اول مه جشن کارگران

 

 

پیام

 

در سال ۱٨٨٦ میلادی یعنی ۱۳۰ سال پیش صدها هزار کارگر اعتصابی در کشور امریکا قانون ٨ ساعت کار در هفته بجای ۱۰ و ۱۲ ساعت را به سرمایه داران تحمیل کردند. این پیروزی با خون ده ها کارگر کشته و اعدام شده در شهر شیکاگو ی امریکا امضا شد. از آن زمان تا حالا اول مه، روز جهانی کارگران و نماد و سمبل اتحاد طبقاتی کارگران نه در یک کشور بلکه در سرتاسر جهان است. از آن زمان تا حالا طبقه کارگر در سراسر جهان این روز را گرامی می دارند و جشن کارگری برگزار می کنند. آری فقط یک روز در سال.

اگر سرمایه داران هر روز سال شان جشن و شادی و سرشار از نعمت و ثروت و رفاه و خودنمایی و غرور و فخرفروشی است، اما برای کارگر، تنها یک روز جشن و یک روز ابراز وجود و خودنمای بعنوان انسان برابر وجود دارد و ان هم کفر است یا جرم است. اگر کارگر و خانواده اش سالی یک بار لباس های کهنه اش را اطو و رفو کند و به خیابان بیاید و جشن بگیرد برای سرمایه دار کسر شان است و احساس خطر می کند. چرا که کارگر از نظر سرمایه دار، فقیر و محتاج، مستضعف و بدبخت و بیچاره است. کارگر به لطف و مرحمت سرمایه دار کار می گیرد و زندگی می کند. سرمایه داران آفرینندگان کار و کارگران کارپذیران هستند. همه ما باید شکر گزار باشیم که سرمایه داران محترم و دلسوز مدام زحمت و سختی کارآفرینی می کشند و دو دستی تحویل ما می دهند. انهم تحویل بخشی از ما . بخش دیگر ما باید بیرون کارخانه ی این عزیزان کارآفرین بنشینند و طعم شیرین بیکاری را بچشند تا روزی که جنازه یکی مان را از کارخانه بیرون انداختند بیکار منتظری را جایمان بنشانند. و البته ارزان تر و با مزد کم تر.

می دانید ترس سرمایه داران از اول مه برای چیست؟ برای این است که مبادا این حرف ها را در گوش همدیگر بخوانیم و یا روی کاغذ بنویسم و یا کسی روی چهارپایه ای برود و این حرفها را بزند. مبادا ما کارگران به همدیگر بگوییم مزدی که میگیریم یک سوم مخارج خانواده مان نیست. بگوییم کار با قرار داد سفید برای هیچ کارگری امنیت شغلی باقی نگذاشته. بگوییم شاغلمان از بیم اخراج یک روز هم آب خوشی از گلویمان پایین نمی رود. بگوییم اعتیاد و تن فروشی داروی درد بی درمان خانواده های کارگران بیکارمان است. بگوییم گرانی و مخارج سنگین زندگی کمرمان را شکسته است. بگوییم حتی دستمزدهای کاری را که کرده ایم را اخر هفته یا ماه به ما نمی دهند.

بگوییم آخر بی انصاف ها، بی وجدان ها، چرخ ها جامعه  روی شانه های ما می چرخد. دستهای ما لای چرخ های ماشین له می شود، ما از ارتفاعات بلند آپارتمانهایی که برایتان می سازیم پایین می افتیم و کمرمان می شکند، ما نان تان را می پزیم. کفش و لباستان را می دوزیم. ما طلا و الماس و نفت را از زیر زمین بیرون می کشیم و شما این حاصل رنج و ثروت جامعه ما را فقط می فروشید. ما زباله هایتان را جمع می کنیم. ما می سازیم و شما همان ساخته های خودمان به نام مواد خوراکی و پوشاک و مسکن  به ما می فروشید و یا اجاره می دهید و دستمزدی را که با ما داده اید اینجوری پس می گیرید.

این شد سهم ما از نعماتی که خود ما بوجود می آوریم؟ پس شرف و وجدان و انسانیت چه شد؟! می گویند وجدان و شرف و انسانیت طبقاتی است. راست می گویند. سرمایه داران بدشانسی آورده اند که ما کارگران سر دو پا راه می رویم وگرنه هیچ شباهتی با هم نداریم. هیچ چیز و هیچ منفعت مشترکی با هم نداریم. ثروت سرمایه دار بدون فقر ما مدام روی هم انبار نمی شود.

برگردیم به اول مه. حالا که اوضاع از این قرار است. حد اقل بگذارید  اول مه روز جشن ما کارگران باشد. فقط همین یک روز را داریم که دور هم جمع شویم. زن و مرد و بچه های خانواده های کارگریمان دست همدیگر را بگیریم و بزنیم بیرون. در خیابان ها و پارک های شهر جمع شویم و شیرینی جیب هایمان را با هم شریک شویم و همه با هم از بچه و بزرگ و کوچک و بازنشسته و حتی معلولهایمان روی چرخ بگردیم و جشن بگیریم.

می گویند در بعضی جاها کارگرها کرور کرور در خیابان ها راهپیمایی می کنند و ساز و دهل و سرنا می زنند و می رقصند و آواز می خوانند و سخنرانی می کنند.

چرا ما نتوانیم در پارک شهر و پارک های اطراف شهر با ساز و دهل محلی مان بزنیم و برقصیم.

اول مه روز جشن کارگری است در سرتاسر جهان. روزی است که سرمایه داران می سوزند از اینکه برده هایشان با هم متحد و دوست می شوند، می سوزند خنده و شادی و جشن ما را ببینند. انها از خوشبختی ما ولو برای چند ساعت هم باشد پریشان حال می شوند. آنها کارگر را ذلیل و بدبخت و افسرده و التماس گو و محتاج خود می خواهند.

اول مه بیاییم چهره واقعی خود را نشان دهیم. چهره یک انسان کارکن، تولید کننده، سازنده، صاحب واقعی جامعه. این تصویر واقعی هر کارگری است که هر صبح که از خواب بیدار می شود می تواند  آن را در آیینه کوچک خانه ببیند. در پشت ماشین کار و تنور داغ خبازی و روی داربست ساختمانهای بلند ببیند.

بیاییم ۱۱ اردیبهشت روز کارگر، همگی ما کارگران و خانواده هایمان  استوار، شرافتمند و با سر افراشته و مغرور دسته دسته از محلات و خیابان ها به طرف پارک ها و محل های تفریحی روان شویم و جشن طبقاتی و کارگریمان را برگزار کنیم. ما به خود می بالیم که جامعه بدون کار ما می می میرد. و در مقابل،  سرمایه داران به طمع سود هر چه بیشتر سرمایه هایشان از جان و مال و نیروی بازو و کار کسی طمع کرده که خونش را بمکد و بعد از مدتی زخمی و مریض و کتک خورده و خرد شده بیرونش بیاندازد.

اول مه روز افتخار و سربلندی طبقه کارگر جهان است. روزی که طبقه کارگر با صدای بلند به بشریت می گوید: دنیا همیشه بر این پاشنه که هست نمی چرخد. روزی می رسد که صاحبان واقعی جامعه کارگران و تولید کنندگان نعمات است. نه هیچ کس دیگر.

اول مه، جشن طبقاتی و روز جهانی کارگران مبارک باد

 

 اردیبهشت ۹۵