زنده باد اول مه

زنده باد همبستگی بین المللی طبقه کارگر

 

 رفقای کارگر

اول مه در راه است، روز جشن و همبستگی طبقاتی ما در سرتاسر جهان به عنوان یک طبقه، در جدال علیه ستم و استثمار، روز اتحاد ما برای آزادی میلیونها انسان رنجدیده از استثمار، فقر، گرسنگی و تحقیر هر روزه، روز همبستگی جهانی ما علیه حاکمیت سرمایه!

 جدالی تاریحی به قدمت عمر طبقه ما، جدال میان دو دنیای متضاد،  دنیای سرمایه و دنیای کار، هنوز در جریان است و سیمای اصلی جهان امروز را در سراسر کره خاکی ساخته است! دنیای استثمار، بردگی، بیحقوقی، تحقیر و بی حرمتی به شخصیت، حرمت و کرامت طبقه ما و همه ستمدیدگان و جنگ و فقر، سهم ما است و دنیای برادری، برابری، آزادی، رفاه و سعادت بشری، دنیایی فارغ از استثمار و بردگی، حق بی چون و چرا و اولیه ما! در دو سوی  دنیای واقعی که به ما تحمیل شده است و دنیایی که همه ما میدانیم حق ما است، جدالی دائمی بر سر تحمیل فقر و محرومیت هرروز فزاینده به طبقه ما، و تلاش برای برخورداری از یک  زندگی انسانی و آزاد برای ما و فرزندانمان، در جریان است!

بورژوازی نه فقط با تحمیل فقر و تعرض به سطح معیشت خانواده‌های ما در سرتاسر جهان بار بحرانهای اقتصادی خود را به دوش ما میاندازد، بلکه برای حل تناقضات درونی خود نیز با زدن مهر کاذب ملی، قومی، نژادی و مذهبی  به هویت بخشی از هم طبقه ای هایمان، تلاش میکند که ما را در مقابل هم قرار دهد. تلاش میکند منافع خود را به نام کشور و "وطن" و "ملت" و سرزمین واحد، به نام منافع همه آحاد جامعه قلمداد کند و هم بخشی از طبقه ای های ما را به سرباز تامین منافع خود تبدیل کند. بورژوازی تلاش میکند از دل هر بحران سیاسی و اقتصادی متحدتر و مقتدرتر و طبقه کارگر را ضعیفتر و پراکنده تر وارد دور بعدی جدال کند.

در هیچ دوره ای میزان محرومیت انسان از نعماتی که خود ساخته است، به اندازه امروز وسیع نبوده است. هیچ زمانی دامنه تعرض و توحش بورژوازی علیه طبقه کارگر به اندازه امروز گسترده نبوده است. در عین حال هیچ دوره ای تا این حد چهره کریه سرمایه از نوع دولتی تا لیبرال و بازار آزادی، با هر نوع روبنای سیاسی از اسلامی تا دمکراسی غربی آن، افشا شده و بی‌اعتبار نبوده است. امروز "لیبرال ترین" و "دمکرات ترین" دولتهای بورژوایی، از راست ترین جناحهای بورژوازی در اوائل قرن، علیه طبقه کارگر و بخش اعظم مردم همه جوامع بشری، مستبد تر، بی رحم تر، متوحش تر و  ضد انسانی تر اند.

هم زمان هیچ دوره ای به اندازه قرن ما، دنیا بطور عینی آماده برقراری جامعه ای برابر و مرفه نبوده است. سرمایه های عظیمی که طبقه ما در دنیا ساخته است، امکانات وسیعی که برای دسترسی به همه نیازهای مادی و معنوی میلیاردها انسان که تولید کرده ایم، میتواند مرفه ترین زندگی و بیشترین سعادت را برای همه انسانها تامین کند. میتواند جامعه جهانی را برای زندگی انسان به بهشتی واقعی بر روی زمین تبدیل کند. کلید این تحول انسانی در دست طبقه ما است. دنیا بطور عینی و مادی سالها است آماده انقلابی سوسیالیستی است. این طبقه کارگر است که هنوز در ابعاد وسیع و توده ای، آماده چنین تحولی نیست. این طبقه ما است که توسط بورژوازی علاوه بر کاستن سهمش از رفاه و تولیدات جامعه، توسط آرا و عقاید بورژوایی، توسط آرا و عقاید دشمنان خود، گرفتار است. بورژوازی علاوه بر پلیس و زندان و ترور، با استفاده از میدیای مافیایی و  انحصاری، با اتکا به امپراطوری رسانه های بزرگ نوکر خود، امپراطوری که با ثروت تولیدی ما ساخته شده است، و با توسل به مغزشویی دستگاههای تولید مذهب و خرافه، با استفاده از فقر و محرومیت، و با دمیدن در باد انواع هویت های قومی و ملی و مذهبی توانسته است افکار ارتجاعی خود را در طبقه ما، هر روز تولید و بازتولید کند.  و ممکن بودن انقلاب کارگری و جامعه سوسیالیستی را، از ذهنیت بخش عظیمی از طبقه ما، دور کند.

