این انتخابات ما نیست

گفتگو رادیو نینا با آذر مدرسی

 

 

رادیو نینا: مسئله انتخابات مجلس در ایران موضوع برنامه امشب ما است و به همین منظور آذر مدرسی دبیر کمیته مرکزی حزب حکمتیست خط رسمی را با خودمان داریم و این موضوع را با ایشان به گفتگو می گذاریم. تا هفتم اسفند که قرار است انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی و مجلس خبرگان با هم برگزار بشوند ما سلسله برنامه هایی را در این رابطه خواهیم داشت و به جوانب مختلف این مسئله می پردازیم. گفتگوی امشب را با تبلیغات و مبارزات انتخاباتی و فضای سیاسی حول آن شروع می کنیم. ضمن خوش آمد گویی به شما آذر مدرسی، از اینجا شروع کنیم که تبلیغات و مبارزات انتخاباتی و حتی شام دادن های برخی نمایندگان به اطرافیان و مردم در بعضی شهرها شروع شده در ابعاد بزرگتر مسائلی چون کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، زنان به زنان رای میدهند٬ سهمیه سی درصدی زنان، مجلس نباید تک حزبی باشد و در ابعاد کوچکتر هم تبلیغات نمایندگان هر دو جناح برای مثال: مردم طعم فقر را چشیده اند و به اصول گرایان رای میدهند یا اصلاح طلبان حلال بیکاری و اعتیاد جوانان هستند در جاهایی هم حامیان روحانی نوشته اند اعتدالیون مساوی است با بازگردانی امنیت و آسایش به کشور و مردم و از این دست تبلیغات که برای گرم کردن تنور انتخابات همیشه در همه دوره ها دیده ایم. به نظر شما این نوع تبلیغات و کمپین های همیشگی بخصوص در این دوره ویژگی خاصی را به انتخابات این دوره داده؟ و یا اصلا چه اندازه این تبلیغات واقعی هستند؟

آذر مدرسی: با سلام به شما و شنوندگان رادیو. مسائل متعددی اینجا طرح شد. تا جایی که به این کمپینها برمیگردد این کمپین ها قطعا بیان یک واقعیت است و آن هم کساد بودن بازار انتخابات است. اگر سالهای قبل را نگاه کنید کمپین های انتخاباتی که حول انتخابات مجلس شورای اسلامی راه می افتاد، متفاوت بود. این انتخاباتها و کمپین ها همیشه امکانی بودند برای حل کشمکش های درون جناحی جمهوری اسلامی. کمپین های انتخاباتی که امسال راه افتاده است یک ویژگی را نشان میدهد و آن هم کساد بودن بازار چنین انتخاباتی است. ویژگی امسال کساد بودن بازار "خطر این که تندروها دارند مجلس را در دست می گیرند" و اینکه اگر مردم پای صندوق رای نیایند "اصول گرایان تندرو"، کسانی که شمشیر را از رو بسته اند، مجلس را به تسخیر در می آورند، اینکه "برای کنار زدن تندرو ها" در انتخابات ها شرکت کنید، است.

سالهای قبل به نام "اصلاح طلب" و "میانه رو" با پرچم اصلاحات در مقابل "تندروها" با پرچم "دفاع از انقلاب اسلامی" و "دفاع از پرچم سیاسی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی"  تلاش میکردند بازار انتخاباتشان را گرم نگاه دارند و مردم را پای صندوقهای رای ببرند. و مردم همیشه از این زاویه که چگونه می توانند جمهوری اسلامی را ضعیف تر کنند، چگونه می توانند کشمکشهای درون جناحهای جمهوری اسلامی را بیشتر بکنند پای صندوق رای رفتند یا نرفته اند. حتی زمانیکه به بخشی از حاکمیت متوهم شدند با امید به تضعیف جمهوری اسلامی به سبز رای دادند.

