|
جایگاه کتاب در مبارزه با داعش ثریا شهابی " راه حل مسئله دولت اسلامی عراق و شام ، نظامی نیست و این گروه نیروهای بین المللی به رهبری آمریکا باید به جای بمب بر سر آنها کتاب بریزند" ـ خانم شیرین عبادی در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری فرانسه. داعش، طالبان، بوکو حرام، القاعده، جبهه النصر و انواع و اقسام دستجات آدم کش قومی و مذهبی هرروز نمونه جدیدی از شنیع ترین جنایات علیه کودکان و مردم بیگناه را اختراع و به نمایش میگذارند و میلیاردها انسان از آسیا تا آفریقا، از خاورمیانه تا استرالیا و پرت ترین گوشه کره خاکی هرروز از خود میپرسند که چگونه میتوان؟ چرا؟ و تاکی؟ تصویری که با شرف ترین رسانه های اصلی در غرب از منطق منجلابی که در خاورمیانه و گوشه های رها شده در افریقا و آسیا در جریان است بدست میدهند، مشمئز کننده است. مشمئز کننده تر اما نسخه کپی برداری شده این تصویر نزد روشنفکران اخته عاشق سواد در جوامعی چون ایران است. ابعاد جنایاتی که داعش و بوکو حرام و القاعده و طالبان و جبهه النصر و انواع و اقسام دستجات سوپر ارتجاعی و جنایی قومی و مذهبی در خاورمیانه، آسیا و آفریقا هر روز میآفرینند و هر بار ابعاد توحش و آدم کشی های هار از کودکان و مردم غیرنظامی و سربریدن و ... از بار دیگر بیشتر است یک روی لجنزاری است که دنیای پسا پیروزی دمکراسی و بازار آزاد هرروز تولید و بازتولید میکند. روی دیگر آن تصویری است که از این منجلاب رو به جوامع قربانی و جوامع غربی و میلیاردها بشر کره خاکی که دلشان از این همه جنایت به درد میآید بدست میدهند. خوراندن این جب که این منجلاب منطق اعتراض در کشورهایی چون کشورهای فقر زده و محروم در خاورمیانه و آسیا و افریقا است، به اندازه خود این جنایات مخرب است. خوراندن این حب، توسط بستر اصلی میدیای مغز شوی غرب یک راه مقابله با روی آوری مردم به طرف راه های سنتی اعتراض و جدال طبقاتی، هم در شرق و هم در غرب است! تا وقتی که بتوان عروج کثافاتی چون داعش و القاعده و بوکو حرام و انواع و اقسام دستجات هم خانواده این وحوش را نتیجه بی سوادی و بی فرهنگی و نارضایتی در این جوامع از این و آن سیاست امپریالیستی یا ملی قلمداد کرد، میتوان در مقابل تحرکات از پایین، تحرکات انقلابی و اعتراض متشکل طبقه کارگر، شهرندان سکولار، زنان و مردان آزادیخواه سد بست. میتوان این طور قلمداد کرد که گویا در ایران و مصر و عراق و پاکستان و افغانستان و نیجریه هیچ کس و هیچ اعتراض مترقی جز تحرکات دستجات قومی و مذهبی و جنایی وجود ندارد! و این گونه تصویر سازی کرد که جهان با جوامع نکبت زده ای مواجه است که در آنها نشانی از تولید و طبقه کارگر و شهروند متمدن نیست. باطلاق هایی که در آنها خود به خود تنها و تنها انگل هایی چون داعش و بوکو حرام ها تولید و بازتولید میشوند. این بازار فریبکاری مدتها است زیر پتک واقعیات سختی که دو دهه جهان شاهد آن بوده است، تعطیل شده است. بازار مهندسی تقابل دو قطبی "جهان متمدن" و "جهان وحشی" دو قطبی راه کارهای "مسالمت آمیز" و "خشونت آمیز" که یک سر آن "جهان متمدن" در غرب است و سر دیگر آن جهان وحشی در جوامع فقر زده و مذهب زده در خاورمیانه و آسیا و آفریقا، مدتها است که رنگ باخته است. مردم در سراسر جهان امروز هم منفعتی و هم سرنوشتی ارتجاع یک قطبی حاکم در غرب با زوائد فریبکارانه دمکراسی و حقوق بشر اش را با القاعده و جبهه انصر و داعش و طالبان و اسلام سیاسی تجربه کرده اند. سری که امروز غرب به رهبری آمریکا در مقابل کوبا با کاسترو و دولت برآمده از انقلاب کوبا فرود آورده است، میخی که به این شکل بر تابوت جنازه برتری دمکراسی غربی بر راه حال های انقلابی دخالت از پاپین خورده است ، همه و همه گواه این ادعا است. مردم جهان راه حل های بشردوستانه پیامبران دمکراسی و حقوق بشر در غرب، و امروز محصولات آن را در لباس داعش و القاعده و طالبان و بوکو حرام می بینند و آن را در زندگی روزمره خود در دو دهه گذشته تجربه کرده اند. با این وجود رسانه های جریانات اصلی در غرب همچنان در بازسازی دو قطبی خیرو شری که بورژوازی غرب قهرمان آن است، از پا نمی نشینند. تصویر ژورنالیست تازه فارغ التحصل شده ای که از تحولات جهان عقب مانده است، رپرتاژ خبرنگار تازه کاری که هنوز کمی احساس استقلال میکند و میخواهد کمی از دولت های دست راستی فاصله بگیرد این است که : مردم مستاصل و درمانده در خاورمیانه و آسیا و آفریقا وقتی کارد به استخوانشان میرسد کودکان هم دیگر