ایجاد امنیت یا پهن کردن بساط ارعاب!

 

 

آسو فتوحی

 

" اعدام کیفر دادن کسی بخاطر جرمی نیست. بلکه صاف و ساده دارند مردم را سرجايشان مینشاند، دارند مردم را به تمکین به مقررات و دستورات وادار میکنند. دارند ارعاب میکنند. دارند حکومت میکنند. در همين جهان امروز اعدام فقط کیفر قتل نیست، کیفر سکس غیرمجاز، کیفر احتکار، کیفر اعتقاد به مرام اشتراکی، کیفر تشکیل احزاب مخالف، کیفر طنز کردن خدا و پیغمبر و امام، کیفر همجنس گرایی و غیره هم هست. کشتن اهالی، از ابتدای جامعه دارای حاکمیت، یک رکن به تسلیم کشیدن مردم بوده و هنوز هم هست. تاریخچه مجازات اعدام نه در مباحثات حقوق قضایی درباره جنایت و مکافات، بلکه در تاریخ حاکمیت طبقاتی و دولت است. امروز هم دولت ها شهروندانشان را میکشند. باید جلوی این را گرفت."(منصور حکمت)

"جمهوری اسلامی تعدادی از کردهای اهل سنی را اعدام کرد"، این خبری است که از جانب رسانه های داخلی و خارجی منتشر شد و به همراه خود موجی از اعتراض را دامن زد. از اعتراض "کردها" و "سنی" ها تا اعتراض به اعدام "سنی ها" و "کردها" و اعتراض به نقض حقوق بشر از طرف "مراجع بین المللی" اما کمتر کسی به دلایل واقعی این اعدامها و موج دستگیری های متعاقب آن میپردازد.

من اگر راوی این خبر باشم خواهم گفت: جمهوری اسلامی بازهم در ادامه جنایات خود تعدادی از زندانیان را به قتل رساند. مستقل از اینکه این زندانیان چه کسانی هستند، کجا متولد شده اند یا چه عقیده و گرایشی دارند و یا "جرم شان" چیست، باید آن را محکوم کرد. اعدام این زندانیان به هر بهانه ای یکی دیگر از جنایت جمهوری اسلامیست و محکوم است.

جمهوری اسلامی اعلام کرده که اعدام شدگان از جریانات سلفی اند و به جرم ترور، بمب گذاری و ایجاد نا امنی اعدام شده اند و علاوه بر فیلم "اعترافات" آنها صحنه هایی از "ترورها" را در تلویزیون رسمی مملکت پخش کرده است. مستقل از هویت جریانات ارتجاعی چون سلفی ها و  اینکه چنین جریاناتی سنخیتی با جامعه ندارند، اعدام های اخیر قدمی در گسترش سرکوب در جامعه است. جمهوری اسلامی مثل همیشه تعرض به جامعه را از ضعیفترین و حاشیه ای ترین جریانات شروع کرد. جمهوری اسلامی به بهانه "ترور" و گسترش تحرکات نظامی در کردستان خود را برای سرکوب و تعرضی وسیعتر به جامعه آماده کرده است. نوک پیکان این حمله رو به جامعه ای است که علیرغم حمله نظامی، علیرغم اشغال نظامی آن، علیرغم اعدام و دستگیری هنوز در مقابل سرکوب و استبداد و بی حقوقی ایستاده است، نوک پیکان این حمله همه زنان و مردان آزادیخواه، همه کارگران و همه کمونیستها و آزادی خواهان جامعه است. پهن کردن دوباره بساط اعدام قرار است هر صدای تعرض و حق طلبی را در گلو خفه کند. ترورها و تحرکات نظامی اخیر در کردستان بهانه ای پوچ بیش نیست. این اعدامها ربطی به حفاظت شهروندان ایران در برابر سلفی گری و .... ندارد. همانطور که قتل عامهای دهه شصت ربطی به ترورها و بمب گذاری های مجاهد نداشت.