امسال اما این ویژگی را ندارد. امسال وقتی به وضعیت جمهوری اسلامی نگاه می کنید جناح های جمهوری اسلامی دعوای عجیبی ندارند و از این زاویه است که بازار انتخابات کساد است. امسال اپوزیسیون درونی جمهوری اسلامی بیمعنی شده است. بعد از قدرتگیری دولت "اعتدال" اپوزیسیون درونی که یک دوره پرچم آن دست خاتمی بود و گویا قرار بود از طریق "گفتگوی تمدنها" جناح مقابل را کنار بزند، اپوزیسیون درونی که یک بار دیگر به عنوان سبز به میدان آمد و اعلام کرد که اگر به قدرت برسد اصولگرایان و جناح رقیب را کنار خواهد زد و یک دوره مردم را به خود مشغول کرد، همه بیمعنی شده است. امروز همه جناح ها و لایه های مختلف هیئت حاکمه ایران در حاشیه هسته اصلی جمهوری اسلامی، جناح اعتدال، زندگی میکنند. جناحی که  ولی فقیه هم به آنها لبیک گفته است. امروز میان "تندرو" و "معتدل" و "اصلاح طلب" جنگی بر سر آینده جمهوری اسلامی و افق و آرمان موجود نیست. همه در حول و حاشیه جناح اعتدال زندگی میکنند و کشمکش های بنیادی چه در سطح اقتصاد و چه سیاست ندارند. حتی تبلیغات انتخاباتی روزنامه کیهان از یک طرف و اعتماد و آرمان نشان میدهد که به طور واقعی دعوای جدی در کار نیست. به این دلیل است که در کمپین های انتخاباتی دقیقا رو کرده اند به جامعه و تلاش میکنند معضلات اصلی جامعه را در کمپینهای انتخاباتی شان حل کنند و پز اینکه گویا اینها پرچمداران حل این معضلات اصلی اند را به خود بگیرند. به همین دلیل است که امسال مسئله آزادی، مسئله برابری زن، مسئله امنیت، آسایش و رفاه همگی به کمپینهای انتخاباتی تبدیل شده اند. مسائل و معضلاتی که میتواند انفجارهای اجتماعی را علیه جمهوری اسلامی دامن بزند. به همین دلیل ولی فقیه می گوید حتی اگر مخالف نظام هستید در این انتخابات شرکت کنید، اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند اعتبار کشور به خطر می افتد. نتیجتا ویژگی انتخابات امسال را باید فقط و فقط در این دید که با پوچ شدن و بی معنی شدن اپوزیسیون درونی ابزاری برای کشیدن مردم پای صندوق رای ندارند. "خطر اصولگرایان تندرو" و "خطر اسلامیت جمهوری اسلامی" همه اینها امروز از نظر جامعه پوچ و بیمعنی شده و به همین دلیل رو به جامعه کرده اند و روی معضلات اصلی مردم تاکید میکنند. می توانیم بعدا به اینکه خود این مسئله چه امکانی را برای مردم باز میکند، به تک تک کمپینهای که راه انداخته اند و به پرچمهایی که به دست گرفته اند، بپردازیم.

البته امسال هم مثل انتخاباتهای قبلی وظیفه بازار گرمی و کشیدن مردم پای صندوق رای را جریانات،  شخصیتهایی به نام منتقد، مخالف، کنشگر، دگراندیش، ژورنالیست و ..... دارند، که قطعا به اینها خواهیم پرداخت.