را سرمی برند و چشم هم را از حدقه در میآورند و گردن میزنند و آدم میکشند. آنطور که داعش و طالبان و القاعده و سازمانهای خواهر و برادرشان میکنند. اینطور وانمود میکنند که این وحوش و این جانوران محصولات طبیعی خود این جوامع اند و این جوامع تولیدات بهتری از این انگل ها ندارد. در حالیکه مردم در غرب متمدن هنگامی که به فغان میآیند،ُ شمع روشن میکنند و متمدنانه اعتراض میکنند! واقعیت این است که نه در شرق و نه در غرب در بر این لولا نمی چرخد. مردم به تسلیم کشیده شده در غرب، که قرار بود با شعار و شمع روشن کردن و پتی شن امضا کردن محیط کار و زندگی خود را بهبود ببخشند، خود در حال ایستادن روی پای خود در مقابل قدرت های حاکم اند. این همان جهانی است که در آن با انقلاب مصر از خیابانهای پاریس تا لندن تحرکاتی که خود را با بهار غربی و میدان تحریر تداعی میکرد قد علم کرد. و نشان داد که اعتقاد و اعتماد به نیروی خود از پاپین، که این بار نه از پارلمانها و انتخابات های پوچ بین بد و بدتر که از تحرکات انقلابی مصر و تونس تاثیر گرفته است چه جایگاهی در مکانیزم اعتراض در خود جوامع غربی دارد. جهان تمدن و وحوش وارونه شد. این تصویر اما هنگامی که به طیفی از روشنفکران قانونی جوامعی چون ایران، به امثال خانم عبادی، میرسد بیش از مشمئز کننده، که مضحک است. خانم عبادی هم پا به پای همان رسانه های دست راستی غرب میفرمایند که ریشه داعش و القاعده و جبه انصر و ... بی سوادی و بی فرهنگی و فقر است. و ایران و لیبی و افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه بدیل های اعتراضی جز این کثافات ندارند. این دروغی بیش نیست! فقر و محرومیت و بی سوادی و فریاد عدالتخواهی، میتواند موجب هر شورش و اعتراض کوری بشود. اما چه کسی گفته است که فقرا و بمباران شده ها، از سر فقر و استیصال کودک همسایه شان را سر میبرند و منزل همشهریشان را به آتش میکشند. بی تردید استیصال و فقر زمین مساعدی برای رشد انواع و اقسام انگل های سیاسی و قومی و مذهبی میشود. اما این انگل ها خود به خود نه متولد میشوند و نه رشد میکنند. هویت تراشی مذهبی و قومی، خرافه و ارتجاع، خود به خود و بطور طبیعی تولید نمیشود و ناشی از فقر و محرومیت مردم نیست. برعکس از کتاب و معبد و خطابه و مسجد و کنیسا و کلیسا و مزخرفاتی است که در حمایت از این هویت تراشی ها در سراسر جهان توسط دستان قدرتمند طبقات حاکم تولید و بازتولید میشود. برای تولید نفرت ملی و مذهبی و خشونت کور و عنان گسیخته بیش از همه ناتو و همان کسانی که خانم عبادی از آنها میخواهد جوامع را کتاب باران کنند، سازمان و شخصیت ساخته اند و پول خرج کرده اند و خرج میکنند! انواع و اقسام نهاد های مذهبی و شخصیت های مذهبی از آقای روحانی ایران تا خامنه ای تا پاپ و تا اسقف اعظم های سراسر جهان انواع و اقسام دستجات قومی و ملی که رهبران و شخصین هایشان با پول و سرمایه خود غرب و قدرت های حاکم ارتزاق میکنند هستند که کینه و نفرت قومی و مذهبی و ملی و توحش تولید میکنند و مردم فقر زده را به جنگ کودک و زن و سالمند همسایه می کشانند. این منطق این توحش است نه فقر و بی سوادی. این منطق این توحش است نه اسلام خوبی که خانم عبادی مشغول شستن دست آن است. این منطق توحشی است که در خاورمیانه با پول و اسلحه و حمایت بی دریغ دول غربی و بخصوص آمریکا، در جدال قدرت بین سروران متمدن جهان و در مقابل تحرکات از پایین شکل داده شده است. توصیه خانم عبادی که به جای بمب کتاب بریزد مضحک تر از آن است که بتوان آن را جدی گرفت. این نسخه بی مایه، بیش از آنکه بخواهد راه مقابله ای در مقابل داعش پیش پا بگذارد، در مقابل دخالت و اعمال اراده از پاپین است. توصیه عبادی در مقابل جنبش هایی از جنس مقاومت کوبانی است. در مقابل تسلیح عمومی همگانی است که امروز در کوبانی و کشورهای مشابه در جریان است. داعش، نسخه امروز صدور سپاه دانش و بهداشت ای است که بورژوازی غرب قرن بیست برای گسترش بازار سرمایه به گوشه های پرت جهان صادر میکرد. سرمایه داری هزاره سوم میلادی گندیده تر، عفونی تر و ارتجاعی تر از آن است که صدرات بهتری غیر از داعش و جبهه النصر برای خاورمیانه و گوشه های فقر زده در آسیا و آفریقا داشته باشد. سر تعظیم امروز آن "جهان متمدن" در مقابل کوبا، اعتراف به شکست امروز است. خانم عبادی در کنار آقای بنی صدر دلشان در گرو دخالت ایران در خاورمیانه برای مقابله با داعش است، مابقی اظهاراتشان تعارف و خودشیرینی بیش نیست. ۲۱ دسامبر ۲۰۱۴
|
