جانیان دیروز، معتدل های امروزی

)درحاشیه بیانات اخیر یونسی(

سهند حسینی

 

یکی از معدود پدیده هایی که می توان در تاریخ مبارزه طبقاتی و آزادیخواهانه دید رنگ عوض کردن قاتلین، آدمکشها و جانیانی که در دوره های مشخص تاریخی در به خاک و خون کشیدن و سرکوب هرنوع آزادیخواهی سنگ تمام را گذاشته اند و تبدیل شدنشان به "منتقدین نظام" و مسخره تر از آن ادعای "چهره"، "شخصیت" و "نماینده" اعتراض و نارضایتی مردم و حتی اپوزیسیون است .

انقلاب ٥٧ ایران، عروج و افول و سرکوب آن حداقل نمونه معاصر، زنده و حی و حاضر چنین پدیده ای است. کسی نه می تواند انقلابی با چنان عظمتی را فراموش کند و نه سرکوب و به خاک و خون کشیدن آنرا از یاد ببرد. ضد انقلاب اسلامی توانست به دست جانیانی مثل خمینی، رفسنجانی، خامنه ایی، خلخالی، بنی صدر، موسوی، یونسی واحمدی نژادها در یک روند چندساله و به ضرب به راه انداختن هالوکاستی که در آن بهترین و عزیزترین انسانها را به خاک و خون کشیدند انقلابی که برای آزادی، رفاه و سعادت بود را به خون بکشد. اما طنز تلخ و شاید غیر قابل تصور این بود که بخش اعظمی از همین جانیان در دوره هایی، برمتن خفقان مطلق و بر متن تنگنای جامعه، برای نجات رژیم شان به چهره های "دگراندیش"، "منتقد"، "معتدل" و "اصلاح طلبی" تبدیل شدند که ظاهرا رسالت رساندن صدای اعتراض و نارضایتی مردم به دنیا و حتی بهبود در زندگی مردم را، البته در چارچوب جمهوری اسلامی، به عهده دارند. و یا دقیق تر این است که بگویم تلاش کردند چنین تصویری از خود به جامعه نشان دهند. عناصر فعال جناح های مختلف جمهوری اسلامی، مهره های اصلی که در سرکوب و به خاک و خون کشیدن انقلابیون نقش اصلی را ایفا کرده اند، نمایندگان سیاه ترین دوره های حیات جمهوری اسلامی امروز دیگر به چهره های "اصلاح طلب" و "تازه دمکراتهایی" تبدیل شده اند و با انتقاد از "زیاده روی های" دوره های سیاه و کشتارهای دسته جمعی و قتل عامها، خود را از شرکت در آن جنایت و آدمکشی معاف و برائت میکنند.

تلاش برای اصلاح رژیم در بطن پروژه نجات جمهوری اسلامی، به طور قطع نیاز به تغییر چهره و تغییر رویکرد سیاسی و اقتصادی داشت. از "سردار سازندگی" و "سید خندان" و "سران سبز" تا همین "دولت اعتدال" امروزی و درجه موفقیت شان در کشاندن بخشی از جامعه به دنبال خود، را می توان در بطن چنین پروژه ایی بازخوانی کرد. تلاش یونسی برای لاپوشانی دخالتش در اعدامهای دسته جمعی و نسل کشی هایی کمونیستها و آزادیخواهان از چنین امیدی مایه می گیرد. اگر موسوی و کروبی و رفسنجانی این آدمکشان حرفه ایی می توانند به رهبر و شخصیتهایی تبدیل شوند که در موردشان شعر گفت، اگر به یمن خفقان مطلق و تنگای جامعه و بر روی شانه های جریاناتی مانند توده و اکثریت و لشگر بورژوازی ناراضی و روشنفکران بیمایه آنان، بنی صدر سرکوبگر مردم کردستان، موسوی نخست وزیر سالهای سرکوب، روحانی، رئیس شورای امنیت میتوانند سخنگوی اعتراض جامعه و حتی رهبر اصلاح و تغییر شوند، اگر قمه زن های سالهای۶٠، گنجی و سروش میتوانند دگراندیش، ژورنالیست و محقق شوند، چرا یونسی وزیر اطلاعات و مسئول دادگاههای صحرایی و دادگاههای انقلاب، نمیتواند از صف جانیان قمه به دست به صف معتدل های فوکول کراواتی قلم به دست بپیوندد؟  

اما برای جامعه ای که سی سال زیر خفقان مطلق زندگی کرده، برای زنانی که با زور اسید حجاب را بر سرشان کردند، برای کارگر کمونیست، برای فعال سوسیالیست و برای هرکسی که نمی تواند و نمی خواهد یک لحظه هم این تجربه تلخ و این کشتار و نسل کشی را فراموش کند، نمی تواند و اجازه نخواهد داد یونسی، موسوی و همه آن جانورانی که آدم کشتند، قمه کشیدند و اسید پاشیدند با چیزی جز سمبل توحش و کشتار تداعی شوند. نام اینها در تاریخ جامعه ایران، در تاریخ مبارزه هر روزه زن، جوان، کارگر این جامعه با وحشیانه ترین سرکوب و کشتار گره خورده است. این را نمیتوان از ذهن جامعه پاک کرد. مردم و بویژه طبقه کارگر تردیدی ندارد که هر لحظه امنیت و منفعت این نظامی که چنین جانوران درنده ایی را تربیت و پرورش داده است، ایجاب کند دوباره همین تازه دمکرات و اصلاح طلبهای امروزی با سبعیت تمام قتل عام و نسل کشی به راه خواهند انداخت.

برای کارگر کمونیست، فعال کارگری و انسان آزاده ایی که در همین لحظه درگیر مبارزه برای بهبود زندگی خودش است. برای انسانی که آزادی می خواهد، برابری می خواهد و در تلاش ایجاد دنیایی است که برای هر انسانی که به چیزی جز حداکثر امنیت، رفاه و شادی رضایت نمیدهد، یونسی ها، روحانی ها و همه سران جمهوری اسلامی و عاملین کشتار سی و چند سال گذشته، عاملین جنایت علیه بشریت اند.

پرونده این سناریوی لیبرال و معتدل و مردمی کردن عاملین کشتار و سرکوب ومهره هایی که در قتل عام آزدایخواهان سنگ تمام گذاشته اند را باید ما کمونیستها و طبقه کارگری که هیچ منفعتی و مطلقا هیچ منفعتی در شریک شدن در این سناریو را نداریم، یک بار برای همیشه بست.

 

فوریه ٢٠١۴