کانتون جزیره، گامی بزرگ در راه آزادی زن

ریبوار احمد

در چهلمین روز نبرد و دفاعِ جسورانه کوبانی در برابر محاصره و یورش راهزنان اسلامی داعش، در نوشته ای به عنوان " تازه کوبانی اگرسقوط هم کند باز پیروز است"، پیشبینی این را کرده بودم که این به میدان آمدن توده ای و مخصوصاً نقش برجسته و جسورانۀ زنان، دگرگونی ای بزرگ در جایگاه اجتماعی  زنان به وجود می آورد. در این باره در آنجا قید کرده بودم "تازه سخت است به این باور کرد که در آیندۀ کوبانی زنان مانند گذشته به بردگی  و مردسالاری گردن نهند و دگرگونی ای بزرگ از این نظر به وجود نیاید". قانونی خاص که در این روزها کانتون جزیره در راستای حقوق زن به تصویب رسانیده است، مژدۀ، بخش مهمی از ایجاد شدن آن دگرگونی را به ما اعلام می کند. این تنها یک قدم است در راستای آزادی زنان و بوجود آمدن آن دگرگونی پیشرو و مترقی، اما قدمی بسیار مهم و بزرگ.

اینطور که معلوم است آن پیشبینی بجا بود که، یکی از دست آوردهای مهم نبردِ دفاعِ کوبانی و نقش برجسته زنان در آن جنگ و در شکستن پوزه کهنه پرستی اسلامی ، عبارت خواهد بود از پَرت کردن و دور انداختن سنتهای پوسیده اسلامی و مرد سالارانه و قدم برداشتن در راهِ ایجاده تغییر و دگرگونی ای بزرگ در موقعیت اجتماعی زنان و دست پیش انداختن برای آزادی آنها. ابتدا باید بطور جدی بر این تاکید کنیم که علل تصویب این قانون هرچه باشد و سوای اینکه چه نیروهایی در پشت تلاش برای تصویب این قانون ایستاده اند و علیرغم هر ملاحظه ای که به برخی از بندها و ریزه کاری های این قانون  میتوان داشت، از منظر هر انسان آزادیخواهی این یک قدمِ بزرگ و پیشرو است و براستی قابل ستایش می باشد. بی گمان اگر بررسی ای همه جانبه و دقیق از دلایل سیاسی و اجتماعی و تاریخی تصویب این قانون صورت گیرد، فاکتورهای گوناگونی در این مسئله نقش داشته اند، اما من بدون تردید میتوانم بگویم نبرد و دفاع کوبانی بر علیه درندگی و ارتجاع اسلامی و مخصوصاً نقش برجسته زنان در این نبرد دلاورانه فاکتوری بسیار مهم، مخصوصاً در طراحی و برجسته شدن این قانون در این مرحله زمانیِ مشخص است. به این معنی میتوان این را یکی از دست آوردهای مهم آن پیروزیِ کوبانی قلمداد کرد که در نوشته " تازە کوبانی اگر سقوط هم کند، باز پیروز است" به آن اشاره کرده بودم.

