اتحادیه کارگران ساختمانی از تشکیل تا فعالیتهای آن

گفتگو با استاد حسین

 

مقدمه- این گفتگو اخیرا در تیر ماه ٩٣ (اوت ٢٠١٤)  در شهر سلیمانیه با استاد حسین کارگر کمونیست و از فعالین کارگری و بنیانگذار اتحادیه کارگران ساختمان سازی کردستان عراق انجام شد. من (مظفر محمدی) و محمد راستی در دیدار با استاد، حضور داشتیم. 

 مظفر محمدی: سوالم را از وضع تشکل کارگران ساختمانی و چگونگی تشکیل آن و کارهایتان شروع میکنم٬ چگونه این تشکل را سازمان دادید و الان در چه وضعی قرار دارید؟ 

استاد حسین: تشکل ما حول و حوش ١٧ شبات  سال ٢٠١١ و در دل اعتراضات آن دوره شهرهای کردستان عراق شکل گرفت. در آن زمان ما جمعی از کارگران و فعالین کارگری ازجمله استاد مهدی و استاد ابراهیم و تعدادی دیگر در میدان سرای شهر سلیمانیه جمع شدیم و گفتم چرا ما در دل این فضا به فکر شکل دادن تشکل مستقل خودمان نباشیم. مدت چند ماه بحث و مشورت میان ما و تعدادی از فعالین کارگری با گرایشات مختلف که بعضا از تشکلات سیاسی هم بودند٬ اما کارگر بودند صورت گرفت و کمکم جمع شدیم و با هم صحبت کردیم و تعدادمان هم هر روز بیشتر میشد. گفتیم اول موازین چنین تشکلی را و پروژه خود برای چنین کاری را روشن کنیم و طی جلساتی که با هم داشتیم اینها را روشن کردیم. تحرکات اعتراضی ١٧ شبات کم کم در حال اتمام و عقب نشینی بود و ما برعکس قوی تر میشدیم. بعد از ١٧ شبات اول ماه مه را در مقابل خود داشتیم و ما هم مثل کارگران کردستان شروع به تبلیغات و فعالیت در جهت زنده نگه داشتن فضای اعتراضی کردیم. هرچند آنزمان هنوز قدرت زیادی نداشتیم اما فضای عمومی آماده بود و فرض ما این بود که کارگران و مردم دیگری به ما میپیوندند. ما در عمل پای تحرک و تظاهراتی در این روز نرفتیم٬ نگران بودیم با توجه به فضای عمومی و فضای اپوزیسیون و از جمله وجود نیروی تغییر ( جریان گوران) و اینکه آنها صاحب قضیه بشوند و ما شکست بخوریم. اما با این وضع مسئله اول مه و ابراز وجود کارگری را در ذهن جامعه به مسئله ای تبدیل کردیم و در همه تلویزیونها و رسانه های اصلی خبر برنامه ما و تبلیغات ما پخش شد و مجموعا سروصدای خوبی کرد. و سرانجام بعد از اول مه تشکل خود را ایجاد کردیم.

ما در اول تلاشمان این بود که کارگران رشته های مختلف و کل مراکز کارگری را جمع کنیم٬ مجامع عمومی در هر بخش را از جمله کارگران خبازیها٬ برق٬ سیمانکار و کلا کارگران ساختمانی و... را برگزار کنیم و از مجموع کارگران رشته های مختلف تشکل خود را بسازیم. اما دیدیم که کارگران سایر رشته ها آمادگی لازم را ندارند و تصمیم گرفتیم بیش از آن منتظر نشویم و تشکل کارگران ساختمانی را که آماده تربودیم را فعلا تشکیل دهیم.

ما در آغاز کار١٢ فعال کارگری بودیم و در میان رشته های مختلف کارگران ساختمانی مجمع عمومی برگزار کردیم که حدود ٦٠ نفر در آن شرکت کردند و ٧ نفر را از رشته های مختلف بخش ساختمان به عنوان هیئت نماینده گان در این جلسه انتخاب شدیم. رشته گچ کارها که خود من هم گچکارم کلا در میان ما قوی تر بود. کارگران این بخش بیشتر شرکت میکردند و حتی در هیئت نمایندگی نیز فکر کنم بیشتر منتخبین از این بخش بود. بعدا سعی کردیم این شیوه کار و نماینده انتخاب کردن از هر رشته ای را تغییر دهیم و کلا در میان کل کارگران تعدادی را به عنوان نماینده کل کارگران ساختمانی انتخاب کنیم نه نماینده از رشته های مختلف.

دوره ای تشکل کارگران ساختمانی کلا فعال بودیم و به مراکز مختلف کارگری سر میزدیم٬ به مسائل کارگران خصوصا مسئله امنیت محیط کار آنها رسیدگی میکردیم و اینها در سایتها و...انعکاس می یافت و فکر کنم خود شما آنوقت حضور داشتید و شاهد کار ما بودید. کار ما به این صورت پیش رفته بود که اگر روزی نبودیم کارگران سراغ مان را میگرفتند و سوال میکردند که چرا پیدایمان نیست. می گفتند فلان کارگر از ساختمان پایین افتاده است و شما کجا هستید. هر اتفاقی برای کارگری میافتاد دوستان و آشنایان میگفتن که حالا سروکله اتحادیه ی پیدا میشود و در این دوره کلا در دفاع از امنیت و سلامتی کارگران و کلا ایمنی محیط کار نقش خوبی داشتیم.

دراین دوره کارمان خوب پیش میرفت و شناخته شدیم هر چند خودمان راضی نبودیم ٬ به مناسبتهایی کار میکردیم  در مورد امنیت محیط کار و شرایط کار برنامه داشتیم و سالانه به این مناسبت برنامه های داشتیم و تلاش میکردیم شیوه کارمان را عوض کنیم و تنها به یک چیز نچسبیم. برای نمونه در مناسبت روز ایمنی محیط کار وارد یکی از پروژه ها شدیم که بیشترین قربانی شرایط کار را داشت. هر چند تهدید و فشار آسایش(پلیس امنیتی اقلیم کردستان) روی سرما بود اما گوش نکردیم و رفتیم محلی که بیشترین قربانیان عدم امنیت محل کار را داشت و کارگران را جمع میکردیم و اینها بیشتر ما را شناساند.

