اهداف جمهوری اسلامی در خلیج!

 

 

دانا فرزین

 

با سرکار آمدن جنبش اسلام سیاسی در ایران بعد از انقلاب ٥٧ جمهوری اسلامی و بخصوص خمینی به صدای مظلومیت اقلیتهای مذهبی شیعی در کشورهای عربی و خلیج تبدیل شد. و این به استراتژی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی تبدیل شد.

اهداف جمهوری اسلامی در خلیج در تداوم اقدامات این رژیم برای صدور اسلام بعد از انقلاب ٥٧، تسلط بر بخشی از منطقه و از جمله به شکست کشاندن انقلاب و سرکوب نیروهای دمکراتیک و آزادیخواه ایران و به خانه فرستادن مردم است. اقدامی که جمهوری اسلامی هیچوقت از آن دست نکشیده اما فراز و نشیب داشته است.

 اکنون جمهوری اسلامی بدلیل حضور و وجود توده وسیع مردم شیعه مذهب وطرفدار خود بعنوان بخش قابل توجهی از شهروندان کشورهای منطقه، در عراق، سوریه، لبنان، یمن و دیگر کشورهای خلیج، حضور موثر و حتی تعیین کننده ای دارد. در سطح گسترده تر هم با دولت روسیه پیمان های سیاسی و امنیتی و نظامی داشته و بعنوان یک دولت قدرتمند منطقه ای در خاورمیانه ابراز وجود می کند.

 نقشه ایران برای کسب هژمونی سیاسی و نظامی و تبدیل به نیرویی قدرتمند درمنطقه به قبل از جمهوری اسلامی و زمان محمد رضا شاه و حتی اعقاب او بر می گردد. 

 بعد از عراق و سوریه و لبنان، کشور یمن و بدرجه ای بحرین و همسایه هایشان در خلیج اکنون آماج دخالت های نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی است. حوثی ها نیروی مسلح و موثر در صحنه سیاسی و نظامی یمن هستند که توسط جمهوری اسلامی بطور همه جانبه ای کمک تسلیحاتی و آموزشهای نظامی و دیگر کمک های لجستیکی و غیره می شوند.

 جمهوری اسلامی علاوه بر هدف تسلط بر یمن همچون عراق و سوریه و حزب الله لبنان، می خواهد به عربستان که متحد دولت پیشین یمن است، فشار بیاورد و تهدیدی برای عربستان محسوب گردد. بعلاوه می خواهد کارت  یمن را بعنوان عامل فشاری در مذاکرات با امریکا مورد استفاده قرار دهد.

 لازم به ذکر است که جمهوری اسلامی ایران اهداف بلند پروازانه دیگری هم دارد که چندان مخفی هم نیستند. ازجمله از طریق تضعیف و یا به زیر کشیدن دولت آل سعود به اماکن "مقدسه" چون مکه و مدینه مستقیما دست یابد و حتی از طریق بحرین به مناطق شرقی عربستان که ٨٠ در صد نفت عربستان در آن ذخیره شده است دسترسی پیدا کند.

 رویای جمهوری اسلامی تشکیل یک امپراطوری مذهبی در خاورمیانه و خلیج است که عراق و سوریه و لبنان و یمن و بحرین و عربستان سعودی را شامل می شود. اگر این اتفاق بیفتد ٣٥ در صد نفت جهان در حوزه نفوذ امپراطوری نوین جمهوری اسلامی قرار می گیرد. اهداف و بلندپروازی های جمهوری اسلامی باعث نگرانی کشورهای عربی سنی مذهب و و حکومت مذهبی اردوغان در ترکیه شده است که نمی خواهند ایران به هیچ وجه به چنین موقعیتی دست پیدا کند.