پیشروی نبرد بر علیه هر بینشی،آنتی تز آن بینش را تقویت می کند. این یک قانونمندی اجتماعی و منطقی ساده است، و به همین رو در پیشرویِ نبرد برعلیه کهنه پرستی اسلامی، آنتی اسلامیزم  به ثمر می نشیند. نمیشود زنان و مردان کوبانی با فداکاری و جانبازی خود پوزۀ ارتجاع  و کهنه پرستی و فساد و نکاح و جهاد اسلامی را بشکنند و بعد با دست خود همان قوانین و سنن اسلامی را دوباره تبدیل به یوغ بردگی بر زندگی خویش کنند و زیست خود را در تاریکی و تبعیض و عقب ماندگی غرق نمایند. قبلا گفتم کە این یکی از دست آوردهای مهمِ دفاع و نبرد بر علیه بربریت اسلامی داعش و نقش زنان در این نبرد است، اما رهبری کانتون جزیره با طراحی و تبدیل این دستآورد به قانون، افتخار و سرافرازی ای بزرگ در تاریخ برای خود رقم زده است. حتی اگر نیروها و دول ارتجاعی منطقه و قدرتهای بزرگ، آنهایی که چشم دیدن یک ذرّه گشایش به روی زنان را ندارند، بتوانند از راه توطئه این دست آورد را از بین ببرند، تازه قادر به خفه کردن این پیام تاریخی نخواهند بود. تازه این قدم جایگاه تاریخی خود را پیدا خواهد کرد و در نبرد آزادیخواهانه و برابری طلبانۀ آینده در این جامعه و منطقه نقش مهمی ایفا خواهد کرد. بدوُر انداختن سنت و رسم کشتار و بربریت ناموسپرستانۀ ناسیونالیستیِ آمیخته به اسلام، پرت کردنِ حکم اسلامی زدن مُهر " ناقص العقل و درجه دومی " بر پیشانی زنان که در احکام اسلامی برای ادای شهادت و ارث برجسته گشته است، پَرت کردن مهریه اسلامی که سمبل بردگی و نوعی از بازار گرمی برای خرید و فروش زنان است، به دوُر انداختن رسم رسوم چند زنی که یکی  از کهنه پرستانه ترین و مردسالارانه ترین سنتهای اسلامی است، دست رد زدن به سنت اسلامی و بازپس گیری حق طلاق برای زنان... و غیره، این قدمهای پیشروانه شایستۀ ستایش هستند و براستی در تاریخ تمام منطقه بی نظیراند.

دست آورد دیگر این اقدام  کانتون جزیره، برداشتن پرده از چهرۀ واقعی اسلام و پوچ کردن تمام آن تلاشهایی بود که قصد داشت اسلام را از بربریت و خونخواری و فساد داعش بَری کند. عکس العمل هیستریک گروهها و باندهای اسلامی مخصوصاً در کردستان عراق در برابر این قدم روبه جلو، خود نشانۀ آن است که رسوم و آداب اسلامی در حقیقت همان بربریتی است که امروز داعش بدون داشتن نقاب بر چهره آن را نمایندگی میکند و برای آن فراخوان میدهد. گروههای دیگر اسلامی اگر شرایط و توازن قوا در جاهایی آنها را ناچار کردەاست که بر چهرۀ خود نقاب زنند و حتی اگر بعضی مواقع در اوج ریاکاری دندان بر جگر گذارند و واژه حقوق زنان را بر زبان آورند، گامی عملی، از جنس اقدام کانتون جزیره آنان را سر در گم و هستریک کرده و نقاب از چهرۀ آنان بر می دارد. کهنه پرستان اسلامی تنها با شنیدن واژه های حقوق زنان، موی بر بدنشان راست میگردد و به هراس میافتند و تا آن اندازه سر در گم میشوند که به خود اجازه دهند صالح مسلم و کانتون جزیره را تهدید کنند، برای پشیمانی از پشتیبانی کردن  از جنگ و دفاعِ کوبانی در برابر بربریت داعش. این خود نیز مدرکی است جهت نشان دادن چهرۀ واقعی و داعشانۀ این گروههای اسلامی و اثبات این واقعیت که اینها هم همانند خلفای داعش هستند که معتقداند اگر جامعه برای این نباشد که قوانین و شریعت اسلامی بر آن حاکم شود بهتر است ویران و نابود گردد.