اما دوره اخیر با فضای جنگی در کردستان و فشار بیکاری وسیع تشکل ما را هم ضعیف کرده است٬ کمتر فعال هستیم و کمتر ظاهر میشویم و در مراکز مختلف کاری ظاهر و دخالت میکنیم. هر چند هستیم اما در ٦ ماه گذشته فعالیت چشم گیری نداشته ایم و کل فضای عمومی و... تاثیر منفی بر فعالیت ما گذاشته است. اما تصمیم داریم که دوباره کارمان را شروع کنیم. اما مشکلاتی هم داریم و تعدادی از همکارانمان احساس خستگی میکنند٬ شرایط کاری به صورتی است که کارگر ساختمانی مثل کارگران رشته برق نیست که با هم باشند و بعد از کار همدیگر را ببینند و.. و همین برایمان مشکلاتی ایجاد کرده است. این فعالین اساسا کارگران کمونیست هستند که با همه مشکلات تلاش میکنند٬ خستگی نمیشناسند. با بقیه کارگران باید کاری پرحوصله کرد و زمان میخواهد. بیکاری و مشکلات آن هم تاثیر زیادی دارد. طبق امار حداقل ٧٠ هزار کارگر بیکار در کردستان داریم. تازه این آمار مربوط به پروژه های اصلی و بزرگ است و کارگران بیکار در بخش ساختمان و غیره را به عنوان بیکار به حساب نمی آورند و در حقیقت آمار واقعی بیکاری چند برابر این است٬ و اینها هم از عواملی است که در کند پیش رفتن کار ما تاثیر دارد.

همچنین فضای اعتراضی عمومی جامعه هم عقب رفته است. عدم پرداخت دستمزد و حقوق مثلا سه ماهه برای کارگران و زحمتکشان  فشاری جدی است که بر فضای اعتراضی کارگران هم تاثیر گذشته است. اکنون اوضاع به صورتی است که کارگران میبایست علیه این اوضاع دست به اعتراضات وسیع میزدند٬ اما کلا هوشیاری عمومی و آگاهی کارگری پایین است و بخشا موقعیت ما هم چنین است و کارگران کمونیست و کلا این گرایش زیاد خودآگاه و قوی نیست. این هم تاثیر جدی گذاشته است. این ناهوشیاری شامل بخش ما هم میشود هر چند ما در این بخش تشکلی داریم و اما کلا در میان کارگران کردستان تلاش و تمایل برای متشکل شدن پایین است. طبیعتا ما هم اشکالات و نواقص خود را داریم و حتما اینها هم موثر هستند. 

مظفر محمدی: شما سه سال است تشکل کارگران ساختمانی را ایجاد کرده اید. می شود کمی بیشتردر مورد دستاورد این تشکل در سه سال و چند ماهی که از عمر آن میگذرد برای کارگران ساختمانی بگویید؟ 

استاد حسین: اره مهم این است که زمانی که کارگر در تشکل خود متشکل میشود دستاوردی برایش داشته باشد. کارگر یک دوره میتواند به تو اعتماد کند و دنبالت بیفتد٬ باید عملا تشکل برایش دستاوردی داشته باشد تا این اعتماد ادامه یابد. قبل ترها کارگران در ابعاد هزاران نفره وارد سندیکاها می شدند و بعدا هم با هزاران نفر از آن خارج شدند و احساس می کردند این سندیکاها آلترناتیو آنها نیست و جواب نمیدهد٬ لذا دستاورد عملی مهم است.

همچنانکه گفتم ما بر ایمنی محیط کار تاکید زیاد کردیم و تلاش کردیم امنیت شغلی کارگران را به مسئله جامعه تبدیل و به فضای جامعه تا مباحثات پارلمان و... تبدیل کنیم.

ما میخواستیم کاری کنیم که این مسئله مورد بحث قرار بگیرد٬ اعضا پارلمان مجبور باشند که روی آن صحبت کنند٬ کار کنند و جواب بدهند. و یکی هم قانون کار است که روی آن کار کرده ایم و تاکید برداشتن قانون کاری به نفع کارگران که اینجا هیچ قانون کاری موجود نیست. 

مظفر محمدی: مسئله ایمنی محیط کار بکجا رسید٬ آیا تبدیل به قانون شد؟ ایا این در قانون کار عراق نیامده است و ایا دولت و پارلمان کردستان عراق  قانون کار عراق را قبول دارد؟ 

استاد حسین: ایمنی محیط کار در قانون کار عراق آمده است و پارلمان هم نمیگوید آنرا قبول ندارد. اما ما مجموعه ای شرایط و... را تعریف و به عنوان ایمنی محیط کار در مقابل پارلمان گذشته و آنها هم میگویند در مورد آن صحبت خواهند کرد. ما تاکید کرده ایم که تامین ایمنی محیط کار با دادن چند رهنمود که صاحب کار چنین و چنان کند تامین نمیشود و باید نمایندگی کارگران بر ایمنی محیط کار نظارت داشته باشد. و در عین حال گفته ایم که این امر باید در قانون کار گنجانده و رسمیت یابد. در حال حاضر کارفرما نظارت بر ایمنی محیط کار را دارد و برای آن کس تعیین کرده است. این نشد تامین ایمنی٬ نظارت باید از جانب نمایندگی کارگران باشد نه کارفرمایی که کارگر را تهدید میکند٬ علیه کارگر است و اخراج میکند.

همزمان ما مسئله قانون کاری مناسب برای کارگران را طرح کرده ایم٬ مسئله را به پارلمان برده ایم٬ به اربیل رفته و با مقامات و پارلمان بر سر نیاز به قانون کاری مناسب صحبت و مذاکره داشته ایم٬ مسئله برسمیت شناختن آزادی تشکل کارگری را طرح کرده ایم.

اما جواب دولت و انجمن وزیران و وزارت کار در اواخر سال ٢٠١٣ جواب رسمی ما را داده اند و گفته اند که مطالبات فوق که ما طرح کرده ایم٬ حق کارگران است و قابل اجرا. اما ما تلاش میکنیم اینها را در عمل تحمیل کنیم و عملی شود. قرار است در روزهای آتی نه تنها ما بلکه ما و همراه با فعالین کارگری در سایر مراکز کار برویم و با وزیر کار در این زمینه مذاکره کنیم٬ این امر کل ما کارگران است.

