زنده باد اول مه

زنده باد اتحاد جهانی طبقه کارگر

 

 

اول مه روز اتحاد جهانی طبقه کارگر فرا میرسد و طبقه کارگر در سراسر جهان همچنان در انقیاد اقتصادی سرمایه است. نه تنها در انقیاد اقتصادی،  که در لبه پرتگاه  یکی از عمیق ترین و هولناک ترین شکاف های فقر و ثروت، در یکی از زمخت ترین مقاطع تاریخی فاصله محرومیت و فراوانی با ساعات کار طولانی و شرایط کار سخت و طاقت فرسا، گرفتار است.

     اواخر قرن نوزده انترناسیونال دوم شیپور اتحاد جهانی طبقه کارگر و تاکید بر خواست کاهش ساعت کار را به صدا در آورد. از آن زمان تا کنون نه تنها در سطح جهانی ساعت کار کاهش نیافته است که فشار و سرعت و مدت زمان کار به مراتب افزایش یافته است. نه تنها کار کودکان ممنوع نشده است، نه تنها قربانیان سوانح کار کاهش نیافته است، نه تنها تبعیض جنسی، نژادی، ملی و مذهبی در صف مردم کارکن کاهش نیافته است، نه تنها میزان فراغت طبقه مولد ثروت افزایش نیافته است، که علاوه بر نیروی کار کودکان جسم و روان کودکان طبقه کارگر بعنوان کالا روانه بازار خرید و فروش شده است. 

قربانیان سوانح کار، نفرت ملی و مذهبی، تبعيض و نابرابري جنسي و محرمیت زنان، در میان طبقه کارگر بیداد میکند، و دسترسی به یک روز و یک لحظه آسایش و فراغت برای بخش اعظم طبقه کارگر جهانی رویایی بیش نیست. 

     هیچ زماني به اندازه امروز امکانات و نعمات براي ایجاد رفاه و آسایش جامعه بشري مهیا نبوده است. در عین حال هیچ دوره ای شکاف طبقاتی، ابعاد فقر و محرومیت، ابعاد تعرض بورژوازی در سراسر جهان به سطح معیشت طبقه کارگر، به ميزان امروز وسیع نبوده است. هیچ دوره ای به اندازه امروز طبقه کارگر زیر فشار سیاسی - ایدئولوژیک بورژوازی نبوده است. این عقب گرد در شرایط کار و زندگی طبقه کارگر، محصول قدرت اقتصادی و سیاسی و نظامی بورژوازی نیست! حاصل عدم آگاهي از دست بردن طبقه کارگر جهانی به قدرت خويش است. اول ماه مه امسال پیشروان طبقه کارگر در سطح جهان باید مبشر رفع این مانع در مقابل اتحاد و پیشروی طبقه کارگر باشند.

 

رفقای کارگر!

در جامعه ایران و در ٣٦ سال گذشته، علیرغم تلاش و مبارزه هر روزه و نارضایتی عمومی طبقه کارگر و بخش محروم جامعه برای ایجاد حداقل بهبود در زندگی خود، بورژوازی ایران علاوه بر اعمال استبداد سیاسی، هر روز به بهانه ای تلاش کرده است که پیروزی خود و پیشرفت برنامه های اقتصادی و سیاسی خود را به نام تامین منافع ما جار بزند. جمهوری اسلامی هر روز به بهانه ای نه تنها از جواب به ابتدایی ترین مطالبات ما سر باز زده است، بلکه هر روز سهم ما را از تولیدات جامعه کاسته است. در هر دوره تلاش کرده است صف میلیونی ما را قانع کند که بهبود زندگی ما در گرو تلاش برای موفقیت آنها در تولید ثروت و توسعه امکانات بیشتر است. در نتیجه جان فشانی ما امروز یک طبقه پولدار و صاحب سرمایه های بزرگ و نجومی را شکل داده است اما طبقه کارگر ایران پابپای رشد ثروت و سامان آنها، از میزان سهمش در ثروت و نعمات جامعه کاسته شده است.

     جمهوری اسلامی یک دهه تمام است تحت نام دشمن خارجی، مبارزه با "استکبار جهانی" و "شیطان بزرگ"، "خطر حمله به ایران" و "محاصره اقتصادی"، یک فلاکت اقتصادی تمام عیار را همراه با بیکاری و اخراج و زندان و ناامنی شغلی و معیشتی، مهندسي کرده است.

     دو سال است طبقه کارگر را در انتظار بهبود رابطه با غرب و جلب سرمایه خارجی و رشد اقتصادی در انتظار نگه داشته اند. امروز نیز دولت روحانی لباس "قهرمانی" توافق با "شیطان بزرگ" را بر تن کرده است، توافق شان با آمریکا را به عنوان دو دولت جنایتکار و ضد کارگری، به نام پیروزی ما در جدال "هسته ای" با غرب، رو به طبقه ما اعلام میکنند و بر سر ما منت میگذارند؛ توافقی که یک سر سوزن به بهبود زندگی ما و منافع ما مربوط نیست. دیروز به نام جنگ و جدال با غرب به زندگی ما تعرض میکردند و امروز به نام توافق با غرب و فرصت خواستن برای به نتیجه رساندن کامل توافقاتشان و فردا به نام فرصت خواستن برای جلب سرمایه و رشد اقتصاد ایران، ما را پشت در سالن انتظار گشایش و بهبود نگه میدارند. 