بورژوازی در سراسر جهان علاوه بر زندان و اعدام و تهدید و ترور و اخراج رهبران و فعالین هوشیار طبقه ما از کار، تلاش وسیعی میکند که واقعیت منافع مستقل طبقه کارگر، همسرنوشتی انترناسیونالیستی کارگران و منافع متضاد این طبقه با بورژوازی، را پرده پوشی کند. تلاش کرده است پایان دادن به حاکمیت سرمایه و استقرار حکومت کارگری و امیال و آرزوهای انسانی نسلهای متمادی ما را در ذهن طبقه کارگر، رویا و سراب قلمداد کند. تلاش کرده است باور به نیرو و قدرت عظیم طبقه کارگر متحد را برای وارونه کردن حاکمیت سرمایه و اتمام بردگی مزدی و استقرار جامعه ای کمونیستی، در ذهن طبقه کارگر ناممکن و بردگی کنونی طبقه ما را به عنوان صاحبان اصلی ثروت و سامان جهان را، ازلی و ابدی جلوه دهد. و این براترین ابزار برای تحمیق طبقه کارگر و ادامه حاکمیت سرمایه است و این بزرگترین مانع برای انقلاب رهایی بخش کارگری در سراسر جهان است.

رفقا!

امروز بورژوازی ایران و دولت "اعتدال" روحانی اش به کمک صف وسیعی از تحصیل کردگان روشفکران بورژوا و احزاب و جریانات بورژوایی و ضد کارگری،  با امکانات وسیعی که در اختیار دارند، تلاش میکنند منافع بورژوازی ایران و باز شدن فضای تحرک سیاسی برای بورژوازی، و فراهم کردن شرایط بهتر سودآوری سرمایه به قیمت تباهی کامل طبقه کارگر، را بهبود زندگی ما نام بگذارند.

 بورژوازی ایران و حکومت اش در قدرت، تلاش میکند که این پروژه دیرینه بورژوازی ایران را که از آن بوی خون و جنون ثروت اندوزی اقلیتی مفت خور می آید، پروژه ای که در دل آن از همین امروز میتوان  پژواک خرد شدن استخوانهای خانواده میلیونی طبقه کارگر ایران را  زیر فشار کار و بیکاری و فقر شنید، به نام "بهبود" در زندگی ما به ذهنیت طبقه کارگر تبدیل کند. و سکوت و خاموشی نیروی کار را با تحمیق این صف تضمین کند.

 تلاش میکنند با حیله و ریاکاری بر ناآگاهی صفوف ما سرمایه گذاری کنند و طبقه کارگر ایران را به نام دفاع از سرمایه "ملی"، تولید داخلی و رشد اقتصادی، در پشت اهداف و برنامه های بورژوازی ایران بسیج کنند. همزمان تلاش میکنند افق انقلاب کارگری و امید به رهایی بشریت و پایان دادن به توحش سرمایه را در ذهن طبقه کارگر کور کنند. و برای این کار علاوه بر زندان و گرو گرفتن زندگی، علاوه بر مذهب و خرافه و رسانه، انواع و اقسام مشاورین و متفکرین بومی و بین المللی، از صندوق بین المللی پول تا اقتصاد خوانده های دانشگاهی و دگراندیشان دستگاهی داخل کشور و متخصصین ساکت نگاه داشتن طبقه کارگر، مشغول نواختن یک سمفونی یک دست و  سیاه برای طبقه کارگر اند. 

