ادامه اعدام در دولت اعتدال

 

 

این روزها خبر اعدام حبیب و علی افشاری دو برادر و زندانی سیاسی به عنوان آخرین کارنامه دولت روحانی در رسانه ها درج شده است. همزمان اخباری مبنی بر اعدام ٤ نفر از زندانیان بند ١٢ زندان ارومیه به اسامی سامان نسیم، سیروان نژاوی، ابراهیم شاهپوری و یونس آقایان منتشر شده است. طبق اخبار منتشره به خانواده حبیب و علی افشاری اطلاع داده اند که دو فرزند آنها اعدام شده اند، اما در مورد سایر زندانیان علیرغم مراجعات مکرر خانواده و بستگان آنها به مراجع دولتی، تا کنون هیچ ارگان و مقامی در تائید و یا رد اجرای احکام اعدام آنها اظهار نظری نکرده است و خانواده و بستگان آنها در شوک و انتظاری جانگداز شب و روز میکنند. آنچه معلوم است مدتی پیش این زندانیان را که همگی حکم اعدام گرفته اند از زندان ارومیه خارج کرده و تا کنون از سرنوشت و محل جدید آنان اطلاعی در دست نیست.

اعدام در جمهوری اسلامی سنتا یک پای اعمال حاکمیت آنها بوده است. جمهوری اسلامی حکومتی است که با کشتار مخالفین سیاسی خود، با اعدام های دسته جمعی زندانیان سیاسی، با شکنجه و جنایات وسیع علیه آنها و با اسید پاشی بر روی زنان و خون پاشیدن بر هر تحرک اعتراضی و حق طلبانه متولد شده است. اگر امروز گله حزب الله در خیابانها عربده نمیکشند و قمه نمی چرخانند به این دلیل ساده است که جامعه تحمل نمیکند، جلادان میترسند کنترل اوضاع از دستشان خارج شود و مردم طغیان کنند.

اما ماشین کشتار و جنایت آنها یک لحظه از کار نیفتاده است و در این زمینه دولت ”اعتدال“ آقای روحانی این نماینده جمهوری اسلامی خوش خیم، گوي سبقت را از همپالگی های خود ربوده است و ”افتخار“ بیشترین اعدامها را در دو دهه گذشته نصیب خود کرده است.

امروز دیگر این باید به داده عمومی تبدیل شده باشد که در دوره ای که جنایت و توحش را به سیمای عمومی جهان ما تبدیل کرده اند، توقع پایان اعدام و جنایت از جمهوری اسلامی یک توهم بزرگ است. این باید به خودآگاهی عمومی تبدیل شده باشد که خیل مداحان اسلام خوش خیم و دولت ”اعتدال“ روحانی، از روزنامه نگار و روشنفکر دگراندیش تا تکنوکراتهاي طرفدار دولت روحانی و همه آنهایی که جامعه را به سکوت و انتظار و مهلت خریدن برای روحانی دعوت میکردند، خود بخشی از همین سیستم و همین فرهنگ و از نوع همین حاکمیت اند.

 

در هم شکستن ماشین جنایت و کشتار و ارعاب و سرکوب نه با عریضه نویسی و نه با توقع رحمت و شفقت و نه کار مدافعان نیم بند و دروغین آزادی که کار جنبش های اعتراضی و انقلابی، کار جنبشهای کارگری و سوسیالیستی است. مبارزه علیه اعدام و افسار زدن به دولت روحانی کار جنبشی است که به حقوق انسانها به کرامت و حرمت آنها احترام میگذارد و آزادی بیان و عقیده و اعتراض و اعتضاب و ... را به عنوان حقوق اولیه انسانها برسمیت میشناسد. افسار کردن دولت روحانی و پایان دادن به ترور و اعدام و آدم ربایی، دفاع از آزادیهای سیاسی، دفاع از حق زن و دهها مطالبه انسانی دیگر بر دوش جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر است. راه پایان دادن به کشتار و زندان و قتل و جنایت، درهم شکستن دستگاه سرکوب و ارعاب است؛ تقویت اعتراضات کارگری و مردم محروم برای آزادی، برابری، رفاه و پیوستن به صف سوسیالیستهای این طبقه است. سکوت جایز نیست و انتظار جز تباهی بیشتر نتیجه ای نخواهد داشت.

 

حزب حکمتیست ضمن تسلیت به خانواده و بستگان زندانیان اعدام شده، مردم را به اعتراض به اعدام فرا میخواند. باید با اعدام هر زندانی، دولت روحانی و حکم دهندگان و دادگاه و زندانبان آنها با موجی از اعتراض در محله و مراکز شهر و امکان دولتی روبرو شوند. جنبش علیه اعدام در ایران مانع اعدام تعداد زیادی از زندانیان شده. به همین دلیل از ترس اعتراض ما، زندانیان سیاسی را در خفا اعدام میکنند. باید کاری کرد که از ترس شورش ما زنان و جوانان و مردان آزاده و حق طلب از ترس ما کارگران، جسارت نکنند به زندگی هیچ زندانی تعرض کنند. باید جنبش علیه اعدام را به جنبشی سراسری علیه جمهوری اسلامی تبدیل کرد.

 

 

 

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست

(خط رسمی)

 

دهم اسفند ٩٣ (اول مارس ٢٠١٥)