البته تهدید آنها برای پشیمان شدن از پشتیبانی مردم کردستان سوریه و  پ. ی.د، (حزب اتحاد دمکراتیک) در برابر داعش، بجای اینکه به این نبرد و به حزب اتحاد دمکراتیک ضرری برساند، سود سرشاری را نصیب آنان میکند. در حقیقت این تنها خدمتی است که آنها میتوانند در حق مردم کردستان سوریه  و در حق پ.ی.د انجام دهند. چون به راستی اگر تا به حال گروههای اسلامی در صف حامیان این نبرد دفاعی قلمداد شده باشند، این امتیازی به غایت نامیمون برای آن جنبش مقاومت بوده و باعث لکه دار کردن محتوای آزادیخواهانۀ آن در برابر چشم جهانیان شده است. بسیار بهتر و سودمند تر است که این گروهها مستقیماً با نقش و چهرۀ داعشانۀ خود ظاهر شوند و از این بیشتر تبدیل به لکه ای چرکین و زشت برای لکه دار کردن صف بشریت متمدن و آزادیخواه دنیا در پشتیبانی از مردم کوبانی و کردستان سوریه نگردند.این نقاب زدایی از چهرۀ داعشانۀ دیگر گروههای اسلامی،  باید مانند بخشی دیگر از دست آوردهای این اقدام  کانتون جزیره  نگریسته شود و مایۀ افتخار و دلگرمی بیشتر گردد. اما بی گمان تهدیدات آنها تماماً بی ارزش و پوچ و مایۀ مزاح است، آن جنبش مقاومت که پوزۀ داعش را شکسته است و حکومت ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق را شرمسار کرده است و رسته های آمریکا و ترکیه و همدستانشان را  پنبه کرده است، بسیار مستحکم تر از آن است که تحتِ فشارِ پوچِ این باند و گروههای کهنه پرست و ارتجاعی و فتوای آخوندهای آنان قرار گیرد و توسط حرّافی آنها از گامهای پبشرو خود پشیمان گردد. بهتر است اینها تهدید ات خود را عملی کنند و زمانی که میبینند زنان کردستان سوریه در راه آزادی گامهای بزرگی بر میدارند، بهتر است که از فرطِ عصبانیت سر به سنگ بکوبند.

