روز جهانی کارگر

"۲۱ اردیبهشت ۹۵ در ایران چه گذشت؟"

 

 

مظفر محمدی

 

روز شنبه ۱۱ اردیبهشت مراسم گرامیداشت روزجهانی کارگر در ایران برگزار شد. با وجود فشار و تهدید نیروهای امنیتی که هر ساله بر تشکلهای مستقل و فعالین کارگری وارد می گردد، بخش هایی از کارگران ایران و تشکل ها و محافل کارگری، روز همبستگی طبقاتی و جهانی کارگران را گرامی داشتند.

امسال هم طبق معمول، خانه کارگربا کسب اجازه از دولت خود، برگزاری مراسم در تهران و شهرستان ها را اعلام کرد.

 

تهران

مراسم خانه کارگر در تهران، اساسا با اعلام حمایت و پشتیبانی از دولت و سیاستهایش و چاشنی چند مطالبه ی صنفی برگزار شد. حسن صادقی، رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری و علیرضا محجوب دبیر کل خانه کارگر سخنرانان مراسم خانه کارگر بودند. محجوب ضمن هشدارهایی در باره وضعیت نابسامان طبقه کارگر، بر سیاستهای بورژوازی برای حل بحران اقتصادی و معیشت مردم تاکید کرد. همچنین قطعنامه پایانی مراسم خانه کارگر تهران در واقع ادعانامه خانه کارگر علیه طبقه کارگر و در حمایت از علی خامنه ای و اقتصاد مقاومتی و دیگر سیاستهای دولت روحانی بود. قطعنامه خانه کارگر وعده داده است که وظیفه ی جلب پشتیبانی کارگران از دولت را ادامه خواهد داد! با وجود اینها و همانطور که انتظار می رفت مراسم امسال خانه کارگر رونقی نداشت و از هیاهوهای گذشته چون بیعت با قبر امام و سخنرانی روحانی در اول مه و ... ، خبری نبود.

خانه کارگر در شهرهای دیگر ایران هم قادر به بسیج کارگران و برگزاری مراسم نشد.

 

کرج

برگزاری گل گشت خانوادگی کارگری به مناسبت روز جهانی کارگر در کرج

علیرغم تهدید و تلاش ستاد خبری (اطلاعات)، گل گشت خانواده های کارگری در اطراف کرج توسط تعدادی از کارگران و خانواده هایشان برگزار شد.

در این مراسم ابتدا تاریخچه ای از روز جهانی کارگر توسط یکی از کارگران خوانده شد. سپس علیه تمرکز ثروت در دست اقلیتی سرمایه دار مفتخوردر سرتاسر جهان و شرایط زندگی اسف بار خانواده های کارگری بحث و گفتگو شد. مراسم با خواندن سرود و ترانه در فضای رفاقت کارگری ادامه یافت. در این مراسم حدود ۱۰۰ نفر حضور داشتند.

 

تشکل های کارگری و اول مه

اول مه امسال، تشکلهای مستقل کارگری واکنش های متفاوتی نسبت حضور در راهپیمایی خانه کارگر داشتند.

سندیکای کارگران شرکت واحد تهران، پیش از ١١ اردیبهشت، بیانیه یا فراخوانی رسمی‌ در رابطه با حضور خود در مراسم راهپیمایی خانه کارگر صادر نکرده بود. اما این سندیکا  روز ۱۱ اردیبهشت در سایت خود اعلام کرد که اعضای سندیکا در مراسم روز جهانی کارگر  با شعارهای مستقل خود شرکت می کنند.

بهنگام حضور کارگران سندیکا در جمع راهپیمایان مراسم خانه کارگر، ماموران پلیس امنیت با یورش به آنها، پلاکادهایشان را گرفته و دو تن از اعضای سندیکا را دستگیر و تا پایان مراسم در ماشین نیروی انتظامی نگه داشته و سپس ازاد کردند.

 روی پلاکادهای کارگران شرکت واحد با آرم سندیکا نوشته شده بود: "دستمزد عادلانه حق مسلم ماست"، "کارگر زندانی آزاد باید گردد"، "سندیکا حق مسلم ماست" و ….

