حضور در اجلاس زنان، دستاوردی برای رژیم یا برای زنان

مونا شاد

 امسال بیست و سومین اجلاس زنان در سه روز با شعار ”زنان؛ طراحی مجدد اقتصاد و جامعه“ در پاریس آغاز به کار کرد.  در این اجلاس  رئیس جمهور و وزرای ٨٠  کشور  حضور داشتند که  رژیم  اسلامی هم  برای اولین بار یکی از ٨٠  کشور شرکت کننده در این اجلاس بود.

دولت  روحانی با شعار دولت تدبیر و امید و با کلیدی در دست،  از اصلاح طلبان داخل و خارج گرفته تا دول غربی و آمریکا، را شیفته و مجذوب لبخند ریاکارانه اش کرده. درحالی که چشم امید بورژوزای غرب به روحانی دوخته شده و مدیای غرب و خود روحانی  دم از بهبود شرایط زنان و حقوق زن می زنند اما وضعیت زنان در ایران هر روز بدتر و قوانین سخت گیرانه تر و مرتجع تری بر علیه شان تصویب می شود و حلقه ی زندگی برای زنان تنگ تر و تنگ تر می شود. رياکاري و شعارهای دهان پر کن روحانی تمامی ندارد: ”فرصت های برابر ، مصونیت برابر و حقوق اجتماعی برابر“. چقدر وقیحانه است که رئیس جمهوری  دم از ”مصونیت برابر“ در خانه و خیابان برای زنان بزند درحالیکه  در اصفهان تنها درهفته نخست خردادماه ٤١٠٠ نفر و در تهران ٦٨١٠ نفر به  به جرم بدحجابی توسط گشت ارشاد دستگیر شده اند.

جمهوری اسلامی و دول خارجی درحالی برای هم کف می زنند و هورا می کشند و  شعار ”زنان طراحی مجدد اقتصاد و جامعه“ را سر داده اند که در معاونت زنان هر هفته 20 شکایت از اخراج زنان به دلیل استفاده از مرخصی زایمان مطرح می شود. برای زنان کارگر محیط کار ناامن ترین فضاست. هر لحظه خطر و نگرانی از اخراج زندگی آنها را تهدید می کند و گاه برای حفظ کارشان تن به انواع روابط از سوی کارفرما می دهند. به کار گرفتن زنان بعنوان نیروی کار ارزان و نیمه وقت تضمینی ست برای کسب سود بیشتر کارفرما بدون پرداخت حق بیمه و آینده ای تاریک و نگران کننده در دوران کهولت بدون بیمه بازنشستگی برای  زنان کارگر. اینان اولین قربانیان تعدیل نیرو و در معرض تهدید اخراج قرار دارند.

واقعیت این است که اینها تنها یک نمایش و فریب جامعه و افکار عمومی جهانی ست. شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان رژیم اسلامی می گوید هدف از شرکت در این اجلاس شتاب پیشرفت اقتصادی زنان و همین‌طور افزایش مشارکت بخش عمومی ‌و خصوصی برای افزایش فرصت‌های اقتصادی و کارآفرینی زنان بود. همچنین در حاشیه این اجلاس نماینده امور زنان، با وزیر زنان، جوانان و ورزش فرانسه دیدار و گفتگو کرده و قول تبادل تجارب و ... را داده!