این اقدام کانتون جزیره همزمان برگه ای است مهم که حکم میکند تا ما از زاویه ای دیگر نبرد دفاعیِ کوبانی را  از نو ارزیابی کنیم. در نوشتار قبلی در جواب به آن تفکری که فکر میکرد این مقاومت سنت کردایتی و ناسیونالیسم کرد را تقویت میکند و آن را گسترش میدهد، گفتم این یک تحلیل اشتباه است و در این رابطه خاطر نشان کردم که چیزی که در نبرد دفاعیِ کوبانی به وقوع پیوست، علاوه بر اینکه پ . ی . د نقش سازنده و رهبری کنندۀ این نبرد را ایفا کرده است و این نقش آنها را هم ستایش کردم، اما گفتم این رویداد پدیده ای جداگانه از سنت ناسیونالیسم کرد بود و واقعیتِ امر و عمل انجام شده، نیروهای ناسیونالیست را هم به دنبال خود کشید. هم اکنون میتوانیم دست آورد آن اَمرِ واقع را تبدیل به محّکی کرده و دوباره آن حکم را توسط آن ارزیابی کنیم. سنت ناسیونالیسم کرد و چگونگیِ برخورد و معامله اش با مسئله زن، چه در حال و چه در طول تاریخ گذشته اش در برابر چشم همه موجود است. بنیادهای اسلام و "خجستگی" آنها برای ناسیونالیسم کرد، سرچشمۀ معامله کردن بر سر مسئلۀ زنان بوده است. ناسیونالیسم کرد چه مانند یک جنبش سیاسیِ اجتماعی و چه مانند چندین حزب سیاسی منفرد، همیشه از دریچه یک افق اسلامی به زن و حقوق زن نگریسته و به این مسئله برخورد کرده است و همیشه در پشت بردگی و درجه دومی و چند زنی و قتلهای ناموس پرستانه زنان و .. و .. غیره ایستاده است. مدرنترین دستآورد تاکنونی ناسیونالیسم کرد، حکومت اقلیم کردستان و پارلمان کردستان است ، ناسیونالیسم کرد به عام، از جمله آنهایی که حتی با طرفهای اصلی این حکومت کشمکش و نارضایتی و حتی جنگ و کشتار داشته اند هم به این پارلمان و حکومت مانند یک دست آورد تاریخی افتخار می کنند. اما در سایۀ این حکومت و این پارلمان قربانیان قتلهای ناموسی از قربانیان بمباران شیمیاییِ حلبچه بسیار بیشتراند. پیشنویس قانون اساسی حکومت اقلیم کرستان به صراحت میگوید شرع و احکام اسلامی از بنیادهای اولیۀ قوانین اساسی این اقلیم است و تا به حال هیچ کدام از جریانات ناسیونالیستی به صراحت کلمه ای علیه آن به زبان نیاورده اند. بر اساس قانون این پارلمان هنوز مردان میتوانند مانند اسلام قریشی چند زن داشته باشند و بر این اساس عمل کنند. حزبی مانند جنبش گوران (تغییر)  که از جریان "سوسیال دمکراتهای" درون جنبش ناسیونالیسم کرد بیشتر لاف "تمدن و مدرنیزم و لیبرالیزم" را میزند، افتخار خود را این میداند که تاکید و پایبندی خود را به "قوانین مقدس اسلام" را به گوش مردم برساند. زمانی که مردم کردستان سوریه با خونشان در برابر بربریت و کهنه پرستی اسلامی از زندگی و آزادی و حرمت انسانی خود دفاع میکنند، حکومت مشترک ناسونالیست های کرد "سوسیال دمکرات" و "لیبرال" در سلیمانیه که در پاسخ دادن به ابتدایی ترین خواسته های مردم گوشهای خود را کَر کرده اند، مشغول بجا آوردن فتواهای داعش برای بستن میخانه ها و مغازه های مشروب فروشی و تنگتر کردن عرصه بر آزادیهای فردی و مدنی هستند. وحتی پدیده ای که از منظر ناسونالیست کرد از آن  به عنوان مشارکت زنان در مبارزۀ مسلحانه هم اسم میبرند، چیزی جز تحمیل نقش تامین خدمات به مردان ِسنگر در گذشته و حتی هم اکنون هم این را به عنوان نقش زنان در جنگ علیه داعش برجسته می کنند. کوتاه و مختصر، تمامی آن بندهای پیشروی که در قانون جزیره آمده است عموماً از زاویه تفکر اسلام زده و قببیله ای ناسیونالیست کرد، حرام و کفر و مایۀ فساد و بی بندوباری هستند.