این سندیکا اما تنها تشکل مستقل کارگری شرکت کننده در راهپیمایی خانه کارگر تهران نبود. در تاریخ ۱۰ اردیبهشت، یک روز قبل از راهپیمایی خانه کارگر در تهران، سندیکای نقاشان البرز با صدور فراخوانی خواهان حضور مستقل کارگران، بیکاران، زنان، دانشجویان و تمامی اقشار تحت ستم در راهپیمایی خانه کارگر شده بود.

سندیکای نقاشان البرز در فراخوان خود نوشته بود: "در شرایطی که توازن قوا اجازه برگزاری مراسمی مستقل و تأثیرگذار را از فعالان جنبش کارگری سلب می‌کند، ما پیشنهاد می‌کنیم که فعالان کارگری در میان کارگرانی که “خانه کارگر” به عنوان ابزار تبلیغاتی خود گرد می‌آورد، حضور پیدا کنند و با طرح شعارها و مطالبات مستقل جنبش کارگری اجازه ندهند این نهاد ارتجاعی برنامه خود را پیش ببرد."

"در ادامه ی این مطلب به این مساله برمی گردم."

  

سنندج

در سنندج طبق معمول سالهای قبل، چند روز و هفته مانده به اول مه تعدادی از فعالین و دوستداران کارگری از طرف اطلاعات فراخوانده و تهدید می شوند که نباید در سازماندهی و برگزاری مراسم و جشن های اول مه دخالت و شرکت کنند. بعضی از این فعالین را گاها تا روزهای بعد از اول مه در بازداشت نگه می دارند و بقیه را با قید وثیقه آزاد می کنند. این اتفاق امسال هم در شهرهای سنندج و سقز افتاد.

با وجود فضای تهدید و فشار رژیم بر کارگران و فعالین کارگری، جمع هایی از کارگران یک هفته مانده به اول مه در گل گشتهایی به استقبال اول مه رفتند و به بحث و تصمیم گیری در مورد تدارک جشن کارگران پرداختند.


خانه کارگر

در سنندج با وجود فراخوان خانه کارگر این شهر برای حضور کارگران در راهپیمایی روز جهانی کارگر، مجوز برگزاری این راهپیمایی ساعاتی قبل از شروع آن لغو شد. اما بدون توجه یا اطلاع از تصمیم خانه کارگر، تعدادی از کارگران و اعضای تشکلهای فعالین کارگری، روز ۱۱ اردیبهشت برای شرکت در مراسمی که خانه کارگر فراخوانده بود، در محل از قبل تعیین شده جمع شدند که مورد حمله نیروهای امنیتی و انتظامی قرار گرفتند. ماموران رژیم کارگران را مورد ضرب و شتم و بی احترامی قرار داده و سه تن از آنان را بازداشت کردند.

 

سندیکای خبازان

 انجمن صنفی " سندیکا" ی کارگران خبازی‌های سنندج، با عدم شرکت در راهپیمایی خانه کارگر، علی‌رغم حضور نیروهای امنیتی، مراسم روز جهانی کارگر را در دفتر انجمن برگزار کرد. در این مراسم ضمن سخنرانی اعضای هیئت مدیره ی سندیکا، بین کارگران شیرینی پخش شد. ماموران امنیتی مانع قرائت بیانیه سندیکای خبازان به مناسبت اول مه شدند. ضمنا پیش از برگزاری این مراسم، دبیر و یکی از اعضای هیات مدیره سندیکا، به ستاد خبری اطلاعات سنندج احضار و بعد از پایان مراسم آزاد شدند.

 

راه پیمایی اول مه

ﯾﮑﺸﻨﺒﻪ ۱۲ ﺍﺭﺩﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﺍﻭﻝ ﻣﺎﻩ ﻣﻪ، ﺳﺎﻋﺖ ۱۱ ﺻﺒﺢ، ﺟﻤﻌﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ و مردم شهر سنندج ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﭘﻼﮐﺎﺭﺩﻫﺎﯾﯽ ﺑﻤﻨﺎﺳﺒﺖ ﺍﻭﻝ ﻣﺎﻩ مه یک راهپیمایی کوتاه ﺍﺯﺍﻭﻝ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺗﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﺳﯿﺮﻭﺱ و اداره بیمه  تامین اجتماعی استان، سازمان دادند.