 رهبران سنی مذهب دولتهای عربی از استراتژی جمهوری اسلامی در منطقه از همان آغاز سر کار آمدن این رژیم مطلع اند، اما هیچ وقت توان پیشگیری از آن و بخصوص راه انداختن یک جنگ مستقیم علیه جمهوری اسلامی برای تضعیف و یا تغییر آن نداشته اند. آنها بخوبی آگاهند که جنگ با جمهوری اسلامی  به ایران محدود نمی شود و کل منطقه را در بر خواهد گرفت. همچنین دولتهای عربی و بویژه عربستان می دانند که همپیمانان ایران از جمله روسیه و چین و...، ساکت نخواهند نشست و از ایران و متحدین شیعه مذهب او در منطقه در مقابل دولتهای عربی به رهبری عربستان سعودی حمایت خواهند کرد.

 سیاست خارجی ایران از دیدگاه بعضی از صاحبنظران سیاسی، جنگ سرد و اعلام نشده علیه منافع غرب و بویژه امریکا از طریق فشار بر متحدین منطقه ای شان تلقی می شود. در این رابطه حضور روسیه در حمایت از ایران و در کنار ایران در سوریه و لبنان و یمن... هم، یک موضوع مربوط و معنی دار در توازن قوای منطقه ای و بین المللی است. در مقابل تحرکات و سیاست جمهوری اسلامی، دولت عربستان سعودی هم تلاش کرده است متحدین منطقه ای و بین المللی خود را داشته باشد.

 هم پیمانی چند کشور خلیج به رهبری عربستان در حمله به یمن در وهله اول علیه ایران بوده است. آنها به این نتیجه رسیده اند که توازن قوا در منطقه به نفع ایران شده است. عربستان سعودی می خواهد از طریق شکست دادن حوثی ها در یمن به ایران درسی بدهد و در مقابل دست درازی جمهوری اسلامی در منطقه سدی ببندد. ایران هم می خواهد با اتکا به نفوذش در سوریه و عراق و لبنان و افغانستان و فلسطین و...، دستاوردهای اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک بیشتری در مذاکره با غرب و امریکا کسب کند. دستاوردهایی که موجبات ترس و نگرانی دولتهای عربی سنی مذهب منطقه را فراهم کرده است.

 رهبران و سیاستمداران کشورهای عربی سنی مذهب، از سیاست امریکا در قبال ایران در منطقه خاورمیانه دچار شک و بدگمانی هستند و می گویند همچنانکه عراق را دو دستی تحویل ایران دادند، امکان بند و بست معاملات بر سر سرنوشت دولتهای عربی دیگر منطقه منتفی نیست. بخصوص اکنون که عربستان به کشور مدافع تروریسم اسلامی داعش متهم شده است، می تواند زمینه ساز تصرف بعضی از کشورهای خلیج از جانب ایران باشد. سیاستمداران کشورهای  عربی معتقدند که دولت امریکا در مقابل دست درازی های ایران در کشورهای خلیج ساکت است و می گویند نقشه خاورمیانه نوین که نقشه امریکا است شامل شقه شدن عربستان سعودی  از طریق راه اندازی یک جنگ منطقه ای که ایران نیروی اصلی آن را تشکیل می دهد، نیز هست.

این نگرانی باعث شده است که گاه و بیگاه بین دولت امریکا و متحدینش در میان کشورهای عربی اختلافاتی بروز کند و این کشورها نارضایتی خود را از سیاست خاورمیانه ای امریکا ابراز کنند. رهبران عربستان سعودی از امریکا انتقاد می کنند که دست ایران را برای دخالت در یمن باز گذاشته و انچه در یمن اتفاق می افتد را جدی نمی گیرند. امریکا یمن را به بهانه نفوذ القاعده  و مساله تروریسم بحال خود گذاشته است و در مورد دخالت ایران و نفوذش در یمن که که خطر بزرگی برای عربستان سعودی است، ساکت است و اهمیت نمی دهد و گوش خود را گرفته است. این ها مبنای سوال و نگرانی عربستان سعودی و کشورهای دیگر خلیج است.

مساله دیگر این است که دخالتهای ایران در سوریه و لبنان و عراق مخارج سنگینی را بر بودجه ایران در بر داشته است. اما در یمن با بکار گیری حوثی ها و هزینه کم تر  توانسته است ضرر اقتصادی و سیاسی سنگینی به عربستان سعودی و متحدینش وارد کند.

