سرنوشت انتخابات را که تعیین می کند!

 

 

مظفر محمدي

                 

سرنوشت هر انتخاباتی برای مجالس جمهوری اسلامی برخلاف نظر خیل مفسرین و ”صاحبنظران“، مردم تعیین میکنند، نه جمهوری اسلامی. اینکه بورژوازی هر کشوری و از جمله ایران در جریان انتخابات چه اندازه تقلب میکنند یا در عرف جمهوری اسلامی چه تعدادی از کاندیداها از غربال شورای نگهبان میگذرند و چقدر میمانند در سرنوشت انتخابات تعیین کننده نیست. تعداد کسانی که میخواهند به مجلس شورای اسلامی بروند و به این رژیم مشروعیت بدهند هر اندازه زیاد یا کم هم باشد فرقی نمیکند بالاخره تعدادی باید بروند. 

رفتن این تعداد با هر هدفی و از هر گرایشی چه ان کسی که فکر میکند به  مجلس میرود و حق موکلینش را میگیرد، حق کردها یا  بلوچ ها و غیره را میگیرد یا کسی که اصلاحاتچی است و میرود فضا را برای جنبش خودش باز کند...، فرقی نمی کند. سرانجام همه میروند تا حافظ نظام سرمایه داری و جمهوری اسلامی و قانون اساسی و شریعت ضد زن اش و غیره باشند. حتی اگر بگذارند یک نماینده به نام کارگر برود و از حقوق کارگر بگوید بدوا و قبل از اشغال کرسی مجلس باید به سر نظام و قوانینش قسم خورده باشد. 

در انتخابات پیشاروی در ایران مثل همیشه، سرنوشت انتخابات نه از بالا بلکه از پایین تعیین میشود. چه تعدادی از مردم شرکت میکنند یا نمی کنند تعیین کننده این انتخابات است. این که کل بورژوازی از خامنه ای تا پایین ترین شان از مردم التماس میکنند در انتخابات شرکت کنید، یک حیله یا حقه بازی نیست. جدی است! بنابراین مخاطب ما نه بورژوازی و یا کاندیداهای گرایشات مختلف درون طبقه حاکمه، بلکه طبقه کارگر و مردم زحمتکش است. ما به ان اولی ها ایرادی نمیتوانیم بگیریم که چرا به مجلس میروید یا نامزد میشوید. انها تصمیم شان گرفته اند بروند به نظام خدمت کنند. مجلس اسلامی نهادی مثل سپاه پاسدران و بسیج و قوه قضاییه و غیره است. 

اما ایرادی اگر هست که هست، این است که مردم بروند و به آنها رای بدهند. باید یقه خودمان را بگیریم. یقه طبقه کارگر و مردم زحمتکشی که در مدت بیش از سه دهه این نظام و مجلس هایش می دانند چگونه زندگی کرده و میکنند و چه مصیبت و فلاکت و سرکوبی را  متحمل شده اند. بنابراین لازم نیست به این طبقه و کل زحمتکشان جامعه از زن و مرد گفت چرا نباید در انتخابات شرکت کنند.

اما در این میان ما با جماعتی روبرو هستیم که می خواهند با انواع حیله و ریا و وعده و امید دادن، بخشی از جامعه را قانع کنند که شرکت در انتخابات لازم است. میگویند شما شرکت بکنید یا نکنید انها نمایندگانشان را به مجلس می فرستند پس بهتر است شرکت کنید و میان بد و بدتر، بد را انتخاب کنید. بعضی ها پا را فراتر می گذارند و میگویند در میان نامزدها ادم های خوبی هستند که نیت خیر دارند و اگر بروند کار خیری انجام میدهند. برای مثال در میان احزاب ناسیونالیست و فدرالیست و قوم پرست کردستان دو عدد به اسامی خالد عزیزی رییس حزب دمکرات کردستان و عبدالله مهتدی رییس سازمان زحمتکشان  پیدا شده اند که به مردم کردستان می گویند در انتخابات شرکت کنید تا از این راه مساله کرد به مجلس برود و این به نفع مردم کردستان است و می گویند مگر فراکسیون کردهای مجلس تا حال بد بوده؟! 

