نقشه ی راه نجات جامعه ی کردستان

 

 

پیش به سوی حکومت شورایی

 

 

زمانی که جامعه ی کردستان به پنجمین سالگرد نارضایتی های ١٧ فوریه نزدیک می شد، بار دیگر کارگران و زحمتکشان٬ زنان٬ جوانان و مردم آزادی خواه و به تنگ آمده، علیه فقر و غارت و در مقابله با احزاب بورژوا- ناسیونالیست، به میدان آمدند. جنبش ١٧ فوریه گذشته به دلیل محدودیتهایش، به ویژه نداشتن یک رهبری کارساز، انقلابی و سراسری و گرفتار شدنش به افق احزاب ناسیونالیست و اسلامی، ناکام ماند و سرانجام بدون اینکه هیچ کدام از خواسته هایش محقق شود، از سوی حکومت میلیشایی اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان، سرکوب شد.

       

    ویژگی جنبش اعتراضی امسال، به میدان آمدن مستقیم علیه فقر و گرسنگی و دزدی و غارت و چپاول احزاب حاکم بود. آن هم در زمانی که حکومت چند حزبی احزاب بورژوا- ناسیونالیست و اسلامی ها را، که همچون برگ برنده شان بود، دچار بن بست شده و مستقیماً از جانب خودشان منحل شد. در این کشمکش ها، سرمایه داران و غارت گران و میلیاردرهای مفتخور سران احزاب حاکم، تمام ثروت و سامان جامعه را به غارت برده اند و هیچ مسئولیتی را در قبال زندگی و معیشت و خدمت گذاری مردم بر عهده نمی گیرند. و علاوه بر این می خواهند بحران به وجود آمده در نتیجه ی غارت های خودشان را با گرسنه کردن و خالی کردن هر چه بیشتر جیب مردم حل کنند.

 

در طول ربع قرن گذشته حاکمیت این احزاب بورژوا-ناسیونالیست با همه ی فُرم ها و شکل هایش آزمایش شده است. حکومت "جبه کردستان"(بەرەی کورستانی)، حکومت به ظاهر پارلمانی، حکومت محلیِ مستقیم تک حزبی، حکومت دو حزبی بر اساس توافق استراتژی و سرانجام هم حکومت ملی و چند حزبی همه ی احزاب بورژوایی و... همه ی این ها تجربه ربع قرنی را نمایندگی می کنند که پر است از تراژدی، غارت، سرکوب، ترور و زیر پا گذاشتن حقوق شهروندان. تجربه ای  که شکاف طبقاتی را به نهایت خود رسانده؛ از سوئی اکثریت میلیونیِ کارگر و زحمتکش و مردم محروم که غرق در فقر هستند، و از سوی دیگر اقلیتِ غارت گر و سرمایه دار و صاحب کمپانی ها که غرق در ثروتند.

 این تجربه به بن بست رسیده و شکست خورده نشان داده که حکومت بورژوا-ناسیونالیست کُرد و احزابش نه تنها نماینده حاکمیت مردم نیست و پیشرفت و بهبود وضع موجود را در دستور ندارند، بلکه کاملاً برعکس در صدد در هم شکستن اراده ی مردم و به سمتِ ویرانی و نابودیِ هرچه بیشتر بردنِ جامعه است. لذا و در شرایط که این حاکمیت از جانب خودش منحل شده و در منجلاب بحرانی همه جانبه بیهوده دست و پا میزند، لازم است توده کارگر و زحمتکش و آزادی خواه، در صف مستقل خود ، برای برون رفت از این وضع و برپا کردن حاکمیت مستقیم توده ای و در دست گرفتن سرنوشت و اداره ی جامعه به میدان بیایند. برقراری شورا ها و برپا کردن حاکمیت مستقیم و انقلابی توده ای بر اساس سیستم شورایی، تنها راه انقلابی و رهایی بخش برای برون رفت جامعه از گرداب (بحران) سیاسی و گرسنگی و بی آیندگی در حال حاضر است. 

    فقر و گرسنگی و بی حقوقی شهروندان در کنار تهدیدات تروریستیِ داعش، جامعه ی کردستان را در شرایطی بی نهایت ترسناک و ناخوشایند قرار داده است. بورژوازیِ کُرد و احزابش به جز قربانی کردن کارگران و ستمدیدگان در مقابل پیامدهای ویرانگرِ این اوضاع، چاره ی دیگری ندارد. این وضعیت ترسناک و ناخوشایند تنها از طریق به میدان آوردن انقلابیِ جمعیت کارگر، زحمت کش و آزادی خواه، به سوی آینده ای روشن و بهتر، قابل حل است. تجربه این ٢٥ سال نشان داده است که دور زدن در دایره بسته این سیستم های سیاسی که در آن احزاب بورژوازی تحت نام "حکومت وطنی"، "ملت"، "دموکراسی" و "پارلمانتاریزم" به وکالت مردم حکمرانی کنند، چیزی جز تکرار تجربه شکست خورده ی این ٢٥ سال از حاکمیت بروکراتیک و از بالا و سرازیر کردن جامعه به درون یک تراژدیک و بی آینده ای و بی حقوقی نیست.

