گفتگو با کامران لطیف یکی از فعالین اعتصاب معلمان در شهر سلیمانیه

 

 

نینا: مدتی است اعتصاب معلمان در شهر سلیمانه در جریان است . این اعتصاب برسر چیست و تا حالا به کجا رسیده است؟ 

کامران  لطیف: حدود سه هفته است که معلمان شهر سلیمانیه و شهرستانهای اطراف مانند رانیه و حلبجه و بخشی از معلمان اربیل و دهوک دست به اعتصاب زده اند.  این اعتصاب را بر سر یک خواست سراسری است و یک اعتصاب سراسری است چرا که همه معلمان منطقه اقلیم بیش از سه ماه است حقوق نگرفته اند. خواست معلمان پرداخت یک جای حقوق معوقه است. همزمان با معلمان، کارمندان و کارکنان بیمارستان ها هم به همین منظور دست به اعتصاب زده اند. چند ماهی است که حکومت اقلیم حقوق معلمان و کارمندان و حتی پیشمرگان را نپرداخته است. معلمان شهر سلیمانیه یک جاده اصلی شهر که اداره آموزش و پرورش در آنجا است را به مدت سه هفته بستند. 

نینا: شما گفتید که اعتصاب سراسری است. میزان شرکت کنندگان در اعتصاب چگونه است؟ چه آنهایی که در میتینگ خیابانی حضور پیدا می کنند و چه کل اعتصابیون؟ 

کامران  لطیف: در آغاز می توانم بگویم که در همه شهر و شهرک های کردستان همه معلمان در اعتصاب شرکت کردند. اما در منطقه تحت تسلط بارزاتی با تهدید و ارعاب توانستند معلمان را به عقب نشینی واداشته و اعتراضشان را سرکوب کنند. اما در منطقه سلیمانیه و اطراف اعتصاب به شیوه ی سراسری ادامه یافت. روزهای اول اعتصاب کم تر بودیم اما به مرور اضافه شد. مثلا هر روز حدود دو هزار معلم جلو اداره آموزش و پرورش تجمع داشتیم. در شهر و شهرکهای دیگر منطقه سلیمانیه هم به همین شکل بوده است. اما اکنون در روزهای اخیر بدلیل فشار حاکمیت از میزان  حضور معلمان کم تر شده است.

نینا: شما گفتید که در منطقه بارزانی از همان آغاز اعتصاب معلمان را سرکوب و به سر کلاسهای درس برگرداندند. اما شنیده ام که در منطقه سلیمانیه هم اتحادیه معلمان وابسته به اتحادیه میهنی که یکی از احزاب حاکم است بر سر راه اعتصاب کارشکنی های زیادی کرده است. این موضوع چگونه است؟

کامران  لطیف: بلی. درست است.  اتحادیه معلمان یک تشکیلات حزبی و گوش به فرمان اتحادیه میهنی است. یعنی یک تشکیلات زرد است. این تشکل همیشه مانع بر سر راه مبارزه معلمان بوده است. این تشکل سه چهار روز از تظاهرات و اعتصاب معلمان می گذشت، شروع کردند به تبلیغات که این کارها لازم نیست. بیانیه بنویسیم و با مسوولین دولتی حرف بزنیم. و به این ترتیب می خواستند خود را صاحب مبارزه معلمان قلمداد کنند و معلمان را قانع کنند که به شیوه آنها یعنی شکایت نوشتن و مذاکره و غیره عمل کنند نه تظاهرات و اعتصاب. در نتیجه آنها شرکت نکردند اما برای اینکه از قافله عقب نمانند و آبرویشان میان معلمان نرود، بیانیه ای نوشتند و گفتند ما از اعتصاب حمایت می کنیم. درحالی که معلمان خود تصمیم شان را گرفته و اعتصاب را شروع کرده بودند و منتظر آنها نشدند. متعاقبا تعدادی از مدیران و کارمندان مدارس را قاطی تجمع معلمان کردند و سه روز بعد در یک کنفرانس مطبوعاتی با مدیای احزاب اعلام کردند که ما به اعتصاب خاتمه می دهیم. این تاکتیکی بود که اعتصاب را تضعیف و تعدادی را پشیمان کنند.

