هجوم کرکس ها !

 مظفر محمدی

اقتصاد ایران همچون لاشه ای افتاده است. کار به جایی رسیده که دولت امید و اعتدال برای مردم گرسنه در خیابان ها خوراکی پرت می کند. این دیگر نهایت  گندیدگی اقتصاد در جمهوری اسلامی و پاسداران سرمایه است که اهانت و بی حرمتی به مردم را به اوج رسانده اند. تف به این بی شرمی!

همزمان لاشخورهای بین المللی بر سر جنازه ی گندیده ی اقتصاد ایران هجوم آورده اند. کرکس ها بو کشیده اند تا با تزریق خون سرمایه هایشان، جنازه را سر پا کنند و از قبل کار ارزان و کارگرانی که کمرشان زیر بار دستمزد ناچیز و بی قانونی محض و بیکاری میلیونی خم شده، سود نجومی کسب کنند.

این کار را دیروز در یونان، پرتغال، اسپانیا و ... کردند. در این کشورها، لاشخوران به شرط چاقو، سرمایه های رنگین به خون طبقه کارگر را به جان بی رمق هم طبقه ای های مفلوک خود، تزریق کردند، به شرطی که از خدمات دولتی و بیمه های اجتماعی و درمانی کارگران و مردم محروم و بازنشستگان بزنند.

و امروز نوبت ایران است. دولت امید و اعتدال روحانی بحق، نقطه امید بورژوازی ایران و سرمایه های بورژوازی جهانی شده است.

 آیا از هجوم کرکس ها به ایران چیزی نصیب طبقه کارگر می شود؟ آنچه که عیان است، از زاویه منفعت بورژوازی، قرار نیست دستمزد کارگر به نسبت تورم و گرانی افزایش یابد. قرار نیست به میلیون ها کارگر بیکار بیمه ی بیکاری مکفی داده شود. لشکر بیکاران باید باشند تا به کارگر شاغل بگویند، خدا را شکر کن، ببین چقدر آدم بیکار بیرون منتظرند!  شکرگذار باشید که، نفس شغل بهر قیمت و بخور و نمیر خود موهبتی است که سرمایه داران به کارگران شاغل مرحمت کرده اند...

اما نه دولت امید و نه امید به سرمایه گذاری های بورژوازی جهانی،  هیچکدام امیدی برای بهبود معیشت طبقه کارگر نیست. سرمایه جهانی از سر دلسوزی برای طبقه کارگر شاغل و بیکار به ایران سرازیر نمی شود. کرکس ها به شرط نگه داشته شدن کار ارزان و کارگر خاموش، بشرط نگه داشتن لشکر بیکاران بدون بیمه ی بیکاری مکفی، بشرط زدن سوبسیدها و خدمات و بیمه های درمانی و اجتماعی و به شرط  فروش کالاهایشان به قیمت بالا، سرازیر شده اند.

 

 اکنون در تهران، بانک دارها، تجار و سرمایه داران دولتی و خصوصی پشت درهای بسته در حال چانه زنی بر سر سودهای نجومی  و بر سر قیمت ارزان کار و رقم زدن سرنوشت طبقه کارگر اند. اما سرنوشت طبقه کارگر تنها در اتحادها و اتحادیه های کارفرمایان و سرمایه داران تعیین نمی شود. یک سوی دیگر جنگ کار و سرمایه صف عظیم مزدبگیران در مراکز بزرگ صنعتی، در میان کارگران بخش خدمات و لشکر بیکاران است.

پاسخ طبقه کارگر آگاه از منافع طبقاتی خود به هجوم سرمایه ها به ایران، این خواهد بود که: آقایان و خانم ها، کور خوانده اید. درست است زمانی که شما تشریف فرما شدید، فرش بنفش زیر پایتان پهن کردند. در خیابان ها، جلو مردم نان پرت شد و آب از لب و لوچه تان سرازیر گردید و به خود و بهمدیگر گفتید، به به، این همانجا است که سود خوابیده است.

اما این تصویر واقعی جامعه ما نیست. پست فطرت هایی که اینچنین حرمت و کرامت انسان های فقیر را به شما  می فروشند، در مقابل خود صف عظیمی از غول خفته ی پرولتاریای صنعتی را دارند که رهبران و فعالینش بخشا در زندان بسر می برند و بقیه، مدام توسط  پلیس مخفی و علنی تهدید می گردند. اگر هنوز جنگ گرسنگان در خیابان ها آغاز نشده است، اما جنگ کار و سرمایه مدام در جریان است. جنگی که حتما برادرانتان در ایران از شما و از افکار عمومی بین المللی پنهان نگه داشته اند. حتما به عرضتان نرسانده اند که  تشرف فرمایی شما  با اعتصاب ٢ هزار کارگر معدن چادرملو و دستگیری بیش از ٣٠ فعال و رهبر و سازمانده شان مصادف است. ٢ هزار کارگر برای آزادی دبیر تشکیلاتشان و برای افزایش دستمزد اعتصاب کردند.

پاسخ طبقه کارگر آگاه به هجوم سرمایه داران بین المللی و داخلی همانی است که بارها در اعتصابات و بیانیه های رهبران کارگری اعلام شده است. مطالبات طبقه کارگر از سرمایه داران و دوات امیدشان و از تازه واردان سرمایه دار اروپایی و غیر اروپایی، افزایش فوری دستمردها به تناسب تورم، بیمه بیکاری مکفی به همه کارگران بیکار، لغو قوانین ضد کارگری ازجمله قراردادهای موقت کار، آزادی بی قید و شرط اعتصاب، تشکل و تحزب کارگران، برسمیت شناخته شدن نمایندگان منتخب مجامع عمومی کارگری برای تعیین حد اقل دستمزد و حضور در مجامع بین المللی کار و... است.

شکی نباید داشت که اگر این مطالبات سر میز لاشخوران جدید قرار بگیرد، دمشان را روی کول گذاشته و فرار می کنند. تنها تضمینی که بتواند آن ها را نگه دارد و فرار نکنند، تعهد دولت اعتدال جمهوری اسلامی به سرکوب این مطالبات و اعتصابات کارگری است. آیا این سرکوب برای سرمایه داران و دولت جدید مطلوب و محبوبشان کارساز خواهد بود یا نه، سوالی است که از هم اکنون روی میز فعالین و رهبران کارگری در مراکز بزرگ صنعتی و لشکز بیکاران قرار گرفته است. دور دیگر جنگ کار و سرمایه تازه آغاز می شود.

mozafar.mohamadi@gmail.com

www.mozafar-m.com