 

رادیو نینا: اتفاقا مسئله مهمی که این دوره خودشان خیلی آن را برجسته میکنند بخصوص در دولت این مسئله برجام و آشتی ایران و غرب و اینکه تحریم ها برداشته می شود و گشایش اقتصادی می شود مردم در انتخابات شرکت کنید و روی این مسئله خیلی دارند تبلیغ میکنند، فکر میکنید این بتواند بخشی از مردم را مثل دوره های قبل با سیاستهای مختلف به پای صندوق های رای بکشاند؟ مسئله برجام و برداشته شدن تحریم ها و آشتی با غرب و غیره می تواند امسال تاثیر بگذارد روی اینکه بخشی از مردم را پای صندوق های رای بکشانند؟

آذر مدرسی: فکر نمی کنم موفق شوند. چون امروز بیشتر از یک سال از عمر وعهده بهبود به بهانه آشتی با غرب و شعارهای گشایش سیاسی و اقتصادی می گذرد و جامعه دیده که خبری از گشایش اقتصادی نیست.  امروز حتی خودشان هم بحث گشایش اقتصادی را یواشکی و آرام کنار گذاشته اند و اعلام میکنند مسئله گشایش اقتصادی و بهبود زندگی مردم پیچیده تر از اینها است و انتظار اینکه همه مشکلات اقتصادی که اساسا منظورشان از مشکلات اقتصادی مسئله معیشت و زندگی مردم آن جامعه است به این زودی حل نمی شود. هنوز  اینکه جامعه باید فداکاری کند و طبقه کارگر باید فقر بیشتری را تحمل کند تا اینها بتوانند گشایش اقتصادی خودشان و رشد اقتصادی بورژوازی را در آن جامعه تامین بکنند را همه می گویند. به نظر من بخش اکثریت مردم و طبقه کارگر از همه جناح های رژیم، از اینکه گویا در آینده ای نزدیک زیر حاکمیت جمهوری اسلامی در آن جامعه رفاه متحقق بشود و فقر از بین برود، از اینکه گشایش اقتصادی به معنای رفاه جامعه نه به معنای رشد سرمایه گذاری و تشدید استثمار و تشدید فقر، بلکه به معنی رفاه اکثریت جامعه، قطع امید کرده است.

درنتیجه مسئله گشایش اقتصادی و برجام برگ برنده ای برای اینکه بتوانند جامعه را با آن پای صندوق رای بکشند نیست. اگر آشتی با غرب و کنار گذاشتن چهره ضد غربی و ضد امریکایی جمهوری اسلامی، پیوستن به "جامعه متمدن" و "دولتی مقبول" در روزهای اول نقطه قدرتی برای جمهوری اسلامی بود و میتوانستند با پروپاگاندهای تبلیغاتی جامعه را دلخوش و امیدوار کنند و در انتظار نگاه دارند، امروز اتفاقا به نقطه ضعف جمهوری اسلامی تبدیل شده است. امروز با افتادن پرچم سیاسی ایدئولوژیک و اسلامیت جمهوری اسلامی، کنار گذاشتن مهمترین هویت رژیم به عنوان یک دولت اسلامی ضد غربی، آشتی شان با غرب و .... همگی در جامعه به معنی تحمیل عقب نشینی های بیشتر به جمهوری اسلامی شده و اتفاقا نقطه ضعف رژیم است. تا آنجا که به مردم برمیگردد جامعه از پایین اسلامیت جمهوری اسلامی را به چالش میکشد. قوانین اسلامی در آن جامعه را به سخره می گیرند و جمهوری اسلامی از اینکه به جنگ این به چالش کشیدن برود. مردم از این فرصت بیشترین استفاده را برای تحمیل عقب نشینی به جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگی در عرصه زندگی شخصی شان و در عرصه زندگی اجتماعی میکنند. درنتیجه "برجام"،  "گشایش اقتصادی" و .... امروز برگ برنده نیستند. بیشتر مسائل اصلی جامعه مثل آزادی، مثل حق زنان، آسایش و امنیت که شما به آن اشاره کردید و رفاه پرچم شان است. اینها البته جرات نمی کنند مسئله رفاه را عمده کنند و با پرچم رفاه سروقت طبقه کارگر بروند.  همه میدانند که وعده رفاه بازی با آتش است و می تواند با یک عکس العمل تند از طرف طبقه کارگر روبه رو شود. درنتیجه مسئله رفاه، سعادت و آسایش مردم به معنی رفاه در کمپین های انتخاباتی شان خیلی حاشیه ای است و تلاش میکنند مسائلی که می تواند حساسیت طبقه کارگر را به آن درجه دامن نزند اما می تواند بخشهای دیگر جامعه را راضی کند و پای صندوق رای ببرد، طرح کنند.