ما این کارها را کرده ایم٬ در مورد مشخص کارگران ساختمانی که شامل هیچ پروژه ای و قوانینی نیست ما مطالباتی از جمله بیمه درمانی و بیمه بیکاری و... را طرح و به پارلمان و انجمن وزیران برده ایم. در سال ٢٠١٢ به ما جواب داده اند که مطالبات ما مورد قبول واقع شده و قرار است به انجمن وزیران برود و آنجا بررسی شود. قرار است بر اساس قانون، کارگر ساختمانی حق بازنشستگی داشته باشند و بیمه درمانی٬ بیمه بیکاری و حقوق بازنشستگی شامل این بخش از کارگران هم بشود. این بخش از کارگران هیچ کا فرمایی دائمی ندارند و متفاوتند از کارگران یک کارخانه و اینها باید شامل قوانین مورد بحث بشود و قرار است به زودی جواب بگیرد.

در بحثی که ما در پارلمان داشتیم از آنها انتقاد کردیم که همه امورات فوق را بدون دخالت مستقیم نمایندگان کارگران پیش میبرند٬ گفتیم نه کنگره ای میگیرید و نه فعالین و تشکلات کارگری از جمله نمایندگان کارگران ساختمانی را دخیل میکنید. البته آنها هم به راحتی به مطالبات ما جواب مثبت نمیدهند و این در گرو نیروی ما و بستگی به توان و قدرت جمعی ما است. 

مظفر محمدی: آیا اینجا بحث حداقل دستمزد در جریان است؟ در ایران هر ساله دولت وکارفرما ها و نمایندگان تشکلهای دولتی به نام کارگر یکجانبه میزان حداقل دستمزد را تعیین میکنند و نمایندگان واقعی کارگر حضور ندارند. آیا اینجا هم چنین امری هست و کلا چه کسی حداقل دستمزد کارگر را تعیین میکند؟  

استاد حسین: تعیین حد اقل دستمزد، در اینجا خود بخودی است و مثل دوره رژیم قدیم خودبخود اضافه میشود. بستگی به نوع کار و شرایط کار است٬.مثلا کارگرانی که کار گچکاری میکنند و کار سنگین و سخت میکنند روزانه از ٤٠ هزار دینار کمتر کار نمیکند و کارگران کاشی نیز خود بخود وقتی کارگر گچکار مثلا سالی ٥ هزار بالا میرود در این بخش و بخشهای دیگر خودبخود دستمزد افزایش می یابد و کارگران کمتر کار نمیکنند. البته بستگی به ارزش دینار هم دارد و در عین حال در سالهای اخیر و با روی آوری موجی از کارگران مهاجر به کردستان و افزایش بیکاری بر سر وضع دستمزد کارگران هم تاثیر گذاشته است. 

مظفر محمدی: آیا اتحادیه شما سالانه سطح دستمزد کارگران ساختمانی را تعیین میکنید٬ که مثلا بگوئید گچ کاران روزی فلان میزان و حداقل دستمزد فلان رشته یا کارگر فنی این اندازه و کارگر ساده نباید از روزی فلان اندازه کمتر باشد؟ 

استاد حسین: نه این کار را نکرده ایم. درست است ما مرکز کارگر ساختمانی هستیم٬ اما در میان خودمان هم بحث بوده است. بیشتر کسانی که در تشکل ما جمع شده اند بیشتر استاد کارند. برای نمونه استاد کارها همیشه تمایل به ادامه کار کنتراتی دارند و این خصوصیت این بخش است. تشکل ما هنوز نتوانسته به تشکل کارگران ساختمانی و نه صرفا بناها تبدیل شود. تا کنون مثلا رفیقی چون خسرو سایه هم بر سر این ماجرا خیلی با ما جدل داشته است و یا استاد مهدی هم همیشه تاکید میکند که این تشکل را باید به تشکل کارگران تبدیل کنیم و نه تشکل استادکارها٬ ولی هنوز در این زمینه موفق نشده ایم. متاسفانه در خود تشکل ما این اختلاف هست. 

مظفر محمدی: رابطه شما با بخشهای دیگر کارگران چگونه است؟ تا جایی که من یادم است قبلا سندیکاهای دولتی و یا سندیکای احزاب موجود بودند. از قبیل سندیکای کارگران سیمان و سیگار و یا کارگران رستورانها و... آیا اینها کماکان هستند و کلا رابطه شما با اینها و یا با سندیکاهای دولتی چگونه است ؟ 

استاد حسین: سندیکای دولتی هست به اسم سندیکا عمومی در همه بخشها هست و ما از همان اغاز تا کنون با آنها درگیر بوده ایم. همه بخشها این سندیکاها را دارند اما واقعی نیست و اصلا آنچه هم که ساخته و درست کرده اند٬ منحل شده است. در شهرهایی مثل اربیل و کلار هنوز هستند اما در سلیمانیه و از وقتی که ما آمدیم خودبخود اینها در پروسه ای منحل شدند و اینها سندیکای واقعی نبودند و بیشتر ظاهرا سندیکا بودند. اصلا نمایندگان آنها پیدا نیستند. در سلیمانیه کسانی مثل کارمندان سندیکا هستند از قبیل کسانی به اسامی  پیشرو یا عثمان زندانی که با توجه به اینکه این سندیکاها در دنیای واقعی وجود ندارند٬ اینها و این نفر آخر که خودش هم از بخش ساختمانی است، دولت به او اجازه میدهد که به بخشهای مختلف سر بزند و کارگر را جمع کند. در عین حال در زمینه هایی هم به او اجازه داده اند که مطالباتی را جواب بدهد. اتحادیه میهنی که خود کادری در این عرصه ندارد به امثال عثمان اجازه میدهد به جای آنها و به نام همه سندیکاهای دولتی که وجود عینی ندارند همه جا برود و کار کند.

ما با بخشهایی از کارگران از کارگران شهرداری٬ برق٬ نفت٬ بیمارستان و... تماس داشته ایم و اگر اعتراضاتی در این بخشها بوده است ما به عنوان نماینده آنها صحبت کرده ایم. برای نمونه وقتی کارگران شهرداری(شاروانی) تجمع کردند٬ کارگران ساختمانی با چکش و ابزار کار خود به آنها پیوستند. شبیه میدان جنگ بود. جنگ کار و سرمایه. ما  در آن شرکت کردیم و سندیکای دولتی را اشغال کردیم و عناصر آنها را بیرون کردیم. به جای اینکه کارگران پیش مقامات دولتی بروند آنها ناچار شدند به میان کارگران بیایند. این کارها در مدیا وسیعا منتعکس شد و  کارگران از کار ما قدردانی کردند. 

