سرها به سمت اعتصاب قدرتمند کارگران نفت در کويت!

 

 

فواد عبداللهی

 

اعتصابِ قدرتمندِ کارگرانِ نفت در کويت با بستنِ شاهرگِ حياتي اقتصاد در اين کشور، نگاه ها را به خود ميخکوب کرده است. خبرها حاکي است که جرقه اين اعتصاب همزمان با کاهشِ سطحِ دستمزدها و خدماتِ رفاهي کارگران توسطِ دولت، زده شده است. اين حرکتِ عظيم، ضرب اول با حمايت و همبستگي گسترده ساير بخشهاي طبقه کارگر کويت از اقدامِ اتحاديه هايي که دست به سازماندهي اعتصاب زده اند، روبرو شده است. هم اکنون هزاران کارگر در محل اتحاديه کارکنانِ صنعت نفت و پتروشيمي کويت تجمع کرده اند. رهبرانِ کارگري مذاکره با دولت را ”تحريم“ کرده اند و با آغازِ اعتصابِ ”بي پايان“ خود، توليد عملا از سه ميليون بشکه نفت به يک ميليون کاهش يافته است. شايان ذکر است که کويت چهارمين توليد کننده بزرگ اوپک است. دولت کويت تهديد کرده است که اتحاديه ها را منحل ميکند و نمايندگانِ کارگران را تحت پيگرد قانوني قرار خواهد داد.

اين واقعه، مهمترين رويدادِ منطقه ماست. اين اتفاق در منطقه خاورميانه و خليج، جايي که بوي قوميگري و مذهبي گري و خون و باروت ميدهد، دوباره ”رهبر سر سخت ما“ و قدرتِ طبقه ما را به کلِ جهان نشان ميدهد. اين واقعه بار ديگر نشان ميدهد که قدرتِ طبقه ما اساسا در قابليت اش در خواباندنِ کار و توقف توليد و در اتحادِ طبقاتي ميان کارگران است. همه دنيا موقعيتِ کليدي پرولتارياي صنعتي را ميداند.  کارگرانِ ايران و مردمِ تشنه مساوات طلبي هم نقشِ کارگرانِ صنعت نفت در انقلاب ۵۷ و در منطقه و مبارزه آنها را ميدانند. غولي که اگر متحزب شود و در کشورهاي منطقه همپيمان و هم عهد و هم طبقه شود، پوزه دول مرتجع و بانيان ناامني در خاورميانه را به خاک مي مالد. بايد از همين الان و فورا دست بکار سازماندهي يک همبستگي وسيعِ طبقاتي در سطحِ جهاني از مطالبات و اعتصابِ کارگران نفت در کويت زد. لحظه اي نبايد ترديد کرد که سرنوشتِ طبقه ما به درجه استحکام برادري و اتحادِ محکمِ طبقاتي در صفوفش گره خورده است. درنگ جايز نيست و در آستانه اولِ ماه مه، کارگرانِ اعتصابي نفت در کويت را نبايد تنها گذاشت. فردا ما هم در مقابلِ بورژوازي ايران و نماينده اش يعني دولت اعتدال، به حمايتِ طبقاتي آنها محتاج خواهيم بود. کمونيست ها بايد کاري کنند که در ايران هم اين رويداد وسيعا در ميانِ صفوفِ طبقه کارگر منعکس شود. طبقه کارگر در ايران بارِ ديگر نه تنها بايد متوجه شود که پيش شرط تحققِ هر ذره رفاه و آزادي و خوشبختي در زندگي اش به اتحادِ طبقاتي اش و در بستنِ شريان هاي حيات بورژوازي در جامعه مدرن گره خورده است، بلکه مثل نان شب به روحِ انترناسيوناليسم و دفاع از منافعِ طبقه کارگر در ساير کشورها محتاج است. اين قدرت را تنها با خشکاندنِ ريشه هاي ناسيوناليسم، و اين خودآگاهي را تنها کمونيستها ميتوانند تضمين کنند.

   در حاليکه تمام رسانه هاي دستگاهي و متخصصينِ دفاع از حقوق بشر بعد از صدبار چرکه انداختن حتي حاضر نيستند يک کلمه هم در محکوميت دولتِ شيخ پشم الدين هاي کويت به زبان آورند، چنين اعتصابي آنهم در سطح منطقه بحراني خاورميانه کافي است تا پس لرزه هاي آن با سيلِ اعلامِ حمايت و همبستگي کارگران کشورهاي مختلف همراه شود، اگرکه کمونيستهاي طبقه کارگر پا به اين ميدان بگذارند. متحد کردن اين پتانسيلِ عظيمِ جنبش کارگري در سطحِ خاورميانه و جهان به عهده کمونيستهاست. امروز روزي است که بايد نشان داد که اين تنها کارگران اند که شيپور پايان دادن به جنگ و ناامني، جهاني عاري از فقر و بيکاري و تقسيمات قومي، مذهبي و جنسي را در آينده اي نه چندان دور به صدا در خواهند آورد. شرطِ پيروزي در آن است که طبقه کارگر و کمونيست هاي اين طبقه در راسِ چنين حرکتي و چنين مطالباتي بمانند. تجربه نشان داده است که براي طبقه ما، ماندن در صحنه تحولات و دخالت فعال در صحنه سياسي، با دست رد زدن به سينه پرچم هاي رنگارنگ بورژوازي و دسيسه هايش، با تحميل افق و برنامه و حزب کمونيستي امکان پذير است. اين مهمترين فراخوان و پيامِ ما به کارگرانِ اعتصابي صنعت نفت در کويت است...

زنده باد اتحادِ طبقاتي کارگران

زنده باد کارگرانِ نفت کويت