TLogo



قطعنامه اوضاع سیاسی

پیشنهاد دهنده : رحمان حسین زاده

 


حمایت کنندگان: حسین مرادبیگی (حمه سور)، فاتح شیخ، عبدالله دارابی

قطعنامه اوضاع سیاسی  ایران و تحولات سرنوشت سازپیش رو

تلاطمات سیاسی مهم و جدید و در عین حال مخاطرات جدی در چشم انداز تحولات ایران است. مولفه های مهم این تحولات را چنین میتوان برشمرد.
۱- معضلات اقتصادی و سیاسی پایه ای بورژوازی ایران و هیئت حاکمه جمهوری اسلامی زیر تاثیر بحران اقتصادی و تکانهای سیاسی جوامع سرمایه داری و تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا عمیق تر شده است. تعرض وسیع به معیشت طبقه کارگر و سرکوبگری خشن نتوانسته کارگران و توده های تشنه آزادی را از تکاپوی دایم برای بهبود وضعیت زندگی و خلاصی جامعه از کابوس جمهوری اسلامی باز دارد. مسئله بقاء و نجات جمهوری اسلامی در گرداب تحولات سیاسی منطقه، صورت مسئله جناحهای بورژوایی جمهوری اسلامی است. سربرآوردن دور جدیدی از جدال درونی در راس جمهوری اسلامی این بار در دل خود جناح اصلی حاکم و در شکل تقابل خامنه ای و احمدی نژاد انعکاس این واقعیت است.

۲- به دنبال سناریوی پیروزی ناتو و غرب در لیبی و در متن تناسب قوای جدید منطقه ای تهدیدات جدید آمریکا و غرب ابعاد جدید و جدیتری به خود گرفته است. بهانه هسته ای و دستاویز ترور سفیر عربستان توسط جمهوری اسلامی در آمریکا دور دیگری از اعمال فشار و تهدیدات غرب علیه ایران را تشدید کرده است. تحریم اقتصادی و ایجاد فضای نظامی و خطر جنگ دم دستترین اقدامات ضد انسانی قدرتهای غربی علیه جامعه و اعمال فشار مستقیم علیه مردم ایران است. این تهدیدات و فضای جنگی به جمهوری جنایتکار اسلامی فرصت میدهد که به بهانه کشمکش با غرب بیشترین تعرض اقتصادی و سیاسی را به طبقه کارگر و مردم آزادیخواه ایران سازمان دهد و بر عمرننگین خود بیفزاید. پیامدهای این رویداد مستقیما علیه مردم ایران و اعتراضات حق طلبانه آنها است.



۳- تحولات خاورمیانه موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی را بشدت تضعیف کرده است. به علاوه این گرداب سیاسی تکاپوی بورژوازی ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی برای فراهم کردن مناسبات محکم با قدرتهای بزرگ سرمایه غربی و موسسات سرمایه جهانی در راستای تامین ملزومات سیاسی کارکرد متعارف سرمایه در ایران را با موانع و تناقضات عمیقتر و ناکامی بیشتری روبرو کرده و بر ابعاد مشکلات سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی افزوده است. یک جنبه مهم دیگر این تحولات این است که ، امید به دگرگونی متکی به اراده انقلابی کارگر و مردم از پایین افزایش یافته است. این مولفه ها تهدید جدی علیه موجودیت نظام اسلامی است. سران جمهوری اسلامی این پیام را گرفته اند. جدال کنونی آنها با هم در بالاترین سطح رهبری جمهوری اسلامی بر سر ارائه راه حلهای متفاوت بر سر حفظ و نجات نظامشان در تند باد این تحولات است.

