حزب حکمتیست (خط رسمی)

مردم اسید پاشان را می شناسند

اعتراضات مردم اصفهان به اسید پاشی باندهای جنایتکار به روی زنان و دختران٬ بالاخره عکس العمل مقامات دولتی و رسانه های رسمی جمهوری اسلامی٬ همراه مقامات قوه قضائیه را بر انگیخته است. ظاهرا از اصلاح طلب تا اصولگرا، مشترکا تعرض به زنان و دختران را کار گروهها و باندهای خود سر میدانند و تلاش میکنند مردم معترض را با قول پیگیری واقعه خانه بفرستند. میگویند تحقیق خواهند کرد٬ عاملان را شناسائی خواهند کرد و به جرایم آنها رسیدگی خواهند کرد.

زنان و دختران اصفهان٬ تهران و همه شهرهای ایران اسیدپاشان را میشناسند. آنها سی سال است در جهنمی زندگی میکنند٬ که حاکمین آن با اسید پاشی٬ با پونز کوبیدن و تیغ کشیدن بر پیشانی و صورت زنان٬ با چاقو کشی و جنایت علیه آنها به قدرت رسیده اند. جامعه ای که در آن بیش سه دهه است بی حرمتی٬ بی حقوقی٬ تحقیر و توهین به زن به قانون تبدیل شده است. در این سه دهه صدها هزار زن به جرم تن ندان به بردگی و به آپارتاید جنسی حاکم و قبول نکردن قوانین سر دسته های اسید پاش و سازماندهندگان آن در حاکمیت٬ کشته شده اند٬ زندان رفته اند٬ شلاق خورده اند. سر دسته اوباش و لمپن های اسید پاش در بیت رهبری و مجلس و دولت و قوه قضائیه نشسته اند. معلمان و فتوا دهندگان باندهای چاقوکش در مجلس و دولت روزانه مشغول وضع قوانین جدید علیه زنان آن جامعه اند. به مجلس جمهوری اسلامی و طرح جدید ١٩ نماینده آن به نام "طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر" نگاه کنید تا ببینید سر دستگان توحش و بربریت در آن جامعه کجا نشسته اند. سران جمهوری اسلامی در مجلس و دولت علیه زنان قانون وضع میکنند و اوباشانشان در خیابان به روی زنان اسید می پاشند. اين واقعيات ايران تحت حاکمیت جمهوری اسلامى خامنه اى و خاتمى و رفسنجانى و روحانی است.

اینبار و در رویدادهای اصفهان بخشهایی از رژیم و در راس آن روحانی و دولت او خود را با اعتراض مردم شریک قلمداد کردند. مسخرگی از سر و کولشان میبارد. شواهد نشان میدهد که عاملین این جنایات به دستگاههای رسمی و نیمه رسمی سرکوب خود حکومت تعلق دارند. همه هنر ریاست جمهور هواخواه نظم و عدالت و امنیت اجتماعی و صد البته "مدافع حقوق زنان" در این خلاصه میشود که مردم قربانی را قانع کند که عاملین این جنایات  خودسرانه بنا بر آموزشهای قبلی، سوار بر موتور سیکلت دولتی  و با استفاده از انبار اسید واحد ارشاد شهر به وظایف قانونی و مشروع خود جامه عمل پوشانده اند! یک بار دیگر باید دید که جمهوری اسلامی جناح و دعواهای جناحی کم نداشته و ندارد. اینها در جدال با هم سنگ دفاع حقوق زنان را به سینه میزنند اما در مقابل جامعه هیچ یک در دشمنی با حقوق زنان کمترین تردیدی بخود راه نمیدهند.  

اعتراض مردم مبارز در اصفهان و تهران علیه اسیدپاشان به اعتراض به قوانین ضد بشری جمهوری اسلامی، به موقعیت فرودست زن و بیحقوقی آن تبدیل شد. این تنها گوشه کوچکی از دریای تنفر دهها میلیون زن و دختر و مردم متمدن و آزادیخواه آن جامعه علیه توحش و بربریت حاکم است. اصفهان و تهران نشان داد مردم اسید پاشان را می شناسند و برای مقابله با آن عزم جزم کرده اند.