 

رادیو نینا: مسئله دیگری که همیشه در انتخابات مورد بحث بوده و احزاب چپ را به قول خودشان کنشگران سیاسی یا به قول خودشان منتقدان نظام نقد میگیرند به حزب حکمتیست خط رسمی، می گویند که شما در این سی و هفت ساله همیشه گفته اید انتخابات نه٬ تحریم انتخابات و شما به نوعی لجبازی میکنید با جمهوری اسلامی یا حتی با مردم، شما شرایط را تشخیص نمی دهید این دیگر جواب نمی دهد که همه اش بگویید در انتخابات شرکت نکنید حالا این عده که می گویم همه احزابی که می گویند انتخابات نه یا تحریم انتخابات همه را یک کاسه می کنند، می گویند این امکانی است چرا از این امکان استفاده نکنیم ما همیشه چوب این را خوردیم که در انتخابات شرکت نکردیم. پاسخ شما و نظر شما در این باره چیست؟

آذر مدرسی: اولا حزب حکمتیست هیچ وقت نگفته است تحریم، تحریم را کسی می گوید که کل قوانین بازی را قبول دارد و کل برنامه ای که چیده شده به اسم انتخابات را قبول دارد و این مورد معین را قبول ندارد و تحریم میکند. ما همیشه خیلی روشن گفته ایم عدم شرکت!. عدم شرکت به این معنی که کل این نمایش و بالماسکه را انتخابات نمی دانیم و فکر میکنیم در جامعه ای که فعالیت سیاسی آزاد نیست، تشکل کارگری آزاد نیست، تشکل مدنی آزاد نیست، کمونیستها در آن آزاد نیستند که با آزادی حرف بزنند و کاندید شوند و جامعه را حول خودشان بسیج بکنند و هر پاسدار و هر نیروهای انتظامی می تواند هر کسی را به بهانه "مخالفت با نظام" بگیرد و زندان بیندازد، انتخابات در جامعه ای که فعال کارگری را به خاطر دفاع از حق خودش به زندان بیندازند و کاری کنند که در زندان بمیرد، مشروعیت ندارد. درنتیجه ما برخلاف برخی از جریاناتی که دیروز در انتخابات شرکت کردند و امروز تحریم میکنند و فردا دوباره تحریم نمی کنند، تا زمانیکه آزادی سیاسی کامل و بی قید و شرط در جامعه حاکم نباشد در چنین بالماسکه ای شرکت نمیکنیم. تحریم انتخابات شعار جریانات و "کنشگرانی" است که زمانی که فکر میکردند نماینده های اصلاح طلبشان حذف می شوند پرچم تحریم را بلند کردند و امروز که رهبرانشان شانس فتح مجلس را دارند در انتخابات شرکت میکنند. جریاناتی تحریم میکنند که جزئی از آن سیستم هستند و یک انتخابات معین به نفعشان نیست و یک انتخابات دیگر به نفعشان است. سیستم و حاکمیت اش را قبول دارند درنتیجه در یک انتخابات شرکت می کنند در انتخابات دیگر نمی کنند خیلی از جریاناتی که به اسم اپوزیسیون فعالیت می کنند این کار را کرده اند و به طبعیت از صاحبان اصلی جنبش شان در حاکمیت انتخاباتی را تحریم کرده و یا نکرده اند.