 بعلاوه جمهوری اسلامی برای کنترل اعتراضات کارگری و کانالیزه کردن آنها در چهارچوب منافع سرمایه، از ابزارهای همیشگی خود در میان کارگران هم استفاده میکند. خانه کارگر، شوراهای اسلامی، کانون عالی انجمنهای صنفی و نهادهای دست ساز خود برای کارگران، را با غرولندهای ریاکارانه و به نام "دلسوزی" برای کارگران و به نام نماینده اعتراض کارگر، جلو می اندازند. برنامه های هر ساله آنها در اول مه به نام هفته کارگر بخشی از نقشه دولت حاکم برای گمراه کردن هم طبقه ای های ما و ممانعت از اتحاد ما و منحرف کردن اعتراض طبقه کارگر است.  تنها با اتکا به چنین سناریوهایی است که ادامه حاکمیت سرمایه و بردگی طبقه ما ممکن است. اینها ابزارهای اصلی در خاموش نگاه داشتن و ساکت کردن، متفرق کردن و به تمکین کشاندن طبقه ما است.

 رفقای کارگر، کارگران کمونیست!

 طبقه کارگر ایران با همه موانع و مشکلاتی که بورژوازی به آن تحمیل کرده است، یکی از قوی‌ترین گردانهای اصلی طبقه کارگر جهانی است. پرولتاریای صنعتی ایران نیروی عظیمی است که کل بورژوازی ایران با همه جناحها و احزاب رنگارنگ آن چه در حاکمیت و چه در اپوزیسیون، به قدرت آن واقفند. اگر روزی کارگر صنعتی ایران متحد به میدان آید، اگر یکی از اول مه های هر ساله شاهد جشن و همبستگی وسیع کارگری و اعلام همسرنوشتی انترناسیونالیستی در مراکز بزرگ صنعتی باشیم و اگر پرولتاریای صنعتی ایران این غول خفته تکانی بخورد، گامها در جهت اتحاد طبقاتی خود پیش رفته و گامها انقلاب کارگرای را نزدیک کرده ایم.

 اول ماه مه در ایران همچون تمام کشورهای جهان روز جشن و همبستگی کارگری ما به عنوان یک طبقه و با یک منفعت واحد، علیه حاکمیت سرمایه در سراسر جهان است. اگر کارگر صنعتی تکانی بخورد و علیه توحش افسار گسیخته بورژوازی صدای اعتراض خود را بلند کند، سرها به طرف طبقه ما به عنوان رهبر سرسخت انقلاب برخواهد گشت! تبلیغات وسیع رسانه های فاسد بورژویی در تخطئه انقلاب کارگری، نه تنها در ایران بلکه در قلب اروپا رنگ میبازد! و شیپور انقلاب کارگری صدهها بار قوی تر از انقلاب اکتبر به صدا در می آیند.

 طبقه کارگر برای رهایی خود هیچ راهی جز متحد شدن و به میدان آمدن علیه حاکمیت سرمایه و تعیین تکلیف قطعی با قدرت سیاسی و دولت بورژوایی حاکم را با اتکا به نیروی خود، ندارد. هیچ راه میان بری موجود نیست و این تنها راه برای پایان دادن به مشقاتی است که به ما تحمیل کرده اند و تنها راه برای پایان دادن به بردگی مزدی و ساختن دنیایی آزاد و برابر است. پیش قراولان چنین تحولی، کمونیستهای طبقه کارگر، رهبران کمونیست این طبقه، سازماندهندگان و آژیتاتورهای این طبقه اند که با اتحاد خود و با نقشه روشن، طبقه کارگر را حول افقی کارگری و سوسیالیستی متحد میکنند. طبقه کارگر تنها با افق سیاسی روشن کمونیستی، با پرچم کمونیسم و حزب کمونیستی خود میتواند چنین تحولی را ممکن کند و دنیا را از بربریت حاکم نجات دهد.

  

زنده باد اول روز همبستگی طبقه کارگر

زنده باد انقلاب کارگری

 حزب کمونیست کارگری- حکمتیست (خط رسمی)

۲۲ فروردین ۱۳۹۳- ۱۱ آوریل ۲۰۱۴