 در  سال ۲۰۱۲ وزارت علوم و فن آوری، زنان را  از ثبت نام در ۷۷ رشتۀ تحصیلی در ۳۶ دانشگاه دولتی در سراسر کشور محروم کرد. با این وجود زنان رکورددار حضور در دانشگاه ها بودند.  ولی با تمام این تلاش ها و عبور از موانع مختلف پیش روی زنان، تبعیض ها و موانع عمیق جنسی در میزان مشارکت زنان در رژیم ضد زن آنقدر عمیق و ریشه دار است که  تنها 32 درصد از زنان در بازار کار نقش آفرین هستند. طبق مادۀ ۱۱۱۷ قانون مدنی ایران، مردان اجازه دارند که در صورتی که تشخیص دهند که کار همسرشان با منافع خانواده سازگاری نداشته باشد مرد می تواند مانع کار کردن زن در خارج از منزل شود. الطاف رئیس جمهور درخصوص به حاشیه راندن زنان تمامی ندارد و چندی پیش با ابلاغ تصویب ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎي ﻛﻠﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖ” و تاکید در  ﺗﺤﻜﻴﻢ ﺑﻨﻴﺎد ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮ اﺻﻮل و ارزش ﻫﺎي اﺳﻼﻣﻲ” و “ ﺗﺴﻬﻴـﻞ در رﺷـﺪ ﻛـﻤـﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖ و ﺑﺎروری ﻧﺴﻞ ﺻﺎﻟﺢ” عملاً  زنان را از مشارکت در بخش های عمومی اقتصادی حذف می کند؛ تا با خانه نشین کردن زنان، پرستاران و کلفت هایی بی اجر و مواجب را جهت بازتوليد نيروي کار و افزایش خیل عظیم کارگران ارزان برای نظام سرمایه داری ايران پرورش دهند.

زنان نه تنها با آمدن روحانی وضعیتی بهتری پیدا نکردند بلکه با تصویب قوانینی به شدت ارتجاعی، هر روز حداقل های حقوق زندگی را هم از دست می دهند. قبلاً زنان برای دیدن مسابقات ورزشی والیبال آزاد بودند و برکات توجه روحانی این حق هم از آنها زدوده شد و از حضور در ميادين ورزشي بعنوان تماشاچي هم منع شده اند!

جالب است که حتی نماینده مرتجع رژیم اسلامی هم نمی تواند در این اجلاس این واقعیت را  پنهان کند و اعتراف می کند که  وضعیت اشتغال زنان  ایران حتی در مقایسه با کشورهای که اشتراکات مذهبی دارند از آنها هم عقب مانده تر است و می گوید ما در ابتدای راه هستیم و ایران در سطح ملی قابل قیاس با وضعیت دنیا نیست.

اگرچه نابرابری ها و تبعیض جنسی در کل جوامع انسانی کم و بیش وجود دارد ولی تاريخا جنبش برابري طلبي زنان آزاديخواه در کشورهای اروپایی و در راس آنها مبارزات رادیکال گسترده زنان طبقه کارگر، برای به رسمیت شناختن حقوق برابر زنان و مطالبات به حقشان، تا اندازه زيادي درقياس با جوامع اسلام زده، مردسالاري نظام سرمایه داری را وادار به عقب نشینی کرده است. این دستاوردها تماما و تاريخا حاصل مبارزات رادیکال زنان کارگر است و این امر مهم نشان می دهد که امید به تغییر از بالا و دل بستن به حکام و جنایتکاران زن ستیز فقط سرگرم کردن و کلمات زیبا و فریبکارانه ایست برای دست به سر کردن حقوق زنان! اینان به اندازه کافي نشان داده اند که نمی توانند نمایندگان واقعی زنان جامعه ایران باشند بلکه جانياني اند که هدف شان چيزي نيست جز تحکیم موقعیت و روابط خارجی حکومتی اسلامي سرمايه با دول غربي.

پذیرش نمايندگان يک رژيم تا دندان مسلح عليه حقوق زنان توسط کشورهای غربی بعنوان نمایندگان امور زنان، خود نقض آشکار هر ذره آزاديخواهي  و به عقب راندن جنبش برابري طلبي زنان عليه جمهوري اسلامي است. نمایندگان واقعي زنان ایران همان دخترانی هستند که در کوچه و خیابان هر روز به جرم بی حجابی دستگیر می شوند؛ دخترانی  که سد و موانع را برای اثبات حضورشآن به عنوان یک انسان در جامعه شکسته و از خط  قرمزها و قوانین قرون وسطایی رژیم عبور می کنند و برای اين تابوهاي خرافي ارزشی قایل نیستند.

نمايندگان حقيقي زنان، طبقه کارگر و جنبش کمونيستي آن است که بايد مبارز هر قدم در عقب نشاندن مرد سالاري و زن ستيزي باشد. کمونيسم طبقه کارگري که سنگر مبارزه عليه ستمکشي زن در نظام سرمايه داري است و با ازميان برداشتن سرمايه، کار مزدي و پول، رهايي زن را تضمين مي کند.