۴- تشدید بحران اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی، تناقضات هیئت حاکمه اسلامی با جامعه را عمیقتر کرده است. شش سال قبل، در پی شکست پروژه تعدیل جمهوری اسلامی توسط جناح اصلاحگرا به ریاست خاتمی، احمدی نژاد زیر پوشش حمایت مطلق خامنه ای و سپاه پاسداران با وعده دروغین "عدالت اقتصادی" و با از رو بستن "شمشیر سرکوب" به میدان آمد. طی این شش سال لایه هایی از طبقه سرمایه دار ایران اعم از آنها که سرمایه دولتی را در اختیار دارند و آنها که سرمایه هایشان را در بخش خصوصی به گردش انداخته اند، به برکت استثمار شدید نیروی کار ارزان کارگران و به مدد استبداد سیاسی و سرکوب عریانی که با سرنیزه و زندان و اعدام بر طبقه کارگر و کل جامعه تحمیل کرده اند، در صف میلیاردرهای جهان سرمایه جا گرفته اند، و بر متن همین سرمایه داری لجام گسیخته حاکم بر ایران، معنی واقعی و عملی "عدالت اقتصادی" یعنی فقر و فلاکت عمیقتر و گسترده تر و زندگی چند بار زیر خط فقری است که گریبان طبقه کارگر و مردم محروم را گرفته است. در یک سال اخیر پروژه حذف یارانه ها هم به ابعاد سرسام آور گرانی در جامعه منجر شده است.
پروژه های اقتصادی و سیاسی احمدی نژاد بر متن بحران جهانی سرمایه و تحولات مهم منطقه و تناقضات و موانع درونی خود جمهوری اسلامی ناکام مانده است. بار دیگر اصلاح ناپذیری جمهوری اسلامی در ابعاد اجتماعی مسجل شده است. بار دیگر اثبات شد که هر درجه خواست آزادی، بهبود معیشت، کسب ابتدائی ترین حقوق سیاسی و مدنی، برابری زن و مرد، خلاصی فرهنگی و آینده بهتر برای نسل جوان، با کل موجوديت جمهوری اسلامی در تضاد و تقابل آشتی ناپذیر قرار ميگیرد. بار دیگر در سطح جامعه خواست سرنگونی کلیت نظام حاکم برجسته تر میشود. بر این زمینه اجتماعی و سیاسی، در دل تحولات و تلاطمات سیاسی آتی در ایران، دور جدیدی از سرنگونی طلبی در چشم انداز است . کمونیستها و رهبران کارگری بر سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی به نیروی طبقه کارگر و توده های محروم تشنه آزادی و رهایی، به عنوان گام ضروری حرکت به سوی تحقق انقلاب کارگری و برقراری جمهوری سوسیالیستی تاکید میگذارند، و برای تحقق این استراتژی مقدم بر هر کاری با همه توان تلاش میکنند که صف مستقل خود را متحد و متشکل سازند.

٥- اکنون جمهوری اسلامی در تدارک انتخابات مجلس اسلامی است. جدالهای درونی نظام اسلامی رنگ خود را بر این سناریو میزنند. اما کلیت جمهوری اسلامی در تلاشند مردم را به پای این سناریوی تحمیلی بکشند و به ادعای مشروعیت نظام اسلامی رنگ "مردمی" بزنند. به این ترتیب دست بدست کردن قدرت میان جناحهای درون خود را با برپا کردن سناریوی نفرت انگیزه "انتخابات" به مساله جامعه و مردم جان به لب رسیده تبدیل میکنند و از "انتخابات" به عنوان "سوپاپ اطمینان" تحمیل حاکمیت سیاه خود استفاده میکنند. واضح است در جمهوری اسلامی خبری از انتخابات نیست. طبقه کارگر و کمونیستها ازهم اکنون باید این پروژه ضد مردمی جمهوری اسلامی را از پایه رسوا و ناکارا کنند.

٦- اپوزیسیون راست بورژوایی: جریانات ملی- مذهبی، لیبرال های ناراضی درون و بیرون حکومت، ناسیونالیسم پروغرب (جمهوریخواه یا مشروطه خواه) تا جریانات فدرالیست و قومی که در دوره گذشته زیر چتر جنبش سبز بوده اند، در حال حاضر به این امید بسته اند که با تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی در منطقه، آمریکا و غرب سیاست کنار آمدن با جمهوری اسلامی را کنار بگذارند و یک سیاست جدید "رژیم چینج" در پیش بگیرند. این طیف از اپوزیسیون بخصوص پس از سقوط قذافی توسط دخالت نظامی ناتو، و تهدیدات اخیرآمریکا و غرب و اسرائیل به "لیبیائیزه کردن" ایران امید بسته اند همچنانکه یک بار با سقوط صدام و رژیم بعث عراق توسط جنگ آمریکا و متحدانش به "عراقیزه کردن" ایران امید بسته بودند. گرچه این طیف در اظهارات رسمی خود با حمله نظامی به ایران مخالفت میکنند اما این موضع ظاهرسازانه، پرده پوشش موافقت آنها با همه سیاستهای آمریکا و غرب ازجمله در زمینه تشدید تحریمهای اقتصادی است. سیاست ارتجاعی "لیبیائیزه کردن" ایران و دخالت آمریکا و غرب در هر شکل و شمایلی که توسط اپوزیسیون راست بورژوایی و جریانات فدرالیست و قومپرست بسته بندی شود، باید به نیروی آگاه طبقه کارگر و مردم آزادیخواه بیش از پیش رسوا و طرد و ناکام گردد.