جمهوری اسلامی با مشغول کردن عربستان و متحدینش به این جنگ که طولانی مدت خواهد بود ضمن اینکه می خواهد ضربه سنگینی به اقتصاد این کشورها بزند در همان حال می خواهد چند جبهه جنگ در خلیج باز کند تا فشار عربستان و متحدینش از جمله ترکیه را بر سر سوریه و لبنان کم کند. روسیه هم در سوریه و لبنان منفعت مشترکی با جمهوری اسلامی دارد و بویژه نمی خواهد سوریه را که پایگاه محکم تا کنونی اش در خاورمیانه بوده است را از دست بدهد. ایران تا کنون در این سیاست پیروز شده است.

به گفته مقامات سعودی، دولت امریکا آشکارا به آنها اعلام کرده است که جلوگیری از اتمی شدن ایران برای آنها مهم تر از دخالت این کشور در کشورهای خلیج است. و این مایه نگرانی و نارضایتی عربستان و دیگر کشورهای خلیج شده است که معتقدند اهداف ایران تنها کمک به شیعیان حوثی و دیگر متحدینش در خلیج نیست، بلکه اهداف و بلندپروازی های خطرناک تری در سر دارد که از جمله ایجاد یک امپراطوری اسلامی، تسلط بر منطقه و منابع نفت آن است. امری که نتوانسته است امریکا را قانع کند.

 بعلاوه عربستان سعودی و متحدینش تلاش می کنند با طرح اینکه ایران خطر بزرگی برای اسراییل و قوم یهود است، از طریق مقامات دولتی و سرمایه داران بزرگ یهودی بر دولت امریکا تاثیر بگذارند که در سیاست خود نسبت به دخالت های ایران تجدید نظر کند. همچنین جمهوری اسلامی چه قبل و چه بعد از توافق اتمی حتی از زبان اصولگرایان تندرو چون احمدی نژاد گفته است که نمی خواهد برای امریکا و اسراییل مشکل ساز باشد. این سیاست ایران تاثیرات تبلیغاتی عربستان و متحدینش در خلیج علیه ایران بعنوان ضد امریکا و ضد یهود بودنش را بدرجه ای خنثی کرده است.

 فراموش نکنیم که دولت امریکا از بحران و کشمکشهای منطقه ای و از جمله در خاورمیانه نفع می برد. امریکا می خواهد خاورمیانه در بحران سیاسی بماند چرا که اختلاف دولتهای قدرتمند منطقه با همدیگر و یا اختلافات و کشمکش داخلی در هر کشور، کار امریکا را برای دخالت در این بحران ها آسان می کند  و بهانه ای به دست می دهد تا این دخالتها توجیه شوند.

 جالب است که مدتی پیش دولت های عربستان و ایران با شرکت نماینده دولت امریکا در رابطه با جنگ در یمن مخفیانه به توافقی رسیدند که ایران سنی های عراق را در قدرت مرکزی شریک و سهیم کند، در مقابل، عربستان کمک می کند تا حوثی ها در یمن در قدرت سهیم شوند. دولت عربستان سعودی می گوید ما حوثی ها را آزاد گذاشتیم که در سراسر یمن به فعالیت سیاسی و مذهبی بپردازند و دامنه این فعالیت ها را گسترش دادیم، اما ایران به قول خود عمل نکرد و امکان دخالت و شرکت سنی های عرب عراق در قدرت را محدودتر نمود.

