هويت بر باد رفته!

 

 

 

فواد عبداللهي

 

روحاني در جمع مشتي از خودي هاي نظام در مالزي گفت: ”ما نمي خواهيم انقلاب خود را تحميل کنيم. اگر کسي دوست داشت مي پذيرد و اگر نداشت نمي پذيرد...“

اينها با قمه و اسيد و بپا کردن ميدان هاي تيرباران انقلابيون ۵٧ سرکار آمدند و يک نسل کامل از عزيزترين آزاديخواهان را با سارباني خميني سلاخي و درو کردند تا آزادي و رفاه ميليونها انسان را گرو بگيرند.  واقعا هم نشان دادند که در نسلکشي استادند؛ آنچه امروز جناب ريس جمهور را به عقب نشيني از کارنامه نظام و اهداف ضد انقلاب اسلامي خميني وادار کرده است، به ته رسيدن سوخت ايدو؛وژيک نظام است در مقابل شمشير داموکلس نسلي که در جمهوري اسلامي چشم باز کرد و هيچ گاه زير بار حاکميت مذهب و تحميل ترهات اسلامي در زندگي خصوصي و اجتماعي اش نرفت. رئيس جمهوري و مجلس و رهبري و شوراي نگهبان و همه شان امروز در مقابل اين ”خطر“ مجبور به پوست انداختن شده اند؛ خودشان هم ميدانند که ضديت با خرافات، اخلاقايات، تقدسات و قوانين کور مذهبي از سر و کول جامعه مي بارد. کمدي ماجرا اينجاست که امروز اين سران رژيم اند که ناچارند در مقابل اين موج برگشت ضد مذهبي پز معتدل بخود بگيرند. ”وا اسلاما“ بيش از اين جواب نميدهد، بايد به ”وا ايرانا“ تغيير مسير داد. ”گشايش سياسي و اقتصادي“ آقاي ريس جمهور و دولت اش نيز اسم رمز گشايش استبداد عريان نه در اشکال پان اسلاميسم سابق که در اشکال پان ايرانيسم است. خفقان مذهبي جايش را به خفقان ملي مي دهد. ديروز ”نه شرقي نه غربي“ اصالت شان بود، امروز ”اهداف ايراني“. در چنين شرايطي ديگر مهم نيست که روحاني ريشش را از ته بزند و بجاي عبا و عمامه کت شلوار بپوشد. مهم موج برگشت محروميني است که اساس اشکال متنوع استبداد را به آتش مي کشد.