 

     همه ی این پروژه ها٬ دستورات و قدم هایی که اکنون از جانب احزاب بورژوازی خصوصاً "گوران" (تغییر)، اتحادیه میهینی و حزب دمکرات٬ همچون نقشه ی راه برای برون رفت از این شرایط ارائه می شوند، یا برای سوء استفاده از نارضایتی ها و به کارگیریِ جمعیت معترض برای حل مشکل کهنه پرستانه ی درون احزاب بورژوازی است، یا برای سد کردن و آرام و خاموش کردن اعتراضات مردم و خرید وقت با هدف سازماندادن دوباره حاکمیت فاسد و تداوم بخشیدن به وضعیت بیست و پنج سال گذشته است.

 

   به همین دلیل است که حاکمیت مستقیم نمایندگان شورا های کارگری و مردم زحمت کش و آزادی خواه، تنها آلترناتیو فوری٬ ممکن و موثر برای جایگزینیِ حکومت منحل شده چند حزبی احزاب بورژوا ناسیونالیست است. لازم است با نهایت هشیاری و احساس مسئولیت، تمام تلاش ها به کار گرفته شود تا پروسه ی تغییر حاکمیت به نفع شورا ها بدون خشونت و درگیری پیش برود. لازم است همه ی تلاش ها برای بستن راه سرکوب و حمله ی احزاب ناسیونالیست و مسلح و حکومت شکست خورده آنها صورت بگیرد. لازم است پیگیرانه نیروی پیشمرگه و پلیس و نیروهای مسلح فرا خوانده شوند و اگاهگری شود که آنها بخشی از جمعیت گرسنه و ستمدیده و فرزندان کارگران و مردم آزادی خواه هستند. نباید با تبلیغات بی پایه "کُرد بودن" فریب بخورند و لوله ی تفنگ هایشان را در دفاع از غارتگران فاسد و مفتخور به سوی هم طبقه ای ها و هم سرنوشت های خودشان، که در علیه گرسنگی و فقر و باری نام آزادی به میدان آمده اند، نشانه روند.

       حکومت شوراهای نمایندگی مردم می تواند کنترل ثروت و درآمد و تولید و تقسیم آنرا به شیوه ای عادلانه به دست بگیرد. به طوری که آزادی و رفاه برای همگان میسر شود. در این راه لازم است جنبش اعتراضی فعلی کارگران، کارمندان، زحمت کشان، معلمان، زنان، جوانان، بیکاران و همه ی آزادی خواهان؛ همزمان با پافشاری جدی بر خواسته های به حقشان و مصمم بودن برای تحمیل آن بر سر آنهایی که آینده ی جامعه را به غارت برده اند، در همه ی محل های کار، محله ها، دانشگاه ها و مراکز، با برپایی تجمعات و انتخاب نماینده ها، شورا ها را بر پا کنند. شورا ها وسیله و ابزاری کارساز هم برای به حرکت در آوردن اراده ی انقلابی مردم، هم برای رهبری کردن جنبش اعتراضی کنونی و هم برای فراهم کردن بستر آلترناتیوی حکومتی به جای حکومت فاسد و شکست خورده ی احزاب بورژوازی است.

 

 

 

     حکومت شورایی فوری اقدامات زیر را انجام میدهند:

 

 

یکم: منحل کردن کلیه دم ودستگاه بروکراتیک و فاسد کنونی، و همچنین همه ی نیرو های مسلح و میلیشیای احزاب. همه امکانات و دارایی ها و مایملکات این دستگاه های میلیشایی توسط نمایندگان سراسری شورا ها هزینه می شوند برای تسلح و سازماندادن توده ای در شورا های خودشان. همچنین نیرو های مسلح فعلی ( پیشمرگه، پلیس و...) فراخوانده می شوند که آزادانه به هم سرنوشت های خودشان و نیروی مسلح شورا ها بپیوندند، برای پاس داری از آزادی و آسایش جامعه و حکومت شورا ها و دفع تهدید "داعش".

