تحریکات نژادپرستانه به بهانه یک انفجار

مصاحبه کمونیست با محمد راستی

 کمونیست: بدنبال انفجار بمبی در اربیل٬ مرکز حکومت اقلیم کردستان و کشته شدن چند نفر از نیروهای انتظامی و افراد شخصی٬ شاهد تحریکات نژاد پرستانه علیه مردم عرب زبان در این منطقه و  حتی ضرب و شتم تعدادی از عرب زبانان در اربیل و سوزاندن و شکستن تعدادی ماشین و... بودیم. همزمان هیئت آسایش(مرکز اطلاعات و امنیت) دولت اقلیم طی بیانیه ای دلیل این وضع را عملا آمدن بدون رویه مردم عرب زبان به این منطقه نام گذاشت و بر ایجاد محدودیت برای ورود آنها انگشت گذاشت. اولین سوال این است که ماجرا از چه قرار است ؟ 

محمد راستی: ماجرا از این قرار بود که اتومبیلی بمب گزاری شده در یکی از ورودیهای استانداری اربیل با سرنشین آن منفجر میشود و جان چند نفر را گرفته و تعدادی هم زخمی میشوند. استاندارى اربیل كه در نزديك قلعه اربیل و تقریبا در مرکز شهر قرار دارد و داراى دو ورودى ميباشد، يكى براى مراجعين (مردمى كه كار وبار إدارى دارند) ويكى هم براى كارمندان ومسئولين استانداری. داعشى آدم كش معلوم بوده به جزئیات اربیل را میشناخته و آگاهانه در ساعت ١٢ كه مأمورين ومسئولين سر كار هستند را انتخاب وقصد وارد شدن به داخل ساختمان را داشته كه با مقاومت پليس مقابل در ورودى روبرو ميشود وهمانجا كه تعدادى كارمند وپليس وحتا مردم عادى هم قصد ورود به ساختمان را داشتند خود وماشين رامنفجر میکند وتمام آن اطراف را خون ودود وكًرد وخاك فرا ميكًيرد. متاسفانه همانجا ٣ نفر از نيروهاى استاندارى و يك نفر از عابرین جان خود را از دست داده وتعدادى نیز زخمى ميشوند. كه متاسفانه بعدا يكى ديكًر از زخميها هم جان خود را از دست داد. بعد از این ماجرا فوری تبلیغات ناسیونالیستی و نژاد پرستانه شروع شد و رسما انگشت اتهام به طرف مردم عرب زبان و اینکه انفجار کار آنها است اشاره رفت. در این میان تعدادی تحریک شده دست به اعاب و حمله فیزیکی به عرب زبانان زدند و چند ماشین را که شماره بغداد را داشته است میشکنند و آتش میزنند و دست به عربده کشی علیه عرب زبانان در کردستان میزنند که مایه تاسف عمیق هر انسان شرافتمندی بود که به حقایق پشت این گونه تبلیغات که سالها است از هر طرف چه در کردستان عراق و چه در کل منطقه توسط دستگاهای رسمی دولتی و احزاب و جریانات مختلف ناسیونالیستی باد میزنند. در مورد این ماجرا بعدا معلوم شد ماجرا کاملا برعکس است و فرد داعشی کرد زبان است و اصلا مقیم اربیل است.   

کمونیست: عراق بیش از دو دهه است به مرکز بمب گذاری و عملیاتهای انتحاری و کشتار دسته جمعی مردم تبدیل شده است. مراکز اینگونه عملیاتهای اساسا شهرهای خارج حکومت اقلیم بوده است. تا کنون دهها و شاید صدها هزار انسان در شهرهای مختلف عراق و اتفاقا شهرهای خارج از حکومت اقلیم قربانی تروریسم و عملیات انتحاری و... بوده است. مناطق حکومت اقلیم در این دو دهه جزو مناطق امن به حساب آمده است. با این وصف چرا حکومت اقلیم انگشت اتهام را به طرف مردم عرب زبان دراز کرده است؟ 