نینا: اتحادیه معلمان حزب حاکم چند در صد معلمان را در بر می گیرد؟

کامران  لطیف: این تشکل اقلیتی بیش نیست که از اعضای احزاب در میان معلمان تشکیل شده است. آمار رسمی ندارم اما فکر می کنم ٣٠ در صد معلمان را در این اتحادیه زرد جمع کرده اند. این ها بیشتر مدیران و معاونین و کارمندان مدارس هستند. اما در این اعتصاب مدیر مدرسه هم داشتیم که گفته است اگر مدیریت مدرسه مانع شرکت من در اعتصاب باشد نمیخواهم مدیر باشم. نقطه قدرت این اعتصاب در سراسری بودن و خواست مشترک و واحد همه معلمان است. بعلاوه معلمان مصمم و پیگیر اند که تمام حقوق معوقه شان را یکجا بگیرند.

نینا: تاریخا معلمان همین تشکل زرد دولتی یا وابسته به احزاب حاکم را داشته است که نشان داده نه در گذشته و نه در این اعتصاب خواست و منفعت معلمان را نمایندگی نمی کند. آیا شما تلاش کردید که در این مبارزه معین معلمان تشکیلات مستقل خودشان را بوجود بیاورند و اعلام کنند؟

کامران  لطیف: تشکیلات مستقل معلمان یک خواست و آرزوی ما بوده و هست. اما متاسفانه در مبارزات و اعتصاب اخیر فرصت داده نشد که معلمان تشکیلات مستقل شان را بسازند...

نینا: مساله ایجاد تشکیلات مستقل در تجمع بزرگ و هر روزه معلمان مطرح شد و رد شد یا اصلا مطرح نگردید؟

کامران  لطیف:: بطور علنی و در تجمع نه. 

نینا: چرا؟ مشکل چه بود؟

کامران  لطیف: معلمان بیشتر فکر می کردند که این تجمع و اعتصاب فقط برای خواست حقوق معوقه است و وظیفه دیگری ندارد. این یکی از نقطه ضعفهای ما است که فقط برای یک خواست بیرون بیاییم و تظاهرات و اعتصاب کنیم و به چیزهای و کارهای دیگر کاری نداشته باشیم.

نینا: بجز شما کسان دیگری هم بودند که خواستار تشکل مستقل معلمان باشند؟

کامران  لطیف:: بلی. هستند.

نینا: اعتصاب امروز پایان یافت. ادامه مبارزه معلمان چه می شود؟

کامران  لطیف: بلی. تجمع معلمان در سلیمانیه در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که به اعتصاب سراسری موقتا خاتمه می دهد و هر هفته یک روز، روزهای شنبه ساعت ٩ تا ١١ را جلو اداره آموزش و پرورش تجمع می کند. تا زمانی که حقوق معوقه پرداخت می گردد. این کار را کردیم تا دانش آموزان به مدارس برگردند و به نگرانی خانواده ها خاتمه بدهیم. البته دلیل دیگر اینکه ما مجبور شدیم به مدارس برگردیم این بود که تحت فشار احزاب حاکم و اتحادیه زردشان تعدادی مدیر و معلم اعتصاب را شکستند و به تجمع و اعتصاب سراسری معلمان ضربه زدند. از جمله بعضی از معلمان از مجازات می ترسیدند. رییس آموزش و پرورش هم اعلام کرده بود که اگر معلمان به سر کار برگردند معلمی مجازات نمی شود. و این به نوعی تهدید بود که ادامه اعتصاب ممکن است مجازات از قبیل کسر حقوق یا اخراج را هم در بر داشته باشد.

