طرح کارورزی و جواب کارگران

 

 

 

 

مظفر محمدی

 

طرح کارورزی در ایران ازاول تیرماه امسال به اجرا در آمده است. بر اساس آمار دولتی تا کنون بیش از ۳۰۰ هزار نفر در این طرح ثبت نام کرده اند. بر اساس این طرح، به فارغ التحصیلان دانشگاهی که ٤ تا ٦ ماه بکار گرفته می شوند، ماهانه یک سوم حداقل دستمزد کارگر یعنی حدود ۳۰۰ هزار تومان پرداخت می شود. دولت این طرح را در خدمت کاهش میزان بیکاری  و حل مساله اشتغال نامیده است.

هر کارگر آگاهی این حقیقت را می داند که هیچ طرح سرمایه داران بر اساس منفعت کارگران ریخته نمی شود. هر طرح و نقشه و برنامه ی بورژوازی و دولت سرمایه داری در خدمت چرخیدن تولید با بیشترین سود و انباشت سرمایه است. و این بدون تشدید استثمار کارگر و کار ارزان ممکن نیست. این قانون بی برو برگرد نظام سرمایه داری است. طرح کارورزی هم درخدمت این هدف است. این راه حل بورژوازی ایران و دولتش است. جواب و راه حل کارگران چیست؟

این طرح ضد کارگری به درست از جانب فعالین کارگری  و دوستداران کارگران نقد و ماهیت آن افشا شده است. همه صاحبنظران عرصه کارگری متفقند که  طرح کارورزی برای اشتغالزایی و کاستن از دامنه بیکاری نیست، طرح یک نوع بیگاری و امتیاز دیگری به سرمایه داران است که  هم از کار مجانی استفاده کنند و هم از پرداخت بیمه کارفرمایان نه تنها در مدت کارورزی بلکه در صورت استخدام کارگر بعد از این دوره  به مدت دو سال دیگر معاف شوند.  تداوم این پروژه ی ضد کارگری چشم انداز زدن قید پرداخت بیمه ی کارفرمایان و هرگونه تامین اجتماعی کارگران وجود دارد. بعلاوه این طرح دست کارفرما را باز می گذارد تا کارگران قدیمی را که دستمزدی مطابق حداقل دستمزدها می گیرند و بیمه شان ازجانب کارفرما پرداخت می شود اخراج و کارگران کارورز جدید با یک سوم دستمزد و بدون پرداخت سهم بیمه کارفرمایی جایگزین کند. به این ترتیب ما شاهد ایجاد نوع دیگر تفرقه و شکاف در صفوف کارگران و در این طرح  بین نیروی کاری که هست و نیرویی که می آید، خواهیم بود. 

 طرح کارورزی یک واقعیت تلخ و اتفاقی است که افتاده  و دولت مشغول اجرای آن است. سوال این است که آیا می توان به شیوه تا کنونی نقد و افشا و اعتراض، این طرح را به شکست کشانید؟ آیا جواب و راه حل این است که این طرح باید لغو گردد؟ شواهد و توازن قوا تا کنون نشان داده که جواب منفی است.

چیزی که روشن است این است که جواب فوق نه تنها دولت را به عقب نشینی وادار نمی کند بلکه حتی دانشجویان متقاضی کارورزی را هم از ثبت نام کردن پشیمان نمی کند.

جامعه را انقدر به عقب رانده اند، فقر و فلاکتی را که به اکثریت کارگران و زحمتکشان تحمیل کرده اند، که قبول کاری به نام کارورزی ولو با یک سوم دستمزد کارگر شاغل، برای یک فارغ التحصیل دانشگاه فرجی شده است. ولو مبلغ دستمزد ناچیز کفاف سیگار و چای قهوه خانه و یک ساندویچ در روز باشد. و هر کاروزی  امیدوار است به اینکه درمیان چند هزارنفری که بعد از دوره کارورزی ممکن است از جانب کارفرما پذیرفته شود، قرعه به نام او بیفتد.

بنا بر این واقعیت تلخ، پس باید جواب را و راه حل را در جای دیگری جستجو کرد. طبقه کارگر اکنون برای انقلاب کارگری و لغو کار مزدی که تنها راه حل حذف بردگی مزدی و لغو هرگونه تبعیض و نابرابری و فقر و محرومیت ها است...، آمادگی ندارد.

 اما همین طبقه و کل جمعیت محروم جامعه، دولتی در مقابل خود دارند که مسوولیت تامین زندگی شهروندان را برعهده دارد. این دولت موظف است نیازهای حیاتی مردم را بطور کامل و بی کم و کسر از خوراک و مسکن و دارو و معالجات و هزینه آموزش بچه ها و حمل و نقل و دیگر خدمات اجتماعی ...، تامین کند. دستمزد کارگر، بیمه بیکاری به همه افراد بیکار، حقوق معلمان و  کارمندان و پرستاران و ...، باید به اندازه ای باشد که نیازهای خانواده های کارگری و زحمتکشان را چنان تامین و تضمین کند که نوسانات قیمت های بازار و نرخ پول و غیره نتواند این نیازها را تحت تاثیر قرار داده و آن را کاهش دهد.