محمد راستی: اجازه بدهید در مورد عراق و بمب گزاریهای مکرر و چرایی آن کمی به عقب برگردم و بعدا در مورد سوال شما هم توضیح خواهم داد. حمله آمریکا و متحدین آن به عراق سرسوزنی به نگرانی آنها از اسلحه اتمی مبازره با صدام و دلسوزی برای مردم عراق و عدم رعایت حقوق بشر و... نبود. اینها پروپاگاند پوچ و ابزار کور کردن جهانیان بر نقشه ای جنایتکارانه دولتهای غربی برای تقسیم مجدد جهان بود که مردم عراق به عنوان قربانی این نقشه رویشان حساب شده بود. ما همان زمان حقایق نقشه امریکا و ناتو و اهداف پلید آنها را که به همت میدیای نوکر و گوش بفرمان در بوق و کرنا زده شد و اسم آنرا تلاش برای آوردن دمکراسی به عراق نام گذاشتند و کل ناسیونالیست کرد و از جمله حاکمین کنونی کردستان به خدمتش درآمدند٬ را به روشنی گفتیم. بحثهای حزب ما در این دوره٬ بحثهای منصور حکمت و کورش مدرسی از ابتدا تا نهایت تاکیدی بر جهان سیاهی بود که زیر پرده حقوق بشر و مبارزه با دولت صدام و دفاع از مرد عراق پنهان شده بود. دیدیم که علاوه بر ویرانی کامل یک جامعه و کشتار وسیع مردم و نابودی یک جامعه با دهها میلیون جمعیت و آوارگی میلیونی مردم عراق٬ تا هم اکنون هم جامعه عراق امنیت نسبی را هم به خود ندیده است. مردم عراق بعد از صدام هزار برابر دوره صدام فقر و محرومیت و کشتار و جنایت را روزانه علیه خود شاهد بوده اند. مردم عراق در این سالها روی بمبی زندگی کرده که روزانه جان صدها نفر از آنها را گرفته است.

شیرازه جامعه عراق را از هم گسیختند و عراق به میدان تاخت و تاز جنایتکارترین گروهها و دسته جات آدم کشی تبدیل شد که به همت حمله آمریکا و متحدینش در عراق تولد یافتند. عمق جنایات در عراق آنچنان عمیق است که زبان از بیان آن عاجز است.اشغال این کشور و اعمال جنایتکارانه دولتهای "مدافع دمکراسی" مشروعیت به هر دسته و جریان آدم کشی داد تا به نام مبارزه با اشغال موی دماغ بشریت شود٬ داعش تنها یکی از فرزندان خلف غرب در اثر این سیاستها است که امروز مولدین آن مدعی مبارزه با آن هستند. اینها صد سال جامعه عراق را به عقب بردند و خود را در کمال وقاحت قهرمان جنگ با صدام نام گذاشتند. آنچه امروز در عراق میبینیم نتیجه مستقیم نقشه و برنامه دولتهای غربی و دولت آمریکا و متحدین منطقه ای و محلی آنها از جمله ناسیونالیسم کرد است که بر بستر یک کشتار وسیع و جنایتکارانه در گوشه ای از این منطقه بر مردم حاکم شدند.

اما جایگاه متهم کردن مردم عرب زبان برای حکومت اقلیم. دولت اقلیم مثل هر دولت بورژوایی دنیا بر پایه ناسیونالیسم به عنوان ابزار تحمیق مردم و تحکیم حاکمیت خود استوار است. مشکل این نیست که گویا حاکمین کردستان ندانند که فضای نژاد پرستانه و ضد عرب زبان ضد انسانی و مخرب است٬ آنها اینها را میدانند و اگاهانه و نقشه مند این کار را میکنند. "ما همه کرد هستیم و یک منفعت داریم" ابزار تبدیل توده مردم و کارگران و اقشار پایین جامعه به سرباز و جنگجوی مشتی بورژوای حاکم برای ادامه حکومت آنها است. تلاش میکنند حاکمیت مشتی بورژوا و ضد کارگر را که برای سرمایه اندوزی حاضرند سر هزاران انسان کرد زبان بردیده شود٬ به عنوان حاکمیت کردها نام بگذارند. تقسیم بندی مردم به کرد و عرب و ایجاد دشمنی میان آنها به بورژوای کرد این امکان را تاریخا داده و اکنون هم میدهد که مردم ناآگاه را حول خود جمع کند و به عنوان ابزار در خدمت حکومت بورژوایزی کرد در آورد. اینها ٢٣ سال است با اتکا به همین تبلیغات و به نام نمایند کردها از جامعه کردستان و با استثمار همان کرد زبانان و البته از طبقه کارگر و اقشار تهیدست آن میلیونر و میلیاردر شده اند. در جامعه عراق که قدرت بر اساس قومیت و مذهب میان بخشهای مختلف بورژوازی عراق تقسیم شده است و حکومتی قومی مذهبی تشکیل داده اند٬ یک پایه تامین حاکمیت آنها باد زدن نفرت قومی و انشقاق در میان طبقه کارگر عراق است. این تبلیغات بیش از همه به هم سرنوشتی طبقاتی طبقه کارگر و به اتحاد آن لطمه زده است و این طبقه را در مقابل بورژوازی حاکم هم در عراق و هم در کردستان ضعیف کرده است. 