بگذریم که این دو حزب و سازمان و رهبرانشان در کردستان عددی نیستند و اعتباری ندارند. سیاست التماس و توکل شان به جمهوری اسلامی که بلکه دو پاسدار بفرستند تا در کنسولگری جمهوری اسلامی در اربیل انها را بحضور بپذیرد، بر همه آشکار است. کسی هست نداند که اینها حتی به سپردن ژاندارمری چند روستاي لب مرز به انها هم قانع اند اما این اجازه را هم تا حالا نگرفته اند! درايت زیادی لازم ندارد تا به اینها گفته شود که هر دو مساله  و توجیه تان چقدر پوچ و وارونه است. تاریخ سه دهه اخیر نشان داده است که رفع ستم ملی و بیحقوقی کارگر و زحمتکش و زن و جوان در کردستان تا حالا نه از طریق مجلس و فراکسیون کردها در آن، بلکه در یک مبارزه نظامی و سیاسی  و یک جنبش اعتراضی و رادیکال قدرتمند تا کنون روی میز جمهوری اسلامی قرار گرفته است.  

دوم گویا آدم ها و ناسیونالیستهای کرد خوبی هم داریم که نیت خیر دارند. اما مگر کسی  مغز خر خورده باشد که  تاحالا نفهمیده و نفهمد که در چهارچوب این نظام و قوانین و عرف و سنت اش اگر فرشته هم باشی باید در لباس دیو سر کرسی مجلس بنشینی و جز حفاظت از این نظام و قوانینش کاری نمی توانی بکنی. مگر مجلس شورای اسلامی برای نمایندگی کردن حقوق طبقه کارگر و زحمتکشان و حقوق بگیران جزء و زنان و جوانان بیکار چه فارس یا کرد یا بلوچ و عرب دایر شده و می شود؟  باید مثل خالد عزیزی و عبدالله مهتدی آنقدر ورشکسته و بیچاره و مستاصل بود که بعد از 35 سال مبارزه  مردم کردستان علیه جمهوری اسلامی و ستم و فقر و محرومیتی که متحمل شده است،  امروز به مجلس اسلامی این نظام التماس کرد که رحمی به حال این مردم بکند.  اگر ناسیونالیستهای بی اعتبار، افقی برای خود نمی بینند جز التماس از جمهوری اسلامی، برای اینکه در گوشه ای ماموریتی یا ثروتی در جمهوری اسلامی نصیب شان شود، اما کارگران و مردم زحمتکش کردستان که در همه این سالها مبارزه و اعتراض و اعتصاب کارگری و عمومی و غیره را برای کسب حقوق شهروندی مساوی و دستمزد و آزادیهای سیاسی و اجتماعی و برابری زن و مرد م، ادامه  و سازمان داده اند، جواب دیگری دارند و باید داشته باشند.

ناسیونالیستهای کرد مایوس و مستاصل بروند بلکه قرص نانی از خوان یغمای دسترنج طبقه کارگر و زحمتکش جلوشان انداخته شود، اما کارگران و زحمتکشان کردستان از زن و مرد و جوان، به این امامزاده به نام مجلس اسلامی امیدی ندارند و توکل نمی بندند. مردم به امید و وعده  هر ادم خل و چل یا کلاشی که می خواهد رای مردم را بگیرد تا یک کرسی در مجلس را از آن خود کند و حقوق بیشتری بگیرد، فریب نخواهند خورد. 

جواب کوتاه است: ما در انتخابات مجالس جمهوری اسلامی شرکت نمی کنیم. حق گرفتنی است، دادنی نیست! این جواب نه تنها در کردستان بلکه در سراسر ایران، تعیین کننده  سرنوشت انتخابات است!