کوبانی و تقابل با داعش

مصاحبه حکمتیست با خالد حاج محمدی

 

حکمتیست: مدتی است بحث از حمله داعش به شهر "کوبانی" از کردستان سوریه و مقابله مردم این شهر و نیروهای مسلح حزب اتحاد دمکراتک با آنها در جریان است. ماجرا از چه قرار است؟

خالد حاج محمدی: کوبانی شهری ٥٠ هزار نفره در کردستان سوریه است که با شروع جنگ در سوریه و دخالت دولتهای منطقه٬ توسط احزاب ناسیونالیست کرد اداره شده است. در حقیقت زمانی که جنگی تمام عیار در سوریه میان دولت بشار اسد و اپوزیسیون این دولت در گرفت و بخش وسیعی از این کشور به میدان جنگ و کشتار وسیع و آوارگی و خانه خرابی مردم سوریه تبدیل شد٬ احزاب و جریانات ناسیونالیسم کرد در سوریه از جمله حزب اتحاد دمکراتیک٬ حاضر نشدند وارد جنگ با دولت سوریه و یا اپوزیسیون وقت آن دولت بشوند. آنها تلاش کردند از موقعیت و خلا قدرت دولت مرکزی استفاده کنند و موقعیت خود در کردستان سوریه را بهبود بخشند. لذا این جریانات در توافقی اعلام نشده با دولت بشار اسد٬ کنترل کردستان سوریه را بدست گرفتند و رسما اعلام کردند که با هیچ کدام از طرفین جنگ سوریه (دولت بشار اسد و اپوزیسیون طرفدار غرب) وارد جنگی نخواهند شد. دولت سوریه نیروهای خود را از کردستان خارج کرد و عملا این بخش را به این احزاب سپرد و تمرکز نیروی نظامی خود را به مناطقی برد که از جانب اپوزیسیون مسلح خود زیر فشار بود.

خلاصه اینکه کردستان سوریه به این دلایل از مناطقی به شما میرود که در جنگ داخلی سوریه و سناریوی سیاهی که در دو سال گذشته در جریان بوده است٬ محفوظ ماند و کلا کمترین لطمات را از این جنگ بخود دید.

در دوره ای دولت ترکیه تلاش کرد با تحریکاتی جنگ اپوزیسیون سوریه را به این منطقه بکشاند. ترکیه در جنگ سوریه همراه با عربستان سعودی و قطر٬ متحدین منطقه ای دولت آمریکا بودند و خطر قدرتگیری نیروهای کرد در کردستان سوریه را که هم مرز با ترکیه است٬ تحمل نمیکرد. خصوصا اینکه حزب اتحاد دمکراتیک هم پیمان حزب کارگران ترکیه (پ ک ک) است و به عنوان شاخه سوریه پ ک ک از آن اسم میبرند. چند مورد جریانات تروریستی جبه نصر و القاعده که داعش کنونی بخشی از آن بود حملاتی به این منطقه را با تحریک دولت ترکیه کردند که با مقاومت نیروهای مسلح و مردم این مناطق روبرو شدند و راه به جایی نبردند. 

اکنون و بعد از حمله داعش و بعثیهای سابق و عشایر سنی مذهب به شهرهایی از عراق و تسخیر بخشی از مناطق عراق و از جمله شهر موصل و بدست آوردن امکانات مالی٬ تدارکاتی و تسلیحاتی وسیع٬ جبهه ای را در سوریه و برای تسخیر بخشی از کردستان سوریه باز کرده اند. در حقیقت داعش که مدعی بخشی از کردستان سوریه به عنوان منطقه فرمانروایی خود( حکومت اسلامی شام و عراق) است٬ خود را در موقعیتی مییافت که میتواند از این فرصت و با امکاناتی که دارد٬ منطقه تحت کنترل خود را وسعت بدهد. حمله به شهر کوبانی و تعدادی از روستاهای سوریه در پی چنین سیاستی اتخاذ شد.

متاسفانه اخبار مقاومت مردم کردستان سوریه و شهر کوبانی در مقابل داعش٬ از سوی خبرگزاریها پوشش زیادی داده نمیشود. اما اخبار پراکنده ای که تا کنون از جنگ داعش با مردم منطقه پخش شده٬ حاکی از این است که علیرغم اینکه مردم این شهر مدتی است عملا در محاصره نیروهای داعش هستند٬ اما از شهر و زندگی خود دفاع کرده اند و مانع سقوط کوبانی شده اند. مردم "کوبانی" میدانند که داعش بعنوان یک نیروی سیاه و جنایتکار که اتکایش بر توان توحش خود است٬ اگر موفق شود مدنیت و زندگی مدنی در این شهر را نابود میکنند. مردم به همراه نیروهای حزب اتحاد دمکراتیک برای نجات شهر٬ برای نجات جان و زندگی خود٬ تا کنون سرسختانه مقاومت کرده اند.

