آیا جنگ "کرد" با "کرد" در پیش است؟

 

محمد فتاحی

 

بخشی از فعالین ملی گرای کرد نگران جنگ بین احزاب ناسیونالیست کرد در متن جنگ های منطقه ای امروزاند. این یادداشت به اما و اگرهای این مسئله از زاویه نگرش کمونیست ها می پردازد.

 ملی گرایان "چپ" کرد مدعی اند که برای جلوگیری از چوب دست شدن احزاب ناسیونالیست کرد توسط دولت های و قدرت های شریک در جنگ منطقه ای، تنها راه "اتحاد کرد" است. خود آنها نگران جنگ قریب الوقوع این احزاب در متن ائتلاف شان با قطب روسیه- جمهوری اسلامی و عربستان-ترکیه اند. خود همین فعالین در عین حال نزد خود می پرسند که چرا "کرد" از تاریخ درس نمیگیرد؟

این نگرانی واقعیست؛ امروز فقط ساده لوحان سیاست از عضویت احزاب ناسیونالیست کرد در ائتلاف های در حال جنگ در منطقه بی خبرند؟ جمهوری اسلامی و روسیه بخشی از اینها را در کنار خود دارند، عربستان و ترکیه هم بخش دیگر را. هیچ حزب ناسیونالیست کرد در چهار پارچه کردستان خارج از دایره این دو ائتلاف نفس نمی کشد. در این میان، شکست غرب و ناتو در سوریه، اوضاع را دستخوش تغییر کرده است؛ ترکیه و عربستان در مسیر شکست در سوریه هارتر شده اند، روسیه هم در راس قطب مقابل گامهای بلندی جلو آمده است. نتیجتا هر دو طرف، نیروهای ناسیونالیست کرد هم پیمان خود را به شرکت فعال تر در جنگ فرامیخوانند. جنگ تمام عیار پ ک ک و حزب دمکرات کردستان عراق در اواخر دهه نود میلادی را هم به یاد دارند، که با حمایت دولت های عراق و ترکیه بود. کشتار همدیگر و مردم در تاریخ اینها کم شمار نیست؛ کشتار ملا مصطفی بارزانی از فعالین ملی کرد ترکیه (سعید آلچی و همراهان شان)، اعدام سلیمان معینی و تحویل جنازه اش به شاه ایران نمونه های اولیه قهرمانی های رهبران ناسیونالیست کرد در خدمت به مناافع جنبشی خود و دولت های همسایه اند. کشتار مردم و پیشمرگان کومه له و دمکرات توسط نیروهای همین مسعود بارزانی و شرکت شان در اشغال کردستان ایران توسط جمهوری اسلامی تمرینات بعدی حزب دمکرات کردستان عراق است. امروز هم پ ک ک و هم حزب بارزانی، هر دو هم قدرت و هم پول کافی و هم متحدین قدرتمند منطقه ای پشت سر دارند. سوال این است که آیا اینها جرات ورود علنی به یک جنگ رودر رو و خونین با هم را در کنار موتلفین منطقه ای خود دارند؟ در چنین صورتی، آیا متحدین این دو قدرت اصلی ناسیونالیسم کرد در میان احزاب هم جنبشی خود در کردستان ایران و عراق هم وارد این جنگ خوهند شد؟ احزاب دمکرات کردستان ایران و کومه له ای های زحمتکشانی و دیگران، کجای چنین جنگ احتمالی قرار خواهند گرفت؟ 

در پاسخ به این نگرانی باید گفت که وسیله جنگی شدن احزاب "کرد" علیه احزاب هم جنبشی و مردمان همسایه در تاریخ مکرر بوده و باز هم تکرار خواهد شد. کسی که نگران تکرار این واقعه است، باید دست به ریشه و علت مسئله ببرد، ابراز نگرانی کارساز نیست.

 

علت آمادگی چنین فداکاری هایی توسط ناسیونالیسم کرد در چیست؟   

علت اول در این است که ناسیونالیسم جنبش و ایدئولوژی بخش هایی از بورژوازی حاکم بر جهان امروز است. موقعیت اجتماعی جنبش های بورژوایی تغییری در ماهیت آنها نمیدهد. نتیجتا همانطوریکه دولت های بورژوایی در جهت منافع طبقاتی خود وارد وحدت و ائتلاف و جنگ و کشمکش میشوند، احزاب بورژوایی هم در جهت منافع طبقاتی و جنبشی خود وارد همین نوع مناسبات میگردند. در این میان، آنچه که به هیچ وجه نقشی ندارد، هم جنبشی بودن یا نبودن این دولت ها و احزاب است؛ جمهوری اسلامی با دولت ناسیونالیست روس وارد ائتلاف میشود، عربستان سعودی خیلی اسلامی هم با دولت ناسیونالیست- اسلامی ترک وارد ائتلاف علنی میشود. سوال اینکه چرا ناسیونالیسم کرد با ناسیونالیست کرد کنار دستش می جنگد همان اندازه بی جاست که کسی بپرسد چرا دولت عربی عراق با دولت عربی کویت وارد جنگ میشود. طرف که جنبش ناسیونالیستی خود را برای رسیدن خود به قدرت هدایت میکند، همان اندازه دست خود را در تعیین متحد و موتلف باز می بیند که بقیه بورژواهای عالم. در چنین مسیری هیچ کسی از رهبران ناسیونالیستی خائن نیست. در طول عمر بارزانی ها و طالبانی ها و پ ک ک و بقیه، هیچکدام به منافع جنبش خود و منافع طبقاتی خود و جیب خود خیانت نکرده اند. کسی که فکر میکند اینها به مردم خیانت میکنند، دارد توهم خود نسبت به ماهیت طبقاتی و جنبشی اینها را به نمایش میگذارد. مردم شامل طبقات و جنبشهای مختلف و متضاد طبقاتی اند و همه هم منفعت نیستند. در دوران بیست سی ساله دولت ناسیونالیست کرد در عراق بعضی های میلیاردی پول جارو میکنند و بعضی ها هم هنوز که هنوز است جنگ تامین آب آشامیدنی و برق و ابتدایی ترین امکانات زیست شهری را دارند. چشم آدم فقط زمانی از روئیت این صحنه طبقاتی ناتوان است که حاضر به دفاع از بخش اکثریت دومی نیست. 

با این اشاره نه چندان مفصل، نتیجه این میشود که نگران های از احتمال جنگ و درگیری خونین احزاب کردی در فردای روز و اتحادشان و ائتلاف شان با طرف های جنگ امروز، ماهیت طبقاتی و بورژوایی اینها را افشا و مردم زحمتکش و کارگر این جامعه از از آنها دور کنند. اگر چنین امری ممکن شود، بورژواهای کرد و غیر کرد هیچگاه خود مستقیم به جنگ هم نمیروند. کافیست تا کارگر و زحمتکش اینها را از خود براند تا تمام نقشه های ارتجاعی و جنایتکارانه امروز و فردای شان نقش بر آب شود.