٧- جنبش ارتجاعی سبز به همت پادویی اپوزیسیون راست و چپ بورژوایی طی دو سال گذشته عقبگردی جدی به صف حق طلبی و آزادیخواهی و مبارزه برای سرنگونی در جامعه تحمیل کرد. اکنون این جنبش ناکام مانده و بخشا پراکنده شده و به حاشیه رفته است. اما بمثابه جنبش بخشی از بورژوازی بر بستر کش و قوسهای درونی جمهوری اسلامی امکان بروز مجدد پیدا میکند. لایه هایی از آن در فکر حک و اصلاح و بازسازی خود هستند و در بطن کشمکشهای جدید جایی برای خود دست و پا میکنند، و بخشهایی از اپوزیسیون راست و چپ را به دنبال خود میکشند. این ترند ارتجاعی را باید رسواتر و منزویتر کرد.

٨- کمونیسم بورژوایی به مثابه جناح چپ بورژوازی امید خود را به شکافهای درونی جمهوری اسلامی و توهم به "انقلاب مخملی" دوخته است و اخیرا هم در همراهی و همنوایی با اپوزیسیون راست پروغرب و جریانات فدرالیست و قومپرست به "لیبیائیزه کردن" ایران امید بسته است و با طرح شعارهایی نظیر "بعد از قذافی نوبت خامنه ای است" عملا و رسما از دخالت نظامی نوع ناتو استقبال میکند. جست و خیز اپورتونیستی چپ بورژوایی مانعی بر سر راه مبارزه حق طلبانه و آزادیخواهانه است، این سیکل ارتجاعی را باید طرد و منزوی کرد.

طبقه کارگر، حزب حکمتیست و مصافهای پیش رو:

دوره آینده ، دوره مصافهای تعیین کننده است. ادامه بحران اقتصادی و سیاسی مزمن سرمایه داری ایران، سربرآوردن جدالهای جدید و شدید در راس هیئت حاکمه جمهوری اسلامی و پیامدهای تحولات انقلابی منطقه، میتواند به تلاطمات سیاسی مهم و مآلا به تحولات سرنوشت ساز و دگرگون کننده و امیدبخش و به فرصتی برای به میدان آمدن و اعمال اراده طبقه کارگر تبدیل شود. در عین حال پروژه دخالت آمریکا و غرب و ناتو و تحریم اقتصادی و تهدید جنگی، خطر به استیصال کشیدن و از هم پاشاندن جامعه و خطر سناریو سیاه را در مقابل جامعه و مردم قرار داده است. هم تحقق سناریوی آزادیخواهانه و رهایی مردم و هم امکان خطر سناریو سیاه در مقابل جامعه ایران قرار دارد. حضور موثر طبقه کارگر و حزبش، حزب کمونیستی مدعی قدرت سیاسی در راس این طبقه و قدرت رهبری اجتماعی آن، فاکتور مهم تحقق سناریوی آزادیخواهانه و در همان حال فاکتور برهم زدن پروژه سناریوی سیاه و استیصال در ایران است.
در این راستا تضمین آمادگی آلترناتیو پرولتری در قبال قدرت سیاسی، تامین رهبری روشن بین و پرچم سیاسی شفاف کمونیستی از جانب طبقه کارگر و کمونیسم طبقه کارگر، نیاز حیاتی روز است. تحولات آتی تنها با دخالت خلاقانه و مبتکرانه رهبران و فعالین کمونیست طبقه کارگر، با تضمین شکل دادن به یک آلترناتیو پرولتری در قبال قدرت سیاسی و یک صف مستقل کمونیستی و کارگری فعال و دخالتگر و آماده نقش بازی کردن در تحولات آتی و با پرچم سیاسی کمونیستی حزب حکمتیست، میتواند به نفع جبهه کارگر و کمونیسم و استراتژی انقلاب کارگری بچرخد. جامعه ایران یا با بزیر کشیده شدن جمهوری اسلامی توسط قدرت مبارزه طبقه کارگر در راس توده های آزادیخواه به مسیر رهایی و انقلاب کارگری و سوسیالیسم خواهد افتاد و یا در روند رشد اختلافات درون حاکمیت و میان جناحهای مختلف بورژوازی و تحریم و تهدید جنگی و جنگ احتمالی قدرتهای بزرگ امپریالیستی به مسیر تلاطمها، تصفیه حسابها و جابجایی قدرت میان این و آن جناح بورژوازی از بالای سر طبقه کارگر و مردم، به بهای ادامه بردگی مزدی و اختناق و استبداد سیاسی به اوضاع سیاه دیگری منجر میشود.
حزب کمونیست کارگری - حکمتیست توجه طبقه کارگر و رهبران و فعالین کارگری و تشکلهای مستقل آنها را به حساسیت اوضاع متحول ایران و فرصتها و فرجه های سیاسی احتمالی و در عین حال به مخاطرات پیش رو جلب میکند و با برافراشتن پرچم کمونیستی و انقلابی طبقه کارگر پیشاپیش صف آزادی، برابری و رهایی جامعه بر محورهای سیاسی زیر پافشاری میکند. :