مظفر محمدی: از حرف ها شم اینطور بر می آید که سندیکاهای دولتی در مراکز کارگری نماینده و شعبه ندارند. نیستند و هیچ کاری نمیکنند. یا یک فعال کارگری به نام عثمان زندانی که از حزب  شیوعی است نماینده همه بخشهای کارگری شده است و دولت هم او را قبول دارد. ایا در میان خود کارگران و یا تحت تاثیر فعالیتهای شما تحرکاتی برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری وجود داشته است؟ 

استاد حسین: در مورد عثمان زندانی همان است که گفتم و شما هم اشاره دارید. همچنانکه اشاره کردم ما فقط در دل اعتراضات نبوده که به مراکز کارگری رفته ایم. هیئتهایی از ما به مراکز مختلف رفته ایم و صحبت کرده ایم. تلاش کرده ایم رابطه را با آنها حفظ کنیم٬ آنها ما را میخواهند و کار ما را تمجید میکنند و میگویند کار خوبی میکنید اما خود شان میترسند دست به کاری مستقل در مرکز کار خود بزنند. ما وقتی به مرکزی میرویم و کارگران را جمع میکنیم یا در وقت نهار و... آنها را میبینیم و با آنها صحبت میکنیم بعدش به پلیس خبر داده میشود و تهدیدات پلیس امنیتی (آسایش) باعث ترس کارگران از ایجاد تشکل مستقل کارگری میشود. به کارگران میگویند و تهدید میکنند که از همه چیز باخبرند. آنها تلاش میکنند حتی تشکل ما را منحل کنند٬ به مطالبات ما و کارگران  جواب نمیدهند و مانع کار ما میشوند. حتی شرکت های خصوصی راحت نمیگذارند ما به کارگران آن مراکز سر بزنیم٬. آنها هم با پلیس ارتباط دارند و مانع برقراری رابطه ما با کارگران مراکز خود ایجاد می کنند. 

مظفر محمدی: بر مبنای آمار دولتی حدود صد هزار کارگر بیکار در این منطقه موجود است. کارگر ساختمانی که عملا کار دائم ندارند و بیکاری بخشی از زندگی آنها است. آیا کارگران بیکار هم بخشی از تشکل شما هستند و این تشکل را از آن خود میدانند و کلا شما برای کارگران بیکار چه میکنید؟ 

استاد حسین: این موج بیکاری ٦ تا ٨ ماهی است که جریان یافته است. ما به عنوان تشکل خودمان با استانداری سلیمانیه (پاریزگای سلیمانیه) نشسته ایم و یکی از مطالباتمان تامین بیمه بیکاری بوده است. خواست تامین کار یا بیمه بیکاری داشته ایم. بیکاری زیاد شده و در بخش کارگران ساختمانی که کارگر کار ثابت ندارد و همیشه منتظر کار است مهم است. مسئله بیمه بیکاری از سال ٢٠١٢ هم پارلمان و هم انجمن وزیران قبول کرده اند. اما در عمل هنوز اجرا نشده. بر اساس قانون مصوب، کارگر سه دوره حق دارد بیمه بیکاری بگیرد و هر دوره سه ماه حق گرفتن آنرا دارد اما تا کنون اجرا نشده است. میگویند قانون تصویب شده اما باید راهنمایی های این قانون برای اجرا روشن شود که هنوز روشن نشده است. اینکه قانون بیمه بیکاری شامل کارگران ساختمانی نمیشود اما مراکز تولیدی از این نظر قانون بیمه بیکاری شامل آنها خواهد شد. بر اساس آمار دولتی اکنون ٦٥ هزار نفر شامل بیمه بیکاری میشود. در واقع ٦٥ هزار نفر ثبت نام شده دارند که بیمه بیکاری شامل آنها خواهد شد. با این وصف کارگری که در بخش ساختمان ١٥ سال است حق بیمه پرداخت میکند٬ اما همین کارگر اگر از داربست ساختمان پایین بیفتد کاری برایش نمیکنند و چیزی به او نمیپردازند. 

مظفر محمدی: به نظر میرسد بیکاری از وقتی شروع شده که این بحران پیش آمده و قبلا کم بوده است. شنیده می شود که کارگران عراق عامل این بیکاری را کارگر مهاجر میدانند و آیا این باعث انشقاق میان کارگران به نام عراقی و خارجی نشده است؟ 

استاد حسین: متاسفانه نه تنها در دل این بحران بلکه قبل از آن هم این ماجرا بوده است. حتی در دوره رونق کار هم ما این مشکل را داشته ایم. یکی از مشکلات ما کارگران ساختمانی همین مشکل است. سخت است کارگر را قانع کنید که عامل این وضع کارگران به اصلاح خارجی نیست. همین اواخر یک ساعت برنامه از تلویزیون حزب شیوعی داشتم و بر سر این صحبت کردم که خیلی مورد توجه واقع شد. ولی کلا وضع سختی است و اقناع کارگر عراق در این دوره بر سر این ماجرا کار ساده ای نیست. 

مظفر محمدی: چقدر وجود این مسئله باعث اختلاف و دشمنی میان کارگران شده و میدیا در این زمینه چه نقشی دارد؟ 

استاد حسین: میدیا و مراکز روشنفکری متاسفانه خیلی تاثیر منفی دارند. کارشان این است٬ روزنامه نگاری که میرود و با کارگران صحبت میکند و انگشت روی مشکل بیکاری آنها میگذارد و سرانجام به اینجا میرساند که خوب کارگر خارجی یا مهاجر عامل این وضع است. آنها به خاطر این کارشان پول میگیرند و این نوع تبلیغات مثل این میماند که بنزین روی آتش بریزید و به این انشقاق دامن میزنند. من تا کنون چندین بار بر سر این مسئله در میدیا  صحبت کرده ام. خیلی ها استقبال میکنند و میگویند این انسانی است. ما بارها گفته ایم که حتما آمدن تعداد وسیعی کارگر مهاجر به بازار کار تاثیر میگذارد اما عامل این وضع آنها نیستند. گفته و توضیح داده ایم که مگر ما به عنوان یک شهروند این جامعه چقدر حق و حقوق خودمان برسمیت شناخته میشود. و گفته ایم که مشکل اینجا است که حق ما در این جامعه برسمیت شناخته نمیشود و حقوق شهروندی ما داده نمیشود و اینها مشکل است نه کارگر مهاجر. ما بیمه بیکاری نداریم٬ حقوق بازنشستگی نداریم٬ بیمه از کار افتادگی نداریم و دولت از بی حقوقی من٬ از دستمزد پایین من و ... استفاده میکند و جنگ کارگر بومی و مهاجر راه می اندازد و این جنگ را آنها بوجود می آورند. شرایط کار کارگر مهاجر خیلی از من بدتر است. به او بیشتر ستم میکنند و بیشتر از گرده اش کار می کشند و استثمار می کنند و مورد توهین و بی حرمتی به  قرار می دهند. تنها راه حل این معضلات و تفرقه و اختلافات که بین ما کارگران درست می کنند این ایت که همه ما باید با هم باشیم و از هم دفاع کنیم. کارگر عراقی یا کرد و عرب و ترک و ایرانی نداریم. همه کارگریم و هم طبقه و هم سرنوشت. 

