در ایران هم جنگ است؛ جنگ نان!

 

 

 

 

مظفر محمدی

 

ده میلیون کارگر بیکار و فصلی و ساختمانی، با خانواده هایشان نصف جامعه اند. میلیون ها کودکان کار و خیابان و پای دار فرشبافی ها، یک میلیون تن فروش، میلیون ها کارگر شاغل بدون امنیت شغلی و با دستمزد بخور ونمیر، بازنشستگان با حقوق تحقیر آمیز، میلیون ها زن خانه دار بی اجر و مزد...، این است جامعه ای که بورژوازی و سرمایه دارانش در بیت رهبری و سپاه پاسداران و بسیج  و وزارت اطلاعات و دولت و مجلس و دستگاه قضایی جمع شده و دست به دست هم داده اند تا آن را روز بروز و سال به سال سیاه تر و شهروندانش را تباه سازند.

حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی فارغ و بی خیال از ده ها میلیون انسان کاملا فقیر و ندار و یا زیر خط فقر، اکنون در چند  کشور منطقه خاور میانه " سوریه، عراق، یمن..."  در حال جنگ است و مخارج چندین سازمان و گروه سیاسی و نظامی و مذهبی از حزب الله لبنان و حوثی های یمن و حشد الشعبی عراق  تا دولت بشار را تامین می کند. مخارج این جنگ ها و این سازمان ها از بودجه کل کشور برای تامین اجتماعی و بیمه ها و مایحتاج ضروری مردم و دکتر و دارو و مسکن و رفاهیات جامعه بیشتر است. آنوقت می آیند و می گویند پول وسرمایه نیست. می گویند سرمایه باشد وسرمایه گذاری بشود، اشتغال هم بوجود می آید...!

اما پول و سرمایه بوفورهست. ایران کشوری است که نفت و پتروشیمی و ذوب آهن و اتومبیل و فولاد و محصولات کشاورزی دارد، معادن طلا و مس و نقره و سنگ مرمر دارد. طبقه کارگر ماهر و تحصیل کرده دارد. اما تولیدات دسترنج کارگر و زحمتکشان را جای دیگر و به  مصارف جنگ و کشتار و پرورش نهادهای مذهبی و فرقه ای و تروریستی می رسانند. ماهانه میلیاردها دلار به جیب سران سپاه و بسیج و بیت رهبری و مدیران ارشد و وزرا و وکلا ریخته می شود و میلیاردها دلار دیگر را می دزدند.

در این حاکمیت و در این کشور، زندگی دو نسل کارگرو خانواده های کارگری و جوانان و زنان جامعه تباه شده است. باید از بورژوازی حاکم در ایران پرسید در محاصره شهر موصل چکار می کنید؟ در سوریه و حلب به چه مشغولید؟ در یمن و لبنان چکار می کنید؟ ماهانه چه مبلغی به حزب الله و حشد الشعبی و حوثی ها می پردازید؟ برای حفظ بشار اسد مخارج ماهانه ات چقدر است؟

به ما میگویند شکر گزار باشید که ایران سوریه و عراق و لیبی نشده. اما شده است. جنگ فقط جنگ سلاح نیست. جنگ نان و معیشت هم هست. شما از دستمزد کارگر، حقوق معلم و پرستار و بازنشسته و بیمه بیکاری که به کارگران بیکار نمی دهید، می گیرید و به مخارج جنگ هایتان می رسانید. شما با ده ها میلیون کارگر و زحمتکش این جامعه جنگ بر سر نان و سفره خالی مردم راه انداخته اید. شما عوارض جنگتان را به جامعه ما کشانده اید. اینجا هم جنگ است. تنها کسانی نیستند که به نام سرباز و بسیچ و پاسدار و  کارگر افغانی در حلب و موصل به کشتن می دهید. شما به ده ها میلیون شهروند جامعه هم یک جنگ را تحمیل کرده اید. جنگ نان. کدام جنگ خانمانسوز از ده میلیون بیکار بدون بیمه بیکاری بدتر است؟ از میلیون ها کودک کار و خیابان و تن فروشان و معتادان مایوس از زندگی بدتر است؟ در جنگ هایتان کشته می دهید ومی کشید و خانه های مردم را بر سرشان ویران می کنید و اینجا ده ها میلیون انسان را به جنگ مرگ و زندگی کشانده اید!

بخور و نمیر جنگ است. استثمار کارگر، فقر و فحشا و فساد و دزدی و غارتگری اموال جامعه جنگ است. شما جنگ را بر سرسفره ما آورده اید. شما ما را به قیمت استثمار وحشیانه و بی حقوقی کارگر و گرسنگی و مریضی و بیکاری و فحشا و کار کودکانمان در جنگی شریک کرده اید که جنگ ما نیست. جنگ را تو و همپالگی هایت در رقابت با همدیگر راه انداخته اید و می آیید به ما میگویید شکر گزار باشید ایران امن است.