دولت اقلیم قصد دشمنی با تروریسم را ندارد مگر منافع مستقیمم اقتصادی مشتی مفت خور و بورژوای حاکم به خطر بیفتد و گر نه کشتار مردم حتی کرد زبان آن مشکل انها نیست. نگاه ساده به اتفاقات همین مدت به خوبی این حقیقت را نشان میدهد. داعش جنایتکار و آدم کش و تروریست است و امروز حتی آقای اوباما و دولتش که تا کنون متحد داعش بود این را میگوید. اما همین حکومت اقلیم کردستان و شخص بارزانی تا دیروز و تا زمانی که داعش خطری برای حمله به مرکز حکومتش نبود به او کاری نداشت. آنها و بخش اعظم ناسیونالیست کرد در کل منطقه حمله داعش را نعمت و فرصت برای کردها میدانستند و بارزانی پرچم کردستان و استقلال را برای امتیاز گرفتن از دولت مرکزی در همین دوره بلند کرد. با داعش یک دوره هم پیمان بود٬ مناطقی را از جمله شنگال شبانه خالی کردند و داعش بدون ممنانعت آن شهر را گرفت و نیروی پیشمرگ و نیروی اختصاصی حزب بارزانی که همه میگویند حدود ٢.هزار نفر بوده اند نیمه شب شهر را خالی و مردم بی اطلاع و بی گناه را به داعش سپردند که امروز سرنوشت آنها و جنایاتی که بر آنها رفت را دنیا میدانند. بارزانی و دولت اقلیم بعد از اتفاقی که خود در آن دخیل بودند با تبلیغات وسیع از جنایات داعش در شنگال و بر محنت و آوارگی مردم شنگال کیسه دوختند و پول و امکانات و اسلحه فراوان بدست آوردند.


بارزانى به اين سيه روزى "ملت كرد" مثل نان شب احتياج داشت٬ همانطور كه طالباني به بمب باران شيمايى هلبجه احتياج داشت٬ تا نظر افكار عمومی مردم دنيا و بخصوص قدرتهاى جهان را بخود جلب كنند و از آنها امکانات و پول و اسلحه بگیرند. هم فاجعه هلبجه و هم فاجعه شنگال که یکی بدست دولت عراق و دیگری بدست داعش اتفاق افتاد٬ در هر دو مورد در اولی حزب طالبانی و در دومی دولت اقلیم و حزب بارزانی مستقیم دست داشتند٬ خود فرار کردند و در هر دو مورد گذاشتند همان مردم کرد زبان در ابعاد وسیع قربانی شوند. بزرگ بودن ابعاد فاجعه در هر دو مورد به ناسیونالیسم کرد کمک میکرد تا با سنگ دفاع از "کرد" و فاجعه علیه "کردها" در قامت نماینده خود گمارده آنها و به نام قربانیان فاجعه های عظیمی که خود در آن دست داشتند سر مردم کرد زبان کلاه بگذارند٬ از قدرتهای دنیا امکانات بدست آورند و موقعیت خود را تحکیم بخشند و زبان اعتراض میلیونها کارگر و انسان زحمتکش را ببندند.

