برگزاری هفته حکمت در شهر کلن آلمان

 

روز یکشنبه ۵ ژوئن به دعوت خانه مردم حزب حکمتیست(خط رسمی) برای برگزاری مراسم هفته حکمت، جمعی از دوستداران این شخصیت مارکسیست به این دعوت پاسخ گفته و در مراسم حضور به هم رساندند. طبق برنامه در این مراسم دو مبحث "آزادی بیان" و "کمونیستها و پراتیک پوپولیستی" به ترتیب از طرف محمد راستی و سهند حسینی معرفی و مورد بحث قرار گرفتند.

مراسم را محمد راستی با خوش آمد گویی از شرکت کنندگان و همچنین تاکید بر اهمیت بزرگداشت منصور حکمت و معرفی آثاری او شروع کرد. محمد راستی تاکید کرد که هر حزب و سازمانی حق دارد یاد رهبرانش را گرامی بدارد و اثار و ادبیات و سیاستهای آنها را معرفی کند. او گفت ما کمونیستهای حکمتیست نیز این حق را برای خود محفوظ می داریم که از رهبر و تئوریسین کمونیستی که در افزوده هایی به تئوریهای مارکس و لنین در جوابهای امروزی در مبارزه با کاپیتالیسم و پدیده های جهان امروز دارد، را گرامی بداریم و تلاش کنیم ادبیات و درافزوده های این متفکر مارکسیست را بازنشر و معرفی نماییم. محمد راستی تاکید کرد که منصور حکمت در دو دوره کاملا متفاوت، چه در دوره قبل از فروپاشی بلوک شرق که هنوز عدالتخواهی، انساندوستی و آزادیخواهی با کمونیسم تداعی میشد و چه در دوره بعد از فروپاشی دیوار برلین و بلوک شرق که کمونیسم گریزی و ابراز ندامت از کمونیسم و تقبیح آن حتی از طرف احزاب "کمونیستی" دو آتشه به نرم عادی تبدیل شده بود، درست در بطن چنین شرایط مسموم و به شدت ضد کمونیستی، با تمام توان و خستگی ناپذیر در تلاشی مداوم برای احیای کمونیسم در همه ابعاد آن، سنت، سازمان، تئوری، سیاست و فرهنگ به جنگ این فضا و موج برگشت از کمونیسم رفت و در همان حال کمونیسم غیرکارگری را در تمام وجوهش به نقدی بی رحمانه کشید و اتفاقا از این زاویه معرفی منصور حکمت دریچه ای برای رجوع به مارکس و لنین هم می باشد.

در ادامه محمد راستی در مورد موضوع اصلی مبحث خود که "آزادی بیان" بود، بر این مسئله تاکید کرد در چپ ایران تنها کمونیستی که برای اولین بار در مورد آزادی بی قیدوشرط بیان و عقیده تاکید گذاشته، منصور حکمت بوده که در دوره انقلاب ۵۷ و بعد از آن از طرف بخش اعظم چپی که خواهان آزادی عقیده و بیان فقط برای "خلق" بود، بعنوان لیبرال و سازشکار مورد حمله قرار گرفته است. اما همین چپ وقتی اعضا و کادرهای حزب کمونیست کارگری میدان را در خارج کشور به نمایندگان جمهوری اسلامی تنگ می کنند و اجازه نمی دهند که این ماموران سلب آزادی در ایران، نمایندگان حکومتی ضد بشری در خارج کشور مجالی برای ابراز وجود پیدا کنند و چهره دیگری از جمهوری اسلامی به غرب ارائه دهند، همین چپی که تا دیروز مدافع آزادی فقط برای "خلق" بود، بدون اینکه خمی به ابرو بیاورند در دفاع از آزادی بیان نمایندگان و ایادی جمهوری اسلامی به حزب کمونیست کارگری و منصور حکمت حمله ور شدند. در این مورد به گفته منصور حکمت اشاره می کند که "من هم جانم را می دهم برای جامعه ای که بتواند حرفش را بزند. اما برای لاجوردی، سروش، خاتمی و خامنه ای و نمایندگانشان، هیچ که اجازه نخواهیم داد بلکه میدان را به آنها تنگ خواهیم کرد. آزادی بیان اصولا تعریفی در رابطه با حکومت است و اما ما به عنوان یک جریان سیاسی با مخالفمان بحث و مجادله خواهیم کرد اما با دشمن مان می جنگیم. " ....