 لازم به ذکر است طبق اخبار منتشره داعش ٣ شهر شمالی عراق(زمار٬ سنجار و وانا) را که تا کنون نیروهای اقلیم کردستان در آن مستقر بوده اند را گرفته است. همزمان سد بزرگ موصل را از دست پیشمرگان اقلیم کردستان در آورده است. 

حکمتیست: در محافل مختلف بحث از کوتاهی دولت اقلیم کردستان در مورد کردستان سوریه و عدم دفاع آنها در مقابل داعش میرود. رابطه حاکمین اقلیم کردستان عراق و نیروهای مسلح در کردستان سوریه چه است؟

خالد حاج محمدی: نیروی اصلی که در حال حاضر بیشترین قدرت را در اقلیم کردستان عراق دارد بارزانی است که در عین حال رئیس اقلیم کردستان است. بارزانی به دلایل زیادی و از جمله روابط اقتصادی و تجاری با دولت ترکیه در کل این چند سال متحد این دولت بوده است. در جنگ سوریه نیز بارزانی تلاش فراوانی کرد که با تقویت هواداران خود در کردستان سوریه و با ارسال نیرو به این منطقه مانع قدرتگیری حزب اتحاد دمکراتیک که متحد اوجلان است بشود. این تلاش مورد پشتیبانی ترکیه بدلیل جنگ چند دهه گذشته اش با پ ک ک بود. اما تلاش بارزانی با مقاومت جریانات ناسیونالیست سوریه روبرو شد و عملا راه به جایی نبرد. توجه داشته باشید که در زمان آوارگی وسیع مردم سوریه٬ که بخشی از آنها از مردم کرد زبان بودند و به طرف کردستان عراق فرار کردند و میخواستند به مردم این منطقه پناهنده شوند٬ دولت اقلیم مرز را بر روی آنها بست. یکی از انتقادات جدی به دولت اقلیم حتی از جانب احزاب ناسیونالیسم این اقدام دولت اقلیم بود. میخواهم بگویم که مشکل بارزانی و دولت اقلیم در منطقه و در دل سناریوی سیاه در عراق و کردستان٬ نه امنیت و آسایش حتی مردم کرد زبان بلکه بهبود موقعیت و قدرت خود است. آنها در زدوبندهایی که با دولتهای منطقه از جمله با ترکیه دارند هر برنامه و کاری را باید با دولت اردوغان توافق کرده باشند. همین یکی دو روز گذشته خبر اعتراضاتی در سلیمانیه به بارزانی و کلا اقلیم کردستان بود که در مقابل تعرض داعش به شهرهای شمال کردستان مقاومتی نکرده است. صحت و سقم این ادعا هر چه باشد مردم منطقه و مردم کردستان سوریه میدانند که بارزانی و حکومت اقلیم در زدوبندهای منطقه ای دنبال منافع خود است و سرنوشت مردم کردستان و مشکلات آنها و مقابله جدی با داعش امر جدی این دولت نیست. به این دلیل روشن که دولت ترکیه در عراق در تقابل با نقش جمهوری اسلامی تا کنون ضمنی از داعش دفاع کرده است٬ داعش در جنگ با دولت اسد در سوریه همپیمان دولتهای غربی٬ عربستان و قطر و ترکیه بوده است. و حکومت اقلیم و مشخصا جریان بارزانی متحد ترکیه است. اینکه ادامه حملات داعش و جنگی که در شمال عراق راه انداخته و مواضعی که کسب کرده است٬ ممکن است دولت اقلیم را به جنگ جدی با داعش بکشاند٬ بعید نیست و باید دید.اما تا کنون بحث از توافق ضمنی بارزانی با نیروهای داعش با دخالت دولت ترکیه در جریان بوده است.

کمونیست: آیا هر نیروی کمونیستی که در عراق یا سوریه است نباید در این اوضاع همراه با مخالفان داعش در یک جبهه متحد بجنگد؟ آیا امروز چنین اتحادی لازم نیست؟

خالد حاج محمدی: نیروهایی چون داعش٬ القاعده و... علیه نفس مدنیت جامعه بشری هستند. اینها موی دماغ سوخت و سازم موجود و امنیت و سطحی از رفاه و تمدن بشری که دستاورد انسان است هستند. اینها و هر نیرویی که انسانها را بر اساس قومیت٬ ملیت٬ وطن٬ مذهب و... به جان هم میاندازند از این قبیل هستند. نفس وجود جامعه و در جه ای از مدنیت شرط وجود امکان مبارزه و اتحاد انسانها٬ اتحاد طبقاتی طبقه کارگر برای بهبود زندگی و برای بهبود موقعیت خود در مقابل بورژوازی است. لذا برای ما به عنوان کمونیست و برای هر نیروی مدنی و متمدنی دفاع از زندگی و امنیت مردم در مقابل چنین جنایتکارانی یک اصل است. اینها موی دماغ هر نوع تمدن و هر نوع رابطه انسانی و متمدن در جامعه هستند. کسی که به جای مبارزه سیاسی٬ نظری و... مشتی قربانی را با مسخ انسان بودن آنها در یک رابطه بدور از تعقل و عمیقا سکتی مذهبی یا قومی٬ آماده میکند که به خود بمب ببندد و مدرسه و بیمارستان و کودکستان و مردم را در اتوبوس و بازار شهر با منفجر کردن خود نابود کند٬ دیگر تمدن و لزوم وجود زندگی شهری و جمعی٬ برایش ارزشی ندارد.

