به پلنوم بیست و دو حزب حکمتیست نوامبر ٢٠١١
پلاتفرم رهبری آتی حزب حکمتیست
آذر مدرسی
رفقا!
حزب حکمتیست در جامعه ایران به عنوان خطی متمایز از بقیه چپ شناخته شده است٬ خط
تاکنونی حزب خطی مارکسیستی و حکمتیستی است و من کل جهت و پلاتفرم سیاسی و
پراتیکی خود را در ادامه این خط و با اتکا به این خط و دستاوردهای تا کنونی این
حزب میدانم.
اوضاع متلاطم جامعه، نیاز جامعه و طبقه کارگر به یک حزب کمونیستی روشن بین و
آماده به جنگ از یکطرف و نا آمادگی حزب در جوابگوئی به این نیاز و برای شرکت در
جدالهای سیاسی، بی سیاستی حاکم بر حزب، بخود مشغولی رهبری حزب بیش ازاین قابل
قبول نیست. وجود اختلاف نظر در یک حزب سیاسی بدیهی ترین امر است و نباید به
فعالیت سیاسی یک حزب سیاسی و ادامه حیات آن لطمه ای وارد کند. سنت حزب ما در
مبارزه سیاسی سنت مبارزه شفاف، علنی، از مجاری حزبی است. ما در اسناد حزبی
تاکید و تصویب کرده ایم که بحث باید از مجاری حزبی بصورت شفاف و علنی صورت
بگیرد. این ضامن سیاسی و سالم ماندن فضای حزب و در عین حال حفط حزب و پیشتازی
سیاسی و پراتیکی آن است.
حزب حکمتیست باید بتواند بعنوان یک حزب سیاسی مدرن علیرغم هر اختلاف نظری
بعنوان یک حزب کمونیستی و کارگری در حیات سیاسی جامعه نقش ایفا کند. این حزب
تنها امید طبقه کارگر و مردمی است که برای آزادی و برابری مبارزه میکنند. این
حزب میتواند به حزب تعدد نظرات و وحدت اراده، که خود را در مصوبات آن نشان
میدهد، تبدیل شود. این شاید اولین تجربه تک تک ما در ساختن چنین حزبی است اما
اینکه از این تجربه موفق بیرون می آئیم به روشن بینی و تصمیم تک تک اعضا رهبری
و کادرهای این حزب برمیگردد.
پلاتفرمی که در زیر ملاحظه میکنید تلاشی است در این جهت. در جهت حفظ حزب
حکمتیست بعنوان یک حزب کمونیستی و حاضر در صحنه سیاست، با تمام اختلاف نظرها و
خطوط مختلف در آن. این سند خطوط اثباتی جهتی است که من خود را نماینده آن
میدانم. این سند، سند اولویتهای حزب یا اقدامات فوری حزب نیست. من و تعدادی
دیگر از رفقا سند اوضاع سیاسی و اولویتهای حزب را به پلنوم ارائه کرده ایم. این
پلاتفرم سندی است برای نشان دادن خط و جهت گیری که من خود را به آن متعلق
میدانم، پلاتفرمی است برای حفظ اتحاد سیاسی حزب حول مصوبات رسمی آن، حفظ حزب
بعنوان یک حزب سیاسی که علیرغم هر اختلاف نظری در یک جبهه علیه کل بورژوازی
وبرای سوسیالیسم میجنگد. در صورت انتخاب شدن توسط شما، بعنوان دبیر کمیته مرکزی
تمام تلاش خود را خواهم کرد تا حزب را روی این جهت هدایت کنم و خود را متعهد به
پراتیک کردن این جهت میدانم.
با احترام
آذر مدرسی
پلاتفرم رهبری آتی حزب حکمتیست
حزب حکمتیست بدون داشتن رهبری که متعهد به متحقق کردن جهتگیری های سیاسی و
تشکیلاتی زیر است نمیتواند بعنوان یک حزب سیاسی کمونیستی و کارگری چه در جدال
روزمره طبقه کارگر و چه در جدالهای سیاسی جامعه بر سر کسب قدرت سیاسی شانسی
داشته باشد.