در ادامه سهند حسینی مبحث "کمونیستها و پراتیک پوپولیستی" را معرفی کرد و ابتدا به اهمیت این بحث پرداخت. وی اشاره کرد که با وجود گذشت یک دوره زمانی از این مباحث با توجه به رجعت بخش بزرگی از چپ ایران، که ظاهرا این نقد را قبول دارند، به پراتیک پوپولیستی و اینکه این چپ همچنان در پراتیک و فعالیت روزمره اش حتی به دوران قبل از نقد پوپولیسم برگشته است، ایندوره شاید بیشتر از هر دوره دیگری بحث کمونیستها و پراتیک پوپولیستی همچنان معتبر و موضوعیت دارد. سهند حسینی اشاره کرد که این مبحث نتیجه جمعبندی مباحث کنگره اول اتحاد مبارزان از طرف منصور حکمت بوده است اما اگر بخواهم به صورت فشرده شاه کلیدهای بحث را نشان دهم باید گفت نه تنها نقد تمام وجوه فعالیت پوپولیستی از امنیت، تبلیغ و ترویج و سازماندهی و کادرسازی و کلیه ابعاد فعالیت خرده بورژوایی بلکه باید از نقطه نظر فعالیت عملی گسستی کاملا طبقاتی داشته باشیم. از نقطه نظر تئوریک ما توانسته ایم به شیوه محسوس تمام وجوه تئوریک به نقد بکشیم اما این تازه ابتدای کار برای ایجاد یک حزب کمونیستی می تواند باشد. حزبی که استراتژی و برنامه اش سازماندهی پرولتاریا برای انقلاب اجتماعی و کمونیستی است دیگر با روشها و فعالیتهای خرده بورژوایی ممکن نبود و این یکی از کلیدهای بحث می باشد. دوم در نقد شعار نایب توده در امر انقلاب دریچه دیگری را که یکی دیگر از شاه کلیدهای این مبحث است را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد و با تعمق در عبارت "نایب توده ها بودن در امرانقلاب" خصلت پوپولیستی آن را در تمام وجوه آن نشان می دهد و با اشاره به اینکه با نامشخص بودن نایب کدام توده در امر کدام انقلاب، خصلت غیر طبقاتی بودن چنین انقلابیگری خورده بورژوایی را نشان داده و آنرا به نقد می کشد و نشان می دهد که تنها تفاوتی که در این فرمولبندی است که پوپولیستها در امر انقلاب خود نیابت توده ها را برعهده می گیرند و این در حالی است که ما کمونیستها باید راسا خود توده را به میدان بیاوریم. کلید دیگر بحث شاید ضدرژیمی گری و انقلابیگری خورده بورژوایی است که برای نشان دادن انقلابیگری خود به هر تحرک و انقلابی که در جامعه وجود داشته اتوماتیک خصلتی سوسیالیستی بدهند و انقلابیگری شان را از انقلاب بالفعلی که در جریان هست می گیرند. حکمت تاکید میکند که برای کمونیستها سازمان دادن انقلاب سوسیالیستی یک امر هویتی و خارج از شرایط زمان و مکان، دائمی و فوری است و در هر شرایط و توازن قوایی ما طبقه کارگر را به انجام انقلاب اجتماعی و گرفتن قدرت سیاسی فرا می خوانیم. و ما رابطه این مبارزه انقلابی را در بطن تحولات جهان عینی درک می کنیم و بر این مبنا انقلابات بالفعل و دمکراتیک برای ما تنها می تواند مرحله ایی تاکتیکی و نقطه پرشی در جهت ایجاد انقلاب اجتماعی و سوسیالیستی باشد و این تفاوت ما با پوپولیستها است که از ما سازمان مناسب و سبک کار کمونیستی میطلبد تا بتواند پرولتاریا را در تمام وجوه مبارزه طبقاتی، برای به سرانجام رساندن چنین انقلابی رهبری و سازماندهی کند.

در طول برنامه بر سر این مباحثات سوال و جواب و اظهار نظرهایی از جانب دوستداران منصور حکمت صورت گرفت.

 

حزب حکمتیست(خط رسمی) - تشکیلات کلن

١٢ ژوئن ٢٠١٦