الف- برافراشتن پرچم سرنگونی فوری و انقلابی جمهوری اسلامی، تامین آزادی و برابری

سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی پیش شرط هر تحول جدی اقتصادی و سیاسی در حیات طبقه کارگر و مردم تشنه تغییر و بهبود وضع موجود و مولفه مهمی در پایان دادن به مخاطرات احتمالی پیش رو است. حزب حکمتیست برای بزیر کشیدن فوری و انقلابی جمهوری اسلامی با اتکا به نیروی طبقه کارگر و مردم آزادیخواه تلاش میکند. طبقه کارگر ایران با بزیر کشیدن و درهم شکستن دولت بورژوائی جمهوری اسلامی به چیزی کمتر از تامین آزادی و برابری و سوسیالیسم تن نخواهد داد. بر این اساس سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و تحقق آزادی و برابری محور پرچم سیاسی ای است که حزب حکمتیست در پیشاپیش طبقه کارگر و صف آزادیخواهی و برابری طلبی در دل تحولات کنونی و جنبش اعتراضی آتی برمیافرازد و بر آن پافشاری میکند.

ب- مقابله محکم با دخالت غرب و ناتو و "لیبیاییزه" کردن ایران
آمریکا و غرب تا هم اکنون همواره، در تحولات سیاسی ایران دخالت ضد مردمی کرده اند. تحریمهای اقتصادی و فضا سازی و تهدیدهای هر از چند گاه، عمیقا در ضدیت با منافع مردم و مبارزات بر حق آنها و موجب طولانی شدن عمر جمهوری اسلامی بوده است. حزب حکمتیست در راس طبقه کارگر آگاه با تمام توان و امکانات، در مقابل هر نوع دخالت آمریکا و غرب و اکنون خطر جنگ و پیامدهای خطرناک آن خواهد ایستاد و برای خنثی کردن آن میکوشد. باید جریانات بورژوایی و سناریو سیاهی که به سناریوی "لیبیاییزه" کردن ایران امید میبندند را تماما رسوا و افشا کرد.

ج- طرد و ایزوله کردن نیروها و پرچمهای بورژوایی:

در متن جدالهای جدید بورژوازی ایران و هیئت حاکمه جمهوری اسلامی، باردیگر پرچم افقهای بورژوایی برافراشته خواهند شد و اپورتونیستهای راست و چپ در تلاش خواهند بود که حق طلبی و اعتراض کارگران و مردم آزادیخواه را در چارچوب جدالهای بورژوازی و جمهوری اسلامی قالب بزنند. ازجمله خواهند کوشید مردم را به پای مضحکه های "انتخاباتی" و جدالهای ارتجاعی حول و حوش آن بکشانند. ما همراه با رهبران و فعالین کمونیست طبقه کارگر موظف به افشاء و منزوی کردن همه این پرچمهای بورژوایی و این روندهای ارتجاعی هستیم. فعالانه به تقابل با هر تلاش نیروهای درون و بیرون جمهوری اسلامی و تقلای همه جریانات بورژوایی برای جرح و تعدیل این حکومت ضد مردمی و تحمیل آن در بسته بندیهای جدید میرویم.

