حزب کمونیست کارگری حکمتیست(خط رسمی)

 

 

 

مبارزات کارگران علیه "اصلاحیه قانون کار"

 

اعتراضات به طرح "اصلاحیه" قانون کار، و موج مقابله ای که با این طرح در سراسر ایران در جریان است، روزبروز ابعاد وسیع تری بخود میگیرد. ابعادی که بیانگر مبارزه طبقاتی حادی است، که در آن طبقه کارگر ایران در مقابل سیاست و برنامه این دوره بورژوازی ایستاده است.

 اعتراضی که ظاهرا از "فراکسیون کارگری" مجلس و نهادهای ضدکارگری و دولتی تا بخشهای مختلف طبقه کارگر و کارگران کمونیست را در مقابل دولت در یک جبهه قرار داده است. تشکلهای ضدکارگری و دولتی تلاش زیادی میکنند بعنوان نماینده این اعتراض "مشترک" و سخنگوی آن ظاهر شده و مهر خود را به اعتراض طبقه کارگر بزنند.

این طیف سعی دارند که تقابل طبقاتی که در جریان است را به تصویب یا رد "اصلاحیه" در قانون کاری محدود کنند که نه کارفرمایان به آن پایبند بوده اند و نه در هیچ دوره ای طبقه کارگر در ایران به آن رضایت داده است. قانون کاری که علیرغم ضدکارگری بودن آن، سیستماتیک توسط خود کارفرمایان، زیر پا گذاشته شده و می شود.

 نامه نگاری های غلامرضا عباسی، اولیا علی بیگی و محمد یاراحمدیان، به ربیع و لاریجانی، و گلایه از"عدم بازی گرفتن شان" در پروسه تدوین این اصلاحیه، هدف دیگری را دنبال می کند. هدف این طیف، "مقبول" نشان دادن قانون کار فعلی و مهمتر از آن، وقت خریدن برای دولت روحانی است. آنها تلاش میکنند به روحانی امکان دهند هر زمان که اراده کند با به تعویق انداختن بررسی این طرح در مجلس، سوت تنفس در این مبارزه را بزند! 

 بر خلاف ادعا ها و ژست های کارگر پناهی بخشی از نمایندگان مجلس و تشکل های ضدکارگری و انجمن های رسمی و دولتی، طبقه کارگر مشکل را این طرح، پروسه تدوین آن و عدم دخالت دادن این تشکل ها در این پروسه، نمیداند. اعتراض امروز طبقه کارگر، بیانگر مقابله طبقه کارگر با حمله ای است که بورژوازی با ارائه این طرح تدارک دیده است. حمله ای که دولت روحانی آنرا مهمترین ابزار عبور از بی افقی اقتصادی و بحران فعلی، قلمداد میکند، حمله ای که قرار است بار دیگر فشار اصلی این بحران را بر دوش کارگر در ایران بیاندازد. کارفرمایان دولتی و خصوصی، با تکیه بر استبداد اقتصادی، و گروگان گیری بی سابقه معیشت و زندگی طبقه کارگر در ایران، تصمیم به پیشبرد این سیاست گرفته اند و "طرح اصلاحیه قانون کار" تنها بهانه و پرچم متحقق کردن این سیاست است.

 همزمان برافراشتن این پرچم توسط دولت، به طبقه کارگر ایران امکان داده است تا با اعتراض علیه آن و عقب راندن دولت، سدی در مقابل پیشبرد این سیاست بورژوازی در ایران ببندد. به همین اعتبار برخلاف تلاش و ادعای نهادهای ضدکارگری و دولتی، پیروزی در این مبارزه، نه مهر تایید بر قانون کار فعلی، بلکه "نه" بزرگ کارگران و مردم محروم به این تعرض و سیاست است. این مبارزات سنگر مقابله با تعرضات گسترده بعدی بورژوازی به طبقه کارگر است نه سنگر دفاع از قانون کار ضدکارگری جمهوری اسلامی.

 مستقل از نتیجه مبارزات وسیع و گسترده امروز و مستقل از سرنوشت این "اصلاحیه" و تصویب یا عدم تصویب آن، امروز در پرتو این مبارزات، در شرایطی که نزدیکی و اتحاد هرچه وسیعتر کارگران فراهم تر شده است، فرصتی است برای کارگران کمونیست که با دخالت گری در این مبارزات و سازمان دادن بخشهای هرچه وسیعتر طبقه کارگر نه فقط این تعرض را به شکست بکشانند بلکه طبقه کارگر را متحدتر، متشکل تر و آماده تر وارد جدالهای بعدی بر سر رفاه و آزادی کنند.

 

حزب کمونیست کارگری حکمتیست(خط رسمی)

٢٠ نوامبر ٢٠١٦