قوه مقننه در تسخیر قوه مجریه

 

 

ثریا شهابی 

soraya_shahabi@yahoo.com

 

انتخابات مجلس دهم به پایان رسید،  تیر خلاصی به هرچه اصلاح طلب و اصلاح طلبی در ایران بود زده و جنازه این مرده را تماما روانه گورستان کرد!  ماحصل، باند روحانی و رفسنجانی دست بالاتری پیدا کردند و از رقبای به اصطلاح تندروتر  جلو زدند.

 تبلیغات حکومتی در مورد تعداد شرکت کنندگان، اغراق کرده باشند یا نه، تفاوتی نمی کند. در ضدمردمی ترین مقطع حکومت محمد رضا پهلوی و در اوج سکوت گورستانی و  انزجار همگانی از ساواک و دستگاه سلطنت و مضحکه های درباری او، همیشه رعایای ”جاوید شاه“ گو و طیفی از گماشتگان، اساتید بادمجان دورقاب چین، و نان به نرخ روز خور بودند که مراسم های ملوکانه شاه و مجلس را گرم نگاه دارند.

معادل استاید و شخصت های  سیاسی و هنری چون زیبا کلام ها، فرخ نگهدار ها و  مهناز افشار ها و ... همیشه هستند که برای خود در چنین مقاطعی،  میدان ابراز وجود و دلقک بازی برای گرم نگاه داشتن مضحکه ای که با هیچ معیاری نمی توان نام آن را انتخابات گذاشت، باز کنند. در مراسم های ”جاوید شاه“ هم بودند! تفاوت در این است که اگر طیف ”جاوید شاه“ گویان دیروز سعی میکرد خود را از انظار و قضاوت همگان پنهان کند، این طیف انگل و وقیح امروز نام کار خود را کنشگری و ”آکتیویسم“ میگذارد و شرکت نکردگان میلیونی در این مراسم اعلام حقارت بتوان میلیونی را به بی عملی یا ”پاسیفیسم“ متهم  می کند! 

این مقاطع ماندنی نیستند. خود ولی فقیه هم میداند که تبلیغات انتخاباتی و های و هوی ”حضور پرشکوه مردم در انتخابات“ و اراجیف ”ایران اسلامی به ملت خود می بالد“، دوام چندانی ندارد. بادهایی است که به منظور دادن احساس آرامش به خود، از گلو خارج میشود! از جنس ”کورش آسوده بخواب که ما بیداریم“ است!

برای کسانی که از فردای بعد از انتخابات همچنان اقتدار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی را در کنار دولت اعتدال و نیروی انتظامی  حس میکنند، صحنه طوری دیگری است. برای آن اکثریت عظیمی که در بدر بدنبال کار و تامین معاش ”سگ دو  می زند“، پایان انتخابات و نمایش های دستگاهی، تازه آغاز جدال است.

برای اکثریت عظیم و میلیونی که سهم شان از زیبای خفته ”برجام“، برخلاف  حواریون ”سکولار اسلامي“ حلقه زده برگرد آن، جز فقر و بی حقوقی بیشتر نبوده است، پایان انتخابات تازه اغاز کار است. بر خلاف هر سه قوه و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و خبرگان و بیت امام و سپاه و ...، که کعبه عبادت شان امروز، به شرط  تضمین ساکت نگاه داشتن پایین،  ”برجام“  و ادامه تفرقه و تحرکات میلیتاریستی در خاورمیانه است، برای اکثریت محروم جامعه، برای طبقه کارگر، برای جوانان بی آینده و بیکار، برای زنانی که حقارت زندگی تحت حاکمیت قوانین اسلامی را نمی خواهند، انتخاب های واقعی هنوز در راه است.

انتخابات مجلس و خبرگان تمام شد و عده ای مقبون و عده ای راضی، در میان خانواده اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالیون، و در مجموع اکثریت طرفدار دولت و جناب روحانی، مجلس را تسخیر کردند. از همه راضی تر اما ولی فقیه است که با پیام تشکر که در واقع پیام ”خیال راحتي“  از دعواهای داخلی است، از این مضحکه بیرون آمد. 

گفته میشود که نتیجه این انتخابات برتری این بر آن جناح قدرت در سپاه،  یا برتری محافل دور و نزدیک به این یا آن گروه بندی در قدرت است. این ها همه حاشیه رویدادها است. واقعیت این است که به این ترتیب در پایان این روند، دولت بدون مخالف و مجلس بدون اپوزیسیون، اپوزیسیونی که ”موی دماغ“ دولت اعتدال نباشد، رسما در کنار هم قرار گرفتند. 

”همه با هم“ تشریفات شان را به پایان رساندند و به این ترتیب با ”تفکیک سه قوا! متحد و منظبط و حرف شنو تر، بالهای پرافتخار ”دمکراسی اسلامي“  در ادامه ”دمکراسی آریامهري“ را برفراز ایران گشودند. شاهد آن، رفتن موسوی و رهنورد به پای صندوق رای و ”جاخالی دادن“های خجولانه کروبی است برای شرکت در انتخابات!

درحالی که این ”رهبران“ مفلوک و مغضوب، نمایندگانی را روانه مجلس کردند که  خواستار اعدام این عناصر فتنه بودند!  از جمله فراورده های ”دمکراسی اسلامي“  این است که چند روز پس از ”شادی انتخابات“، نیروهای انتظامی نه تنها خود موسوی و رهنورد، که پرزیدنت سابق و سردار اصلاحات جناب خاتمی را هم به مراسم عروسی دختر موسوی راه نداند. در استفاده از کلمه دمکراسی و انتخابات برای این منجلاب باید احتیاط کرد و اگر سهوا صورت بگیرد، حتما باید دهان را صدها بار ضدعفونی کرد و شست!

از سانیمانتالیسم، حرف های نیم پز در مورد حق زن وحق رای و ...، از دلقک بازی های طرفدران شرکت در انتخابات، در صف هنرمندان و اساتید دانشگاهی و طیف توده ـ اکثریت، این ته مانده های دنیای هنر و فرهنگ و سیاست، امروز باید عکس گرفت و برگردنشان آویزان کرد. 

انتخابات مجلس دهم، صحنه کاملی از جمهوری اسلامی یک بنی، کامل، بی دغدغه مخالف جدی درون حکومتی، و با مجلس و دولت یک دست را به نمایش گذاشت.  دمکراسی بورژوایی، در سطحی ترین و بی محتوا ترین شکل، لباس گشادی بر تن بورژوازی ایران است.

 

۶ مارس ۲۰۱۶