بیکاری مطلق یعنی مرگ حتمی، امنیت است؟ با تن فروشی و کار کودکان مخارج بخور و نمیر خانواده ها را گیر آوردن امنیت است؟ دستمزد کارگر و معلم و پرستار و کارمند جزء چند برابر زیر خط فقر، امنیت است؟ سرکوب و کشتار و اعدام دستجمعی و ازار زنان و تبعیض جنسی و ممنوعیت ازادی بیان و تشکل و تحزب ، امنیت است؟ کسی هست یک جو وجدان داشته باشد وبگوید ایران  امن است؟ کسی هست یک جو شرف داشته باشد و بگوید جنگ نان، جنگ پنهان و آشکار، جنگ مرگ و زندگی، مرگ تدریجی ده ها میلیون انسان در ایران ، جنگ نیست و امنیت است؟

طبقه کارگر، زحمتکشان جامعه، زنان تحقیر شده، جوانان بیکار و بی آینده، باید با صدای بلند و با فریاد به گوش جامعه و دشمنانی که جنگ نان را به مردم تحمیل کرده اند، بخوانند و بگویند:

"سرمایه و پول نیست" دروغی کثیف است. هست و جای دیگری صرف و یا حیف و میل میشود. ما خسته شدیم. شکم گرسنه دین و ایمان ندارد. جنگ های منطقه ای و جنگ بر سرنان را که به ما تحمیل کرده اید، دو نسل جامعه ما را تباه کرده است. که به شما اجازه داده است صاحب این مملکت و صاحب جان و مال و روان ده ها میلیون خانواده های کارگری وزحمتکش جامعه باشید؟ که به شما اجازه داده است در منطقه جنگ راه بیندازید و در جنگ های منطقه ای به قیمت نان سفره ما و به فساد کشاندن جامعه ما شرکت کنید؟...

به جنگ هایتان خاتمه دهید. سرنوشت مردم منطقه را دست خود مردم شان بسپارید. مخارج جنگهایتان، مخارج دستگاه های نظامی و امنیتی تان، دزدی های سرسام اورتان، تجارت و رباخواری و کار  قاچاق و به جیب زدن ارزش اضافه ی محصول کار و رنج طبقه کارگر را به  بیمه های بیکاری، دستمزد مکفی به کارگران شاغل، امنیت شغلی و رفاه اجتماعی اختصاص دهید. آنوقت برای همه کار هست. نان هست، مسکن هست. طب و درمان هست... یا جامعه را دست صاحبان واقعیش بدهید.

شما جامعه جنگ زده و فقر زده و بیمار و گرسنه  و مایوس و منتظری ساخته اید و هنوز طلبکارید. شرمتان باد! جمهوری اسلامی به حد کافی و تا خرخره فاسد و بزهکار و بدهکار مردم است. این را هر وجدان بیدار و هر انسانی که یک جو شرافت و وجدان داشته باشد، می فهمد.

طبقه کارگرآگاه باید صدای آزادیخواهی و رفاه طلبی و مدافع و ناجی جامعه ی فقر زده و گرسنه و تباه شده اش باشد. جامعه ایران صاحب یک لشکر از کمونیست ها، سوسیالیست ها، ازادیخواهان، برابری طلبان و انسان دوست ها است. نمی توان شاهد تباهی ده ها میلیون انسان بود و خود را کمونیست و سوسیالیست و ازادیخواه و برابری طلب و انساندوست نامید و سر خود را بلند نگه داشت. باید یقه این رژیم را گرفت و پاره کرد و پایان جنگ ها و حیف و میل ها و تبعیض و ستم و فقر و گرسنگی را خواست و اعلام کرد. این زنگ خطر را باید هر روزو شب به گوش جمهوری اسلامی و سرمایه داران و نظامیان ریز و درشتش به صدا در آورد. باید بر این جنگ نان و فقر و گرسنگی و تباهی شورید. گرسنگان را سازمان داد و متحد کرد و مبارزه طبقاتی واقعی را در کارخانه و محله و دانشگاه ها و مدارس و کل جامعه سازمان داد و راه انداخت. مدت ها است کارد به استخوان رسیده و مدت هاست بغض ها در گلو خفته و فلاکت بر جامعه سایه افکنده است. دیگر زمانی برای انتظار نمانده است و کاسه صبر از این دولت به آن دولت و از این فرجام تا آن برجام  مدتها است لبریز شده است. باید کاری کرد. امروز کاری کرد، فردا دیر است!

 

 آذر ماه ۹۵- نوامبر ۲۰۱٦