مظفر محمدی: شیوه کار شما به عنوان تشکل کارگران ساختمانی چگونه است؟ مجمع عمومی میگیرید٬ هیئت انتخاب میکنید؟ یا.... 

استاد حسین: ما  بر اساس موازین این تشکل باید سالی یک بار مجمع عمومی بگیریم. زیاد جمع نمیشوند در سال ٢٠١٢ مجمع عمومی گرفتیم اما خیلی کم کارگران شرکت کردند٬ فکر کنم با همه و حتی مهمانها ٤٧ نفر بودیم. اکنون میبایست مجمع عمومی میگرفتیم که نگرفته ایم٬ مشکل جمع کردن کارگران است٬ به مجمع عمومی نمی آیند و از این زاویه دستاورد زیادی نداشته ایم. تلاش کرده ایم فضایی ایجاد کنیم اما باید کارهایی را بکنیم مثلا اینکه چقدر ما توانسته ایم بیمه بیکاری را برای آنها تامین کنیم٬ چقدر بیمه بازنشستگی و حقوق و دستمزد کارگران را سالانه بالا برده باشیم٬ اینها کارهایی است که ما هنوز نکرده ایم و اینها را باید به جایی رساند . 

مظفر محمدی: هیئت مدیره کنونی چند نفر هستید و کلا ترکیب چگونه است؟ 

استاد حسین: ٦ نفریم و گرایشات مختلف در میان ما هست٬ از ناسیونالیست تا کارگر کمونیست. اعضای احزاب ناسیونالیستی گوناگون در میان ما هست. جریان تغییر" گوران"  در فضای اعتراضی دوره گذشته که آنها در آن فضا و به عنوان اپوزیسیون نقش زیاد داشتند در میان ما کارگران هم زیاد بودند و حتی اکثریت با آنها بود٬ آن زمان آنها در اپوزیسیون بودند. اما اینها کاری از پیش نمیبردند و چشمشان به دست حزب شان "گوران" بود که آنها چه میگویند. اما این فضا شکسته شده است٬ با ما تا حال آمده اند٬ در کمپینها و رفتن و سر زدن به بخشهای دیگر با ما می آیند و ما را دوست دارند و کلا مسئله تشکل پذیری در میان آنها بالا است و تا حال خوب پیش رفته است. اما ما هم هنوز نتوانسته ایم این تاثیر لازم را بگذاریم که از آن گذشته ببرند و به نیروی خود کارگران متکی باشند. 

مظفر محمدی: کلا در این تحولات اخیر و آمدن داعش اوضاع چگونه است٬ جنگ داخلی و اعتراضاتی که این دوره پیش آمد و زحمتکشان مطالبات خودشان را طرح کردند. تحرکات ١٧ شبات فرصت خوبی بود برای کارگران که مطالبات خود را طرح کنند. میگویید مجموعه ای قول و مصوبه را پارلمان قبول کرده است٬ شما چقدر امیدوار هستید این راههای قانونی به جایی برسد اینکه بیمه بیکاری را قبول کرده اند و ... 

استاد حسین: برای ما روش است این قول و قرارها به جایی نمیرسد. اما این فقط ما نیستیم فعالینی دیگری هستند که به میدان آمده اند و اما جدی نیستند. مثلا کارگران بیمارستان و برق یک دوره پا پیش گذاشتند و خوب بود اما تشکل آنها عملا منحل شد. کارگران اعتراضاتی میکنند و بعد از اعتراض به خانه میروند و کار را ادامه نمیدهند. بعضی از میان فعالین که آدمهای خوبی هستند اما پیگیر و جدی و ادامه کار نیستند. با تلاش ما اول ماه مه ها همراهی میکنند و در تجمعها صحبت میکنند. این دوره تشکل کارگران ساختمانی در اعتراضات کارگری اخیر نقش خوبی داشتیم. ودولت بنا به این اعتراضات مجبور شد حذاقل یک ماه حقوق معوقه کارگران را بپردازد.  

مظفر محمدی: ما معتقدیم که  کارگر رهبر خود را دارد در کارخانه و بمعنای حضور زیر یک سقف به نوعی متشکل است. اگر قرار باشد کارگر را متشکل کنید باید این فعالین و رهبران را پیدا و آنها را با هم متحد کنید. شما  به مرکز کارگری مانند سیمان یا  سیگار بروید قاعدتا سراغ  فعالین آن محل را میگیرید. ممکن است  کارگر کمونیست نباشند اما باید آنها را پیدا کرد و به هم وصل کرد. شما برای این چه راه حلی دارید که آنها را پیدا کنید و آنها را متحد کنید. آیا شما دنبال پیدا کردن آنها رفته اید و چه راهی دارید که آنها را به هم وصل کنید؟ چه ابزاری دارید برای این کار٬ آیا نشریه "هاوپشتی" را که قبلا داشتید و ابزاری بود را هنوز دارید؟  

استاد حسین: متاسفانه نشریه کارگرى هاوپشتی که قنلا داشتیم نمانده است٬ ابزار خوبی بود اما الان منتشر نمیشود. قطعا همینطوراست که شما می گویید، برای مثال در منطقه نفت خیز "شیواشو" کسانی مثل رفیق فریق را داریم که او را پیدا کردیم٬ یا کسی مثل استاد مجید را داریم که مرتب باهمدیگر در ارتباط میباشیم. با انها جلسات متعدد برگزار کرده و در جمع ما حضوردارند. از این راه در تلاش بوده ایم که تشکل کارگران نفت را ایجاد کنیم. متاسفانه هنوز موفق نشده ایم بدلیل اینکه به آن درجه از احساس مسئولیت در قبال انجام این مهم نرسیده است که با وجود اینکه ما مدام سعی کرده ایم که به نتیجه مطلوب برسد. در سیمان سازی "تاسلوجه" سراغ فعالین کارگری آنجا رفته ایم و از نظرات و نوشته های ما مطلع شده اند و توانسته ایم تاثیرگذار باشیم. رفقای کارگر این کارخانه به دفتر ما مراجعه کرده اند. این را هم بگویم که رفقای کارگری که با ما در ارتباط هستند و مارا می شناسند میدانند که ما کمونیست هستیم و با وجودیکه تعدادیشان مذهبی هم هستند اما مشکلی با ما ندارند. هر چقدر کارگران به منافع طبقاتی شان اگاه شوند، مذهب و قومیت برایشان اهمیت سابق را ندارد.  

