بوش، ”نخبگان لیبرال دانشگاه های ایران“ و حقیقت

فواد عبداللهی

چه خوب شد که ”شبکه دانش آموزان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های ایران“ زحمت کشیده مجری ”بیداری“ و ”آگاه سازی“ ملت شدند. به بهانه شرایط بحرانی امروز عراق و خاورمیانه، سخنرانی جرج بوش هنگام خروج نیروهای آمریکایی از عراق در ژوئیه ٢٠٠٧ و ”پیش بینی“ های او را دوباره از صفحات و شبکه های اجتماعی خود پخش کرده‌اند.

در آن سخنرانی که از رسانه ”فاکس نیوز“ پخش شد، بوش می گوید: ”شروع به بازگرداندن نیروها پیش از آن‌که فرماندهان‌مان به ما بگویند، به معنای تسلیم آینده به القاعده است. این به معنای پذیرش خطر وقوع کشتار جمعی در مقیاس وحشتناک است. این به معنای آن است که ما به تروریست‌ها اجازه دهیم پناه‌گاه امنی برای خود در عراق به جای آنی که در افغانستان از دست دادند، ایجاد کنند . این کار به معنای افزایش این احتمال است که نیروهای امریکایی در آینده باید به عراق بازگردند تا با دشمنی به مراتب خطرناک‌تر رویارویی کنند. ...“

مرحبا! قرار است این دسته از تبلیغات و ”پیش بینی“ های ”عمیق“، اشغال نظامی ده سال پیش عراق توسط آمریکا را توجیه کنند. قرار است جنایات دیروز به بهانه خروج آمریکا از عراق، زیر فرش روند و ”دلسوزی های بشر دوستانه“ امروز شان خریداری پیدا کند.  قرار است اینبار عموسام مسئولیت اخلاقی بپذیرد و مدال گیرد. قرار است بار دیگر مجرم، شنل ناجی به تن کند: مگر نگفتیم ”خروج ما (نیروهای آمریکایی) به معنای پذیرش خطر وقوع کشتار جمعی در مقیاس وحشتناک است.“! گویی عروج وحوشی مانند داعش نه نتیجه حضور سیاستهای ارتجاعی دولت فخیمه آمریکا و شرکا که نتیجه سوخت و ساز درونی جوامعی چون عراق و سوریه است.

شرم آور است! در پی ‌اهدای یک دهه دمکراسی دولت آمریکا به مردم عراق،  چند صد هزار نفر از مردم این کشور قربانی شدند، زندگی میلیون ها انسان را به تباهی کشاندند و هنوز هم مسببین این جنایت در مقام ناجیان و مسئولین اخلاقی بشریت معاصر ظاهر می شوند. از قضا نطفه های جنگ قومی و مذهبی زمانی بسته شد که عراق تحت اشغال آمریکا بود. زرقاوی و مالکی و جمهوری اسلامی و بارزانی و طالبانی، پرسوناژهای دوران اشغال عراق اند. دامن زدن به جنگ مذهبی شیعه و سنی که خارج از مرزهای عراق، بر سر آینده خاورمیانه و گرفتن امتیاز از هم،  از تهران تا ریاض هدایت می شد، عراق را به حمام خون مبدل کرد. اگر قرار است عدالت و مسئولیتی در کار باشد ابتدا به ساکن می بایست جرج بوش، دیک چنی، رامسفلد و تونی بلر، همراه با ژورنالیسم پَست قرن ٢١ را بعنوان جنایتکاران جنگی به دادگاه کشید و محاکمه شان کرد و نهایتا غرامتی که این دولت ها باید به مردم عراق به پردازند، معرفه و معلوم شود. حقیقت این است که اینها به عراق حمله کردند تا دنیا را مرعوب کنند. بوش و یارانش پیشقراولان قلدری و تأمین هژمونی آمریکا بودند. تاریخا وجودشان در منطقه، به عدم ثبات و ادامه حیات رژیم های ارتجاعی در ایران، عراق، عربستان، اسرائیل، سوریه و مصر و غیره ختم شده است. هر کجای این منطقه خیمه زده اند ساختارهای جامعه فروریخته است. در تمام ایندوره آمریكا و متحدینش برای رسیدن به منافع خود روی عقب مانده ترین و ارتجاعی ترین احساسات، روی کثیف ترین جریانات اسلامی و ناسیونالیستی انگشت گذاشتند، مسلح شان کردند و رشد آنها را تسریع کردند. نسل کشی و جنگهای صلیبی عهد عتیق را دوباره زنده کردند. منطقه از هم پاشیده و اشغال شده عراق و خاورمیانه، به لجنزاری جهت رشد هر گونه پارازیت اجتماعی تبدیل شد. مجاهدین طالبان و القاعده را خود اینها ساخته پرداخته کردند. جبهه النصره و اپوزیسیون اسد تحت نام ”انقلابیون“ و ”ارتش آزادیبخش“ را خودشان مسلح کردند. داعش محصول کاشت و برداشت اینهاست؛ هزاران جهاد طلب را در لیبی با سرمایه گذاری قطر و زیر نظر ناتو آموزش دادند؛ در ژانویۀ ٢٠١٤، کنگرۀ ایالات متحده طی یک گردهمآئی سرّی، برای تأمین مالی جبهۀ النصره و داعش رأی داد. آنچه که عیان است، تمام این سناریوی سیاه بر متن هزیمت استراتژیک آمریکا در منطقه پا به میدان گذاشته است. طرحی که بخیال خودشان هدفش پاسداری از نظام تک قطبی و جلوگیری از شکل گیری مجدد دنیایی چند قطبی بود. پروژه ای که بوش نقطه آغاز آن بود و اوباما خط پایان آن... . به این لیست میتوان افزود اما همینقدر کافی است که روشن شود برخلاف تبلیغات ”روشنگرانه“ فاکس نیوز و لشکر دانش آموختگان لیبرال، نابودی مدنیت در عراق و خاورمیانه، تکه پاره کردن آن و دامن زدن به کینه و نفرت قومی بین مردم و فرستادن آنها به میدان جنگ با یکدیگر، محصول مستقیم اشغال و حمله نیروهای آمریکایی و بریتانیایی به عراق بود. اسلام سیاسی و کنتراهای قومی در عراق، انواع زرقاوی ها و بن لادن ها  و البغدادی ها و خمینی ها، اقسام بارزانی ها و طالبانی ها همیشه به حمایت غرب و به میلتاریسم و تروریسم آمریکا و دول غربی زنده بوده اند. اینگونه صحنه سازی ها و تصاویر دروغین امروزی در مورد جایگاه مثبت آمریکا در خاورمیانه و عراق که توسط رسانه های غربی و دانش آموختگان لیبرال ایرانی مخابره می شود دیگر باید چشم مردم را قبل از هر چیز به روی حقیقت ژورنالیسم امروز که تماما دروغ و ریاکاری و منفعت طلبی است، باز کند. بشریت، طبقه کارگر و کمونیست ها امروز چشم خود را باز كرده و به صورت این ژورنالیسم تُف می اندازند، و در عوض باید آلترناتیو خود را بسازند. زمانی که همه دنیا بر این امر واقف شد که عاملین و خالقین داعش و القاعده، دول غربی و در راس آنها آمریکا است نخبگان لیبرال ما تازه از راه می رسند. اینها از قافله عقب اند.