قرار در رابطه با " کارگران کمونیست و بیکاری زنان "

 پیشنهاد دهندگان: مونا شاد و  وریا نقشبندی

 

 

الف – زنان نیمی از لشکر ذخیره کار در ایران را تشکیل میدهند. بیکاری امروز زنان در ایران قطعا مسئله طبقه کارگر آن جامعه میباشد نه مسئله تنها زنان.  

ب - نابرابری فاحش جمعیت زنان شاغل به نسبت کل جمعیت شاغل در ایران قطعا طبقه کارگر را دوچندان دچار ضعف و  تفرقه کرده است. 

پ – بورژوازی ایران با بکارگرفتن تمام امکانات و توان خود سیاست تفرقه و پراکندگی را در میان طبقه کارگر دامن میزند، به حاشیه راندن موقعیت زنان یکی از نقاط عمده ضعف طبقه کارگر ایران است. 

ت – بورژوازی ایران با تعدیل کردن زنان شاغل و خانه نشین کردن آنها، طبقه کارگر را ز تاثیرگذارترین هم طبقه های خود یعنی زنان و جنبش آزادی خواهی و برابری طلبی زنان را از سیر مبارزات جاری خود محروم و بی بهره کرده است.  

ث – این مسئله عملا زنان را به عنوان کارگران بی جیره و مواجب در نگهداری از کودکان، سالخوردگان ومعلولان در خانه تبدیل کرده است و فشار این مسئله بر دوش طبقه کارگر افتاده است. 

ج – گره خوردن رابطه طبقه کارگر با مسئله زنان بمثابه یک پیکر، بدون شک امر آزادی خواهی و برابری طلبی در میان این طبقه را دو چندان تقویت و ثبات میبخشد.  

ح – تقابل و جدال برای پس زدن چنین سیاستهای و محکم کردن اتحاد طبقاتی در میان طبقه کارگر وظیفه  و رسالت کمونیستها و رهبران کارگری است. جدال برای احقاق حقوق زنان تنها کار کمونیستها و همه کارگران کمونیست( مرد و زن) میباشد. 

 

حزب حکمتیست( خط رسمی) همه کمونیستها و رهبران کارگری را فراخوان میخواند تا در کنار سایر مطالبات پایه ای طبقه کارگر، مطالبات زیر را مبنای متکشل و متحد و قدرتمند تر کردن جنبش کارگری قرار دهند. 

 امروز بر طبقه کارگر و رهبران کارگری اش وظیفه است تا دست در دست رهبران و فعالین جنبش زنان حول خواسته های ذیل خود را متشکل و سازمان دهی کنند:

 

                     · تحصیل رایگان کودکان و پرداخت کمک هزینه های ماهیانه برای تمام کودکان زیر 18 سال؛

                     · حق بیمه بیکاری برای تمام زنان خانه دار  متناسب با تورم؛

                     · برابری حق اشتغال تمام زنان و مردان و لغو تفکیک جنسیتی  در ادارات کار؛

                     · لغو کلیه  قوانین تبعیض آمیز بنا بر جنسیت در قوانین استخدام وپرداخت دستمزد؛

                     · موظف بودن  دولت برای حمایت و پرداخت هزینه های سنگین کودکان و افرادی که  ناتوانی  جسمی و ذهنی دارند؛

                     · پرداخت حقوق و دستمزد ثابت ماهیانه به عنوان یک شغل  به زنانی که فرزند و یا همسر معلول دارند و از آنها نگهداری می کنند؛

                     · لغو تمامی قوانینی که مانع از فعالیت و کار زنان در جامعه می شود به بهانه های عرف، شرع و یا مصلح خانواده؛