ما جز این لیگ نیستیم ما جز آن بخشی از جامعه هستیم که کلیت این بازی را قبول نداریم و فکر میکنیم می توان اسم این بازی هر چیزی گذاشت غیر از انتخابات، غیر از اینکه مردم در آن جامعه حق انتخاب دارند. اجازه بدهید در مورد نصیحت این "کنشگران" هم باید بگویم تقلیل مسئله بر سر لج بازی یا درس گرفتن از تجربیات فقط میتواند مستمسک و توجیه شرکت امروزشان در انتخابات باشد. اینها فکر میکنند امروز باید در انتخابات شرکت کنند، فکر میکنند امروز فرصتی است برای اینکه از این انتخابات سهمی ببرند و برای توجیه شرکت خودشان بعنوان معلم "معقول" ما کمونیستها را مورد "نقد" قرار میدهند و توصیه میکنند که "سر عقل" بیائیم. اما همان طور که به یک کارگر نمی شود گفت "به شما آزادی که تشکل نمی دهند! کوتاه بیا، درس بگیر و در خانه کارگر فعالیت کن و خانه کارگر را به عنوان ارگان کارگری به رسمیت بشناس" آنوقت می شود به همین جامعه گفت که به شما بیشتر از این حق انتخاب نمی دهند خوب بروید در همین انتخابات شرکت بکنید و اسم آن را می گذارند "از فرصت استفاده کردن"! شارلاتانیسم این جریانات ظاهرا پایانی ندارد. اینها جرات نمیکنند همین انتخابات را با این شرایط مقابل مردم اروپا بگذارید و به آنها بگویید این انتخابات آزاد است اما حاضرند این انتخابات را بعنوان "راهی به سوی دمکراسی و انتخابات آزاد" در مقابل جامعه ایران قرار دهند و بگویند کوتاه بیایید! درس بگیرید! جدال بر سر آزادی و رفاه بی معنی است! همین است که هست، این جمهوری اسلامی قرار است بماند و بهترین راه این است که تمکین کنید، قبول بکنید و در مضحکه اش شرکت کنید، این توهین را به خودتان قبول کنید. اسم آن را هم می گذارند "استفاده کردن از فرصت". این "کنشگران زن" و رهروان دمکراسی اسلامی میتوانند در هر بازی و سیرکی شرکت کنند اما برای ما، برای طبقه کارگر و مدافعان برابری و آزادی زن تا زمانیکه در جامعه آزادی کامل نباشد حرف از انتخابات آزاد پوچ است، زمانی که آزادی فعالیت احزاب سیاسی ممکن شد، زمانی که کارگر را به خاطر دفاع از حق اش دستگیر نکردند، زمانی که زن آزاده را به جرم "عدم رعایت حجاب اسلامی"  زندانی نکردند، زمانی که آپارتاید جنسی در آن جامعه ریشه کن شد، آن موقع می شود حرف از این زد که آیا باید در این انتخابات شرکت کرد یا نه.

درنتیجه با پز کسی که از گذشته درس گرفته، روی منبر رفتن و درس دادن اینکه "شما هم از گذشته درس بگیرید" و "لجبازی نکنید" فقط میتواند یک شارلاتانیزم سیاسی کامل باشد. شارلاتانیسم طرفداران دولت اعتدال است که به اسم چپ یا لیبرال، به اسم ناسیونالیست کُرد و یا فعال کارگری، به اسم کنشگر، فمنیست، جمهوری خواه و لیبرال و .... دریچه ای برایشان باز شده که جناح شان در حاکمیت را تقویت کنند و پز "عاقلانی" را به خود می گیرند که از گذشته درس گرفته اند و از فرصت استفاده میکنید.

مردم، جامعه و طبقه کارگر و ما کمونیستها قطعا باید از این فرصت استفاده کنیم. استفاده برای تقویت جنبش خودمان علیه کل این صف.  

