دفتر کردستان حزب حکمتیست (خط رسمی)

 

قرعه جلادان اینبار به نام محمود صالحی

 


روز یکشنبه ٢٢ شهریور جان شاهرخ زمانی را گرفتند و صدها هزار انسان از هم طبقه ای هایش٬ از آزادیخواهان و ستمدیدگان جامعه ایران را سوگوار کردند. دیروز سه شنبه ٢٤ شهریور جنازه شاهرخ زمانی بر شانه های رفقا و عزیزانش در همراهی صدهها نفر از کارگران و دوستداران او در گورستان "وادی رحمت تبریز" به خاک سپرده شد.

 

امروز چهارشنبه و تنها با گذشت سه روز از این واقعه جانکاه٬ جلادان شاهرخ زمانی اینبار از دادگاه سنندج شفاها به محمود صالحی اعلام کرده اند که ٩ سال حکم زندان گرفته است. انگار بعد از کشتن شاهرخ زمانی قرعه جلادان حاکم به نام محمود صالحی٬ به نام یکی دیگر از شریفترین انسانهای این کره خاکی٬ یکی دیگر از شخصیتهای سرشناس و خوشنام طبقه کارگر ایران درآمده است. هنوز اشک گریه هزاران انسان ستمدیده٬ هزاران کارگر و زن و جوان شرافتمندی که دور و نزدیک شاهرخ زمانی را میشناختند خشک نشده٬ که حکم زندان محمود صالحی ابلاغ میشود. انگار بازداشتهای دهها باره تاکنونی محمود صالحی٬ پرونده سازیهای جعلی همیشه آماده٬ تهدیدها و شکنجه های صدها باره او کافی نیست. انگار دستگیری بدون دلیل و مدرک او در هشتم اردیبهشت امسال و زندانی کردن او به مدت ٣٢ روز در انفردای و ممانعت آگاهانه از رسیدن داروهایش که منجر به از دست دادن کامل کلیه هایش شد، کافی نیست. امروز محمود صالحی بر اثر اعمالی که "عدالتخوانه" های حاکمین در دولتهای مختلف سیاه و سبز و بنفش آنها و از جمله در دولت جناب روحانی "معتدل" بر او اعمال کرده اند٬ هر هفته باید دوبار برای دیالیز به بیمارستان برود. لابد همه اینها کافی نیست٬ این انسان متنفر از بی عدالتی٬ متنفر از اجحافات و بی حقوقی٬ هنوز زبان و قلمش در دفاع از کارگر و علیه نظم سرمایه میچرخد و همین هم نباید تحمل شود؛ انگار محمود صالحی هم باید به سرنوشت شاهرخ زمانی دچار شود.

 

در اینکه دولت جمهوری اسلامی میخواهد محمود صالحی و صدها انسان شریف و آزادیخواه٬ صدها کارگر معترض و مورد اعتماد هم طبقه ای هایش را فیزیکا نابود کند٬ تردیدی نیست. اینها با یک نسل کشی کامل از طبقه کارگر٬ از کمونیستها٬ از زنان حق طلب و جوانان متمدن و آزادیخواه آن جامعه سر کار آمده اند. اینها صدها گورستان دسته جمعی را از اجساد شکنجه شده و خون آلود دهها هزار انسان معترض پر کرده اند. اینها در توحش٬ قصاوت و بی رحمی زبانزد خاص و عام اند. از اینها توقع دیگری نباید داشت. اینها به سرکوب و استبداد زنده اند.

 