حزب حکمتیست از بدو تاسیس با خط کمونیستی - کارگری خود در تقابل عمیق جنبشی،
سیاسی، اجتماعی و پراتیکی با چپ موجود، چپ بورژوائی، تعریف شده است. حزب ما در
فاصله عمیق جنبشی- سیاسی اجتماعی و پراتیکی که با کمونیسم بورژوائی،
ناسیونالیسم کرد، در جامعه بویژه در اپوزیسیون ایران دارد، شناخته میشود.
سیاست و پراتیک کمونیستی و کارگری این حزب در مقاطع متفاوت، خط تمایز جنبشی ما
را با این چپ نشان داده است. این تمایز خود را در تجربه داب و کمک به شکلگیری
یک کمونیسم رادیکال و کارگری در محیط دانشگاهها، در تشکیل گارد آزادی و بالاخره
در تقابل با عروج جنبش ارتجاعی سبز نشان داده است. بویژه در دو سال گذشته و
پیوستن بخش اعظم جریانات سیاسی به یکی از جبهه های بورژوازی، با بازگشت چپ ترین
آنها به آغوش ناسیونالیسم پرو غرب، حزب حکمتیست تنها نماینده سیاسی کمونیسم و
کارگر در جامعه بود.
این حزب به یمن این سیاستها و پراتیک اجتماعی خود، به اعتبار بستن سدی محکم در
برابر صف بورژوازی از راست تا چپ آن، توجه و سمپاتی طیف وسیعی از کارگران
رادیکال و کمونیست ها در جامعه ایران را به خود جلب کرده است.
حفظ این چهره متفاوت، و پیشروی در ابعاد اجتماعی و سازمان دادن این سیاستها با
اتکا به خط حکمتیستی و سیاستهای تاکنونی آن، یک امر و وظیفه عاجل ما است. تبدیل
حزب به اصلی ترین نیروی اپوزیسیون و نیروی محرکه اصلی مدعی قدرت سیاسی، یکی از
تلاشهای جدی آتی حزب است. خلائی که در حال حاضر حزب حکمتیست از آن رنج میبرد.
حزب و جدالهای سیاسی
بخود مشغولی، قانع بودن به وضع موجود٬ بی توجهی به مهمترین مسائل جامعه و ظاهر
نشدن به عنوان حزبی سیاسی که نقطه رجوع آن جامعه است، یکی از عوارض سنت چپ
حاشیه ای و یکی از موانع جدی کار ما در دوره گذشته بوده است. پایان دادن به این
وضعیت از مهمترین وظایف رهبری آتی حزب است.
این امر بدون حضور در مبارزه دائمی در همه ابعاد سیاسی- اجتماعی علیه جمهوری
اسلامی و کل بورژوازی، از کمونیسم بورژوائی تا ناسیونالیسم ایرانی و کرد ، بدون
دخالت دائمی در کلیه کشمکشها و جدالهای سیاسی در سطح جامعه، بدون داشتن پرچمی
روشن و کمونیستی در هر دوره، بدون سازمان دادن و بستن سدی محکم در مقابل تعرض
سیاسی بورژوازی( کمونیسم بورژوائی و ناسیونالیسم کرد) به حزب حکمتیست، ممکن
نیست.
این امر بدون دخالت فعال در سوخت و ساز فکری در جنبش کارگری، جنبش دفاع از حق
زن و جنبش دانشجوئی، تلاش در شفافیت سیاسی و فکری بخشیدن به این جنبشها و دادن
افقی کارگری کمونیستی به آنها، بدون حضور دائمی و دخالتگر حزب در مبارزه بر سر
آزادی و برابری، رفاه اجتماعی، آزادی های سیاسی، خلاصی فرهنگی در جامعه و
مبارزات اقتصادی طبقه کارگر ممکن نیست. کار در همه این عرصه ها نه تنها امری
سیاسی و تبلیغی، بلکه کاری مستمر مبارزاتی و سازماندهی است.
یکی از مهمترین جهت های حزب، تلاش برای یک اتحاد جنبشی در میان صف کارگران
کمونیست و رهبران عملی جنبش کارگری، بخصوص در میان پرولتاریای صنعتی است. امری
که در متن مبارزه روزانه طبقه کارگر و در دل این مبارزه پیش میرود. سازماندهی
حزبی و حکمتیستی در درون طبقه کارگر مقدم بر هرچیز محصول و نتیجه چنین تلاشی
خواهد بود.