بدینصورت اگر این حقیقت را ببینیم و به آن واقف باشیم که واقعیت سیاسی کنونی کردستان سوریه و جنگ بر علیه داعش و نقش برجستۀ زنان در این واقعیت سیاسی، جایگاه مهمی در به ثمر نشستن این قانون داشته است، مشخصاً دفاع جسورانۀ کوبانی که توجه تمام دنیا را به خود جلب کرد، آنوقت اجازه دهید توجه کنیم ببینیم که کدام بند از این قانون را میتوان به سنت ناسیونالیسم کرد گره زد و چگونه آن سنت را تقویت کرده و گسترش می دهد؟! حقیقت تماماً بر عکس است، این پتک سنگینی را بر فرق آن سنت کوبیده و شرمساری بزرگی نصیب آن سنت و جنبش اش کرده است. ٢٣ سال است که ناسیونالیست کرد در کردستان عراق در برابر جنبش وسیع آزادیخواهی و برابری طلبی که هزاران بار بر سر حقوق زنان گریبان آنها را گرفته است، با چنگ و دندان از سنتهای ارتجاعی و کهنه پرستانۀ اسلامی و مردسالارانه پاسداری کرده است. آنها با استفاده از زور این سنن را بر جامعۀ مدرن کردستان تحمیل کرده اند و اگر زیر فشار شدید هم نباشد حتی حاضر نیستند لفظا هم  به ابتدایی ترین حقوق زنان گردن نهند. بعلاوه درست زمانی که سازمان مستقل آزادی زن و حزب کمونیست کارگری عراق، قانونی که تا اندازه ای شبیه به قانون امروز جزیره بود را اعلام کرد، این حکومت اعلام عمومیِ آن قانون را بهانه ای برای حمله مسلحانه به این دو سازمان قرار داد و فعالیت آنان را ممنوع اعلام کرد. این سمبل ناسیونالیست کرد ٢٣ سال است به بهانه پوچ  مانند٬" هنوز وقت اش نرسیده، حکومت ما نو نهال است، دشمنان ما را محاصره کرده اند، جامعه اسلامی است و این عقب ماندگی آداب و رسوم مردم است، باید صبر داشته باشیم و قدم به قدم پیشروی کنیم، این وظیفه حکومت نیست که قانون را عوض کند و زنان باید خودشان ، خودشان را آزاد کنند..."٬ با این فرمایشات و دادن وعده های فریبکارانه برای آرام کردن خشم زنان و مردم آزادیخواه، سنتهای و رسومات کهنه پرستانۀ و مرد سالارانۀ اسلامی را به عنوان قانون بر جامعه تحمیل کرده اند. در این زمینه در طول این ٢٣ سال اگر قدمی نسبت به قوانین زمان رژیم بعث عقبتر نرفته باشند بدون شک یک وجب هم رو به جلو نرفته اند. این اقدام کانتون جزیره ضربه ای بزرگ به این سنت وارد کرده است و مهر شرمساری را هم به پیشانی آنان کوبیده است. این دست آورد بار دیگر این حقیقت را ثابت میکند آنچه که در کوبانی به وقوع پیوست، از سنت ناسیونالیسم کرد جدا بود.

البته، به همانصورت که در مقاومت کوبانی، با این طرز تفکر روبرو میشویم که به بهانۀ اینکه رهبر و سازمانده این جنگ حزبِ پ. ی . دِ ناسیونالیست است، محتوای آزادیخواهانۀ آن نبرد زیر سوال میبرد و از ارزش آن کم میکند، اکنون هم هرچند در شعاعی کمتر، دوباره با آن تفکر روبرو میشویم که بر اساس چند ملاحظه و بند ضعیف ، چهارچوب و محتوای پیشروِ این قانون را کمرنگ کرده و آن را زیر سؤال می برد. برای  نمونه در بند هیجدهم اصول ابتدایی گفته شده است٬ "مجازات سنگین برای مرتکبین خیانت به زناشویی به یکسان برای طرفین"٬ که اگر از منظر برابری طلبی و آزادی زنان به این قانون بنگریم،  به عقیده من  این بند با تمامی محتوا و مضمون این قانون مغایرت دارد. سرچشمه این بند دوباره به آن رسوم و سنتی بر میگردد که چهارچوبِ پیشرو این قانون آنها را به دور انداخته است. این بند دوباره دخالت در امور شخصی افراد را باز میگذارد. زن و مردی که بر اساس بندهای پیشین این قانون آزادانه با هم ازدواج کرده اند و هر دو طرف به یکسان ازحقِ طلاق برخوردار هستند، خود آنها هم میتوانند آزادانه و با ارادۀ خود چاره ای برای این نوع مسائل هم پیدا کنند، بدون اینکه لازم باشد با " مجازات سنگین " روبرو شوند و روانۀ زندان گردند. این بند، مخصوصاً در جامعۀ مردسالار امروز به زیان زنان تمام می شود. چون در این حالت شاید از دیدگاه قانونی مجازات برابر بر زن و مرد پیاده شود، اما بدون شک در بعد اجتماعی و در جامعه مردسالار تبدیل به مشوقی میشود برای تداوم آن زن کشی ناموسپرستانه ای که در خود این قانون ممنوع گردیده است. اما این هرگز درست نیست که قانونی عموماً پیشرو و به راستی بی نظیر در تمامی تاریخ این منطقه را، به خاطر یک بند لکه دار و یا از ارزشش کم کرد. شک نباید کرد که اگر این قدم پیشرو تثبیت شود، همان روندِ مترقی ای که این قانون را به صحنه آورده است، در قدمهای بعدی خود میتواند بندها و مواردِ مسئله دار و ناهمگون با محتوای اصلی این قانون را کنار بزند. در این منطقه که گرفتار دست انواع دولت و حکومت و نیروی تا مغز استخوان ارتجاعی و ضد زن است، این گام کانتون جزیره، علاوه بر هر نارسایی ای که داشته باشد، سوای اینکه کدام نیروی سیاسی در طراحی و تصویب آن ایفای نقش کرده است و کدام واقعیت سیاسی و اجتماعی آن را تبدیل به امری واقع کرده است، به کلی هم این قانون و هم آن نیروها و طرفینی که در پشت آن قرار دارند، شایسته بزرگترین پشتیبانی و ستایش هستند. وظیفه جبهه آزادیخواهی وبشریت متمدن دنیا و مقدم بر همه وظیفۀ چپ و کمونیسم است که پشتیبانی ای بزرگ و جهانی را ضامن پیروزیِ یکبارۀ این قدم مترقی و آزادیخواهانه کند.