بعلاوه کمونیستها و هر نیروی سیاسی جدی٬ بورژوایی یا هر چه٬ توافقی با تبدیل جامعه به جولانگاه چنین نیروهایی ندارند. بلاخره هر بورژوایی از سر منافع مادی خود مخالف نابودی یک مملکت و یک جامعه بشری است. تامین سود برای بورژوازی شرطش وجود یک جامعه است با سوخت و با نرمهایی که جوامع بشری دارند. به همین دلیل در دوره سناریوی سیاه کم نیستند نیروهای بورژوایی که با نیروهای سناریوی سیاه مقابله میکنند. و در این مقاطع و برای مقابله با چنین اوضاعی کمونیستها و این نیروها همسویی های خواهند داشت. از جمله اینکه هر دو مخالف وجود داعش ها و حاکمیت آنها حتی در یک روستا هم هستند. در عراق و سوریه اکنون چنین وضعی در جریان است.

اما همسوی با جریانات بورژوایی و یا سناریوی سفیدی و حتی رابطه و همکاریهای تعریف شده در چنین دورانی و در دفاع از یک جامعه٬ به معنای اتحاد و جبهه متحد و کنار گذاشتن اختلاف نیست. چنین تعبیری چیزی جز انحلال جبهه کارگر و تحزب آن به نفع بورژوازی نیست. ما به عنوان کمونیست و هر جریان و گروه کمونیستی در عراق یا سوریه و هر جای دنیا٬ قاعدتا باید مبشر اتحاد مردم در شهر و محله و مراکز کار برای دفاع از مدنیت و زندگی خود در مقابل داعشها باشند. باید کاری کرد که احساس همسرنوشتی٬ هم منفعتی و اعتماد به نفس در میان توده کارگر و زحمتکشان٬ در میان زن و جوان و... حول دفاع از مدنیت و علیه هر نوع تحریکات قومی و مذهبی بالا برود. باید با هر نوع ناسیونالیسم و هر نوع قوم پرستی٬ وطن پرستی و تقسیم مردم و منتسب کردن آنها به ملتها و اقوام و مذاهب مختلف و در دفاع از سکولاریسم و یک حکومت متمدن و سلکولار آنها را متحد کرد. باید توان دفاع از خود آنها٬ سازمنهای توده ای و تشکلات کارگری برای دفاع از مدنیت را در کارخانه و مدرسه و محله و شهر سازمان داد. باید کاری کرد که توده مردم جامعه٬ کارگران و بخش محروم جامعه از دل مبارزه ای که در جریان است قوی تر و متحد تر بیرون بیاند٬ خودآگاه شوند و رشد کنند. چنین کاری سکویی برای اتحاد آنها حتی در فردای سناریوی سیاه در مقابل اجحافاتی است که جامعه بورژوایی و طبقات حاکمه علیه طبقه کارگر و مردم زحمتکش خواهند کرد. میخواهم بگویم که کمونیستها با سازماندان مردم در محلات و... سنتی از مبارزه و امکانی برای دخالت طبقه کارگر و ستمدیدگان جامعه در مقابل دولتهای بورژوایی و برای دخالت در سرنوشت خود ایجاد میکنند. لذا جبهه بستن و صف متحد و یکی شدن کار ما نیست و این فدا کردن خودآگاهی طبقه کارگر و لطمه زدن به اتحاد طبقاتی این طبقه است. ما آرزو میکنیم همه نیروهای سیاسی از کار ما و تلاش ما برای اتحاد در میان مردم در محله و.. برای دفاع از زندگی خود و دخالت در سرنوشت خود استقبال کنند. اگر چنین باشد ما که مشکلی نداریم. اما در دنیای واقعی هیچ حزب و دولت بورژوای به نام مقابله باسناریوی سیاه حزب و سازمان و تحزب سیاسی خود را ملغا نمیکند. بحث الغا و یکی شدن معمولا رو به محرومین جامعه٬ رو به تشکل کارگری و تحزب کمونیستی و سیاسی این طبقه و برای الغای آن طرح میشود٬ کاری که خودکشی است.