اما روی سخن ما به طبقه کارگر ایران٬ به میلیونها انسان آزادیخواه آن جامعه٬ به مردم شهرهای کردستان٬ به کارگران مراکز مختلف صنعتی و خدماتی٬ به خبازان و کارگران شاغل و بیکار آن جامعه است. آیا هر روز باید در گوشه زندان ناکجا آبادی یکی از رفقای ما٬ یکی از رهبران و فعالین و نمایندگان ما٬ از میان کارگران٬ از زنان برابری طلب٬ از معلمان و پرستاران٬ از دانشجویان و... بدست دژخیمان حاکم در خلوت زندان به مرگ محکوم شود و ما در سوگ مرگشان بر مزار آنها جمع شویم و گریه کنیم؟ آیا این سیکل جنایت و کشتن عزیزان ما توسط جلادان حاکم و گریه و زاری هر روزه ما بدون سدی بستن و خطری ایجاد کردن باید ادامه یابد؟ آیا جز گریه٬ جز اعلام نفرت در جمع رفقایمان، جز دست به زانو شدن و در خلوت خود نفرین فرستادن به حاکمین و قاتلین و شکنجه گران آنها، کاری از ما ساخته نیست؟ آیا اینها وجدان ما را راحت و خواب و آرامش روحی و روانی را به کلبه های ما خواهد آورد؟ آیا این زندگی و سکوت در مقابل جنایات هر روزه آنها و قتل بهترین انسانهای آن جامعه دون شان ما نیست؟ آیا نباید کار دیگری کرد٬ راه دیگری پیدا کرد و نفرت صف طبقه خود، میلیونها زن و مرد و جوان شرافتمند را علیه این توحش بسیج کرد و آنرا لگام زد؟

 

 

مردم مبارز شهرهای کردستان!

کارگران٬ آزادیخواهان!

 

 این حقارت را نباید پذیرفت! نباید گذاشت محمود صالحی حتی یک ساعت هم زندانی شود. شهر٬ محله٬ کارخانه٬ دانشگاه و مدرسه را باید علیه آنها بسیج کرد. اگر علیه دستگیری محمود صالحی در اردیبهشت ماه و قبل از از دست دادن کلیه هایش اعتراضی جدی و همه جانبه میکردیم٬ اگر مردم شهر سقز٬ سنندج٬ مریوان و...٬ اگر کارگران هزاران مرکز کارگری اعتراضی ولو کوچک سازمان میدادند٬ حتی یک ساعت در وقت کاری همزمان دست از کار میکشیدند٬ امروز کسی جسارت صادر کردن احکام زندان برای محمود را نداشت. سکوت دیروز ما امروز دارد بر سر خود ما خراب میشود و امروز دیگر جایز نیست.

 

جرم محمود صالحی٬ جرم شاهرخ زمانی و جرم دهها کارگر سوسیالیست٬ دهها انسان عدالتخواه در زندان٬ دفاع از ابتدایی ترین حقوق طبقه کارگر٬ دفاع از زنداگی انسانی و آسایش و امنیت برای کل محرومان جامعه است. حکم ٩ سال زندان برای محمود صالحی محکوم کردن کل این صف٬ محکوم کردن دفاع از حق و حقوق انسانی همه ما و بی حرمتی به شخصیت و کرامت انسانی کل این صف است. این حقارت را نباید پذیرفت! علیه این حکم باید با نیروی وسیع و متحد خود دست به اقدام زد. باید صادر کنندگان این حکم را پشیمان کرد و مانع تکرار کشتن هر روزه یکی از رهبران و فعالین و نمایندگان این صف شد. قبلا افشین اسانلو را در زندان رجایی شهر کشتند و دیروز شاهرخ زمانی و فردا محمود صالحی و کسانی مانند بهنام ابراهیم زاده٬ رسول بداغی٬ محمد جراحی٬ رضا شهابی و دهها کارگر٬ معلم٬ پرستار٬ دانشجو و زن و جوان حق طلبی که منشاء اتحادی در میان مردم هستند، به این سرنوشت دچار خواهند کرد.

 

دفتر کردستان حزب حکمتیست ضمن اعلام نفرت عمیق خود از این حکم٬ مردم شرافتمند شهرهای کردستان٬ صدها هزار کارگر شاغل و بیکار٬ صدها هزار معلم و دانشجو و محصل را به اقدامی عملی و وسیع و مشترک علیه این حکم فرا میخواند. ما از همه رهبران و فعالین کارگری٬ از همه کمونیستها و آزادیخواهان درخواست میکنیم که دست به امری عملی و سازمانگرایانه در دفاع از محمود صالحی و برای لغو حکم زندان او بزنند. این توحش را باید لگام زد!  

 

 

دفتر کردستان حزب حکمتیست (خط رسمی)

٢٥ شهریور ١٣٩٤- ١٦ سپتامبر ٢٠١٥