 عربستان دلیل حمله نظامی خود به یمن را محدود کردن دامنه دخالت ایران و تعیین مرزی برای نفوذ آن تعریف کرد. دولت سعودی خواهان اجرای قطعنامه شماره ٢١١٦ شورای امنیت است که یمن به نتایج انتخابات قبلی برگردد. انتخاباتی که در آن عبد ربه منصور هادی به ریاست جمهوری انتخاب شد و حوثی ها چند عضو پارلمان و وزارت را بدست آوردند.  این قطعنامه در وهله اول علیه فعالیتهای خشونت آمیز حزب اصلاح به رهبری محسن الاحمرو روسای عشایر و نیروهای مسلح طرفدار این حزب و از جمله شخصی میلیاردر به نام حمید الاحمر است. همچنین قطعنامه مخالف شاخه نظامی کنگره ملی به ریاست علی عبدالله صالح رییس جمهوری پیشین یمن است. این کنگره نیروی نظامی قدرتمندی دارد که بخشا گاردهای سابق ریاست جمهوری زمان علی عبدالله صالح هستند.

 گفته می شود قطعنامه شورای امنیت بیشتر علیه عبدالله صالح، اخوان المسلمین در حزب اصلاح و به نفع حوثی ها و حامی آن ایران بوده است. بعد از مرگ ملک عبدالله شاه عربستان و روی کار آمدن ملک سلیمان سیاست عربستان در مورد یمن تغییر کرد و سیاست ملک سلیمان زدن حوثی ها و تضعیف نفوذ ایران است. گفته می شود که عبد ربه منصور رییس جمهوری منتخب یمن هم که اکنون از هم پاشیده است، دولت عربستان سعودی را برای جلوگیری از نفوذ ایران از طریق حوثی ها دعوت کرده و به کمک طلبیده است.

 جمهوری اسلامی با تمام قوا از حوثی ها حمایت می کند. از جمله در اریتره مرکزی برای رساندن اسلحه و مهمات و وسایل لجستیک به حوثی ها تاسیس کرده است. همچنین ایران به بهانه شرکت در از بین بردن دزدان دریایی تعداد کشتی هایش را به منظور همکاری و رساندن کمک به حوثی ها بیشتر کرده است. در زمینه سیاسی هم جمهوری اسلامی کلیه احزاب و جریانات سیاسی یمن را به همکاری با حوثی ها فرا خوانده است. جمهوری اسلامی حزب الاصلاح که شاخه یمن اخوان المسلمین است و همچنین جنبش سلفی ها ی یمن را دشمن اصلی خود می داند. ایران در سالهای اخیر احزاب جدیدی را هم در یمن سازمان داده است ازجمله حزب الامم، حزب دمکرات یمن و ...

 بعلاوه جمهوری اسلامی سران یمن جنوبی را به همکاری با خود و متحدینش در یمن شمالی فراخوانده است. در این زمینه علاوه بر تخصیص بودجه برای کمک مالی به سران یمن جنوبی، هزاران کادر احزاب و سازمان های این کشور را  در حوزه ها و دانشگاه های ایران آموزش سیاسی و نظامی و مذهبی داده و مخارج شان را تامین نموده است.  

جمهوری اسلامی در زمینه تبلیغاتی هم شبکه ی وسیع رادیو و تلویزیون و کانالهای ستلایت در اختیار حوثی ها قرار داده است. از جمله دستگاه تبلیغاتی شیعه های عراق "العراقیه"، تلویزیون های حزب الله لبنان و دستگاه های تبلیغاتی سوریه همه در خدمت کمک به حوثی ها به کار گرفته شده اند.  

شرایط و اوضاع و احوال منطقه و جدال دولت های ایران و عربستان سعودی و ترکیه و اسراییل و دیگر ابرقدرتهای غرب و امریکا و روسیه در خاورمیانه، چشم انداز تاریکی را در مقابل مردم این منطقه قرار داده است. این وضعیت دورنمای تجدید تقسیم خاورمیانه و شقه شدن کشورهای موجود را تصویر می کند که پروژه ای امریکایی هم هست. تصرف منابع نفتی منطقه از جانب امپریالیستها تنها یک هدف آنها را تشکیل می دهد. اهداف ضد انسانی بیشتری پشت این سیاست و نقشه امریکا و متحدینش در میان کشورهای عربی خفته است. جمهوری اسلامی ایران در بحران و کشمکش ها ی خاورمیانه، تا کنون برنده بوده است.

 

تیرماه ٩٥ (ژوئیه ٢٠١٦)