پلاکاد و شعارهای راهپیمایان عبارت بودند از: "ﺩﺳﺘﻤﺰﺩﻫﺎﯼﻣﻌﻮﻗﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻮﺭﯼ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮔﺮﺩﺩ"، "ﺑﯿﻤﻪ ﺑﯿﮑﺎﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺑﯿﮑﺎﺭ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩﺑﻪ ﮐﺎﺭ"، "ﺍﻭﻝ ﻣﺎﻩ ﻣﻪ ﺭﻭﺯﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﺭﺳﻤﯽ ﺍﻋﻼﻡ ﮔﺮﺩﺩ"، "کارگر زندانی آزاد باید گردد"، "کارگران حق دارند تشکلهای مستقل خود را داشته باشند". "دستمزد زیر خط فقر،گرسنگی و مرگ تدریجی خانواد های کاگری است... 

 

آتش بازی

 شبانگاه روز ۱۱ اردیبهشت هم جمعی از کارگران در یک جشن آتش بازی به مناسبت اول مه، شهر سنندج را نورافشانی کردند.  

 

مریوان

در شهر مریوان مراسم اول مه  از جانب اتحادیه کارگران فصلی و ساختمان و سندیکای خبازان در میدان دوازده سواره شهر مریوان برگزار گردید . کارگران شرکت کننده در این مراسم خواستار افزایش دستمزد و پرداخت حقوق های معوقه و خواهان به رسمیت شناخته شدن تشکل های مستقل کارگری شدند.

این مراسم با پخش شیرینی در میان کارگران وعابرین در میدان  که مورد استقبال گرم مردم شهر قرار گرفت و باقرائت بیانیه مشترک انجمن صنفی کارگران خباز شهرستانهای مریوان وسروآباد وانجمن صنفی کارگران خباز در سنندج به پایان رسید.

ااولیرریریریرردیبهشت ۱۳۹۵جش

اول مه و یک اتفاق جدید!

"شرکت یا عدم شرکت در مراسم های خانه کارگر!"

این سوالی است که هر سال مقابل طبقه کارگر در ایران و فعالین و تشکل های مستقل کارگری قرار می گیرد. این سوال تا کنون از جانب رهبران و فعالین و تشکل های کارگری جواب منفی گرفته بود.

اتفاقی که امسال در اول مه در ایران افتاد این بود که بخشی از فعالین و نهادهای کارگری در ایران و بخش اعظم احزاب و جریانات سیاسی چپ تحت نام کمونیست و کارگر، تبلیغ کردند که کارگران در مراسم های خانه کارگر شرکت کنند. این یک بدعت و تجدید نظر در رابطه طبقه کارگر با تشکل های دولتی  و ضدکارگری تحت کنترل دولت و نهادهای جاسوسی و امنیتی جمهوری اسلامی بود. همه طرفداران شرکت کارگران در مراسم های خانه کارگر مهم ترین و شاید تنها استدلالشان این بود، در حالیکه مراسم مستقل کارگری ممنوع است، پس برویم و حرف هایمان را در مراسم "آزاد" خانه کارگر بزنیم!

گفتند، "برویم نگذاریم خانه کارگر این نهاد ارتجاعی شعارهای خود را به خورد کارگران بدهد". "برویم شعارهای مستقل کارگری بدهیم". "برویم فضا را از خانه کارگر بگیریم". "برویم مراسم خانه کارگر را تصرف کنیم" !... 