 

رادیو نینا: به این بر خواهیم گشت که چطور استفاده بشود. شما از کنشگران و "منتقدان" حرف زدید. طیفی از اینها رانده شده گان از حکومت هستند و دوره ای درون حکومت بودند و بخشی از آنها به قولی مخالف نظام هستند. آنها فراخوانی را صادر کرده اند به اسم فراخوان برای لغو نظارت استصوابی بر انتخابات. گفته اند این اولین گام به سوی انتخاباتی دمکراتیک و آزاد است و برقراری حاکمیت ملت بر اساس حقوق بشر. گفته اند اگر این فراخوان موفق بشود این نتایج آن خواهد بود یا برای انتقال حکومت بدون خشونت به یک نظام سیاسی که در آن قوای حکومت تنها ناشی از اراده ملت باشد یا اینکه برای انتقال حق قانون گذاری به نمایندگان واقعی ملت برای ساختن ایرانی آزاد و آباد و از این قبیل حرفها. فراخوانی را صادر کرده اند که اسم چند نفرشان برای مثال محسن سازگارا یا عبدالله مهتدی، حشمت طبرزدی، حسن یوسفی اشکوری، علیرضا نوری زاده، حسن شریعتمداری، ناهید بهمنی، منصور اسانلو و...  است. این فراخوان را چگونه می بینید؟ این طیف چه می گویند؟

آذر مدرسی: این طیف همانطور که از فراخوان شان مشخص است تمام آزادیخواهی شان و انتخابات آزادشان در گرو لغو "نظارت استصوابی" است. گویا اگر شورای نگهبان "نظارت استصوابی" را اعمال نکند و کسی را حذف نکند، انتخابات در آن جامعه آزاد است! خوب این تبیین جنبشی است که فکر میکند که اگر این حق ویژه را از یک عده بگیرید که کاندیداهایی را حذف نکنند آنوقت این انتخابات آزاد است. اینکه احزاب سیاسی آزاد هستند، اینکه تشکل کارگری آزاد است برای آنها جایی ندارد. در این طیف جریانات و احزاب و شخصیت های اکثریتی مانند فریدون احمدی، ناسیونالیست کُرد مانند مهتدی، "کنشگرانی" مثل سازگارا یا دوریش پور تا فعال کارگری مثل اسانلو جا میگیرند. اینها نماینده جنبشی اند که اگر شما چهره عریان استبداد جمهوری اسلامی و در این مورد معین" نظارت استصوابی" را بردارید نه با جمهوری اسلامی نه با انتخابات اش مشکلی ندارند. زمانیکه  درصد بالایی از کاندیداها تائید صلاحیت شده و صاحبان اصلی کاندیداها همه از رفسنجانی تا خامنه ای و کیهان شریعتمداری جمهوری اسلامی تا روحانی همه راضی هستند٬ اینها دیگر مشکل شان چیست؟ معلوم نیست روزی که علیرغم نظارت استصوابی اکثریت کاندیدها تعیین صلاحیت شده و هیچ شخصیت جدی که کاندید اینها حذف نشود که باید خیلی راضی باشند و با نظارت استصوابی کمی لیبرال مشکلی نداشته باشند. اینها از طیف توده ای اکثریتی و نهضت آزادی و جبهه ملی و ...... هستند که به قول شما از حاکمیت بیرون انداختند شده اند و امروز دوباره امکانی برای سهیم شدن در قدرت و یا تقویت جناح مادر خود در حاکمیت را پیدا کرده اند.  اینها نمایندگان جنبشی اند که نهایت خواست، آرزو، تصویر و افق شان این است که به عموزاده هایشان اجازه بدهند چند کرسی در مجلس داشته باشند. اینها بخشی از ناراضیان درون حکومتی اند که همیشه در انتخابات ها فرصتی برای ابراز وجود پیدا میکنند. نظارت استصوابی همیشه مورد نقد اینها بوده همان طور که مورد نقد درون حکومتی های ناراضی از دست شورای نگهبان بوده است. اینها ربطی به آزادی و انتخابات آزادی که آن جامعه می خواهد و تشنه آن است و سالها است برای آن تلاش میکند، ندارند. این جریانات حتی در متن اتفاقات نیستند و بیشتر در حاشیه بازیگران اصلی انتخابات مجلس دهم، در حاشیه جناح های اصلی قرار می گیرند.