اكنون هم اين زير ضرب قرار دادن و ميدان جنگ باز كردن با مردم عرب زبانى كه نه كمتر بلكه به شهادت تمام مردم كردستان چندين وچند برابر مردم كردستان مورد تجاوز٬ زور كًويى ،محروميت ، كشته ولت وپار وبلاخره بى خانمانى وآواركًى قرار گرفته اند٬ ابزار بسیج مردم کرد زبان و فریب همگی آنها برای دفاع از حکومت اقلیم و محکم کردن پایه های آن علیه خود همان مردم است. در شرایطی این تبلیغات کثیف دامن زده میشود که سران دولت اقلیم خود با عاملین کشتار و آوارگی مردم٬ علاوه بر آمریکا به عنوان بزرگترین عامل تروریسم دولتی در دنیا بعلاوه با  همان داعش، تركيه ،عراق وجمهورى اسلامى در حال بند و بست است. علاوه بر اینها در ميان همین كرد زبانها كم نيستند كه خود حكومت اقلیم به آنها امكانات و پول ومكتب ومسجد وبلاخره فرستندهاى قوى تلويزيونى٬ نه يكى بلكه چند تا را در اختيارشان كًذاشته تا شبانه روز بوق وكرنا در دست عليه آزادى٬ عليه برابرى و انسانیت٬ عليه زن و علیه هر نوع تمدنی جار بزنند وجهل وخرافه وكهنه پرستى را تا مغز استخوان جامعه فرو کنند. اینها روزانه با اتکا به هزاران ملا و مرتجع مختلف همان افکاری را تولید میکنند که داعش از آن تولد یافته است و برای تولید داعشهای دیگر به این مرتجعین هر نوع امکاناتی اختصاص داده شده است. همین مرتعین داعشی از مساجد اربیل و سلیمانی و...  زیر سایه دولت اقلیم در یک دوره حکم کشتن ریوار احمد کمونیست برجسته و از رهبران وقت حزب کمونیست کارگری عراق صادر میکردند و برای سربریدن او جایزه میگذاشتند و هم اکنون هم صالح مسلم از رهبران حزب دمکراتیک کردستان سوریه را تهدید به مرگ میکنند.  زیر سایه حاکمیت آنها بیشتر از تمام کشتاری که در این دوره توسط داعش در عراق شده٬ در این ٢٣ سال حاکمیت آنها زن و دختر در قتلهای ناموسی و با اتکا به قوانین داعشی که هم اکنون هم پایه قانون حکومت اقلیم است کشته شده است.

مبلغين ومروجين داعشی در مساجد ومكاتب اسلامى توسط  حكومت اقلیم تامين وامكانات در اختيارشان كًذاشته شده تا داعش پرورش بدهند٬ پس همه باهم نه يك انكًشت بلكه ده انكًشت مان را بسوى حكومت اقلیم نشانه رويم وبكًويم بس كنيد اين تبليغات ضد انسانى وتفرقه اندازیتان را. با صدای بلند بگویم که تا كى ميخواهىد واقعيات را وارونه به نمايش بكًذاريد ، هر وقت خواستى زنان وكود كان وجوانان آن جامعه را در اختيار جانى ترين جلادان اين دنيا قرار داده ايد وآنها هم جلو دوربين هاى تلويزيونى هر چه توانسته اند سر بريده وبقيه را مورد تجاوز و آخر سر در قفس كرده وچوب حراج به آنها زده اند (دختر تا ١٣ سال دويست هزار واز ١٣ سال بالاتر  بالای چهار صد هزار دينار ) و به عنوان غنایم جنگی و بردگان بی اراده فروخته اند. مردم همه اينها را ميبينند وميدانند كه نتيجه سياست و ديپلوماسى شماست ، اينها ديكًر فراموش شدنى وقابل چشم پوشى نيستند. 

کمونیست: حزب حکمتیست و دفتر کردستان حزب در مورد خطر تحریکات قومی در دل عروج داعش٬ راه افتادن موج ناسیونالیستی در کردستان عراق و ایران و مخاطرات آن از قبل هشدار داده بود. هم اکنون نیز در مورد انفجار اربیل و تبلیغات نژاد پرستانه و مخاطرات آن دفتر کردستان اطلاعیه ای صادر کرده است٬ چرایی این حساسیت حزب و دفتر کردستان آن و نگرانی شما از این فضا چه است٬ زمینه ها و دلایل اشاعه آن و لطمات آن علیه همسرنوشتی طبقاتی طبقه کارگر و کل بشریت در منطقه چه می باشد؟ 