ظاهرا فکر خوبی است. چرا نه؟ ما همیشه گفتیم آنجا که کارگر هست، تشکل های کارگری، فعالین و سوسیالیست ها و کمونیست های کارگری باید باشند. باشند تا از حقوق و منافع و خواستهای طبقه شان دفاع کنند. باشند تا آژیتاسیون کمونیستی و ضد سرمایه داری کنند. باشند تا ادعانامه طبقه شان را علیه نظام سرمایه داری بیان کنند. باشند تا کارگران را به فریب و دروغ های مبلغین بورژوازی در لباس کارگر آگاه کنند. و باشند تا اول مه همبستگی طبقاتی کارگران را تاکید کنند که کارگران جهان یک طبقه اند، کارگران هر کشوری تنها یک گردان از لشکر عظیم طبقه کارگر جهانی است. طبقه کارگر در سرتاسر جهان صرفنظر از نژآد و ملیت و مذهب و جنسیت و ...، یک منفعت مشترک طبقاتی دارند. هر کارگری باید خود را نه تنها عضو طبقه کارگر کشورش، بلکه عضو طبقه کارگر جهانی بداند. "کارگران جهان متحد شوید!"...

چرا نه؟ هر جا که مفری باشد و میکروفونی ولو برای چند دقیقه به دست کارگری بیفتد که به منافع طبقاتیش آگاه است، باید برود و حرفش را بزند و طبقه اش را نمایندگی کند.

 اما این یک حکم "اصولی" و "ابدی" و بدون در نظر گرفتن شرایط و موقعیتی که طبقه کارگر هر کشوری، هر شهری و حتی هر مرکز کارگری بزرگی که در آن قرار گرفته است، نیست. این فقط یک امکان است. و جواب به  این سوال که این  سیاست یا تاکتیک و یا اقدام ممکن است یا نه؟ مساله امکانگرایی نیست. واقع بینی و روشنبینی طبقاتی است. قبل از اینکه حکم شرکت کارگران ایران در مراسم های خانه کارگر را بدهیم باید از خودمان بپرسیم که طبقه ما در چه موقعیتی قرار دارد؟

- اگر این حکم برای تشکل های کارگری است و اگر مشخص بگوییم که، این حکم برای سندیکای شرکت واحد،  سندیکای هفت تپه ، سندیکاها و انجمن های صنفی خبازان، سندیکای نقاشان البرز، اتحادیه فلزکار مکانیک، نهادهای فعالین کارگری بیرون از طبقه و... است، آنوقت بنشینیم و کلاه خود را قاضی کنیم که کدامیک از این تشکلها به نام تشکل خود می توانند در مراسم خانه کارگر حضور یابند و برای یک دقیقه هم شده میکروفون بگیرند و حرف بزنند؟ هیچکدام!

توازن قوای اجتماعی این بخش ها که بدرجه ای متشکل اند، این فرصت و امکان را به آنها نمی دهد. این از آغاز روشن بوده و هست. اینطور نیست که ما توپی را به میدان دشمن انداخته ایم و او باید تصمیمش را بگیرد. او تصمیمش را از پیش گرفته است و سالها است آن را عملی می کند. امسال چه اتفاق جدیدی افتاده است که ما عزم جزم کرده ایم برویم و خیابان را از خانه کارگر بگیریم و تصرفش کنیم! هیچ اتفاقی نیفتاده است. نه خانه کارگر کارگری شده، نه دولت روحانی نسبت به طبقه کارگرمعتدل گشته و نه قانونی عوض شده است. پس این اشتهای ناوقت از کجا آمده است؟ فکر می کنم تماما از بی افقی!

وقتی طبقه کارگر و کمونیستها افق شان را کور می بینند، بهر دری می زنند تا شاید از سر شانس اتفاقی بیفتد و خیری حاصل شود.

 صورت مساله از نظر من این نیست، "حالا که استبداد هست و مراسم مستقل کارگری ممنوع است پس برویم از امکان خانه کارگر استفاده کنیم. تصرف پیشکش!" مساله واقعی و تلخ طرفداران شرکت در مراسم خانه کارگر این است، "حالا که ما توان بسیج کارگران در هیچ بخش و مرکز و شهر و منطقه ای و حتی در صنف خود، نداریم، پس برویم و به خانه کارگر آویزان شویم تا نیرویش را او بیاورد و منفعتش را ما ببریم."

 مگر خانه کارگر و دولت و نیروهای امنیتی شان مغز خر خورده اند که کارگر جماعت را برای سخنرانی و پلاکادهای سرخ ما جمع کنند و در اختیار ما بگذارند تا حرف های طلایی بزنیم! این چه توهم و خیالبافی و توقعی است از دشمن!