 

رادیو نینا: در صحبتهایتان به این اشاره کردید که انتخابات فرصتی را برای طرح مطالبه طبقه کارگر علیه جمهوری اسلامی ایجاد می کند و گفتید فرصت و مطالبه ای که حزب حکمتیست می گوید فرق میکند با دیگرانی که می گویند باید از این انتخابات استفاده کرد.  مثلا آنها می گویند ائتلاف باید کرد یا مسائلی که الان خودتان اشاره کردید. یک مسئله ای است که تقریبا در حول و حوش برای تظاهر و خودنمایی هم که شده یک مقدار بگیر ببند و سرکوب را معمولا جمهوری اسلامی کاهش می دهد حال برگردم به بحث شما این فرصت که باید از آن استفاده بشود و تفاوت ما چطور است؟

آذر مدرسی: همانطور که در بخش اول صحبت کردیم در دوره انتخابات جامعه وارد یک تحرک سیاسی می شود. دوره ای که بحث بر سر آینده جامعه، بحث بر سر امروز جامعه، بر سر چگونگی مقابله با معضلاتی که جامعه دارد باز می شود. مستقل از اینکه من و شما بخواهیم، مستقل از اینکه مردم بخواهند انتخابات ها در همه جا این مسائل را روی میز جامعه می آورد و در همه جا مسئله اینکه آینده این جامعه چگونه باید باشد و معضلات آن چه چیزهایی هستند جلو می آید. در ایندوره راست و چپ جامعه، حاکمیت و مردم همگی درگیر این مسائل میشوند. در مقابل  کمپین های دست راستی از نوع "تغییر چهره مردانه مجلس" و "انتخابات آزاد" علیه نظارت استصوابی٬ مردم آزادیخواه راه دیگری را میروند. در مقابل این تصویر که گویا اگر زنان  مجلس را فتح کنند و قوانین ضد کارگری و ضد انسانی و ضد زن را تصویب و به زور به مردم تحمیل کنند، زنان جامعه ایران خوشبخت شده و اعلام میکنند که ما به برابری رسیدیم چون نمایندگان زن در مجلس ارتجاعی تصویب کرده اند که آپارتاید جنسی باید حاکم بشود و این عین برابری ما است، و یا کمپین "انتخابات آزاد" از طرف "کنشگران" لیبرال و ناسیونالیست و توده اکثریتی ها علیه نظارت استصوابی، که همگی بعنوان استفاده از فرصت طلایی عنوان میشود  کمترین ربطی به خواسته ها، مطالبات مردم و جایگاهی که انتخابات برای مردم دارد و استفاده ای که مردم از انتخاباتهای جمهوری اسلامی کرده و میکنند، ندارند. مردم حتی زمانیکه با توهم به سبز به خیابانها آمدند با امید به این بود که سبز آخر خط جمهوری اسلامی است.  