بدون بختک جمهوری اسلامی جریانات اولترا ارتجاعی چون سلفی ها در ایران نه جایی داشتند و نه رشد میکرند. علاوه بر این ادعای جمهوری اسلامی در مبارزه افراطی گری و سلفی گری پوچ و بی معنی است. جمهوری اسلامی نه فقط سالها است از حضور جریانات سلفی در کردستان مطلع است که تحرکات این جریان علیه مردم، علیه جوانان رادیکال و به قتل رساندن آنها را عملا تائید کرده است. کجا بودند این "حافظان امنیت و آسایش مردم" زمانیکه سلفی ها سر جوان رادیکال و ضد مذهبی را بریدند و با افتخار خود را تحویل مراجع قانونی ایران دادند، زمانی که در روز روشن برای کمک به داعش نیروی انسانی می فرستادند؟  این "حافظان امنیت شهروندان" کجا بودند زمانیکه زنان مورد تعرض اسید پاش ها قرار گرفتند؟ زمانیکه محلات مورد تعرض و هجوم ارتجاع مذهبی قرار گرفتند و با مقاومت مردم در سنندج و سقز و مریوان عقب رانده شدند؟ نه اینکه تعرض به مردم آزادیخواه، به زنان برابری طلب، به جوانان رادیکال امر مشترک جمهوری اسلامی و همه جریانات ارتجاعی است؟ اعدامهای امروز قرار است همین مردم را بترساند و به خانه بفرستد.

تعریف امنیت و آسایش و رفاه از منظر مردم با تعریفی که جمهوری اسلامی دارد صدها فرسنگ اختلاف دارد و اتفاقا بیم حکومت بورژوازی در ایران هم از این سر است. هدف جمهوری اسلامی ایجاد فضای ارعاب و اختناق است. جمهوری اسلامی برای حفظ ظاهر در برابر دوستان جدیدش، "جامعه بین المللی" به بهانه " دفاع از امنیت" و "مقابله با تروریسم" احتیاج دارد. حکومتی که خود به اتکا به ترور، سرکوب، اعدام و میلیتاریزیسم در جامعه حاکمیت مخنتق اش را استوار کرده، حکومتی که خود مبارزه مسلحانه را به بخشی از مبارزه  تبدیل کرده است امروز تحرکات نظامی را بهانه اعدام و سرکوب در جامعه کرده است.

بیشترین قربانی این اوضاع طبقه کارگر و مردم آزادی خواه و کمونیست های جامعه خواهند بود. هدف جمهوری اسلامی پس گرفتن هر حداقل آزادی و رفاهی است که مردم و طبقه کارگر بدست آورده اند. مردم می دانند که مستمسک امنیت از طرف جمهوری اسلامی چیست و چه اندازه دروغین و نیرنگ است. در لغت نامه جمهوری اسلامی امنیت یعنی سکوت و رضایت و ریاضت و خفه ماندن، امنیت یعنی امنیت نظام و اسلام و سرمایه علیه مردم محروم و طبقه کارگر.

 

مردم آزادیخواه و برابری طلب و کمونیست ها:

نباید به جمهوری اسلامی اجازه داد به بهانه سلفی یا مقابله با تحریکات عربستان یا هر بهانه دیگری جامعه را مختنق و میلیتاریزه کند، بساط اعدام پهن کند و به ابتدایی ترین خواستها و نیازها و به آزادی مردم حمله کند. نباید اجازه داد جمهوری اسلامی حق ندارد بساط ارعاب و نظامیگری و سرکوب و اعدام را پهن کند.

نیاید بگذاریم جامعه را به میدان تاخت و تازهای قومی و مذهبی و ناسیونالیستی تبدیل کنند. باید جلوی میلیتاریزه کردن فضای جامعه توسط نیروهای بورژوازی و از سر دعواهای محلی و منطقه ای را گرفت.

جمع کردن پلاس سلفی و ارتجاع کار خود ماست نه جمهوری اسلامی که خود سردسته همه مرتجعین است. لجام گسیختگی هر نیروی سیاه و افراطی و ارتجاعی را باید خود مردم افسار کنند. همان گونه که مبارزه مردم برای آزادی حضور زنان برابر با مردان در جامعه در جریان است.همان طور که در قبل در سنندج بساط مدرسه ارتجاع و خرافه مفتی زاده را جمع کردیم.

اینبار هم باید متحد و قدرتمند در مقابل تعرض به آزادی ایستاد. جمهوری اسلامی با هیچ بیرق و بهانه ای حق ندارد زندگی مردم را به تنگنا و خفقان بکشاند.

 

۶ اوت ۲۰۱۶