نینا: شما گفتید که اعتصاب معلمان همزمان بود با اعتصاب کارمندان و کارکنان بیمارستان ها و غیره و همچنین همزمان بود با تظاهرات مردم و بخصوص جوانان درخیابان ها، ارتباط بین این بخشهای مبارزه معلمان و کارمندان و کارگران و مردم شهر چگونه بود؟

کامران  لطیف: چیزی که همه این مبارزات گوناگون و اقشار مختلف را بهم گره می زد خواست سراسری و مشترک بود. در همه کردستان هیچ حقوق بگیری ٤ ماه است حقوق نگرفته است. مساله دیگر این است که بی اعتنایی و وقت کشی احزاب حاکم و جدالهایشان بر سر قدرت مردم را بیشتر عصبانی و ناامید کرده است. ازجمله بعضی از احزاب کم نفوذ تر مساله عدم پرداخت حقوق معلمان و کارمندان را بعهده حزب دیگر می گذارد که قدرت سیاسی و اقتصاد را قبضه کرده است. یک بخش از مردم که به خیابان ریختند و به قول احزاب حاکم اغتشاش کردند، در واقع این بخش مردم هم آلت دست احزاب بودند و احزاب پشت بخشی از این جدالهای خیابانی قرار داشت. این خود نیز باعث شد که بهانه دست احزاب حاکم بدهد که تظاهرات خیابانی را سرکوب کند و به خانه بفرستد.

نینا: چقدر امیدوارید تجمع هفته ای یک بار معلمان خواستشان را جواب بدهد؟

کامران  لطیف: الان دیگر ادامه مبارزه معلمان هماهنگ نیست. مثلا منطقه حلبجه اعلام کرده اند که تا نیمه سال تحصیلی به احزاب حاکم فرصت می دهند خواستشان را جواب دهد. در سلیمانیه که تصمیم بر تجمع هفته ای یک روز است. امید دارم که دولت اقلیم بالاخره حتی اگر بعد از پرداخت حقوق معوقه به پیشمرگ هم شده، خواست معلمان را جواب دهد. اگر نه ما باز هم به میدان می آییم و اعتصاب می کنیم.

نینا: خواست معلمان، زیاده خواهی نیست. حقوق داده نشده شان را می خواهند. همینطور کارمندان و کارکنان بهداری و بیمارستان ها و غیره. فکر می کنید برای پرداخت حقوقی که کار شده ولی  نداده اند باز هم فرجه و فرصت باید داده شود؟ معلم یا کارمند یا کارگر و پرستار بیمارستان این سه چهار ماه چطور زندگی کرده اند؟ چه خورده اند؟ کسی هست این را نادیده بگیرد و شانه بالا بیندازد و بگوید فعلا صبر کنید؟!

کامران  لطیف: مشکل ما در این منطقه این است که در اینجا معضل اقتصادی وجود ندارد. مساله این است که احزاب مسلح کل داراییها را قبضه کرده اند. احزابی که هیچ مسوولیتی نمی پذیرند و این مردم را عاصی و ناامید  کرده است. مردم را به بغداد و حکومت مرکزی حواله می دهند در حالیکه دولت اقلیم و دولت مرکزی بین خود بر سر چگونه تقسیم کردن داراییهای کشور دعوا دارند. و مردم این وسط قربانی اند. یا دعوای اینکه بارزانی رییس اقلیم بماند یا نه چه ربطی به حقوق و نان سفره مردم دارد؟ جالب است بارزانی گفته رییس اقلیم باشم تا آخر سال یعنی سه ماه دیگر همه حقوق ها را می دهم! خوب اگر پول هست که هست، چرا حالا نمی دهید. نان سفره ما را گروگان گرفته اند تا دعواهای قدرت و تقسیم ثروت بین خودشان را حل و فصل کنند. مردم مستاصل شده اند.

