ناسیونالیسم کرد و عملکرد غیر انسانی اش در رابطه با مردم در کردستان عراق را با چشمان خود دیده ایم. این به ما نشان داد است که جز با چشم انداز آزادیخواهی و برابری طلبی و طرد و منزوی کردن قوم پرستی و مذهب، هیچ چیزی به دست نمی آید و پیروزی ای در کار نیست. ما باید مبلغ، مروج، سازمانده و متحد کننده ی نیروهای این افق باشیم. راه پیروزی مردم کردستان برای زندگی بهتر که رفع ستم ملی هم جزئی از آن است، پیروزی این افق و جنبش متعلق به آن است.

         ۵-  هر اندازه دشمنان مردم در صفوف ارتجاع متحد و فشرده تر می شوند، تلنگری به ما است که تعجیل کنیم، بیشتر متحد شویم و سازمان یابیم و سریع تر جلو برویم. 

 

دستتان را به گرمی می فشارم

مظفر محمدی-  ژوئیه ۲۰۱٧ ( تیرماه ۹٦)