هراس سران رژیم هم از بمیدان آمدن این جنبش است. جنبشی که بیش سه دهه است علیه کلیت جمهوری اسلامی و همه قوانین آنها از هر فرصتی برای نه گفتن استفاده کرده است. جنبشی که روزانه در محله و کارخانه و مدرسه و خیابان به قوانین حاکم علیه زنان، جوانان و علیه تمدن و رفاه و امنیت و آسایش انسان نه میگوید. جنبشی که به چیزی جز رفتن جمهوری اسلامی رضایت نمیدهد. امروز صدای اعتراض این جنبش نه تنها علیه اسید پاشی که علیه همه قوانین ضد زن٬ علیه آپارتاید جنسی، علیه داعش و داعشهای وطنی در گوشه و کنار آن مملکت در اصفهان و تهران و تبریز و سنندج شنیده میشود و همین همه سران حاکمیت را  به دست و پا زدن اندخته است. کار به جایی کشید که روزنامه کیهان و جناب شریعتمداری هم "علیه" نوچه های اسید پاش خود به حرف آمده است.

زنان و مردان آزادیخواه!

باید نشان داد دوره گذشته است. دوره ای که اینها جرات کنند با  قمه کشی و شلاق و اسید و عربده کشی مرعوب کنند تمام شده. برخلاف ظاهر و مضحکه اقتدارشان خود خوب میدانند دیگر قدرت سرکوب گذشته را ندارند، میدانند مردم قبول نمیکنند. میدانند با جامعه ای در آستانه انفجار سر و کار دارند. این حکومتی است که روی "وقت خریدن" در مقابل مردم استوار است.

مردم شهر اصفهان در تظاهرات اعتراضی خود در وظیفه دولت برای توقف این باندهای جنایتکار هزار بار محق اند. یقه دولت مدعی امنیت مردم  را باید گرفت. دولت باید مسئولین جنایت را معرفی کند، دادگاه و محاکمه این جانیان باید علنی باشد. قربانیان این حملات باید از درمان شایسته برخوردارگردند. دولت موظف است خسارات  ضایعات وارده به آنها را از هر جانب بعهده بگیرد. نباید گذاشت این پرونده سرنوشت پرونده قتلهای زنجیره ای و پرونده قتلگاه کهریزک را پیدا کند.

با تجربه سی سال گذشته کارگر و زحمتکش، زن و مرد آزادیخواه آن جامعه با گوشت و پوست خود لمس کرده که امنیت و تامین یک زندگی امن امر خود آنهاست. نمیتوان از جانیانی که رسالت تعرض به زندگی و آسایش ما، رسالت سرکوب و کشتار ما را دارند انتظار امنیت و حرمت فردی و اجتماعی را داشت.  اینها مسئول نا امنی و تعرض به زندگی ما هستند. دفاع از امنیت و زندگی ما در دست خود ما است. زنان هند با به عهده گرفتن دفاع از امنیت خود و با تشکیل بریگاد سرخ، راه را نشان دادند.

برای دفاع از امنیت خود باید متحد شد. باید در محل کار٬ دانشگاه٬ مدرسه و محله و شهر و ... متحد شد. باید با قدرت خود امنیت خود را تامین کنیم و در مقابل هر جمع و دارودسته اوباشی با اتکا به نیروی خود بایستیم و مقابله کنیم. 

باید شهر و محلات را از وجود اوباش حکومتی و غیر حکومتی پاک کرد! باید زمین را زیر پای قمه کشها و سرانشان در دولت و مجلس و بیت رهبری داغ کرد. باید از حالا برای به زیر کشیدن عاملین سی سال استبداد و سرکوب و بربریت، مسببین فقر و فلاکت و توحش در ایران سنگر ها را محکم کرد.

 

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست (خط رسمی)

اول آبان ١٣٩٣ - ٢٣اکتبر ٢٠١٤