اما همه این مولفه ها به یک رهبری سیاسی معطوف به دنیای بیرون نیاز دارد. به
رهبری با توقع و استاندارد بالائی از کار، رهبری که آگاهانه در مقابل سنتی که
حزب را به حاشیه جامعه میراند، نیاز دارد. به رهبری که سیاسی و متحد نگاه داشتن
حزب را اصل خدشه ناپذیر کار خود میداند، و بالاخره رهبری که حزب با همه اجزا و
جوارح آن برایش بعنوان ابزار جنگ طبقه کارگر مقدس است، و در مقابل هر تعرضی، از
آن دفاع میکند.
مهمترین جهتگیری رهبری آتی حزب در عرصه های مختلف:
- ساختن حزب در داخل کشور و تبدیل حزب حکمتیست به محمل اتحاد کارگران،
کمونیستها و فعالین کمونیست و شکل دادن به تحزب کمونیستی کارگری در جامعه، جلب
رهبران عملی و کمونیست طبقه کارگر به حزب حکمتیست بعنوان حزب دخیل در مبارزه
روزمره و جدالهای فکری و سیاسی درون جنبش کارگری، ضامن تبدیل حزب حکمتیست به یک
حزب توده ای کارگری است. این امر شانس و امکان تبدیل شدن حزب حکمتیست به نیروی
مدعی قدرت در جامعه ایران، را بوجود میآورد.
- امروز حزب حکمتیست نسل جوان کادرهای کمونیست داخل ایران را همراه خود دارد.
استفاده درست از این سرمایه عظیم و رفع موانع قرار گرفتن این کادرها در موقعیت
های کلیدی سازمان حزب، و ایجاد امکان و تسهیلاتی برای دخالت فعالانه این رفقا
در سوخت و ساز رهبری حزب و ادغام کردن انرژی این رفقا با سرمایه عظیم رهبران
سیاسی درحزب یکی از شرطهای پیشروی کمونیسم ما است.
- کردستان امروز شاهد حضور فعال طیفی از جریانات ناسیونالیست راست و چپ در همه
ابعاد زندگی سیاسی و اجتماعی مردم، است. حزب حکمتیست امروز تنها نماینده
رادیکالیسم کارگری در کردستان است. این واقعیت اما با میزان ابراز وجود سیاسی و
اجتماعی و بالطبع نفوذ سیاسی و سازمانی حزب در کردستان خوانائی ندارد. حزب
امروز از موقعیت راضی کننده ای در کردستان برخوردار نیست. از این نظر تقابل با
بورژوازی کرد و احزاب سیاسی آن در همه ابعاد فرهنگی، سیاسی، تئوریک، اجتماعی و
حزبی آن، از اهمیتی صد چندان برخوردار است. حضور شخصیتهای شناخته شده حزب در
کردستان در این جدالها و استفاده از همه امکانات حزب در رفع موانع سیاسی-
اجرائی متحقق شدن پروژه های حزب، از اولویت های حزب است. احیا و گسترش پروژهای
حزب در راستای تبدیل حزب به یک نیروی مدعی قدرت سیاسی، پروژه های "حزب و جامعه
ای" در کردستان، بطور ویژه گارد آزادی و حضور رهبران کمونیست در میان مردم،
میتواند حزب حکمتیست را یکبار دیگر نه فقط در مقابل جمهوری اسلامی، بلکه در
مقابل کل بورژوازی کرد و جنبش ناسیونالیسم کرد از حزب دمکرات تا کومله عروج
دهد.