د- دخالت فعال در جنبشهای اعتراضی پیش رو:

در شرایط کنونی گسترش بیش از پیش مبارزات اقتصادی و مطالباتی طبقه کارگر در مراکز کارگری برای افزایش دستمزدها و بهبود زندگی، شکل گیری حرکات اعتراضی علیه فقر و گرانی، علیه استبداد و اختناق و برای تحمیل آزادیهای سیاسی و فرهنگی، حقوق برابر زنان و خلاصی فرهنگی بسیار محتمل است. حضور فعال در همه این عرصه های مبارزاتی، ارائه خواست و مطالبه روشن و قابل پیروزی، و تلاش برای به پیروزی رساندن آن وظیفه رهبران و فعالین کمونیست کارگران و حزب ما است.

ه- سازمانیابی توده ای کارگران و برافراشتن پرچم جنبش مجامع عمومی و شورایی

طبقه کارگر و صف جنبش اعتراضی هم اکنون و در مصافهای پیش رو به اتحاد و تشکل محکم طبقاتی نیاز حیاتی دارد. رهبران و فعالین کمونیست کارگران و مردم آزادیخواه باید از فرصتها و فرجه های پیش رو برای ایجاد بیشترین اتحاد و تشکل محکم طبقاتی و مبارزاتی فعالانه استفاده کنند. جنبش برپائی مجامع عمومی و شورایی در مراکز و محیط های کارگری در محلات و محیط زیست مردم معترض را میتوان و باید به ستون فقرات سازمانیابی توده ای تبدیل کرد.

و- سازمانیابی کمونیستی و حزبیت کمونیستی طبقه کارگر از نان شب واجب تر است.

در دوره پیش رو گرایش کمونیستی طبقه کارگر و کارگران کمونیست باید و میتوانند با اتحاد و تشکل در تحزب کمونیستی و حزب حکمتیست بیش از پیش به نیروی محرکه هدایت کننده همه وجوه فعالیت طبقاتی و اجتماعی خویش متکی شوند. دوره جدید در عین حال دوره ضرورت تقویت و استحکام تحزب کمونیستی توسط کارگران کمونیست و رهبران عملی طبقه کارگر است.

حزب حکمتیست و اقداما ت عاجل این دوره:


الف- آمادگی رهبری حزب و کل حزب: دوره کنونی و حساسیت مسائل پیش رو، آمادگی سیاسی و عملی بسیار بالایی را از کمونیسم طبقه کارگر و خود حزب حکمتیست میطلبد. پلنوم، رهبری منتخب را به تامین فوری آمادگی کامل حزب برای جوابگویی به مسائل این دوره فرامیخواند. حضور مدوام و فعال رهبری در جدالهای سیاسی اساسی و تامین یک رهبری پرکار و اجتماعی و فراسازمانی یک بعد مهم کار ما است.

ب- حزب حکمتیست باید قابل انتخاب و قابل دسترس شود. در این شرایط و بیش از هر زمانی حزب باید در دسترس جامعه و کارگران و فعالین کمونیست باشد. سیاستها و پروژه هایش قابل اتخاذ باشند. بر این اساس بار دیگر بر استراتژی حزب و قدرت سیاسی و حزب و جامعه تاکید میشود. پلنوم، رهبری را موظف میکند، از آن استراتژی، سیاست و تاکتیک و پراتیک امروزی استنتاج کند. اهرمهای قدرت اجتماعی و سازمانی حزب، میدیا و امکانات متصل و متکی کردن حزب به جامعه، و همچنین رشد دخالتگری حزب در کلیه کشمکشها و جدلهای سیاسی بر سر آزادی و برابری و رفاه اجتماعی را تامین کند. قد علم کردن حزب به مثابه نیروی رهبر کل جامعه، حضور حزب در نبرد هر روزه بر سر افکار و کردار سیاسی توده های وسیع مردم کار فوری ما است.