مظفر محمدی: به نظر شما از چه طریقی میتوان این فعالین را سازمان داد و دور خود جمع کرد؟ موانع و مشکلات شما چیست مثلا مشکل ارتباط و تبلیغات سیاسی و حتی مالی و غیره. برای نمونه دلیل عدم انتشار نشریه کارگری تان که قبلا داشتید، چیست؟ 

استاد حسین: متاسفانه تا این لحظه نتوانسته ایم نشریه کارگری را چاپ کنیم، با وجود اینکه ما میتوانیم در حد توانایی و آگاهی خودمان در مورد مسائل کارگری دست به قلم ببریم ولی متاسفانه مسئله مالی این اجازه را به ما نداده است و با مانع جدی روبرو شده ایم. 

مظفر محمدی: منابع مالی اتحادیه تان چیست و از کجا تامین می شوید؟ 

استاد حسین: ما هیچ منبع مالی نداریم متاسفانه.  مگر کسی شخصا به ما کمک مالی کند. اگر این مانع نبود حد اقل می توانستیم  نشریه مان را  چاپ کنیم. 

مظفر محمدی: دولت اقلیم هم به شما کمک نمی کند؟  

استاد حسین: نه هیچگونه کمکی از طرف دولت به ما نمیشود، به مجلس و انجمن شهر نامه فرستاده ایم. مبلغ ناچیزی کمک کردند و بعد قطع شد. 

مظفر محمدی: در همه جا رسم بر این است که دولتها به سندیکاهای کارگری کمک مالی می کنند. از جمله در اینجا هم سندیکاهای دیگری هستند که مخارجشان را دولت اقلیم می دهد. چرا به شما کمک نمی شود؟ 

استا حسین: سندیکاهای دولتی را تامین می کنند ولی سندیکای مستقل از احزاب و دولت نه. حتی اگر یک نهاد غیرکارگری و یا انی جی او داشته باشی، دولت ممکن است به شما کمک کند اما به اتحادیه مستقل کارگری نه. البته تا کنون  کمکهایی از طریق جنبش تغییر( بزوتنه وه ی گوران)  به ما شده است. 

مظفر محمدی: یک راه دیگر جمع اوری کمک مالی خود کارگران هستند.  اگر شما به مراکز کارگری و میان کارگران کارخانه ها، در سطح شهر که کارگران در پاتوق ها و قهوه خانه ها جمع میشوند بروید و اعلام کنید چنین تشکل کارگری وجود دارد که هدفش کمک به کارگران برای ایجاد تشکل های کارگری است، از حق و حقوق کارگران دفاع میکند، خواستار قانون کار کارگری هستید  و  خواستهای کارگران را  مانند خواست بیمه کاری، امنیت شغلی، تعیین میزان دستمزد از طرف خود کارگران و غیره را پیگیری می کند و از آنها درخواست همکاری و حمایت کنید، آیا نمیتواند موثر واقع شود؟ 

استا حسین: حتما موثر است اما ما متاسفانه روابط کارگریمان را دیگر بخشهای کارگری و کارگران کارخانه ها بسیار ضعیف است. تعداد مبلغین کارگری ما اندک  و صدایمان ضعیف است.  ما چندین بار کمک مالی در سطح شهر و در روز جهانی کارگر جمع آوری کرده ایم. اما به این منظور به مراکز کارگری و کارخانه ها نرفته ایم. 

مظفر محمدی: موسسات خارجی غیر دولتی هم بعضا به انی جی او ها کمک می کنند. ایا شما هیچوقت سراغشان رفته اید و گفته ای است که شما ازحقوق کارگران دفاع میکنید ولی از انجا که مستقل هستید کمکی به شما تعلق نمیگیرد. 

استاد حسین: چرا، ما سراغ این ها هم رفتیم و حتی چند جا به ما قول دادند ولی بعد از اینکه بیشتر در مورد ما تحقیق کردند و ما را شناختند از هرگونه کمکی خودداری کردند. 

مظفر محمدی: اگر منظورتان این است که انها بدلیل کمونیست بودنتان کمک نکرده اند، ولی من  یک موسسه خارجی، فکر کنم نروژی است را می شناسم که به کمونیستهای شناخته شده این شهر در حمایت از زنان فراری از خشونت خانوادگی کمک کرده اند. با وجود اینکه میدانستند این اشخاص چه کاره هستند. 

استاد حسین: این واقعیت دارد.  آنها به فعالیتهایی اینچنینی که شما می گویید  کمک میکنند و به سازمانهای  جوانان و غیره. اما به کارگر می رسد تمایلی به کمک ندارند و نمی کنند. 

مظفر محمدی: یک انجمن به نام انجمن کارگران مهاجر ایجاد شده است، ظاهرا شما هم در این مدت با آنها در رابطه بوده اید و با هم کارهای را انجام داده اید، نظر شما در مورد این انجمن چیست و آن را چگونه می بینید؟ 

استاد حسین: بله ما با این انجمن در رابطه بوده ایم و چندین بار به صورت رسمی و شخصی در جمع ها و جلسات این دوستان بوده ایم، مدتی پیش نیز این انجمن با کارگران ترکیه نیز جلسه داشته اند و از ما تقاضا کرده بودند که به عنوان راهنما و مشاور در تنظیم برنامه به آنها کمک کنیم تا بتوانند تشکل خود را ایجاد کنند. 