نینا: شواهد نشان می دهد که مبارزات معلمان اگر چه خواست سراسری و مشترک داشته و اگر  چه اعتصاب حد اقل در منطقه سلیمانیه سراسری بوده اما معلمان از یک رهبری واحد برخوردار نبوده. هر شهری برای خودش تصمیم گرفته که چگونه مبارزه ادامه داشته باشد. مانند نمونه حلبجه و سلیمانیه. فکر نمی کنید پیروزی معلمان حداقل برای گرفتن حقوق معوقه شان به فوریت و نه سه ماه و ٦ ماه دیگر به یک رهبری واحد نیاز دارد؟ و میدانید که این رهبری را هم یک تشکل مستقل می تواند تامین کند نه یکی دو نفر اینجا و آنجا.

کامران  لطیف: دلیل ضعف تا کنونی مبارزات ما معلمان هم نبود این  تشکل مستقل و رهبری سراسری است. و حل این مساله به چند چیز بستگی دارد. یکی هشیاری و آگاهی معلمان است که به آن حد رسیده باشد که به یک تشکل مستقل از احزاب دولتی و اتحادیه زردشان نیاز دارد. گفتم که بخشا معلمان اعضای احزاب حاکم اند و میتوانم بگویم این ها جزو فعالین و سرجنبانان میان معلمان هستند اما همیشه نگاهشان به بالا است و معلمان را به تقاضا و شکایت و غیره حواله می دهند.

نینا: تشکل توده ای درست کردن در کردستان عراق ظاهرا ممنوع نیست. پس مانع چیست؟

کامران  لطیف: نه ممنوع نیست. ولی متاسفانه معلمان فکر می کنند شاید همین اتحادیه معلمان احزاب کافی است. مشکلی هم مثل این حقوق معوقه که حالا پیش آمده هر وقت پیش بیاید همه با هم تصمیم میگیریم کاری کنیم! در منطقه سلیمانیه ٣٣ هزار معلم داریم. اگر ٥٠٠ نفر همت کنند می توانند تشکل مستقل معلمان را درست کنند و می توانند حقوق و خواستهای معلمان را بگیرند. اما متاسفانه این کار تا حالا نشده است.

نینا: همزمان با اعتصاب شما معلمان کردستان عراق، مدتی  است که معلمان در ایران هم در مبارزه ای جدی و پیگیر برای مطالبات خود هستند. این مبارزه چند سالی است شروع شده و این کشمکش ادامه دارد. معلمان در هر شهر کانون صنفی معلمان دارند و یک کانون عالی هم دارند که قرار است مبارزات معلمان را سراسری و هماهنگ کند. در آنجا هم موانع و مشکلات زیادی هست. می خواستم بپرسم که بیش از سه هفته تظاهرات و اعتصاب و تجمع شما معلمان در سلیمانیه چه تجربه و درسی برای معلمان ایران دارد. مثلا تجمع های چند صد و چند هزار نفری شما جلو آموزش و پرورش چگونه اداره می شد؟ درحالی که تشکلی وجود نداشت و اتحادیه معلمان وابسته به احزاب هم حضور و شرکت نداشت. تمام روز را که آنجا بودید چگونه می گذراندید؟ چه مسایلی میان شما مطرح می شد؟ 