اما آمار نهادهای همین دولت بورژوایی که کل داراییهای مملکت را در اختیاردارد، نشان می دهد که ۹۰ در صد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند. بورژوازی حاکم  زندگی زیر خط فقر را به نرم زندگی اکثریت مردم تبدیل کرده است. معیار برای زندگی و گذران و رفاه جامعه در ایران زیر خط فقر است.

 این را نباید پذیرفت. و این جواب و راه حل طبقه کارگر اعم از شاغل و بیکار و کارورز به همه ی طرح های سرمایه داران و دولتشان بر ضد طبقه کارگر است.

جواب کارگران و کارورزان به طرح کارورزی این است که اولا امر بیمه های اجتماعی شان چه از طرف کارفرما و یا دولت تامین و تضمین باشد و دوما اگر کارفرما یک سوم دستمزد معمول امروز کارگرشاغل را می پردازد، بقیه اش را دولت به آنها  پرداخت کند. دولت نباید از کیسه خلیفه ببخشد! وقتی انسانی را تحت نام کارگر یا کارورز به کارفرما به یک سوم قیمت  می فروشد، نه دو سوم بقیه که نرم زیر خط فقر است، بلکه مبلغی معادل تامین نیازهای اساسی اش را باید دولت که مسوولیت اداره جامعه را برعهده گرفته است، بپردازد.

مقامات دولتی و وزارت کار میگویند طرح کارورزی در همه ی دنیا هست. راست می گویند. این طرح با نام های مختلف از جمله پراتیک و غیره در کشورهای صنعتی و پیشرفته هم هست. اما در این کشورها دستمزد کارگر جدید یا کارورز، فقط آن حداقلی نیست که کارفرما می پردازد. بلکه بقیه اش را تا حد تامین کامل نیازهای اساسی، از جمله مسکن و خوراک و پوشاک و حمل و نقل و دیگر هزینه های ضروری، دولت به کارگر پراتیک کننده یا کارورز پرداخت می کند و کارفرما هم بیمه کارفرمایی اش را می پردازد.

جوابی که طبقه کارگر چه شاغل و با دستمزد چند برابر زیر خط فقر که انهم بموقع پرداخت نمی شود و چه  کارگر بیکار و کارورزان جدید و همه ی حقوق بگیران جزء وزحمتکشان جامعه، به کلیه طرح های سرمایه داران و دولتشان این است که دولت در مقابل تامین زندگی مرفه و در حد نیازهای کامل خانواده هایشان مسوولیت دارد. به کارگران شاغل باید دستمزدی پرداخت کرد که زیر خط فقر نباشد، به بیکاران باید بیمه بیکاری مکفی داد و به کارورزان هم بقیه دستمزدشان در حد تامین کامل نیازهای ضروری شان از جانب دولت پرداخت شود. این حداقل توقع و خواست و مطالبه ای است که کارگران و زحمتکشان و خانواده هایشان که اکثریت عظیم شهروندان جامعه را تشکیل می دهند، می خواهند.

 کلام آخر، دولت مدعی است طرح کارورزی یک راه حل کاستن از میزان بیکاری است. و همه می دانند که این ادعایی پوچ، ریاکارنه و فریبکارانه است. اما ما چه میگوییم و جواب ما چیست باید بتواند به جواب و راه حل کارگران و بیکاران و کارورزان تبدیل شود. می توان و باید حول تامین معیشت و زندگی در شان انسان امروز و رفاه خانواده های کارگران و زحمتکشان که اکثریت عظیم جامعه اند و چرخ های جامعه بر دوش آنها می چرخد، نیروی عظیم توده ای و اجتماعی بسیج و متحد کرد.

بیان و معنای عملی تامین معیشت یعنی دستمزد مکفی به کارگر شاغل، بیمه بیکاری مکفی به کلیه بیکاران  که  نیازهای زندگی مرفه خانواده ها را فارغ از نوسانات بازار و ارز، بطور کامل تامین و تضمین کند. به کارورزان هم صرفنظر از هر بذل و بخششی که دولت به کارفرمایان می کند، باید دستمزد کامل در حد تامین  نیازهای طبیعی و زندگی بی دغدغه ی نان و مسکن و دیگر نیازهای انسانی اش پرداخت شود. دولت موظف است زندگی انسانی و مرفه  خانواده های کارگری اعم از شاغل و بیکار و کارورز، معلم، کارمند و کلیه حقوق بگیران جزء را تامین و تضمین کند. اگر دولت جمهوری اسلامی سرمایه داران، قادر به این کار نیست و یا از زیر بار این مسوولیت شانه خالی می کند و یا   کمر به تخریب و تباهی زندگی و امنیت و آزادی اکثریت عظیم شهروندان جامعه بسته است، باید کنار رفته و جای خود را به نمایندگان واقعی طبقه کارگر و مردم زحمتکش بدهد!

 

اوت ۲۰۱٧ (شهریور ۹٦)