مظفر محمدی: آیا کارگران مهاجر ترکیه ای میخواهند جداگانه تشکل خودرا جداگانه و مستقل از انجمن کارگران مهاجر ایجاد کنند؟

استاد حسین: بله جداگانه میخواهند تشکل ایجاد کنند وما میخواهیم در طی پروسه همکاری ، بیشتر به آنها نزدیک بشویم تا بتوانیم باهم فعالیت داشته باشیم. 

مظفر محمدی: دلیل اینکه کارگران ترک زبان میخواهند جداگانه تشکل بسازند چیست؟ آیا انجمن کارگران مهاجر  جوابگوی نیازهایشان نیست؟ 

استاد حسین: در واقع باید این سوال را در مقابل اانجمن گذاشت و ما هم باید با آنها صحبت کنیم و بحث کنیم و ببینیم علت این امر چیست. هر چند به نظر من مشکل از آنجا ناشی میشود که  انجمن کارگران مهاجر موسسینش و فعالینش اساسا ایرانی اند و اینجور  شناخته شده اند. به همین دلیل همه تصور میکنند که این انجمن محدود به این جغرافیای مشخص است.

من میخواهم اضافه کنم و به صراحت میگویم که تشکل کارگری، یک سری فعالیت دائم و مستمر است و متاسفانه این رفقای ما در این انجمن دخالتگر نیستند و در حاشیه قرار دارند، درجه توقع از خودشان بسیار پایین میباشد هرچند که خلاف آن، کارگران توقع دارند که این انجمن به مشکلات و خواسته های کارگری بیشتر توجه کند  و دخالت کند.

برای مثال در حیطه کار ما متاسفانه تنها کارگران ساختمانی هستند که  برای حل مشکلاتشان  پا پیش میگذارند. به عنوان مثال تشکل کارگران ساختمان سازی دارای کمیسیون های مختلفی میباشد که کیس های مختلف را تا به سرانجام دنبال میکند. از جمله کمیسیون  بهداشت و تندرستی که هر کارگرا کیس مشخصی دارد.

انجمن کارگران مهاجر هم باید در دسترس باشند  تا کارگران بتوانند به ان مراجعه کنند.  باید دارای کمیسیون باشد تا بتوانند فعالیتهای خود را تنظیم و دنبال کنند حتی در اوایل تشکیل تشکل ساختمان سازی ما هم چنین مشکلی را داشته باشیم و اصلا معلوم نبود که این تشکل چیکاره است و چه کاری انجام میدهد تا سرانجام توانست به وضعیت خود سروسامانی بدهد. از زمان شروع بکار این انجمن( انجمن کارگران مهاجر) که حدود ٩ ماه از آغاز بکار آن میگذرد نیاز است وضعیت خود را تثبیت کنند و خود را سازمان دهند. با این شیوه فعالیت با وجود داشتن تجارب گرانبهای زیادی که در ایران و در مراکز کار داشته اند و با وجود فعالین کارگری که حدود ٢٠ سال در این امر فعالیت داشته اند، پس لازم است که خود را جدی بگیرند و برای کار خود اهمیت قائل شوند. 

مظفر محمدی: پارلمان کردستان قرار است که قانون کار در کردستان را تصویب کند، قانون کار دیگری به نام قانون کار سال ١٩٨٧ عراق موجود است، آیا در کردستان این قانون کار اجراء میشود؟ و سوال دوم در رابطه با بیمه بیکاری است، حداقل مبلغ بیمه بیکاری در چه سقفی پیش بینی شده است؟ 

استاد حسین: در رابطه با این سوال که چه قانونی در کردستان اجراء میشود، در واقع هر چند تعداد قانون کار در کردستان حتی اگر مناسب هم باشد و به تصویب برسد مادامی که توازن قوای وجود نداشته باشد و چندین تشکل در کردستان به دولت و ارگانهای دیگر دولتی فشار نیاورند هیچ اهمیتی ندارد. به عنوان مثال  در قانون کار عراق بندهای خوبی وجود دارد که منافع پایه ای کارگران را مدنظر دارد ولی هیچگاه عملی نمیشود. نه کارفرما، نه وزارت کار و نه سندیکا هیچ اهمیتی به این مسائل نمیدهند. مسئله این است که کردستان بود و نبود قانون هم برای دولت، هم کارفرماها و حتی  کارگران  هیچ نقش و تاثیری ندارد.

الان هیئتی به نام هیئت وزرات کار مانند کشورهای دیگر همسایه وجود دارد که اعضاء آن برگرفته از نمایندگان بهداشت، عمرانی، وزرات کار و سندیکاها میباشد که پروژه ها را مورد بازرسی قرار میدهند اما متاسفانه هیچ اقدامی در راستای بهبود وضعیت طبقه کارگر بعمل نمی آورند. 

مظفر محمدی: شما گفتید که در قانون کار عراق بندهای خوبی وجود دارد، منظورتان چیست؟ 

استاد حسین: بلی میتوان روی بندهای از آن انگشت گذاشت.  به عنوان مثال در بند ٧ و ٨  قانون کار، کارفرما ملزم است که امکانات بهداشتی و سلامتی کارگران را فراهم کند ولی میبنید که در هیچ پروژه و مرکز کارگری این بندها رعایت نمیشود. مسئله بهداشت و سلامت در محیط کار، پایبند بودن کارفرما در قبال شرایط کار و نحوه پاسخگوی کارفرما به کارگران، تمام این بندها میتواند مثبت باشد هرچند که من و شما نسبت به این قانون کار ملاحظات خودمان را داریم. ولی برای ما مهمتر از همه چیز این است که طبقه کارگر خود در تعیین دستمزد و وضعیت کاری خود تصمیم گیرنده باشد که چنین چیزی در قانون کار وجود ندارد. اما چیزهای دیگری نیز در این قانون کار است دال بر اینکه هر ٥٠ نفر کارگر میتواند یک نماینده داشته باشد. به ازای هر ١٠٠ نفر کارگر میبایست یک دکتر روزانه به مدت ٢ ساعت در محل کار حضور داشته باشد، به ازای هر ٥٠٠ کارگر میبایست یک دکتر متخصص در آن مرکز حضور داشته باشد. در همین رابطه وقتی از کارفرمای یک مرکز کارگری که بالغ بر ١٠٠ نفر یا بیشتر در آن کار میکنند، سوال میشود با وجود مطلع بودن از مفاد قانون کار در مورد سلامتی و تندرستی کارگران و تهیه مایحتاج اولیه کارگران، چرا نسبت به آن بی توجه هستید و اجراء نمیکنید؟ و در پاسخ با این جواب مواجه میشوید که وزارت کار چیزی در این مورد به ما ابلاغ نکرده است. 