ج- احیای موقعیت جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در دانشگاهها و درمیان جوانان
دانشگاهها محیط پرجنب و جوش حول تحولات سیاسی هستند. حزب حکمتیست دارای سابقه و پیشینه ای مهم و پیشرو در محیطهای دانشگاهی و نسل جوان آنجا است. طی اقدامات روشن موقعیت سیاسی و سازمانی حزب در محیطهای دانشگاهی باید احیا و فعال شود.

د- حزب در کردستان:
- موقعیت کمونیسم و حزب در کردستان یک اهرم قدرت بزرگ این حزب است. در نقشه ای هدفمند این موقعیت را باید فعالتر کرد.
- انرژی و توان رهبران و شخصیتهای اجتماعی این حزب و نسل جوان کمونیستهای فعال در این بخش حزب را باید در تشکیلات کردستان بکار گرفت و سازمان داد.
- تشکیلات کردستان ما باید جوابگوی همه وجوه مبارزه طبقاتی در جامعه کردستان باشد.
- تشکیلات کردستان باید مبتکر تنگ کردن عرصه بر جمهوری اسلامی در کردستان و الهام بخش اعتراضات رادیکال و حق طلبانه کارگران و مردم باشد.
- تقابل با ناسیونالیسم کرد و خنثی کردن پروژه های ضد مردمی آنها در همراهی با دخالت آمریکا و غرب را یک کار اساسی تشکیلات کردستان ما است.

ه- گارد آزادی
گارد آزادی این اهرم قدرت دفاع از خود مردم را در برابر مخاطرات احتمالی باید به سرعت فعال شود و گسترش یابد. رهبری حزب این اهرم قدرت را ازنو حدادی میکند و در دسترس جامعه قرار میدهد. همه جوانان و انسانهای علاقمند و آماده فعالیت در این عرصه را باید در گارد آزادی سازمان داد.

و- خارج کشور:

تشکیلات خارج کشور ما در این دوره باید نقش فعال و تعیین کننده ای در عرصه خود ایفا کند. کل تشکیلات خارج ما باید به نماینده صدای اعتراض طبقه کارگر و اعتراض رادیکال جامعه ایران علیه جمهوری اسلامی و به سنگر محکم سازماندهی اعتراض علیه دخالت آمریکا و غرب و تهدیدات جنگی تبدیل شود.

ز- همگامی با مبارزات انقلابی در منطقه و هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان :

حزب حکمتیست ضمن حمایت از جنبشهای حق طلبانه کارگران و مردم و سازمانها و احزاب رادیکال در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در این دوره به طور ویژه همگامی و حمایت از هر دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان به عنوان احزاب کمونیستی طبقه کارگر که درگیر اعتراضات اجتماعی این جوامع هستند را از اهم وظایف خود میداند و طبقه کارگر در ایران را به حمایت فعال از مبارزات هم طبقه ای های خود در دل تحولات منطقه فرا میخواند.

حزب حکمتیست برای تحقق کل این اهداف و وظایف، متکی است به نیروی اجتماعی طبقه کارگر و صف آزادیخواهی و برابری طلبی، متکی به مبارزه آگاهانه و متشکل و ابتکار و خلاقیت کارگران کمونیست و رهبران کارگری در مراکز کارگری در مبارزه اقتصادی برای بهبود زندگی و جدالهای سیاسی آتی، متکی به جنبش رهائی زن، متکی به اعتراض نسل جوان آزادیخواه و برابری طلب در جامعه و دانشگاه، متکی به پتانسیل و قدرت اجتماعی رهبران و شخصیتهای کمونیست جامعه کردستان و فعالانه تلاش میکند که نفوذ کلام و قدرت اجتماعی و حزبی خود، در این عرصه ها را برای به میدان کشیدن جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی و صف متمایز کمونیستی و کارگری علیه نظم موجود، علیه فقر و گرسنگی و برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و برای مقابله با سناریوی سیاه دخالت آمریکا و غرب بکار گیرد.

کارگران! آزادیخواهان جامعه!
به صف انقلابی و کمونیستی برای تحقق آزادی و برابری و سوسیالیسم، به صف حزب حکمتیست بپیوندید!