محمد راستی: توجه کنید که کردستان عراق در این چند سال مرکز آوارگان زیادی شده است که هم از عراق و هم از سوریه از ترس داعش و هزار فلاکت دیگر به این منطقه آمده اند. دولت اقلیم در همپیمانی با دولت ترکیه مرزها را بر روی آوراگان سوریه ای که اتفاقا بخش اعظم آنها کرد زبان بودند بست. بدستور بارزانی کانالهای عریض و طویل و عمیقی کندند تا فراریان از جنگ در سوریه٬ از جنگ دستجات جنایتکار امثال داعش و جبهه النصر و ... وارد کردستان نشوند، كه نتيجه اش سپردن مردم ( كورد وعرب زبان ) جنگ زده وفرارى به دست دشمنانشان شد. مردم زحمتکش و بسیاری از انسانهای شرافتمند و احزاب و جریانات چپ و انسان دوست اعتراضات زیادی به این اقدامات ضد انسانی دولت بارزانی کردند. مردم آواره از پير و جوان سنگ وخاكهاى كنده شده توسط بولديزلهاى بارزانى را با چنگ وناخن در كانالها ريخته وآنها را پر كردند تا بتوانند از آن بگذرند و خود را به حكومت اقلیم کردستان تحميل وامروز هم اينچنين مورد نفرت وتبليغات زهراكًينشان قرار كًرفته اند.
در همان روز انفجار که ١٩ نوامبر  بود انجمن آسايش اطلاعيه اى صادر کرد ودر آن علت انفجار را آسان كارى در پذيرش جنگ زدكًان نام گذاشت. وعلاوه بر این اعضا پارلمان این دولت مثلا کسی مثل على محمد صالح عضو پارلمان از جریان گوران در سخنرانيش اعلام كرد كه "مملكتمان پر شده از عرب واين خيلى خطرناك است". 
علاوه بر شیادی اینگونه تبلیغات و ضد انسانی بودن آن٬ این انفجار را میخواستند بهانه ای کنند که از طرفی فضای جامعه را بر آورگان و خصوصا آورگان عرب زبان تنگ کنند و همزمان مانع آمدن آنها به کردستان عراق شوند. در شرایطی که حکومت اقلیم به نام آنها از دهها و صدها نهاد جهانی٬ سلیب سرخ و مردم در مناطق مختلف و کشورهای مختلف پول و امکانات میگیرد و آوارگان در کردستان عراق وخیم ترین وضع را دارند.

در این چند سال بیش از صد هزار کارگر از فیلیپین و ایران و سوریه و دهها جای دیگر به کردستان عراق روی آورده اند و با کمترین دستمزد کار میکنند و هزاران آپارتمان را در شهرهای کردستان عراق درست کرده اند. بخشی از آورگان سوریه ای در عراق کارگری میکنند و با یک سوم دستمز یک کارگر محلی مشغول کارند. هزران زن و دختر کارگر از کشورهایی مثل فلیپین در خانه های مردم ٢٤ ساعته به مانند نوکر با پولی بسیار کم استثمار میشوند و مورد هزار و یک سواستفاده از جنسی تا... قرار میگیرند. همین دولت اقلیم اخیرا و با رشد بیکاری تبلیغات ضد خارجی را علیه کارگرانی که از کشورهای دیگر آمده اند راه انداخته است و آنها را عامل بیکاری معرفی میکنند و فشار اعتراض طبقه کارگر در این منطقه را از دوش خود بر میدارند و آنها را علیه همه طبقه ای هایشان میشوراندند. همچنانکه آوارگان را نه تنها عامل انفجار انتحاری بلکه عامل فقر و محرومیتی معرفی میکنند که خود به مردم تحمیل کرده اند.  