     دولت روحانی همراه رسانه های خود و صفی از روشنفکران درس خوانده و دانشگاه دیده بورژوا را به اسم روزنامه نگار و محقق و اقتصاد دان راه انداخته اند، تا با اشاعه سموم ناسیونالیستی و میهن پرستانه، طبقه کارگر را یک دور دیگر در سکوت و انتظار به امید رشد اقتصادی ساکت نگه دارند. رشد اقتصادی که صرفنظر از ناممکنی آن، هر درجه پیشرفتش تنها و تنها به قیمت تباهی بیشتر صف میلیونی ما کارگران و کاستن از سهم ما از تولیدات جامعه ممکن است. رشد اقتصادی که تنها به قیمت خرد شدن ستون فقرات یک نسل دیگر، به قیمت نابودی روحی و جسمی و تباهی کامل و به استیصال کشاندن پرولتاریای ایران ممکن است. پروژه های آنها از "اقتصاد مقاومتی"، "دفاع از کالای داخلی"، بالا بردن توان رقابتی تولید ایرانی و کاستن از هزینه های تولید، رشد صنعتی و... علاوه بر موانع مختلف تامین آن، تنها با اتکا به کار ارزان و کارگر خاموش و تسلیم شده به بردگی سرمايه ممکن است؛ چیزی که کل جمهوری اسلامی با همه جناحهایش همراه با کل اپوزیسیون بورژوایی آن، بر محوریتش توافق دارند.

     دوره اخیر، طبقه کارگر ایران مبارزات گسترده ای را در دفاع از زندگی خود در مقابل تعرض بورژوازی و دولتش پیش برده است. شبح کارگر متحد و آگاه و خطر عروج آن، شبح کمونیسم بر سر جامعه ایران همیشه در گشت و گذار بوده است. سمپاتی به کمونیسم در میان توده طبقه کارگر بالا است. نجات جامعه ایران از فلاکتی که برای ما مهندسی کرده اند، تنها در گرو پا پیش گذاشتن کمونیستهای طبقه کارگر با پرچم سیاسی خود و با افق انقلاب کارگری و متحد در حزب کمونیستی است. گرد و خاک دوره صبر و انتظاری که بورژوازی بر پایه توهم و فریب اکثريت جامعه ایران علیه طبقه کارگر به پا کرده است دیر یا زود مي خوابد. اینکه ما کمونیستها چقدر میتوانیم در این دوره، جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر را آماده جوابگویی به فضای سیاست در جامعه ایران کنیم، اینکه ما چقدر میتوانیم صفوف طبقه کارگر را برای این دوره متحد کنیم، سوالی روی میز همه ما است.

 

کارگران کمونیست!

میزان اتحاد کمونیستهای طبقه کارگر، رشد و تحزب یافتگی محافل کمونیستی کارگری، تبدیل کمونیستهای طبقه کارگر به محمل اتحاد توده هر چه بیشتر این طبقه در دل مبارزات موجود، سازمان دادن مجامع عمومی کارگري به عنوان تنها شکل دخالت مستقیم توده کارگر در سرنوشت خود و در دل مبارزات جاری، بالا بردن خودآگاهی کارگران و تقویت رفاقت کارگری، حلقه های اصلی در این آمادگی است و این بر دوش ما است. اول ماه مه روز جشن و همبستگی ما از میادین شهرها تا کارخانه، از محلات کارگری تا هر جمع و محفل خانوادگی است. تلاش ما برای برگذاری هرچه باشکوهتر این روز، دخالت جدی ما در کل مباحثات این دوره در میان کارگران و تبدیل فعالین کمونیست طبقه کارگر به ستون اصلي اتحاد کارگري از جمله در این مناسبت مهم، ایزوله کردن خانه کارگر و مجیز گویان دولت روحانی که در تلاشند توده کارگران را به نام مراسم کارگری به مراسم های دولتی بکشانند، همگی در گرو دخالت متحدانه و با برنامه کارگران کمونیست است.

     آنچه در دهه اخیر بر بشریت رفته است، نتیجه حاکمیت بلامنازع دنیای ”آزاد“ بورژوازی، دنیای افسارگسیختگی آنها است، دنیایی که ظاهرا خطر کمونیسم را دفع کرده است. ظاهرا امید به نجات جامعه و رهایی سیاسی و اقتصادی بشریت و سوسیالیسم را در دلها خفه کرده است. اما بورژوازی بهتر از هر نیرویی میداند که با همه توان خود نتوانسته است ایده الهای برابری طلبانه را از بشریت بگیرد. نتوانسته است خطر عروج چپ و کمونیسم طبقه کارگر را از بشریت بگیرد، نتوانسته است مارکس و کمون پاریس و انقلاب اکتبر و امید به عروج دوباره کمونیسم را از از طبقه کارگر بگیرد. امروز بشریت بیش از هر زمانی به اتحاد و قدرت ما، به حضور کمونیسم ما نیاز دارد.

 

 

زنده باد همبستگی جهانی طبقه کارگر

زنده باد انقلاب کارگری

حزب کمونیست کارگری- حکمتیست (خط رسمی)

١٢ آوریل ٢٠١٥- ٢٣ فروردین ١٣٩٤