- در خارج کشور تشکیلات حزب ما، در صحنه جدالهای اجتماعی در محیط زیست خود و در
جدالهای فکری و عملی در عرصه دفاع از حق زن و سایر عرصه های اجتماعی مبارزه در
فضای سیاسی ایرانیان در خارج کشور، فعالیت بسیار محدود و برای حزبی چون جزب
حکمتیست سطح غیرقابل قبولی دارد. در هر دو زمینه تشکیلات خارج کشور حزب
تشکیلاتی حاشیه ای است. آوردن تشکیلات خارج از حاشیه به مرکز صحنه جدالهای
اجتماعی در کشورهای مختلف، و تبدیل آن به یک نیروی مارکسیست، پیشرو، فعال و
درگیر در صحنه سیاسی و اجتماعی کشورهای مختلف، از مهمترین اولویتهای رهبری آتی
حزب است. این تشکیلات باید ارتباطی دائم با پیشروترین جریانات کارگری و اعتراض
رادیکال در کشورهای مختلف داشته باشد و به فعالانه در اعتراض رادیکال در این
کشورها شرکت کند و آن را تحت تاثیر سیاست های خود قرار دهد.
حزبیت:
حزبیت یکی از پاشنه آشیل های جنبش و حزب ما است. ضعفی که میتواند به تنهائی حزب
حکمتیست را با خطرات جدی روبرو کند.
مقابله با روشها، سنت های بازدارنده ای که در حزب ما عمل میکند. سنت کار غیر
حزبی، عدم اتکا به مراجع و مصوبات، توقع و استاندارد پائین از فعالیت حزبی، از
جمله مهمترین موانع در پیشروی حزب است. کنار زدن این سنت ها یک امر جدی و تعیین
کننده برای حزب حکمتیست است.
در این راستا باید حزب را به ارگانهای رسمی، کمیته های کمونیستی و حزبی خود
بعنوان مراجع قانونی متکی کرد. حزب را باید به مصوبات رسمی خود و قانونیت این
مصوبات، و رهبری حزب را به کمیته های کمونیستی متکی کرد. در این زمینه باید با
هر سنت دیگری که در مقابل قانونیت ارگانها و مصوبات آن، به اتوریته های سیاسی
یا شخصی، به دوری و یا نزدیکی های سیاسی در حزب متکی است، مقابله کرد.
باید تضمین کرد که مباحث سیاسی درون حزب به هیچ عنوان خدشه ای به جدالهای اساسی
و رو به بیرون این حزب وارد نمیکند. حزب حکمتیست باید کماکان در صف اول مبارزه
علیه بورژوازی از جمهوری اسلامی تا کمونیسم بورژوائی و ناسیونالیسم ایرانی و
کرد، تا بورژوازی جهانی باشد.
مبارزه سیاسی در حزب حکمتیست مبارزه ای علنی و شفاف، به معنی طرح شفاف و علنی
نظرات است. شرط تضمین پیشبرد درست اختلاف نظر در حزب، پیشبرد مبارزه سیاسی در
حزب از طریق مکانیزمهای رسمی و تعریف شده حزبی و پذیرش رسمیت و احترام نهاد ها
و ارگان های حزبی از طرف همه طرف های درگیر در یک بحث است.
اما مهمتر از آن باید تضمین کرد که اختلافات سیاسی کوچکترین لطمه ای به فعالیت
بیرونی حزب، به فضای سیاسی و متمدن حزب و به حیات حزب وارد نمیکند. باید تضمین
کرد فعالیت مشترک همه کمیته ها و ارگانهای حزبی بر مبنای اصول سازمانی و حول
فعالیت رو به بیرون صورت میگیرد. هیچ درجه از اختلاف نظر سیاسی نباید در فعالیت
کمیته های حزبی خللی وارد کند.
حفظ اتحاد سیاسی حزب به اعتبار خود یک هدف مهم و حیاتى است. از اینرو تلاش براى
متحد کردن و متحد نگاه داشتن حزب حول مصوبات رسمی آن، تلاش براى قانع کردن،
برای جواب دادن به تردیدها و سوالاتی که در رابطه با صحت خط تاکنونی حزب در
سطوح مختلف حزب بوجود آمده است و حق به جانبی و اعتماد به نفس را از حزب گرفته،
گارد حزب را در مقابل دشمنان طبقاتی و چپ بورژوایی، باز نگاه داشته است، یکى از
مهمترین و حیاتى ترین وظیفه رهبری حزب.
رهبری آتی حزب باید یک رهبری سیاسی- اجتماعی و کمونیستی و پیشتاز باشد. تامین
این امر محک ارزیابی حزب از رهبری آتی است.
|