برای ما به عنوان کمونیستها و برای مردم معترضی که میدانند در این نمایش مسخره حق انتخابی ندارند، این انتخابات امکانی است برای نشان دادن و اعلام اینکه ما از آزادی و رفاه و آزادی و برابری چه تصویری داریم و چگونه به آن میرسیم. در نتیجه اگر بحث بر سر آینده جامعه و سرنوشت جامعه روی میز همه از ولی فقیه تا کارگر و زن و جوان آن جامعه رفته است، بهترین وقت است که ما هم بگوییم که آینده این جامعه چگونه باید باشد، اگر بحث بر سر حق زن است و اینکه گویا تغییر چهره مردانه مجلس یعنی برابری زن بهترین وقت است برای مدافعان حق زن و برای زنان آزاده که اعلام کنند ما معنی برابری زن را چگونه می بینیم و چگونه این حاکمیت از بدو تولد با برابری زن، با حرمت زن، با احترام به زن، در تضاد بوده و در تضاد هست. اینکه چگونه قوانین حاکم بر آن جامعه علیه حق زن علیه برابری زن  و علیه رهایی زن است و اینکه کسانی که به نام فمینیسم امروز اینچنین کمپین دست راستی به راه انداخته اند چگونه در مقابل این جنبش و در مقابل این تحرک و این مبارزه برای برابری و رهایی زن قرار گرفته اند. بهترین فرصت است تا نشان دهیم برای متحقق کردن برابری زن چه مبارزه ای را در دستور خود می گذاریم. اگر حرف از رفاه زده می شود بهترین وقت است که ما بیاییم وسط و بگوییم که ما تصویرمان از رفاه چیست و چرا دستمزد چندرغازی که به طبقه کارگر می دهند رفاه نیست. بگوئیم ما چگونه فقر را ریشه کن میکنیم و عدالت اجتماعی می آوریم. بگوئیم چرا رفاه همین امروز در آن جامعه ممکن است و اگر اینها از حکومت کنار بروند و ما حکومت را به دست بگیریم چگونه رفاه را در آن جامعه متحقق میکنیم. امروز اگر به اسم انتخابات و مبارزه انتخاباتی تجمّع کردن ممکن است، بهترین زمان است که من و شما، کارگر، جوان، زن معترض در آن جامعه تجمّعات خودمان را داشته باشیم و نه فقط بگوئیم معضل و مطالبات ما چیست بلکه اعتراض و فشاری گسترده را به جمهوری اسلامی راه بیندازیم. اعتراض وسیع و گسترده مان را علیه نه فقط مضحکه ای که به اسم انتخابات راه انداخته اند و نه فقط علیه جمهوری اسلامی و نمایندگان رسمی آن بلکه علیه کل این پادو ها و مهره هایی که به اسم فمنیست و لیبرال و جمهوری خواه، به اسم مدافعین انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی بازار گرمی می کنند، بیشترین و رادیکال ترین اعتراض ها را علیه شان راه بیندازیم. اگر امروز جمهوری اسلامی برای مقبول و مشروع کردن خود سر سوزنی امکان ابراز وجود میدهد، بهترین وقت است که ما بیشترین تجمّعات را داشته باشیم و بیشترین تبلیغات را علیه کلیت شان بکنیم از ولی فقیه و روحانی گرفته تا "فمنیست ها" و ناسیونالیستها و تمام کسانی که به اسم کنشگر تلاش میکنند جامعه را پای صندوق رای ببرند. باید علیه همه این صف اعتراض بایستیم.

درنتیجه بله باید از این فرصت استفاده کرد، بله نباید منفعل نشست، بله نباید فقط نظاره گر بود ولی نه از کانال رفتن و شرکت در این نمایش و تبدیل شدن به بازیچه دست جمهوری اسلامی. بلکه برعکس علیه کل این بساط انتخابات ایستادن، از توقعات و مطالبات جامعه علیه کل حاکمیت حرف زدن، تجمع کردن و اعتراض کردن به ارتجاع حاکم عین فعال بودن در دوره انتخابات است.

در انتخابات نباید شرکت کرد ولی باید بیشترین تحرک را علیه کل انتخابات و علیه کل کسانی که از بالا تا پایین و از راست تا چپ دارند برای آن بازار گرمی می کنند، دامن زدن فعالانه ترین کاری است که می شود در دوره انتخابات کرد. ما تلاش می کنیم این تحرک را درون آن جامعه دامن بزنیم و تمام فعالین کارگری، تمام فعالین واقعی مدافع حقوق زن، تمام جوانها و تمام آزادیخواه ها را به بیشترین تعرض به این بازی و به تمام بازیگرانش و نه تمام پادوهایی که به اسم اپوزیسیون به اسم چهره های کنشگر مدافع حق زن یا مدافع حق مردم را دارند در آن بازی می کنند، دعوت می کنیم. دوره انتخابات فرصت مناسبی است برای اینکه اینچنین تعرضی را در اعماق جامعه راه انداخت. این بهترین استفاده کردن از فضای انتخاباتی است.