این قدم در کردستان سوریه ،اولین قدم است مخصوصاً در قانونی کردن آزادی. اما این روند اگر از توطئه مرتجعین و کهنه پرستان جهت به شکست کشاندن آن رهایی یابد، بدون شک آخرین قدم نخواهد بود و پیشروی های دیگر را به دنبال خواهد داشت. اکنون میتوانیم امیدوار باشیم که نه تنها موارد و نکاتِ نامربوط و متناقض این قانون کنار گذاشته شوند، بلکه با تصویب قوانینی از این نوع در عرصه های دیگر، مانند حقوق سیاسی و مدنی مردم، آزادیهای سیاسی، قانون کار مترقی، قانون حمایت از حقوق کودکان و تا رسیدن به یک قانون اساسی سکولار و پیشرو...٬ هم پایۀ این پیشروی محکم گردد و پلهای پشت سر برای بستن راههای عقب گرد تخریب و هم این روند آزادیخواهی را تا آن حد  وسیع و عمیق گردد که شمار بیشتر و بیشتر مردم در پشت آن به صف شوند و راه پیشروی مداوم آن را هموار کنند. این همزمان نیرویی مانند پ . ی . د (حزب اتحاد دمکراتیک) را که اکنون در آن جامعه صاحب نقشی اساسی است را در بوتۀ آزمایشی بزرگ می گذارد. این حزب اگر خواهان آن باشد که تاریخی درخشان و متمایز با تاریخ پر از شرمندگی احزاب ناسیونالیست حاکم در کردستان عراق را برای خود رقم بزند، راهش این است که بدون دو دلی و تردید به نقش خود در حمایت از این پیشروی ادامه دهد.