مظفر محمدی: آیا این قوانین در دوره حکومت قبلی رعایت میشد؟ 

استاد حسین: بله، به نسبت الان خیلی بهتر بود و رعایت می شد. از جمله اگر کسی برای طرح شکایت به  دادگاه مراجعه می کرد میتوانست به استناد قانون ١٩٨٧ عراق حق و حقوق خود را مطالبه کند.

اما در این قانون کار مساله دستمزد و بیمه بیکاری و از این قبیل ناروشن است. دستمزد در بخشهای خصوصی و دولتی متغیر است. مثلا میزان بیمه بیکاری و یا  بازنشستگی معلوم نیست و یا متفاوت است و مبالغ مختلفی را در بر میگیرد. مثلا از دویست و پنجاه هزار دینار تا یک میلیون متغییر است. مثلا  اعلام میکند که بیمه بیکاری نباید کمتر از  یارانه های اجتماعی که ما به آن " گدایی" میگویم (صد و پنجاه هزار دینار)کمتر باشد. یا نباید از حقوق یک کارگر دولتی هم بیشتر باشد یعنی چیزی در حدود سیصد هزار دینار. 

مظفر محمدی: آیا معلمین و کارمندان دولتی از بیمه و خدمات  اجتماعی استفاده میکنند؟ 

استاد حسین:  کارگرانی که در استخدام دولت میباشند از حقوق بازنشستگی بهره میبرند مانند کارگران نساجی و کارگران سیمان سازی بخش دولتی. اما در این دوره این هم حذف شده است. 

مظفر محمدی: من سوال دیگری ندارم. اگر شما رفقا سوالی دارید بپرسید. 

محمد راستی: من هم چند سوال مطرح می کنم. استاد جان، شما به هیئتی شش نفره  اشاره کردید در ابتدای حرفهایتان که انتخاب شدند، سوال من این است که این شش نفر چگونه انتخاب شدند. آیا مجمع عمومی داشتید و نحوه آن چگونه بود؟ 

استاد حسین: پروسه ی که ما داشتیم این است که  در ابتدا یک هیئت هفت نفره انتخاب گردید، سپس هئیت گچ کاران نیز انتخاب شدند و قدم به قدم جلو رفتیم. در این پروسه، کارگران در انتخاباتی که داشتیم به این هیئت ها رای دادند اما در دومین مجمع عمومی که حدود 30 نفر بودیم، کارگران دوباره به ما رای دادند و ما را انتخاب کردند. 

محمد راستی : سوال بعدی بر در مورد کارگران مهاجر است و همچنین  کارگران بیکار. همانطور که خودتان آگاه هستید کارگران بیکار درون طبقه کارگر از جانب کارفرماها بعنوان ابزار فشار بر کارگران شاغل مورد استفاده قرار می گیرند.  در این راستا شما اقداماتی انجام داده اید تا این تقابل ها و رقابتها میان طبقه کارگر که تبدیل به دشمنی میگردد کاسته شود. 

استاد حسین: در واقع ما بیشتر در سطح تبلیغی میتوانیم به این قضیه بپردازیم و آگاه گری کنیم. به عنوان نمونه،  به پاتوق ها و قهوه خانه هایی که کارگران در آن جمع میشوند میرویم ودر این زمینه بحث های را پیش میکشیم تا بتوانیم همگی در مورد آن به بحث و تبادل نظر بپردازیم و هر جای هم به کمک احتیاج داشته باشند به یاری آنها میرویم تا این فضای رقابت و دشمنی در هم شکسته شود.

در بحبوحه انتخابات حکومتی، زمانی که احزاب میخواستند رای مردم را کسب کنند، از طرف یکی از کسانی که در حزب (گوران) بود تبلیغاتی علیه کارگران مهاجر یا کارگران بیگانه راه انداخت که این کارگران به ما ضرر میرسانند و عامل فلاکت کارگران کردستان، کارگران بیگانه یا مهاجر هستند، که همان موقع من به عنوان یک فعال کارگری و قبل از تشکیل تشکل خودمان علیه ان گفتم و نوشتم ودر شبکه های اجتماعی وسیعا پخش گردید که تاثیر داشت.

در این سطح ما این فعالیتها را انجام داده ایم ولی نمیتوانیم کمپین یا هر چیزی در این سطح را راه بندازیم. فعالیت ما از سطح آگاه گری و موضع گیری فراتر نرفته است. 

محمد راستی: منظور من این است به عنوان مثال در یک محله کارگری یا محافل کارگری ویا هر جای که خودتان آن  را تقسیم بندی کرده اید لیستی از کارگران تهیه گردد و مشخص کنید که فرضا امروز این چند نفر میتوانند کار کنند و فردا جایشان با چند نفر دیگر که امروز بیکار هستند عوض میشود و اجازه ندهید که کارفرما خود این تصمیم را بگیرد. این را به عنوان یک تجربه و یا یک شیوه عملی میتوان در نظر گرفت که برای شروع به نظرم خوب است. آیا چنین چیزی امکان پذیر است یا میتوانید انجام دهید؟ 

استاد حسین: واقعیت این است که در همین زمینه بر اساس تجربیاتی که در این سالها کسب کرده ایم و ومطالعه تجربیات امثال شما رفقا به میان بخشهایی از این دوستان کارگر رفته ایم. و از انها  درخواست کرده ام که به صورت نوبتی روزهای کاری را میان خود تقسیم کنند تا دچار رقابتهای کذایی و فرسایشی نشوند، ولی متاسفانه  تا کنون به نتیجه ملموسی نریده ایم. 

محمد راستی: کار کنتراکتی برای کارگران  بخش ساختمان سازی بی نهایت مخرب است آیا شما برای این مشکل فکری کرده اید و یا میتوان جلو این کار را گرفت؟ 

استاد حسین: شرکتهای ساختمانی که امروز مشغول انجام پروژه ها هستند جایگزین شیوه قدیمی معماران و قشر استاد کار شده اند و تقریبا به صورت جمعی در پروژه ها فعالیت میکنند و این بی تاثیر نبوده و کمی وضع بهتر شده است اما کماکان در جاهای از کردستان عراق همان شیوه قدیمی پابرجا است و تلاش ما برای لغو  کردن آن نتیچه بخش نبوده است.