 

دوم: اقدامات زیر به عنوان سرخط و مبنای قوانین و موازین کشور ابلاغ میشوند:

 

    ١-  برداشتن قدم های سریع و کارساز برای بازپس گیری همه ی املاک و دارایی هایی که در طی این چند سال توسط احزاب و سران و عُمال و وابستگانشان به تاراج رفته است. همه ی این اموال و عواید نفت و دیگر دارایی ها اختصاص داده می شوند برای بهبود بخشیدن به زندگی و معیشت مردم و خدمتگذاری های عمومی.

 

 

٢- بلافاصله از این اموال، همه ی اجاره ها و حقوق های معوقه ی همه ی کارگران، کارمندان، پیشمرگه ها، پلیس، معلم ها، بازنشستگان و دیگر بیمه ها، به صورت یکجا پرداخت می شوند. و همچنین به دلیل گرانی (تورم) همه ی دستمزد و حقوق ها بالا برده می شوند.

 

٣- بیمه ی بیکاری مکفی برای همه بیکاران آماده به کار مقرر می شود.

 

٤همه ی بانک ها در یک بانک عمومی زیر نظر شورا ها ادغام می شوند و درآمد های نفتی و دیگر درآمد ها، و همچنین خرج و بودجه بندی کشور به شیوه ای شفاف و آشکار برای عموم٬ زیر نظر و کنترل مستقیم نمایندگان شوراها، خواهد بود.

 

٥-دین از دولت و آموزش و پروش جدا می شود؛ همه ی قوانینی که منبع و دلیل دینی دارند لغو می شوند و هر کس آزاد است هر دینی داشته باشد یا هیچ دینی نداشته باشد.

 

٦-آزادی عقیده، راده ربرین، نشریات، اعتصابات، تظاهرات، تجمع و متشکل شدن و بنا نهادن احزاب سیاسی بدون هیچ قید و بندی.

 

٧-برابری همه جانبه ی زن و مرد در همه ی حق و حقوق ها و لغو همه ی قوانین و سنن وعاداتی که با یان امر مغایر باشد.

 

٨-برابری همه ی شهروندان بدون درنظر گرفتن نژاد، دین، قوم و ....

 

٩-لغو مجازات اعدام.

 

١٠-لغو پیمان نامه ها و قرارداد های اقتصادی و سیاسی که حکومت اقلیم با دولت ها و کمپانی ها بسته است و و علیه منافع مردم کردستان هستند.

 

١١- برقراری بیمه مکفی برای همه ی کسانی که از نظر سلامت توانایی کار کردن ندارند.

 

١٢- برداشتن قدم های سریع و محکم برای استقرار و سازماندهی یک زندگی مناسب برای آواره ها.

 

سوم: برپایی یک رفراندوم سراسری و آزادانه زیر نظر سازمان و نهادهای بین لمللی. در این رفراندوم مردم کردستان آزادانه رأی می دهند که آیا می خواهند در چارچوب عراق  بمانند یا جدا شوند و یک کشور مستقل تشکیل بدهند. لازم است ٦ماه قبل از رفراندوم در مبارزاتی آزادانه اجازه داده شود همه ی احزاب و سازمان ها آلترناتیو خودشان را به مردم ارائه دهند. نتیجه ی آراء مردم هرچه که باشد همان تنها دستور قانونی مردم کُردستان است و حکومت شورا ها با تمام توان به اجرای آن می پردازد.

 

 

*     *     *

 

     حزب کمونیست کارگری از همه ی مردم معترض و آزادی خواه را فرامیخواند برای تامین این اهداف و با هدف سپری کردن این دوران ترسناک و تامین حاکمیتی مستقیم توده ای و انقلابی از این آلترناتیو حمایت کنند و برای برپایی شوراها دست به کار شوند. همچنین از همه ی فعالین کارگری و کمونیست و آزادی خواه می خواهیم که جلو بیفتند و نقش مترقی و پیشروانه ی خود را ایفا کنند.

 

    همچنین حزب کمونیست کارگری بر این امر تأکید می کند که لازم است همه ی احزاب سیاسی به خواست و اراده ی انقلابی توده کارگر و آزادی خواهِ به میدان آمده احترام بگذارند و خود را در مقابل این اراده قرار ندهند. این تنها راه نجات جامعه از بن بست و بحران فعلی، و دوری جستن از دشمنی ها و درگیری های خونین است. سیستم شورایی نه تنها شیوه ی حاکمیت مستقیم توده ای است، در همان حال بالاترین شکل دموکراسی و آزادی سیاسی را تامین می کند. تمام احزاب سیاسی این فرصت را دارند که با احترام به اراده ی انقلابی توده ای و شرکت در این پروسه ی دموکراتیک و آزادانه نقش خود را ایفا کنند و جایگاه خودشان را به دست بیاورند.

 

 

 

حزب کمونیست کارگری کردستان

فوریه ٢٠١٦

 

 

 

 

 

ترجمه از کردی به فارسی: سعید محمدی