همراه این به بهانه جنگ با داعش فضایی مسموم در قهرمانی نیروی پیشمرگ و اینکه آنها از زندگی شهروندان دفاع میکنند راه انداخته اند٬ در شرایطی که نیروهای آنها با حمله داعش از همه جا فرار کردند و تا زمانی که داعش به مناطق تحت نفوذ آنها حمله نکرد آنها جنگی نکردند. شخص بارزانی آن زمان اعلام میکرد که داعش کاری به کرد ندارد و آنها هم با داعش جنگی ندارند. شنگال را تحویل داده بود و کرکوک را هم عملا به خود وصل کرده بودند. اینها اینقدر بی آبرو شده بودند که مردم در شهرهای مختلف خود اسلحه بدست گرفته و میخواستند در مقابل داعش از خود دفاع کنند و هم اکنون هم در شهرهایی که مخاطره حمله داعش وجود دارد نیروهای مقاومت توده ای شکل گرفته است. در حقیقت کسی به نیروی پیشمرگ آنها که بدون کوچکترین مقابله از همه جا در رفته بود و منطقه را تحویل داعش داده بودند اعتمادی نداشت و ندارد. خلاصه اینکه جنگ با داعش را و پروپاگاند دروغین در قهرمانی خود و نیرویشان را به پتکی علیه طبقه کارگر کردستان و مردم محروم تبدیل کرده اند. نه تنها در قبال گرانی٬ فقر و بیکاری و بی امکاناتی٬عدم بهداشت٬ برق٬ بیمه و... سر باز میزنند که به مردم فخر میفروشند که اگر آنها نبودند داعش چه بلایی سرشان می آورد. لذا حساسیت دفتر کردستان حزب و کلا حزب ما علیه اشاعه ناسیونالیسم و تبلیغات نژاد پرستانه در کل عراق و مشخصا در کردستان بسیار درست و لازم بود.  

گفتم کل دستمزد طبقه کارگر عراق و امکاناتشان را زده اند و بخشی از این طبقه به جرم غیر عراقی و خارجی عملا با دستمزدی بسیار پایین کار میکنند. آوارگان که از ترس و نگرانی به هر کاری و به هر دستمزدی مجبور به قناعتند و تبلیغات ناسیونالیستی و نژاد پرستانه آنها ابزاری جدی در منحرف کردن اعتراض بر حق طبقه کارگر به زندگی اش است و همزمان وسیله ای در ارزان نگه داشتن کل نیروی کار است که از آن بورژوهای کردستان سرمایه های افسانه ای بدست آورده اند. بدون مقابله به ناسیونالیسم نمیتوان با فقر و محرومیت مقابله کرد و اتحادی در میان این طبقه ایجاد کرد که بتواند از حقوق ابتدایی خود دفاع کند. 

علاوه بر این ها توجهه داشته باشید که با این تبلیغات و با اتکت قومی زدن بر پیشانی مردم محروم و تقسیم آنها به کرد و عرب و ... و با پخش سموم ناسیونالیستی و نفاق و دشمنی کور میان آنها٬ فردا در موصل در کرکوک که بر اساس آمار خودشان ٤٩ در صد آن غیر کرد زبان هستند٬ باید انتظار چه فاجعه ای باشیم. اینها همراه با خود حاکمین عراق با این تبلیغات کثیف زمیننه ایجاد رواندهای دیگر را آماده کرده اند و باید در مقابل آن ایستاد. 

توجه کنید که دولت اقلیم کردستان و صاحب پول و امکانات شدن وسیع عده ای قلیل بر متن محرومیت و فقر و استثمار همه جانبه کل طبقه کارگر در این منطقه٬ به قبله گاه کل ناسیونالیسم کرد در منطقه تبدیل شده است. همراه آنها در ابعاد کمتری ناسیونالیستهای کرد در کردستان ایران نیز شروع به پخش سموم ناسیونالیستی کردند. 

اگر داعش به نام اسلام غیر مسلمانان و هر کس قوانین دوره محمد و سر بریدن و بردگی و زن فورختن و کل جنایات آنها را قبول نکند٬ دست به کشتارشان میزند و تفرقه عمیق مذهبی را با اتکا به اسلام پیش میبرد٬ ناسیونالیسم هم با اتکا به ملیت و تقسیم کردن مردم به کرد و عرب و ترک و فارس همین کار را میکند. واقعه اربیل و تحریک تعدادی هر چند کوچک علیه عرب زمانان به بهانه انفجار در استانداری٬ بر متن چنین شرایطی میبایست با وسیعترین اعتراضات روبرو شود و جدی گرفته میشد. مبلغین آن عربده کشی کثیف در دولت اقلیم و پارلمان و در میان خیل روشنفکر و روزنامه نگار روزانه هیزم جنگ قومی جمع میکنند. لذا با توجه به فاکتورهای مورد اشاره حزب حکمتیست و ما در دفتر کردستان آن حق داشتیم حساس باشیم و ابراز نگرانی کنیم.