"برویم تصرف کنیم!" این ادعا دیگر شاهکار است!  برای تصرف راهپیمایی چند هزار و چند ده هزاری خانه کارگر، باید نیروی اگر نه بیشتر از آن، بلکه در حد او را به خیابان بیاوری. یا اگر طبقه کارگر و رهبران و تشکلهایش توان یک مارش چند هزار و چند ده هزاری را داشته باشد، چرا مستقلا به خیابان نیاید! کیست نداند که  طبقه ما در حال حاضر در چنین وضعیتی قرار ندارد. طبقه کارگر نه بلحاظ خودآگاهی طبقاتی وسیع، نه میزان تشکل و اتحاد توده ای و نه اتحاد و سازمان کمونیستی لازم درون خود، این آمادگی را ندارد. در نتیجه تشکل ها و نهادهایی که به نام کارگر فعالیت می کنند، با اعلام شرکت در مراسم خانه کارگر به موقعیتی می افتند که امسال کارگران شرکت واحد در تهران و فعالین و دوستداران کارگران در سنندج افتادند. تحقیر شدند، توهین شنیدند و به خانه یا بازداشتگاه فرستاده شدند...

 - یا اگر،  در فراخوان و تشویق کارگران به شرکت در مراسم های خانه کارگر، آحاد طبقه کارگر مورد خطاب است، باز به این معنا است که کارگر غیر متشکل و منفرد و متوهم را به سیاهی لشکر خانه کارگر فرا می خوانید. به این نهاد ضد کارگری مشروعیت می دهید و برایش احترام می خرید. مهم نیست تو چه میگویی. "میروم و تصرف می کنم"، یا "میروم افشا می کنم" و از این قبیل... آنچه کارگران می بینند مارش خیابانی تحت پرچم خانه کارگر است که کسی توان پایین کشیدنش را ندارد و پشت میکروفون هم حسن صادقی و محجوب در پناه وزارت اطلاعات ایستاده اند و برای کارگران درافشانی می کنند و در لباس رییس و  رهبر، طبقه کارگر را به حمایت از دولتشان فرا می خوانند. توقع داشتید اینطور نشود  و محجوب و صادقی که دیروز زبان اسالو را بریدند امروز دمکرات شده و به احترام دمکراسی برای چند دقیقه میکروفون را به کارگر سوسیالیست می دهند!!

این ها فاکت ها و واقعیاتی بی برو برگردند. ما توان شکستن این توازن قوا و تغییر آن را در اول مه امسال نداشتیم و نداریم.

برخلاف سیاست و تصور طرفداران شرکت کارگران در مراسم خانه کارگر، بخشی از کارگران امسال هم در حد توانشان و نه توهمات به بورژوازی، تصمیم گرفتند، اول مه گل گشتهایشان را بروند، در مراکز کار و محلات  با خانواده هایشان جشن بگیرند. بیانیه هایشان را بنویسند و از این طریق ادعانامه ی طبقه شان علیه بورژوازی را بیان کنند. هر جا هم توانستند برای مدتی ولو کوتاه در خیابان رژه رفتند. برخلاف تصمیم نادرست بعضی تشکلهای کارگری در ایران بخصوص در تهران و سنندج، و برخلاف فتوای چپ بی افق و متوهم به خانه کارگر و دولت روحانی، امسال هم این اتفاقات افتادند.

 این همه ی زورمان نبود. توان طبقه کارگر خیلی بیشتر از این ها است. اما این توان را با گدایی از فرصتهای خانه کارگر نمی توان بدست آورد. تنها با استقلال طبقاتی، اتحاد طبقاتی، تشکل طبقاتی و سیاست کمونیستی و کارگری می توانیم تمام زورمان را نشان دهیم. چه در یک روز اول مه و چه در روزهای اعتصابات و اعتراضات کارگری برای مطالبات فوری و رفاه و بهبود شرایط کار و زندگی و چه زمانی که دیگر وقت آن است قدرت سیاسی طبقه کارگر و تمام قدرت را بخواهیم و بگیریم.

 

  شهریور ۹۵- مه ۲۰۱٦