کامران  لطیف: امیدوارم مبارزه معلمان در ایران پیروز شود. حقیقتش ما تجارب کمی در زمینه اعتصاب داشتیم بخصوص در نبود یک تشکل مستقل معلمان، این ضعف بیشتر برجسته می شود. اولین تجربه این بود که ما معلمان را که هر کدام یا هر چند نفر در مدارس معین کار می کردیم به هم نزدیک کرد و خیلی ها همدیگر را شناختیم و در یک مبارزه مشترک دست در دست هم شعر و سرود خواندیم و درد دل کردیم و شعار دادیم و احساس همدردی کردیم. همبستگی میان ما بوجود آمد. احساس همسرنوشتی و همدردی بوجود آمد. انگار یک تن واحد بودیم. انگار همه عضو یک خانواده ایم... تعدادی از معلمان فرصت پیدا می کردند سخنرانی و بحث کنند. اما چیزی که ما را رنج می داد محافظه کاری بخش زیادی از معلمان بود. مدام می گفتند صحبت از احزاب نکنید. خواست ما را سیاسی نکنید. کار ما را خراب نکنید. این دردناک بود. ما نتوانستیم بر این محافظه کاری و ترس بی اساس فایق اییم و یک دورنمایی به مبارزه معلمان بدهیم و اتحادی واقعی و ادامه کار پی ریزی کنیم و بسوی ایجاد اتحاد و تشکلی مستقل گام برداریم. این بخش کار تجربه بد و دردناکی است که امیدوارم روزی همه ما معلمان کردستان عراق به این موضوع پی ببریم که مانع جدی کار ما است. دخالت نکردن در سرنوشت خود و دادن سرنوشت به دست احزاب و دولتی که نماینده هیچ کارگر و زحمتکش و معلم و پرستار و کارمند و حقوق بگیری نیست. دولتهایی که فکر می کنند مردم نان خور و مزد بگیر آنها هستند و آنها هم صاحب و مالک مرگ و زندگی مردم!

نینا: دراین مدت خانواده دانش آموزان و مردم شهر بطور کلی برخوردشان به اعتصاب شما چگونه بود؟

کامران  لطیف: خانواده دانش آموزان از ما حمایت کردند چه در گفتگو در مدیا و چه با شرکت درتجمع ما. می گفتند خواست شما خواست ما هم هست. حتی در میان پیشمرگان از ما حمایت می شد چون خود آنها هم همدرد ما بودند و حقوقشان پرداخت نشده است. می توان گفت نپرداختن حقوق ها کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. حتی بازار را . پولی نیست تا خرج شود. تا کرایه خانه پرداخت شود و ... همچنین اعتصابیون کارمند و کارکنان دیگر به حمایت همدیگر می پرداختیم.

نینا: مدیای احزاب چگونه برخورد کرد؟

کامران  لطیف: مدیا در آغاز کار خوب بود. اما به تدریج و بخصوص در این اواخر از نآنجآنجا که احزاب حاکم فکر می کردند باید اعتصاب خاتمه یابد نه تنها مدیا دیگر سراغ ما نیامد و صدای ما پخش نمیشد بلکه احزاب صاحب مدیا نیروهای امنیتی زیادی را هم به خیابان ها فرستاد. اطلاعیه ها ی ما پخش نشد و حتی دوربین های عکاسی معلمان را هم از آنها می گرفتند و می گفتند عکس گرفتن قدغن است! مدام در مدیا از معلمان می خواستند که به سر کار برگردند وگر نه مجازات می شوند.همه این عوامل فشاری بر اعتصاب ما بود که خاتمه بدهیم.

نینا: پلیس از تجمع شما ممانعت کرد یا کسی را دستگیر کردند؟

کامران  لطیف: مستقیما نه. ولی به عناوین مختلف با حضور و مانور در خیابان ها قصد ایجاد ترس و رعب در میان ما  و مردم داشتند. یک مورد هم دو نفر عوامل دولتی را به تجمع ما فرستاده بودند که می خواستند اوضاع را بهم بریزند و تفرقه ایجاد کنند که نتوانستند و رفتند. اما باز باید تکرار کنم که تجربه اخیر، به اکثریت معلمان کردستان بار دیگر ثابت کرد که تشکل دولتی و زرد نماینده آنها نیست. و امید دارم که در ضمن مبارزات مان به یک تشکل مستقل و رهبری واقعی سراسری برسیم. که این تنها ضامن گرفتن حقوق معوقه امروز و دفاع از حرمت و انسانیت و خواستهای دیگرمان است.

 

آبان ٩٤ (نوامبر٢٠١٥)

(این گفتگو توسط مظفر محمدی انجام شده است)