شکی نیست که تأثیر این گامِ کانتون جزیره در قلمرو حاکمیت این کانتون و حتی کردستان سوریه نیزمحدود نخواهد ماند، بلکه چشم همۀ آزادیخواهان منطقه را باز خواهد کرد. آزادیخواهی و برابری طلبی را تبدیل به امری شدنی میکند و با حرارت و شعله ای نیرومند تر این روند را در منطقه به میدان میآورد و حاکمیتهای ارتجاعی و کهنه پرست را تحتِ فشاری جدی قرار می دهد. از هم اکنون تأثیرات آن در منطقه دارد خود را نشان میدهد. آزادیخواهان و فعالین جنبش برابری طلبی دیگر بهانه های پوچ برای تحمیل قانون و رسوم عقب مانده اسلامی را از حکومت اقلیم قبول نمی کنند. کمتر از چهار هفته پیش در نوشتار " تازه کوبانی اگر هم سقوط کند،باز پیروز است" گفتم  "بعد از آن جسارتی که زنان کوبانی به جهان نشان دادند، تصورِ این مشکل است اگر فردا راهزنان اسلامی  برای مثال به کرکوک و یا خانقین هجوم ببرند، جایگاه زنان در نبردِ دفاع و مقاومت خالی بماند"٬ امروز میشنویم که خبرها حکایت از مسلح شدن زنان برای شرکت در نبرد علیه داعش در شنگال و رمادیه و موصل می کنند. این خبرها واقعی باشند یا نه، هیچ شکی در آن ندارم که نقش زنان در دفاع از کوبانی تأثیر زیادی بر نقش زنان منطقه در همۀ عرصه های مبارزه و زندگی اجتماعی خواهد داشت. اینجا هم بی تردید خاطر نشان میکنم که زنان و آزادیخواهان در منطقه نمیشود و نباید این قدم مترقی را در کردستان سوریه ببینند اما در مقابل بردگی زنان و قوانین و سنن اسلامی٬ ناسیونالییستی٬ قبیله ای٬ مردسالار و عقب مانده نظاره گر باشند و از تجربه آنها الهام نگیرند.

در کل منطقه خاورمیانه که به یُمن سیاست ضد انسانی دول غربی و حمایت آنها از دستجات مختلف ارتجاع اسلامی و قومی، مخصوصاً برای زنان تبدیل به جهنمی شده است ، این قانون کانتون جزیره و رویداد چند هفته پیش تونس برای لگام زدن جریانات اسلامی، دو نمونه اند برای نشان دادن پوچی  پروپاگاند غرب که تلاش میکنند اسلام و عقب ماندگی و ضدیت با حقوق زنان را به عنوان فرهنگ خود مردم این منطقه نمایش دهند. بر این اساس تا همین چندی پیش برای نمونه در بریتانیا به زور شوهر دادن دختران در خانواده های اسلامی مجاز بود، همزمان از جنایت قلمداد کردن قتلهای ناموسی در اروپا عمر چندانی نمی گذرد. تا چندی پیش بر اساس این رویکرد و سیاست پوچِ غرب در قبال مردم منطقه خاورمیانه که گویا اسلام و بردگی زن فرهنگ خود ساکنین آن منطقه است و همچنان بر اساس تئوری مزخرف " نسبیت فرهنگی " در اروپا و در سایۀ آن، در میان مجتمع های اسلامی قتلهای ناموسی، تجاوز جنسی به زنان و ازدواجهای اجباری و دیگر سنتهای ضد زن امری متداول بود. این اقدام  مترقی کانتون جزیره تمام بینشهای از این نوع را که دول غربی هدفمند  رواج میدادند را هم به دور انداخت. قدم کانتون جزیره و انتخابات تونس این را نشان میدهد که مردم آزادیخواه این منطقه به محض دست دادن هر گونه فرصتی، مشتی محکم بر دهان آن کهنه پرستی و ارتجاع که با زور و با سرکوب بر آنها تحمیل شده است خواهند کوبید. همچنین سرانجام این مشتی است محکم بر دهان دولتهای غربی و میدیای رسمی و نوکر آنها که ریاکارانه و به بهانه " احترام گذاشتن به فرهنگ مردم خاورمیانه " در برابر اقیانوسی از جنایات دولتهای مرتجع و کهنه پرست منطقه در حق زنان سکوت کرده و چشم خود را می بندند. این گام کانتون جزیره همچنین چشم مردم دنیا را به حقایق این جوامع و به میل و گرایش قدرتمند و وسیع آزادیخواهی و برابری طلبی در درون آن باز خواهد کرد که با فشار و ارعاب و قلدری و جنگ، و با پشتیبانی دولتهای غربی پیوسته تلاش شده است که سرکوب گردد.

اواسط نوامبر ٢٠١٤

برگردان از کردی

 فرزاد نازاری