اشک تمساح صاحبان زر و زور!

مونا شاد

درپی خبر مرگ دو تن از  زنان کارگر خیاطی در آتش سوزی خیابان جمهوری، قالیباف شهردار تهران در بین خبرنگاران حضور یافت و اشک ریخته! و دوتن از کارکنان آتش نشانی بازداشت شدند. امروز این خبر روز رسانه ها و دنیای مجازی اینترنت و فیس بوک بود.

شنیدن مرگ دو تن از زنان کارگر که گرفتار طعمه های حریق شده بودند و برای نجات جان از ساختمان خودشان را پرت می کنند، آنقدر تاثرآور و دردناک است که اذهان عمومی را تحت الشعاع خود قرار داده و در این آشفته بازار بدنبال مقصر می گردند، مقصر کیست؟ کارگر!،  کارگری که نظام سرمایه داری شیره جانش را هرروزه می مکد همیشه گناهکار است چون رژیم باید بر خشم و احساسات افکار عمومی و خانواده های زنان کارگر مرهم  بگذارد، مرهمی از جنس انتقام، مرهمی از جنس ضعیف کشی، مرهمی از جنس قربانی کردن کارگرانی از جنس کارگران سوخته در آتش!

شاید حافظه ما ضعیف است همین سال پیش بود که خبر آتش گرفتن بخاری نفتی مدرسه شین آباد در روز  ۱۵ آذر ۱۳۹۱ فاجعه بار بود، آتش نشانی اعلام کرد: غیر استاندارد بودن بخاری موجب آتش سوزی شده است،  ٢٩ دانش آموز در آن حادثه تلخ سوختند و ١٢ تن از آنان چهره های زیبای کودکانه‌شان در آتش بی کفایتی و بی لیاقتی آموزش و پرورش  مچاله شد و سوخت و بعد از گذشت یکسال و نیم هنوز درمان جدی روی این کودکان صورت نگرفته و  از حضور در جامعه و  همکلاسی هایشان محرومند.  آن وقت کسی دنبال مقصر نگشت، کسی دستگیر نشد، کسی اخراج نشد چون این جنایتکار بی کفایت و بی لیاقت از دزدان رده بالا بود، "حاجی" بود، رئیس آموزش و پرورش! نه کارگرآتش نشانی که  نردبان نجاتش خراب است و باز نمی شود، تشکی که هرگز وجود نداشته همه و همه دست بدست هم می دهد تا این تصاویر تراژیک را خلق کند، تصاویر غم انگیزی  که همه دنبال مرهمی می گردند تا این درد را التیام بخشد و چه دیواری کوتاه تر از دیوار کارگر!

ولی به واقع، عامل اصلی اینگونه حوادث جنایتکارانی هستند که  مسجد می سازند  ولی از ایمنی محیط کار کارگران خبری نیست، میلیاردها دلار از تامین اجتماعی دزدی می کنند ولی زن کارگر خیاطی برای دریافت حقوق معوقه اش باید التماس کند، برای هزینه  کودک معلولش استثمار شود، کتک بخورد، اخراج شود و سالیان سال زندانی شود.

این جزء خصیصه جمهوری اسلامی و نظام های سرمایه داری است که هر روزه معیشت و زندگی طبقه کارگر  را مورد تعرض قرار داده و دستخوش حوادثی دهشتناک کند.  آن دو زن کارگر  قربانیان این جامعه اند، قربانی جامعه سرمایه داری که از ثروتش بجای بکارگیری از امکانات و دستگاه های پیشرفته دنیا برای رفاه بیشتر شهروندانش، برای مسلح کردن ارازل و اوباشش برای سرکوب هر روزه زنان و مردان در خیابان ها و هجوم به خانه های مردم  برای جمع آوری ماهواره و سرکوب اعتراضات مردمی و زنان و کارگران...، هزینه می کند.

خانواده‌های داغدار دو زن کارگر، عامل اصلی مرگ عزیزانشان را کوتاهی آتش‌نشانی تهران می دانند و به‌همین دلیل از این سازمان شکایت کردند و از مردم خواسته اند آنها را تنها نگذارند، هرکس که تصویر و فیلمی از این صحنه دلخراش دیده است، عمق درد و و غم بازماندگان این حادثه تلخ برایش قابل درک است، همه ما با شما همراهمی میکنیم و خواهان مجازات مقصران اصلی هستیم. کوتاهی دستگاه آتش نشانی قابل قبول نیست. اما مسئولیت نبود وسایل نجات و فرسودگی ماشین نردبان و عدم ایمنی محیط کار  برعهده کیست؟ دولت و کارفرماها و سرمایه داران طمعکار بانیان اصلی اینگونه تراژدی های دردناک هستند.

اشک تمساح را باور نکنیم و اجازه ندهیم جانیان و مقصران اصلی اینگونه حوادث و فجایع، با قربانی کردن و بریدن نان کارگران، رضایت ما را جلب کنند و ریاکارانه بدنبال مرهمی، بر دل هامان باشند!

 

 ٢٥ ژانویه ٢٠١٤